روایت تسنیم از شهیدی که جبهه حق علیه باطل را بر هر چیزی مقدم میدانست + وصیتنامه
گروه استانها- شهید سجاد ناجی که همزمان با شروع انقلاب، دانشآموز پایه سوم راهنمایی بود، به علت پخش مخفیانه اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) تا پای اخراج از مدرسه نیز پیش رفت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، بسیجی جانباز، دانشجو و طلبه هنرمند، شهید سجاد ناجی در سال 1345 در یک خانواده مذهبی و در شهرستان هفتگل از توابع خوزستان چشم به جهان گشود که پس از اتمام مأموریت پدر خود در آموزش و پرورش به همراه خانواده از هفتگل به اصفهان بازگشتند.
شهید ناجی که همزمان با شروع انقلاب، دانشآموز پایه سوم راهنمایی بود، به علت پخش مخفیانه اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) تا پای اخراج از مدرسه نیز پیش رفت. وی در سال 1360 در اردوی هجرت به شهرستان بم رفت و از آنجا نیز راهی جبهه حق علیه باطل شد، این در حالی است که با وجود سن کم و شرکت در عملیات بیتالمقدس مسئول تیربار گردان شد و بدین وسیله نخستین تجربه خود در مصاف کفر را به دست آورد و در همین عملیات نیز از ناحیه ساق پای راست مجروح شد.
عملیات رمضان و پایی که فدای علاقه شد
سجاد ناجی پس از مجروح شدن به اجبار به خانه بازگشت اما مدت زیادی طول نکشید که دوباره با عصا راهی جبهههای حق علیه باطل شد تا بدین وسیله دوستان و همرزمان خود را در مصاف با کفر تنها نگذارد. وی همزمان با شرکت در جبهه به ادامه دادن درس خود پرداخت و در این راستا نیز در دبیرستان حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی مسئولیت انجمن اسلامی را بر عهده گرفت و در زمینههای عقیدتی سیاسی، اخلاقی و عرفانی نیز فعالیت داشت.
شهید ناجی در عملیات رمضان به عنوان تخریبچی در میدان حضور داشت به گونهای که در همین عملیات با رفتن بر روی مین پای راست خود را در راه حق نثار کردد و از ناحیه پای چپ نیز مجروح شد. وی پس از مجروح شدن این بار راهی بیمارستان امام رضا(ع) در مشهد مقدس شد، این در حالی است که همچنان با شور و عشقی عجیب، یک لحظه آرام و قرار نداشت و حتی در بیمارستان نیز با خطی زیبا و روغنی فعالیتهای تبلیغاتی خود را ادامه میداد.
سجاد ناجی پس از مدتی به وسیله پای مصنوعی فعالیتهای خود را از سر گرفت و ترتیب اعزام اکیپهای فرهنگی نظیر اکیپ شهید بروجردی، اکیپ شهید چمران، اکیپ شهید افیونی و غیره را به غرب کشور داد. مداومت به تهجد و نماز شب، نماز اول وقت جماعت، زیارت عاشورا، انس با قرآن و قرائت سور، اذکار مخصوص در اوقات خاص و همچنین جاذبه و دافعه، حسن خلق و پشتکار عجیب از جمله ویژگیهای اخلاقی وی بود.
جبهه، دانشگاه عشق، ایثار و شهادت
با توجه به اینکه شهید ناجی هر چیزی را بر حضور در جبهه حق علیه باطل ترجیح میداد، در جبهه درس نیز موفق به اخذ دیپلم در رشته زبان و ادبیات عرب و همچنین پذیرفته شدن در دانشگاه اصفهان شد. وی که با شرکت در عملیات والفجر 8 در قسمت مخابرات لشکر امام حسین(ع) انجام وظیفه میکرد، جبهه را دانشگاه عشق، ایثار و شهادت میدانست و رزمندگان اسلام را نیز سالکان کوی حق میشمارد.
ناجی در مدت زمان بازگشت خود به اصفهان مسئولیت آموزش و تبلیغات پایگاه مقاومت شهید علی اصغر(ع) مسجد خان احمدآباد را برعهده داشت و میتوان از برپایی نمایشگاههای عکس و کتاب در زمینه دفاع مقدس و همچنین تدوین جزوات اخلاقی با عنوان "الفبای اسلام" به عنوان حاصل فعالیتهای شبانهروزی وی یاد کرد که چندین شماره آن با نامهای امر به معروف، برونیکی، توکل و غیره با خط و طرحهای زیبایی شهید ناجی، که همه زاییده ذوق، خلاقیت و طراوت روحش بود، چاپ و منتشر شد.
تاریخ آخرین اعزام سجاد به جبهه برابر با اربعین حسینی سال 1365 بود که این بار در سنگر تبلیغات و بعد از آن در دفتر ثبت وقایع جنگ لشکر امام حسین (ع) مشغول به انجام وظیفه شد که حاصل آن طراحی و خطاطی دهها بوم، تابلو، دیوار، پارچههای تبلیغاتی مزین با کلمات گهربار و انسانساز بزرگان دین و همچنین تهیه گزارشها و مصاحبهها با رزمندگان دلاور اسلام بود که نوارهای کاست و ویدیویی در آرشیو آن دفتر ثبت وقایع لشکر موجود است.
شهید سجاد ناجی در هر کجا که قدم مینهاد، اطرافیانش را مجذوب اخلاق حسنه خود میکرد، این در حالی است که وی در نواختن ساز نی نیز هنرمند بود و بیشتر شبها دوستان خود را جمع میکرد و در سنگر برای آنها نی مینواخت. وی نی را همیشه همانند یک یار، همراه و همدم صمیمی به همراه داشت و هر گاه فراغتی مییافت بدین وسیله با معبود خویش خلوت میکرد و با نی سوزناک و عارفانه به مناجات و سوز و گداز با خدای خود میپرداخت. شهید ناجی با شنیدن خبر عملیات کربلای 5 به اصرار زیاد، ختم صلوات و نذر و نیاز، مسئول گردان یا زهرا(س) را که به خاطر پای مصنوعی وی از پذیرفتنش خودداری میکرد، راضی کرد و وارد آن گردان شد.
شهید سجاد ناجی معتقد بود که " باید شب عملیات با بچه ها بود تا بتوان وقایع را ثبت کرد" که سرانجام در 13 اسفندماه 1365 و در منطقه عملیاتی شلمچه به آرزوی دیرینه خود دست یافت و دعوت حق را لبیک گفت. در ادامه وصیتنامه این شهید را میخوانید.
گزارش از معین مرتضوی
انتهای پیام/167/ح