چرا تلویزیون در سرگرم کردن مخاطبش موفق نیست؟/ مدیران ریسکناپذیر پشتِ امتحانپسدادهها پنهان شدهاند
کربلاییزاده سرگرمسازی را با جسارت و شجاعت مدیران تلویزیون امکانپذیر میداند و معاونی بر حفظ داشتهها و توجه به "میراث جامجم" تأکید دارد.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: یکی از علتهای اصلی که تلویزیون برای سرگرمکردن مخاطب دچار مشکل شده به "بیتوجهی به ذائقه مخاطب" برمیگردد و تلویزیونیها بر این باورند این مشکل را میتوانند با آوردنِ سلبریتیها و کپیکردنهای وقت و بیوقتِ برنامهها و مسابقات خارجی، برطرف کنند. در صورتی که مخاطبِ سختگیرِ امروز دنبال چیز تازهای است و این کار تازه به جز تکیه بر خلاقیت و نوآوری امکانپذیر نیست.
تلویزیون همیشه خودش را در انتظار چند برنامه خاص قرار داده که تأخیر در بازگشتشان معمولاً با تقاضای دستمزدهای بالاتری همراه است. زیرا تجربه ثابت کرده برنامهای که در تلویزیون پربیننده میشود برای آغاز سری جدید خود، خواهانِ دریافت دستمزدهای بالاتری میشود و این خودش آرام آرام پای دستمزدهای نجومی را به تلویزیون باز کرد.
تلویزیون باید از وابستگی خارج شود
دستاندرکاران باید خودشان را از این وابستگی کاذب خارج کنند تا آن گروههای خاص هم بدانند بدون آنها هم تلویزیون میتواند مخاطبش را سرگرم کند. این وابستگی باعث شده تا رقمهای دستمزدها هر روز بالاتر برود و یا شرایط آن گروهها هر بار شکلِ دیگری به خودش بگیرد. وقتی به جای ایدهپردازی، سراغِ استفاده از نسخههای خارجی برنامهها و مسابقات رفتیم، نه تنها مخاطب را نتوانستیم همچون دهههای 1360، 1370 و حتی اوایل 1380، سرگرم کنیم بلکه این سؤال پیش آمد که چرا اتاق فکرها منفعل شدهاند و فکر و ایده خاصی جز کپی کردن بیرون نمیآید؟
وقتی این انفعال در سرگرمسازی ایجاد شد گروهی به سمت رسانههای دیگر رفتند و بعضاً به فضایمجازی تمایل بیشتری پیدا کردند. این اهمالکاری و انفعال، تأثیر نامناسبی در تغییر فرهنگ جامعه و تمایل به سبک زندگی غیر ایرانی داشت. البته در این میان پخش برخی برنامههای کممحتوا و بعضاً بیمحتوا با هزینههای بسیار، تلویزیون را از مخاطبِ همیشگیاش دور کرد.
مشروح این گپ و گفتها را در ادامه بخوانید:
* بگذارید ابتدا با شما شروع کنیم آقای کربلاییزاده که به تازگی هم کرونا را شکست دادهاید؟
بله. خدا را شاکرم که توانستم در طول مدتِ تحمل این بیماری، خودم را با کلیپهای خندهدار و کتاب سرگرم کنم.
* امیر کربلاییزاده را با سریال "قرعه" و حتی "معمای شاه" بیشتر شناختند...
البته من شروع کارم در تئاتر بوده است و سال 1368 به مدرسه و آموزشگاه تئاتر در یکی از مناطق جنوبی تهران به نام کانون شهید مطهری رفتم. بعد در سال 1376 اولین کار حرفهای خودم را در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه بردم. اما استندآپ کمدی دغدغه اصلیام است و مدعیام اولین استندآپ کمدی مستقل در ایرانم؛ سال 1391 اجرا داشتم و مردم بابت دیدن این استندآپ، بلیط خریدند و مدت زمان اجرای این استندآپ، یک ساعت و 10 دقیقه بود.
