عاشقانه‌های «شنام» از کردستان بازخوانی شد/خاطراتی جذاب از عملیاتی سخت به فرماندهی احمد متوسلیان

عاشقانه‌های «شنام» از کردستان بازخوانی شد/خاطراتی جذاب از عملیاتی سخت به فرماندهی احمد متوسلیان

چاپ بیستم کتاب «شنام»، خاطرات کیانوش گلزار راغب، از سوی انتشارات سوره مهر در دسترس علاقه‌مندان به ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ماجرای کتاب «شنام» که به تازگی چاپ بیستم آن از سوی سوره مهر روانه کتابفروشی‌ها شده است، مربوط به سال‌های 61 -60 از عملیات شنام است. عملیات شنام در مریوان به فرماندهی شهید احمد متوسلیان انجام شد و کیانوش گلزار راغب، نویسنده این اثر، در این کتاب به بیان خاطرات خود از چگونگی مجروح شدن و اسارت خود و برادرش توسط گروهگ کومله طی این عملیات می‌پردازد.

نویسنده این اثر هدف خود را از نگارش این کتاب معرفی شهدایی می‌داند که در طول این سال‌ها ناشناخته مانده‌اند. وی که 14 ماه در اسارت کومله بوده است در این‌باره می‌گوید: اسارتم در این دوران به صورت دوره‌گردی بود و آنها 40 -30 نفری را که در اسارت داشتند و تعداد آنها هم در طول مسیر تغییر می کرد را از این روستا به آن روستا می‌بردند و همین‌طور این روند ادامه داشت تا زندان سردشت که دوران اصلی اسارت ما آنجا بود.

این اثر خاطرات و روایت بسیار زیبای کیانوش گلزار راغب از خاطرات زمان جبهه رفتن و اسارت و در نهایت آزادی او از اسارت است. تجربه‌های متفاوت نویسنده از جنگ و اسارت سبب شده تا کتابی متفاوت در حوزه ادبیات دفاع مقدس به مخاطب ارائه شود؛ به نحوی که در این اثر عشق و طنز، جنگ و اسارت و ... به هم آمیخته می‌شوند و تصویری دیگرگونه از جنگ ارائه می‌دهند.

در بخشی از متن کتاب شنام می‌خوانیم:

در آخرین لحظات حضورم در پادگان، وصیت‌نامه کوتاهی نوشتم و به «علی‌اکبر گلزاری 6»، دوست دوران کودکی‌ام سپردم. علی‌اکبر هم اهل روستای «وِندِرآباد» بود و دورة آموزش نظامی عضویت رسمی سپاه اسدآباد را می‌گذراند. جدایی از او برایم سخت و ناگوار بود. حضورش به من آرامش می‌داد و جدایی از او دلتنگی می‌آورد.

با فریادهای دوستانم که مرا صدا می‌زدند به داخل مینی‌بوس پریدم. از خیابان‌های شهر گذشتیم و وارد محوطه سپاه همدان شدیم.

فرماندهان سپاه همدان، مشغول بازرسی خودروها شدند. آن‌ها بسیجیان کم‌سن و سال را از مینی‌بوس‌ها و اتوبوس‌ها پیاده می‌کردند. دلهره عجیبی داشتیم. هر کس سعی می‌کرد ساک یا وسیله‌ای را روی صندلی بگذارد و روی آن بنشیند تا قدش بلندتر به نظر برسد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon