مسئولیت سنگین امام رضا (ع) پیش از رسیدن به امامت/ چرا امام رضا (ع) با پیشوایان ادیان دیگر مناظره میکرد؟
مناظرات امام رضا (ع) که به دستور مأمون انجام میشد، فرصتی بود تا هم علم آن حضرت برای مردم تجلی کند و هم معارف اسلامی در دنیا نشر یابد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای آنکه درک درستی از دوران امامت امام رضا (ع) داشته باشیم لازم است که دوران حیات و امامت آن حضرت را از ابعاد و زوایای گوناگون فرهنگی، دینی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم تا دلیل بسیاری از رویدادها و موضعگیریهای شیعیان را درک کنیم. چراکه تاریخ نشان میدهد امامت آن حضرت با دوران حکومت یکی از سیاسترین و پرحیلهترین افراد یعنی مأمون عباسی همراه بود؛ حاکمی که برای حفظ قدرت در برابر دشمنان و عموزادگان خود، از هیچ اقدامی حتی تبعید و شهادت امام رضا (ع) ابایی نکرد و مکرهای زیادی برای حفظ قدرت دنیایی خود به کار بست.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با حجتالاسلام حمید مظاهری استاد و محقق اسلامی انجام داده، به بررسی دوران امامت امام علی بن موسیالرضا علیه السلام پرداخته است. آن طور که این محقق تاریخ اسلام توضیح میدهد، هارونالرشید و مأموران او در دوران زندگی و امامت امام موسی کاظم علیه السلام به شدت به آن حضرت ظلم کرده بودند. به طوری که مدتها آن حضرت را زندانی کرده و آزار میدادند تا درنهایت عامل شهادت آن حضرت شدند. همه مردم این موضوع را میدانستند و به خصوص مسلمانان و شیعیان در آن شرایط به شدت نسبت به دستگاه خلافت عباسی عصبانی و برافروخته بودند و داغ امام شهید خود را در دل داشتند. در چنین اوضاعی هارون الرشید ترس داشت که بخواهد دوباره همان رفتارها و آزارها را با امام رضا علیه السلام هم داشته باشد یا بخواهد آن حضرت را زندانی کرده، به طور علنی تحت کنترل بگیرد یا به شهادت برساند. چون با این کار، خشم مردم را بیشتر میکرد که به ضرر خودش و حکومتش تمام میشد. پس تلاش میکرد که آن نوع رفتاری را که با امام موسی بن جعفر علیه السلام داشت، با امام رضا علیه السلام نداشته باشد. البته در آن شرایط هم فشارهای دستگاه حکومت همچنان برقرار بود و شیعیان و به خصوص امام رضا علیه السلام تحت کنترل و فشار بودند. اما امام رضا علیه السلام در آن دوران امامت خود که همزمان با حکومت هارون الرشید بود، تلاش کردند تا بهانهای به دست حکومت او ندهند. هارون الرشید هم به دلیل ترس از خشم و شورش مردم نمیتوانست نسبت به امام رضا علیه السلام به طور علنی آزاری برساند.
مسئولیت سنگین امام رضا علیه السلام قبل از امامت
برای آنکه درک صحیحی از رویدادهای دوران امامت امام رضا علیه السلام داشته باشیم، لازم است که در وهله اول درباره شخصیت آن حضرت شناختی به دست بیاوریم تا بدانیم چرا ایشان ماجرای تبعید از مدینه به مرو را پذیرفتند تا رویدادهای بعد از آن رقم خورد.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در دورانی زندگی کردند که پدر بزرگوار ایشان مدتها تحت کنترل و یا در اسارت بودند. درواقع وجود مبارک امام رضا علیه السلام مدتها قبل از اینکه به طور الهی به مقام امامت برسند، به نوعی این منصب الهی و سنگین را بر دوش داشتند. چراکه امام موسی بن جعفر علیه السلام در اسارت بودند و آن حضرت باید به امور مسلمین رسیدگی میکردند.
به بیان دیگر میدانیم که امام موسی کاظم علیه السلام در چند سال آخر عمر شریف خود در زندان بصره و بعد از آن در بغداد به اسارت گرفتار شده بودند. در آن اوضاع امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به نیابت از پدر بزرگوار خود، مسئولیت و وظیفه خاص امامت را بر عهده داشتند و در آن دوران اختناق که هارون الرشید ایجاد کرده بود، به رتق و فتق امور مربوط به شیعیان مشغول بودند.
البته باید توجه داشت که آن حضرت به نوعی عمل نکردند که بهانه به دست هارون الرشید بیفتد و بخواهند با او هم مقابلهای داشته باشند. پس از آن با شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، رسماً امامت امام رضا علیه السلام شروع شد.
بعد از اینکه هارون الرشید، امام موسی کاظم علیه السلام را به شهادت رساند امام رضا علیه السلام به امامت رسیدند. در آن شرایط برخورد هارون الرشید با امام چگونه بود؟ آیا ایشان را هم مورد ظلم و آزار قرار میدادند؟
هارون الرشید و مأموران او در دوران زندگی و امامت امام موسی کاظم علیه السلام به شدت به آن حضرت ظلم کرده بودند. به طوری که مدتها آن حضرت را زندانی کرده و آزار میدادند تا درنهایت عامل شهادت آن حضرت شدند. همه مردم این موضوع را میدانستند و به خصوص مسلمانان و شیعیان در آن شرایط به شدت نسبت به دستگاه خلافت عباسی عصبانی و برافروخته بودند و داغ امام شهید خود را در دل داشتند.
در چنین اوضاعی هارون الرشید ترس داشت که بخواهد دوباره همان رفتارها و آزارها را با امام رضا علیه السلام هم داشته باشد یا بخواهد آن حضرت را زندانی کرده، به طور علنی تحت کنترل بگیرد یا به شهادت برساند. چون با این کار، خشم مردم را بیشتر میکرد که به ضرر خودش و حکومتش تمام میشد. پس تلاش میکرد که آن نوع رفتاری را که با امام موسی بن جعفر علیه السلام داشت، با امام رضا علیه السلام نداشته باشد.
البته در آن شرایط هم فشارهای دستگاه حکومت همچنان برقرار بود و شیعیان و به خصوص امام رضا علیه السلام تحت کنترل و فشار بودند. اما امام رضا علیه السلام در آن دوران امامت خود که همزمان با حکومت هارون الرشید بود، تلاش کردند تا بهانهای به دست حکومت او ندهند. هارون الرشید هم به دلیل ترس از خشم و شورش مردم نمیتوانست نسبت به امام رضا علیه السلام به طور علنی آزاری برساند.
یکی از القاب و صفات بسیار مشهور امام رضا علیه السلام که بارها از آن نام برده شده، لقب «عالم آل محمد علیهم السلام» است. آیا در زمان حیات ایشان هم چنین لقبی به آن حضرت تعلق گرفته بود؟
بله. امام رضا علیه السلام از دوران حیات و امامت خود به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام شناخته شدهاند و این عنوان، لقبی نیست که بعد از شهادت آن حضرت یا در برههای از تاریخ به ایشان تعلق گرفته باشد.
مناظرات، زمینهای برای تجلی علم الهی امام رضا علیه السلام بود
با این حال میدانیم که علم و فضل در میان خاندان عصمت و طهارت گسترده است و همه ایشان معدن علم الهی بودهاند. چرا به طور ویژه امام رضا علیه السلام را با این عنوان میخوانند؟
به این علت امام رضا علیه السلام با لقب عالم آل محمد صلیالله علیه و آله نامیده شدهاند که در دوران خود، اعلم تمام مردم بودند. همان طور که تمام امامان ما در زمان خودشان اعلم همه مردم در آن عصر بودند و چون چهره شاخص خاندان پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله بودند، نهتنها عالم آل محمد صلیالله علیه و آله هستند بلکه عالم و اعلم تمام بشریت هستند. منتها در برخی موارد، برخی چهرههای ذوات مقدس ائمه اطهار علیهم السلام در یک بعد خاصی بیشتر جلوه میکردند.
امام رضا علیه السلام در دوران امامت خود فرصتی داشتند که توانستند با عالمان و دانشمندان از ادیان و سرزمینهای گوناگون مناظره کنند و در همه این مناظرات آن حضرت با علم الهی خود، پیروز میدان مبارزه بودند. به همین علت به عنوان عالم آل محمد علیهم السلام شناخته شدهاند.