موضوع ذائقه و سلیقه مخاطب، جدّی است
* موضوع ما بحث سرگرمسازی در تلویزیون است؛ در ابتدای بحث میخواستم بفرمایید چرا برنامهسازان به جایِ خلاقیت، کپیکردن را در دستور کارشان قرار دادند و نتوانستند به این توفیق دست پیدا کنند که مثل قبل مخاطب پروپاقرص بیننده برنامه آنها باشد؟
تلویزیون حتماً اتاقهای فکر، روانشناس، جامعهشناس و اساتیدی را در کنار سیاستگذاریهایش دارد. چرا که این مجموعه عوامل، کارشناسان و متخصصان دست به دست هم میدهند تا برنامه تلویزیونی شکل بگیرد. در وهله اول باید به موضوعات موردنظر مخاطبین توجه کرد؛ هر جامعهای، مردمانش مطالب و اتفاقاتی موردنظرشان است. وقتی مخاطب آن دغدغهمندیهایش را در نگاه هنرمندش ببیند، قطعاً استقبال میکند. تلویزیون باید به سراغ توجه به ذائقهها و سلیقههای مخاطبانش برود.
در برخی اوقات هم تلویزیون، برنامهساز و هنرمند به سراغِ آن دغدغهها رفته، که در گذشته بیشتر از امروز، توفیقاتی کسب کرده و هنوز هم آن کاراکترها و اتفاقات موردِ اقبال مخاطب است اما برخی مواقع هم با رفتارِ سخیف و دمدستی، تبدیل به کاری لوس و خارج از عرف میشود و برخی موارد هم رفتار پیچیده با آن ذائقه و دغدغه باعث شده تا تماشاگر عادی نتواند با آن برنامه و یا حتی اثر نمایشی ارتباط برقرار کند.
سرگرمیسازی و ساختن طنز مثل راه رفتن روی لبه تیغ
هرجایی هنرمند با صداقت و راحت کارش را پیش برده، قطع به یقین مورد پذیرش تماشاگر قرار گرفته است. به نظرمن کار سرگرمی، کمدی و طنز در کشور ما مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. چون ما در بستر جریان فرهنگی به سر میبریم و باید با کار اصولی از این بسترهای فرهنگی بگذریم. چرا که در تمام دنیا همیشه رنسانسهای فرهنگی و گزارههای تاریخی وجود داشته است تا آدمها در پسِ زمان، سطح فرهنگی و شوخیپذیریشان را بالا ببرند. حتماً برای جاانداختن فرهنگسازی در هر موردی به کارهای فرهنگی و هنری نیاز داریم. مصداق بارز آن کمربند ایمنی است که با برنامهسازی و انیمیشنسازی، مردم به نصب کمربند ایمنی عادت کردند.
توجه به سطح سلیقه و ذائقه مخاطب بسیار موضوع مهمی است. به طور مثال استندآپ کمدی، هنری جوان است و کار هنرمند را سخت میکند چون باید فضای روحی مخاطبینش را آماده کند اگر با نوع استندآپی که روی صحنه میبرد سطح سلیقه مخاطب را بالا ببرد موفق بوده وگرنه با پایین آوردن سطح ذائقه و سلیقه مردم، به جامعه ضربه زده است و تا آیندگان این ضربه را درک میکنند. متأسفانه سالیان سال است روی ماجرای سرگرمی همراه با اندیشه و تفکر و بازخوردها و ارتقای سطح فرهنگی کار نکردهایم و نسلهای بعد دچار آسیب میشوند.
به همین منوال پیش برود و تا زمانی که خوراک درست محتوایی و فرهنگی در اختیار گروههای سازنده قرار نگیرد، کارهای سرگرمی یا تکرار میشوند و یا کپی! در نتیجه آنطور که باید و شاید سلیقه مردم بالاتر نمیرود و برنامهسازان هم نمیتوانند در مدارِ پیشرفت و توسعه برنامهسازی، حرفی برای گفتن داشته باشند.
باید ریسکپذیریشان را بالا ببرند تا عقب نمانیم
* تلویزیون در کنار توجه به ذائقهها و سلیقههای مخاطبینش، باید چه رویکردهایی را در دستور کارش قرار دهد تا بتواند مخاطبش را سرگرم کند؟
حتماً در وهله اول باید ریسکپذیریاش را بالاتر ببرد. اگر تلویزیون کماکان بخواهد به شیوه سنتیاش جلو برود قطعاً قدرتمندی فضای مجازی بیشتر به چشم میخورد و رسانه ملّی از قافله رسانهای عقب میماند. این جریان رسانهای همچون ماجرای سرعت اینترنت میماند که اگر نرمافزارتان را به روز نکنید از ماجرای تکنولوژی عقب میمانید. بخواهیم یا نخواهیم تکنولوژی حرف اول را میزند. دقت در کیفیت خروجی برنامهها بسیار اهمیت دارد، چرا که اگر به سبک و سیاق برنامهسازی سنتی پیش برویم همین درجا زدنها ادامه خواهد داشت.
