«معجزه آبخیزداری» |ضرورت توجه به دانش بومی آبخیزداری و آبخوانداری در قانون برنامه هفتم توسعه
دانش بومی آبخیزداری با توجه به آثار و کارکردهای متعدد آن، لازم است توسط دستگاه های مسئول به رسمیت شناخته شده و در قانون برنامه توسعه هفتم بدان توجه شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم«پرونده معجزه آبخیزداری»؛ بسیاری از صاحبنظران علت ناکامی طرح های توسعه را در کشورهای در حال توسعه بی توجهی آنها نسبت به مشارکت جوامع محلی و روستاییان در تدوین این توصیه و نادیده گرفتن دانش بومی آنان می دانند. هنگامی که دانش فنی جدید در قالب الگوهای مدیریت فنی منابع طبیعی، همراه با ارزش های اجتماعی خود به جامعه روستایی سرازیر می شود، زمینه ای را برای شناخت دانش و معرفت روستایی فراهم نمی کند. این در حالی است که به اعلام سازمان های بین المللی، یکی از علت های مهم عدم توفیق برنامه های توسعه در کشورهای در حال توسعه، عدم توجه و شناخت دانش بومی است.
علت اصلی این بی توجهی دانش و فناوری جدید را می توان با انحصار طلبی دانش محوری پژوهشگران و دانشمندان و غیر علمی تلقی کردن روستاییان و دانش آنها مرتبط دانست. توسعه کشاورزی در اغلب کشورهای جهان، استفاده گسترده از دانش و فناوری مدرن و به اصطلاح پیشرفته را ترویج می نماید و به کلی کلی نیازها و استعدادها، تجارب و دانش بومیان و شرایط محیطی آنها را اغلب فراموش می کند. از سوی دیگر، بررسی ها نشان می دهد که میزان مشارکت مردم در بکارگیری توصیه مروجین در زمینه حفاظت خاک و آبخیزداری با میزان بومی بودن این توصیه ها در ارتباط است. بر این اساس هر اندازه توصیه های حفاظت خاک و آبخیزداری با دانش بومی مردم محلی سازگاری و انطباق بیشتری داشته باشند، امکان پذیرش و بکارگیری آنها بیشتر است.
دانش بومی نظام معرفت شناسی گروهی از بهره برداران بومی و سنتی است که از حوزه جغرافیایی خاصی سرچشمه گرفته، سینه به سینه انتقال یافته و به واسطه کاربردهای مکرر و مشاهده نتایج عینی آن، به طور دائم در حال گسترش و تکامل است. از سوی دیگر مطالعات اخیر نشان می دهد که بهره گیری از دانش بومی و فناوری بومی حفاظت خاک در حوزه های آبخیز می تواند منجر به افزایش مشارکت بهره برداران در اصلاح و بهبود شیوه های مدیریت منابع آب و خاک شود.
همچنین باید توجه داشت مشارکت نیازمند همنوایی روستایی حول اهدافی است که خود در تعیین آن نقش اساسی دارند و در پس آن به دنبال کنترل عوامل مخاطره آمیز و تثبیت جایگاه خود می باشند. با دریافت اختیارات لازم در عمل، تفکر گروهی به تدریج شکل گرفته و بحث، تبادل نظر و بررسی های گروهی منجر به شناخت از وضعیت موجود و خواسته های گروهی می گردد و در نهایت آنان با دریافت انگیزه های قوی درونی برای بهبود وضعیت دست به اقدامات گروهی در جهت اهدافی می زنند که متوجه همنوایی بیشتر آنان در زمینه تحقق اهداف مورد نظر بود.
در این باره باید گفت دانش بومی دارای آثار، کارکردها و دستاوردهای متعددی است که به صورت مختصر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- دانش بومی حفاظت خاک و آبخیزداری، کارکردی پایدار و نهادینه شده در جامعه روستایی است. خبرگان بومی، رابطه ای عاطفی با زمین زراعی خود دارند و حفاظت خاک ذهنیتی غالب در آنها است که همواره رفتار آنان را در ارتباط با زمین تحت تأثیر قرار می دهد.
- بهره برداران بومی دارای دیدگاهی کل نگر هستند به نحوی که گزاره های تبیین شده توسط آنها چند معنایی بوده و راهکارهای پیشنهادی آنان، اغلب شامل اهداف متعددی است که در عمل به حفاظت خاک نیز منجر می شود.
- دانش و عملیات بومی آبخیزداری و حفاظت خاک نتیجه حضور و تجربه مستقیم و دائمی بهره برداران است، بهره برداران آنچه را می دانند و بیان می کنند، به طور معمول و در شرایط طبیعی و جدی آزموده اند. بنابراین دانش بومی حفاظت خاک و آبخیزداری کاملا کاربردی است.
- خبرگان بومی تعلق خاطر عمیقی به زمین خود دارند. احساس تعلق خاطر بهره برداران زمین، یکی از ریشه های اعتقادی آنان را تشکیل می دهد که در سایر فعالیت های اجتماعی و اقتصادی آنها همواره تاثیر گذار می باشد. همچنین دانش بومی آبخیزداری دیدگاهی مذهبی درباره خاک و زمین را شامل می شود.
- استفاده از دانش بومی آبخیزداری در توصیه های حفاظتی زمینه های مشارکت مردمی را مساعدتر می کند. عملیات بومی حفاظت خاک اغلب با همیاری و همکاری افراد خانواده، اقوام خانواده، اقوام نزدیک، همسایگان زراعی و افراد بومی انجام می شود.
با توجه به این آثار، فواید و دستاوردها لازم است دانش بومی آبخیزداری و حفاظت خاک، توسط نهادها و دستگاه های ذیربط مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگل ها مراتع و آبخیزداری کشور به رسمیت شناخته شود و همچنین در تدوین برنامه هفتم توسعه بدان توجه جدی شود و ردیف بودجه مشخص بدان اختصاص یابد.
از همین پرونده بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/