نشر آموزههای اسلامی در پرتو مناظره با ادیان دیگر
همین مناظرات و مباحثاتی که مأمون ترتیب میداد تا علم و قدرت شیعیان و به خیال خودش، برتری خودش را بر ادیان دیگر نشان دهد، عاملی شد تا هم آموزههای اسلامی و حقانیت اسلام نشر پیدا کند و هم جنبههایی از علم و دانش گسترده امام رضا علیه السلام برای همه مردم مشخص شود.
به این ترتیب، وجود مقدس امام رضا علیه السلام به سبب اینکه در دوران امامت خود با عالمان برجسته ادیان مختلف مناظرات و مباحثاتی داشتند و عمق علمی حضرت در این عصر و در ملأعام مشخص شد و تراوشهای علمی ایشان دوست و دشمن را فراگرفت و همه متوجه شدند که چه معدن بزرگ علمی هستند، با این عنوان خاص شناخته شدند.
ای نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که اختصاص دادن لقب عالم آل محمد علیهم السلام به امام رضا علیه السلام به این مفهوم نیست که آن حضرت نسبت به امامان دیگر برتری دارند. بلکه هر یک از امامان در عصر خود عالم آل محمد صلیالله علیه و آله هستند، هر کدام در عصر خود صادق آل محمد صلیالله علیه و آله هستند، هر کدام در عصر خود کاظم و هادی آل محمد صلیالله علیه و آله هستند. اما شرایط ایجاب میکرده که در عصر هر یک از این بزرگواران یکی از این ویژگیها بیشتر شاخص شود که امام رضا علیه السلام در این بعد بیشتر جلوهگر شدند.
موقعیت شیعیان
کمی به اوضاع سیاسی و فرهنگی مدینه در دوران امامت امام رضا علیه السلام بپردازیم. موقعیت علویان در آن دوران چگونه بود؟
اوضاع سیاسی و فرهنگی مدینه در دوران امام رضا علیه السلام شامل دو مرحله است: مرحله اول دوران پیش از امامت آن حضرت است و دیگری دوران امامت ایشان. دوره امامت امام رضا علیه السلام مصادف است با اوجگیری نهضت ترجمه. نهضت ترجمه، جریانی بود که جرقههای آن از زمان منصور عباسی زده شد، در زمان هارون گسترش پیدا کرد و در دوران مأمون به اوج رسید.
این جریان شامل ترجمه آثاری علمی از یونان قدیم، هند و ایران بود که در زمینههای فلسفه، فقه، نجوم، ریاضیات و حتی ادبیات وارد عالم اسلام شده بود. هرچند که این امر مختص به مدینه نبود، اما با نگاهی به تاریخ میبینیم که این بحثها در مدینه که ائمه اطهار علیهم السلام در آن شهر ساکن بودند، این بحثها بیشتر مطرح است؛ امام صادق علیه السلام سخنان و مناظراتی با افرادی دارد که تحت تأثیر این افکار وارداتی قرار گرفتند.
تأسیس بیت الحکمه در دوران امام رضا علیه السلام
این روند در دوران امام رضا علیه السلام هم وجود داشت؟
بله. در آن زمان بیت الحکمه تأسیس شد. بیت الحکمه همان طور که از نامش پیداست، یعنی خانه علم و حکمت و دانش که بیشتر در آنجا ترجمه آثار گوناگون صورت میگرفت و دانشمندانی در آنجا مشغول به کار بودند. بیت الحکمه ظاهراً در بغداد است اما آثار و عوارض آن به مدینه هم میرسید.
به همین علت در مدینه هم شاهد وجود گرایشهای مختلف فکری و عقیدتی هستیم که بعضاً تحت تأثیر آن افکار، حتی مادیگرایی هم رواج پیدا کرد که برخی از امامان معصوم علیهم السلام که با این جریان مواجه هستند، با آنها درگیر بحث علمی شدند و با آنها مناظراتی داشتند و امام رضا علیه السلام نیز از این روند مستثنا نبودند.
توجه مردم مدینه به امام علیه السلام
بنابراین شخصیت امام رضا علیه السلام در مدینه بسیار بالا و گیرا بود و مردم گرد وجود مقدس آن حضرت جمع میشدند.