خوشبختانه تلویزیون در سالهای اخیر جسارت بیشتری به خرج داده و در یکسری برنامههای تلویزیونی و نقد یکسری از اتفاقات بسیار خوب عمل کرده است. در همه دنیا، تلویزیونهای آن کشورها رابط بین مردم و مسئولیناند و مسائل مختلف را خیلی شفاف و بدون ملاحظه در اختیار همگان قرار میدهند؛ هرچقدر این ارتباط بین مردم و رسانه گرمتر باشد قطعاً آن رسانه موفقتر بوده است.
چقدر تلویزیون به ایده و خلاقیتش تکیه کرده است؟
نکتهای که تلویزیون باید به آن توجه کند این است که چقدر به ایده و خلاقیتش تکیه کرده است که مخاطب به خاطر تازگی آن طرح و ایده، شبکهها و رسانههای دیگر را به تلویزیون خودمان ترجیح دهد. چون امروز قدرتِ انتخاب مردم بالا رفته و کارها آنقدر باید جذابیت داشته باشند تا مخاطب، آن شبکه و برنامه ایرانی را برای تماشا برگزیند. اگر به همان روشها و سبک و سیاق سنتیاش در این مسیر قدم بردارد انتخاب اول مخاطب ایرانی نخواهد بود.
سرگرمسازی محقق میشود با مدیران به روز، شجاع و پرریسک!
برای مخاطب امروز اهمیت دارد برنامههای بهتری ببیند، این تنوع در برنامهسازی را احساس کند. برای اینکه تلویزیون بتواند مردم را سرگرم کند باید به عنصر سرگرمشدن مخاطب پی ببرد. این نیاز به مدیران شجاعتر، پرریسکتر و قویتر با اطلاعات بالا و بهروز دارد. مدیرانی که بهروزند و کاملاً جریانهای رسانهای را رصد میکنند؛ باید اجازه بدهند یکسری از جوانانِ با استعداد و خلاق به میدان بیایند و کارهای جسورانه و جدیدی ارائه دهند.
* به نظر شما مخاطب امروز به چه سرگرمیهایی نیاز دارد؟
نمیتوانیم بگوییم الان مردم به چه سرگرمیهایی نیاز دارند، چون به تعداد مردم، سلیقه وجود دارد. باید بگوییم که تنوع بالایی در ساخت برنامه سرگرمکننده داشته باشیم. کاری که در تمام دنیا اتفاق میافتد. الان مردم دوست دارند انواع و اقسام برنامه مختلف پیش رویشان باشد و در مضیقه انتخاب کردن قرار نگیرند؛ انواع و اقسام مسابقه، تاکشو، برنامه ترکیبی و آموزشی خلاق و... وقتی این قدرت انتخاب برای مخاطب ایرانی از رسانه ملّی بالا برود دیگر به سراغ تلویزیونهای بیگانه نمیرود.
مخاطب تلویزیون میهنی را ترجیح میدهد
مخاطب ما همیشه به رسانههای میهنیاش وفادار است چون ترجیح میدهد رسانهای را دنبال کند که با زبان مادریاش با او سخن میگوید. هنرمندانش آدمهاییاند که برایش شناخته شده است و عمری با آنها زندگی کرده است. فکر میکنید "ساعت خوش" الان پخش شود به همان تازگی دهههای قبل است که روی آنتن رفت.
حتماً این کارها نوستالژی است اما برای جوانان گذشته، برای عدهای نوستالژی نخواهد بود و حتی نام مهران مدیری و بازیگران توانمندش هم آنها را جذب نمیکند. بهروز بودن و بهروزرسانی نیاز مبرمِ سرگرمسازی است؛ اگر اینطور نبود خود مهران مدیری و یا حتی کمدینهای دیگر به سراغ کارهای جدید و بهروز نمیرفتند. حتی در روندِ کارهای قبلیشان هم به تناسبِ اتفاقات روز، تجدیدنظر کردند.
