نقشه گروهبان عراقی برای فرار از خاک ایران/ کتابی که پس از سقوط صدام منتشر شد
انتشارات سوره مهر چاپ ششم کتاب «زندانی فاو» را روانه کتابفروشیها کرد. این اثر بیانگر زندگی پرماجرای یک نظامی عراقی در جنگ تحمیلی است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «زندانی فاو»، اثر مهرداد آزاد از سوی انتشارات سوره مهر برای ششمینبار بازچاپ و روانه کتابفروشیها شد. این اثر خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانی را از کودکی تا حضور او در جنگ تحمیلی روایت میکند.
«زندانی فاو» از جمله خاطرات خواندنی جنگ تحمیلی به روایت یکی از نیروهای عراقی است. الکنعانی که به عنوان دیدهبان در یکی از واحدهای تیپ 111 وارد فاو میشود تا انتقام خود را از- به تعبیر او- «مجوسهای آتشپرست» بگیرد. خاطرات از زبان یکی از نیروهای نظامی عراقی روایت میشود که نه از سر اجبار، که به دلیل حس وطنپرستی برای مقابله با نیروهای ایرانی وارد میدان میشود اما اتفاقات جالبی برای او رقم میخورد.
خاطرات الکنعانی از دوران کودکی او آغاز میشود، اما بخش خواندنی کتاب مربوط به زمانی است که فاو به دست نیروهای ایرانی میافتد و او برای اینکه اسیر نشود، چهار ماه به صورت مخفیانه در فاو زندگی میکند.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
با تاریک شدن هوا، به سمت خاکریزی که قبلاً عراقیها کنار اروندرود زده بودند، حرکت کردم. به موازات نهر کوچک و از میان نیزارهای اطراف به سمت خاکریز راهم را ادامه دادم. به خاکریز رسیدم. پشت خاکریز، اجساد عدهای از نیروهای عراقی روی زمین افتاده بود و بوی تعفن به مشام میرسید. اجساد نزدیک خاکریز و پست دیدبانیای که قبلاً آنجا خدمت میکردم افتاده بودند. به احتمال قوی از افراد گروهان خودمان بودند. چون هوا تاریک بود، نتوانستم آنها را بشناسم.
از روی خاکریز پلی که نیروهای ایرانی روی اروندرود زده بودند، به راحتی دیده میشد. ایرانیها، ابتدای پل، این طرف رودخانه، یک پست ایست بازرسی مستقر کرده و یکی از خانههای نزدیک پل را سنگر استراحت خود قرار داده بودند. تاریکی هوا مانع از آن میشد که اطراف پل را دقیق شناسایی کنم. فقط نور ضعیفی که از چراغ قوۀ نگهبانان پل میتابید به من امکان میداد که اوضاع منطقه را تا حد امکان بررسی کنم.
عدۀ نگهبانان پل زیاد نبود و من میتوانستم شناکنان از کنارۀ پل خودم را به آن طرف اروندرود برسانم و از آنجا، با استفاده از پوشش گیاهی منطقه، که استتار خوبی بود، مسافتی در حدود 20 کیلومتر را به سمت آبادان طی کنم و خود را به منطقۀ المعاصر برسانم و سپس از آن جا به منطقۀ سیبه بروم و با عبور از عرض رودخانۀ اروند، که در آن جا در حدود 400 متر بود، خودم را به نیروهای عراقی برسانم.
آن مسیر طولانی را باید در سه چهار روز یا حداکثر یک هفته طی میکردم. خوبی آن مسیر این بود که از منطقۀ عملیاتی فاو خارج میشدم که، ضمن کم شدن آتش توپخانه و ادوات بر منطقه، از حساسیت منطقه تا اندازۀ زیادی کاسته میشد و امکان اینکه بتوانم خودم را به نیروهای عراقی برسانم به مراتب بیشتر میشد. بعد از طرح این نقشه، به مخفیگاهم برگشتم و استراحت کردم تا شب بعد نقشهام را اجرا کنم... .
الکنعانی این اثر را پس از سقوط صدام برای انتشار به دست دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزهٔ هنری سپرد. انتشارات سوره مهر کتاب حاضر را هم به صورت مکتوب و هم به صورت نسخه الکترونیک در دسترس علاقهمندان به ادبیات دفاع مقدس و خاطرات جنگ قرار داده است.
انتهای پیام/