درست است. به خصوص بعد از مرگ هارون و روی کار آمدن امین، فرزند هارون این اوضاع شدت گرفت و مردم بیشتر دور وجود مقدس امام رضا علیه السلام جمع میشدند.
چرا؟
به این دلیل که امین فرد عیاش و هرزهای بود و با برادرش، مأمون، درگیر جنگ قدرت بودند. همین جنگها و قدرتطلبیها باعث شده بود از امام رضا علیه السلام غافل شدند و امام علیه السلام از این فرصت که حدود پنج سال بود، نهایت بهرهبرداری را کردند، شاگردانی را پرورش دادند و به ترویج مکتب اهلبیت علیهم السلام با نهایت شدت و حدت ادامه دادند.
آن حضرت از مدینه وکلایی در نقاط مختلف عالم اسلام داشتند و لذا زمانی که مأمون میخواست بر آن حضرت منت بگذارد که من میخواهم شما را به خلافت یا ولیعهدی برسانم، امام علیه السلام قریب به این مضمون فرمودند که: «تو نمیتوانی منتی بر من داشته باشی. قبل از حکم تو فرمان من در نقاط مختلف عالم اسلام اطاعت میشود و امضای من مورد توجه واقع میشود.»
این مطلب عمیق و بهجا، نشان میدهد که امام رضا علیه السلام در تمام جامعه اسلامی شناخته شده بودند و همه مردم نسبت به آن وجود مقدس توجه خاصی داشتند. یعنی اصلاً لازم نبوده که مأمون تلاشی برای معرفی ایشان به مردم داشته باشد.
تأثیر شناخت مردم از امام رضا علیه السلام بعد از شهادت ایشان
به این صورت است که از این به بعد، امامان ما از امام جواد تا امام حسن عسکری علیهم السلام را به عنوان ابن الرضا علیه السلام میشناسند؟
بله. این تعبیر نشاندهنده بسط شهرت امام رضا علیه السلام به عنوان چهره شاخص خاندان پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و گستره علم فراوان ایشان است که اولاد و نوادگان آن حضرت با عنوان ابن الرضا خوانده میشوند.
به عنوان مثال در روایات آمده که وقتی امام هادی همراه امام حسن عسکری علیهماالسلام به سامرا احضار شده بودند، زمانی که از جسر بغداد عبور میکردند، مردم ازدحام کرده بودند، مردمی که اهل سنت بودند و آن بزرگواران را به عنوان امام قبول ندارند ولی به خاطر مقام و عظمت ایشان که نوادگان امام رضا علیه السلام هستند در استقبال پرشکوهی که از ایشان میکنند، فریاد میزدند «ابن الرضا آمد». با تعبیر از آن بزرگواران یاد میکنند که نشان میدهد دایره شهرت امام رضا علیه السلام در چه گستره وسیعی پخش شده و اینها همه ناشی از آن است که امام رضا علیه السلام از فرصتی که در مدینه وجود داشت، یعنی زمان درگیری امین و مأمون، بهره گرفته بود.
استفاده از فرصتها برای نشر اسلام
آیا چنین فرصتی در زمان حکومت هارون ایجاد شده بود؟
بله. درواقع در دوران هارون آن سختگیری به امام رضا علیه السلام نسبت به امام کاظم علیه السلام کمتر بود و ایشان از این فرصتها بهره برد. اما اینکه امام رضا علیه السلام توانست شخصیت عظیم و علمی خود را بنمایاند، در همان دوران خلافت امین بوده که با مأمون درگیر است و یکی دو سال ابتدایی غلبه مأمون بر امین که هنوز امام رضا علیه السلام را به عنوان ولیعهد به مرو فرانخوانده بود. این دوران، فرصت طلایی بود که امام رضا علیه السلام در اختیار داشته و از آن بهره بردند.
حتی امام رضا علیه السلام سفری به سرزمین عراق داشتند، به بصره و به نقلی به کوفه که با استقبال پرشور مردم مواجه شدند و در این سفرها به تبیین معارف و حقایق الهی، معنویت اهل بیت علیهم السلام و آشنا کردن مردم با این حقایق پرداختند. همه این رویدادها موجب شد که وقتی مأمون حکومت را در دست گرفت، از قدرت گرفتن امام رضا علیه السلام ترس داشته باشد و آن حضرت را از مدینه دور کرده و به مرو تبعید کرد.
انتهای پیام/