در فرمول کمدی تلویزیون چه میگذرد؟
* این شبها شما را با استندآپ کمدی با فرمول کمدی در شبکه یک سیما میبینیم. چطور شد این نوعِ استندآپ را راه انداختید کاری که پیش از آن به گونهای دیگر رامبد جوان در برنامه "خندوانه" کرده بود؟
قرار است هر برنامه "فرمول یک" که سه روز در هفته روی آنتن میرود، ما در استودیوی "فرمول کمدی" به همراه هنرجوها و یا دانشآموختههای این حوزه دقایقی با استندآپ در خدمت مردم باشیم. جوانان هنرجویی که از شهرستان آمدند تهران و آموزش دیدند و قطع یقین در آینده نزدیک شاهد استعدادهای استندآپ کمدی خواهیم بود که در آسمانِ هنر ایران میدرخشند.
دنبال استعدادیابی نیستیم!
هرچند که شرایط بسیار سخت است و همه استیجها تعطیل شده اما به مدت یک ربع تا 20 دقیقه، همراه باهنرجویانم هر هفته با معرفی سه کمدین، استندآپ اجرا میکنیم. تفاوتمان با برخی از کارهای دیگرِ تلویزیون این است که دنبال استعدادیابی نیستیم. استعدادها را نشان میدهیم و همانطور که شما گفتید "خندوانه" گونهای دیگر را نشان داده بود. حتی رأیگیری که داریم برای آن است که اگر مردم این استندآپ و طنزپردازی را دوست داشتند به میزانِ علاقه مردم بارهای متعدد از آن کمدین بخواهیم روی صحنه برایشان اجرا کند.
ما از یک منظر دیگر به مقوله استعدادیابی نگاه کردیم و این بار استعدادها را معرفی میکنیم و این فرصت را با اجازه و انتخاب مردم در اختیارشان قرار میدهیم. حدود 30 کمدین اولین اجرای خودشان را خواهند داشت و با تعداد رأی مردم مشخص میشود از میان این کمدینها چند نفر دیگر میتوانند دوباره روی صحنه بروند و اجرا کنند. یکی از هدفهای اصلی خودم این است که این بچهها استعدادشان دیده شود.
فرق کمدینهای "فرمول کمدی" چیست؟
فرق این کمدینها، آن است که تمام کمدینهای دنیا را میشناسند؛ سبکها و شکلهای استندآپ دنیا را میشناسند، با مسابقهها، برنامهها و سریالهای تلویزیونی در زمینه استندآپ کمدی آشنایند؛ همانطور که در برنامه هم میگویم، اینها دانش آموختهاند. در حوزه استندآپ کمدی تخصصی کار میکنند. تأکید من به خنده همراه با اندیشه است. امکان دارد استندآپ کمدی ما موضوع سادهای را مطرح کند اما قطع یقین در ذهن مخاطب تلنگر میزند و نوعی همذاتپنداری بهوجود میآورد و این هدف اصلی برنامه فرمول کمدی است.
* در اولین و دومین قسمت از برنامه شما تماشاگرانتان بدون ماسک حضور داشتند و اینطور دیده میشد؛ آیا تمهیدات بهداشتی و پروتکلهای بهداشتی را به طور جدّی رعایت میکنید؟
هر هفته ضبط میکنیم و موضوعات هفته و چالشهایی که مردم دارند را با هنر استندآپ معرفی میکنیم. سه روز "فرمول یک" سه برنامه فرمول کمدی خواهد بود؛ هر هفته سه کمدین برنامه دارند و خودم هم سه استندآپ اجرا میکنم. به نکته خوبی اشاره کردید همه تماشاگرها ماسکها کنار دستشان است و فاصله یک متر و نیم بین همه صندلیها وجود دارد.
ضدعفونی دست و خیلی از پروتکلهای بهداشتی جزء به جزء رعایت میشود. چون ما در برج میلاد و فضای کاملاً باز فیلمبرداری میکنیم تهویه وجود دارد و از کارشناس بهداشتی که به عنوان ناظر در ضبط فیلمبرداری ما حضور دارد پرسیدیم گفتند مشکلی ندارد. اصلاً شما نگاه کنید تماشاگران ما به روبرو نگاه میکنند و مقابل هم نیستند و مشکلی پیش نمیآید.
از خندوانه چه خبر؟
* از "خندوانه" جدید رامبد جوان خبر دارید؟
همکاریام با خندوانه در حد همکاری برای اجرای استندآپ کمدی بود و جزو تصمیمگیران و اتاق فکر این برنامه نیستم. در سری جدید هنوز درخواستی برای بحث استندآپ نشده و حتی برای اجرا و یا مربیگری مسابقه استندآپشان هم به من چیزی نگفتهاند. از این جهت هیچ خبری از سری جدید فصل "خندوانه" ندارم.
در سریال شهید باهنر بازی میکنم
* شما را چندی پیش با سریالهایی مثل "قرعه" و "معمای شاه" دیدیم؛ آیا این روزها در سریال نمایشی هم مشغولید؟
سریالی را در راه دارم چون هنوز اسم عوامل و بازیگرانش را به طور کامل اعلام نکردهاند من از جزئیات نقشم چیزی نمیگویم. اما برای پخش در سال 1400 فیلمبرداریاش را از اول دیماه شروع میکنند. آنونسهایی از تست گریمهای این سریال در فضای مجازی پخش شده و من هم انشاءالله در مجموعه "رازهای ناتمام" مربوط به زندگی شهید باهنر حضور خواهم داشت.
سرگرمسازی به روایت منتقد تلویزیون
دومین نفری که به سراغش رفتیم مازیار معاونی منتقد سینما و تلویزیون بود که او درباره مقوله سرگرمسازی در تلویزیون توضیحات کوتاهی داد که در ادامه میخوانید:
مازیار معاونی میدان سرگرمسازی را به واسطه تعدد رسانهها و مدیومهای مختلف سختتر از گذشته دانست و گفت: الان به واسطه تعدد شبکههای تلویزیونی و سایر شبکههای رسانهای مثل نمایش خانگی، فضای مجازی و شبکههای خارجی، رقابت در میدان سرگرمیسازی سختتر شده است. به هر حال کار مشکلی است که مخاطب را نسبت به رسانه متصل نگه دارید و سرگرمش کنید و مخاطب به عنوان بیننده ثابت با تلویزیون بماند. این کار دشواری است و شاید خیلی هم نباید به شبکههای تلویزیونی خرده گرفت، چون آنقدر مدیاها و مدیومها گسترده شده، خیلی سخت میتوان مخاطب را به قلاب انداخت.
از "میراث جامجم" غافل شدیم
وی با اشاره به موضوع اهمیت آرشیو در تلویزیون، تأکید کرد: یکی از نکاتی که همیشه دغدغه من بوده، موضوع آرشیو است. از این گنجینه عظیمی که شبکههای تلویزیونی در اختیارشان است اگر استفاده درستی شود اتفاقات خوبی میافتد. دهههای قبل از گستردگی تکنولوژی و اینترنت، کارهایی روی آنتن رفتهاند که امروز از آنها به عنوان "میراث جامجم" یاد میشود. آن کارها متأسفانه همچنان در فرمتهای قدیمی ماندهاند و غبار زمان و فراموشی به شدت رویشان نشسته و همینطور که نسل به نسل جلوتر میرویم با تغییر در مدیریت و کارمندان آرشیو، آن خاطرهها دورتر میشود.
معاونی خاطرنشان کرد: خیلی از کارها را داود میرباقری و مهدی فخیمزاده در حوزه تاریخ اسلام ساختهاند از "ولایت عشق" گرفته تا سریالهای "امام علی(ع)" و "مختارنامه"؛ اما بارها گفتهام کثرت پخش، گاهی اوقات کارها را از ارزش و شأن میاندازد. اما هرچند سال یکبار میتوانند این کارها را، اصولی روی آنتن ببرند که تأثیرگذاری بیشتری هم داشته باشد. اما به جای آنها کارهای خوب خارجی پخش کنیم؛ مثلاً سریال عربی راه قدس، سریال سوری سیدجمالالدین اسدآبادی و خیلی از کارهای دیگر که یادمان رفته است. باید این کارها فرمتشان کیفیتر شود اگر آسیبدیدهاند یا دوبلههایشان نیاز به ترمیم دارد حتماً این نقایص را رفع کنیم.
برای سرگرمکردن مخاطب، هیجانزده شدند
این منتقد با بیان اینکه تلویزیون از منظر دیگری به سرگرمسازی نیاز کرد و آن اتخاذ سیاستهای درست است که برخی اوقات دستخوش هیجان میشود؛ تصریح کرد: اگر میخواهیم مردم را جذب کنیم باید با هوشمندی و زکاوت و اتخاذ سیاستهای رسانهای درست وارد عمل شویم؛ نه اینکه تلویزیون به خاطر سرگرمکردن مردم در ایام کرونایی، هیجانزده سریالهای چند ماه پیش خودش را به عنوان سریال تکراری پخش کند. مثلاً زیرخاکی و نون.خ را به تازگی روی آنتن بردهاند و حتی امکان تماشا از فضای "تلوبیون" را هم دارند، اما چون سیاستگذاری خیلی مبنای تحلیل رسانهای ندارد، سراغ این کارها میروند. وگرنه میتوانند همچون شبکههای دیگر یا اثر خارجی خوب و یا کارهای نوستالژی چند دهه قبل را پخش کنند. این سیاست سرگرمسازی و استفاده درست از گنجینه آرشیو نیست.
مسابقههای امروز عقبتر از مسابقات گذشته!
معاونی با اشاره به برخی مسابقههای قدیمی تلویزیون و کارهایی که امروز مخاطب را سرگرم نمیکند و سر ذوق نمیآورد، گفت: ما باید به جای تکرار مکررات، کارهایی بسازیم که ما را از کارهای قدیممان عقبتر نیندازد. سال 1375 دو مسابقه خوب در سالهای اوج شبکه سه و روزهای شروع پخش شبکه 5، پخش میشد. مسابقه بزرگ که به تناسب آن موقع مسابقه خوبی بود در لوکیشن بزرگ با امکانات جدید و مسابقه راز سیب با اجرای فرهاد جم و مهسا مهجور که مراحل پیچیدهای را طی میکرد. آیا مسابقههای امروزی میتوانند آن هیجانهای گذشته را تکرار کنند؟ مسابقه "هفته" منوچهر نوذری و یا مسابقه "از سی سؤال" و حتی "حافظه برتر" بهرام زند، اجرا میشد و هنوز از آن مسابقهها عقبتریم.
چطور میتوان به دوران طلایی برگشت؟
وی با تأکید بر حفظ داشتهها و بازگشت به دوران طلایی برنامهسازی افزود: تلویزیون خودش را از داشتههایش محروم کرده؛ کسانی که سالها برای پرورششان تلاش کرده است. وقتی برندها ساخته میشوند باید به فکر تقویت و ماندگاریشان باشد این هم خودش سیاستی است که باید تلویزیون برای رویکردهای سرگرمسازیاش در دستور کار قرار دهد. حتماً اتاقفکرهایی که وجود دارند خیلی ضعیفاند که هر روز مسابقه یا برنامهای کپی شده، آن هم نعل به نعل، بیرون میآید.
پشت برنامههایی مثل "دورهمی" و خندوانه" پنهان میشوند
معاونی تأکید کرد: حتماً سوژهها و موضوعات به خوبی طراحی نمیشوند که هنوز هم برخی خودشان را در پشت موفقیتهای برخی از برنامهها مثل "دورهمی"، "خندوانه" و یا "عصر جدید" پنهان میکنند. این ناشی از ضعیف بودن اتاق فکر و کم بودن ریسک مدیران است. از طرفی مدیری هم که موقعیت و صندلیاش را در خطر میبیند، ترجیح میدهد در دوره کوتاه مدیریتیاش، خودش را پشت امتحان پسدادههایی مثل "دورهمی"، "خندوانه" و یا "عصر جدید" پنهان کند.
جای خالی مسابقه ورزشی در تلویزیون
وی با اشاره به اینکه جای خالی مسابقهای ورزشی را احساس میکنم، گفت: در گذشته تلویزیون مسابقهای به نام "نیرو و نشاط" داشت که اواخر دهه 1360 روی آنتن رفت، امکاناتش محدود بود اما ایده نویی داشت. امروز بیش از هر وقت دیگری، جای خالی مسابقهای ورزشی احساس میشود. "دست فرمون" مسابقهای ورزشی نیست و یا بعضاً برخی از برنامهها که به نام ورزشی روی آنتن میرود یکسری حرکتهای فانتزی دارد و نمیتوان نامش را ورزشی گذاشت.
حضور مخربِ سلبریتیها
این منتقد تلویزیون در پایان درباره حضور سلبریتیها و بازیگران در مقام مجری افزود: سلبریتیها خوباند اما اینکه جای مجریان را گرفتند، نمیتوانند جایگزینهای درستی باشند. چون تعهدی به رسانه ندارند؛ یک روزی میآیند و میروند و مصادیق بارزی دارد. آنها به سینما و دنیای بازیگری خودشان تعهد دارند. کما اینکه بسیاری از این بازیگران که در برنامهای اجرا میکردند تا پروژه خوبی در دنیای سینما و حتی سریال تلویزیونی پیشنهاد شد به سراغ آن کار رفتند.
انتهای پیام/