نامه سرگشاده و ۴ سؤال دوست قدیمی محمود امجد از او/ عینکی که پسرتان به چشمتان زده را بردارید؛ جانیان را به جای مظلوم نشاندید

نامه سرگشاده و 4 سوال دوست قدیمی محمود امجد از او/ عینکی که پسرتان به چشمتان زده را بردارید؛ جانیان را به جای مظلوم نشاندید

حجت‌الاسلام علی‌اکبر نوری از دوستان قدیمی آقای محمود امجد در نامه‌ای ضمن انتقاد شدید از اظهارات اخیر او، تأکید می‌کند که این سخنان نشاندن جانیان به جای مظلوم و ظلم به رهبری بود.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، حجت‌الاسلام علی‌اکبر نوری مدرس حوزه علمیه قم و از دوستان سابق آقای محمود امجد نامه‌ای مهم و منتقدانه خطاب به او نوشته است که متن کامل آن در ذیل منتشر می‌شود:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای محمود امجدی

سلام علیکم
عرایض بنده از سر غفلت و فراموشی محبت‌های جناب‌عالی به حقیر و ده‌ها و صدها طلبه و دانشجوی دیگر و حشر و نشر با شما و استفاده از درس و استماع منبر و روضه‌تان نیست؛ آن حقوق به جای خود محفوظ ولی این راهی که شما از بیش از بیست سال قبل، در پیش گرفتید و الآن به ترکستان اتحاد موضع شما با مواضع سران کفر اروپایی در موضوع جاسوس و نوکر بیگانگان و هماهنگ‌کننده همه اشرار ضد اسلام و جمهوری اسلامی روح‌الله زم منتهی شده است و در آن به‌طور مستقیم چشم‌وچراغ اهل ایمان و مایه امید مستضعفان و خار چشم دشمنان اسلام و مظهر معزّالمؤمنینی و مذّل الکافرینی امام زمان علیه السّلام و عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف‌، مقام معظم رهبری را هدف گرفته‌اید، بنده را واداشت که چند جمله‌ای با شما صحبت کنم.

شاید برای کسانی که شما را از دور می‌شناسند عجیب و تازه باشد ولی برای کسانی که از نزدیک با شما معاشرت داشته‌اند نه تازه است نه عجیب، مشابه این مواضع از بیش از بیست سال قبل در منزل شما توسط فرزندتان محمد آقا و دوستان و همفکرانش تقریباً بدون رودربایستی و ملاحظه نسبت به حضرت آقا مطرح می‌شد و بعضاً به گوش شما هم می‌رسید.

برخورد حضرت آیةالله خوشوقت با شما و مخالفت ایشان با کاندیدا شدن فرزندتان محمدآقا برای نمایندگی مجلس در لیست جناح چپ و آقای مهدی کروبی و در نتیجه جداشدن شما از ایشان و سپس مواضع شما برعلیه ایشان که اشاره‌فهم‌ها آن را می‌فهمیدند یک نمونه است از سابقه دراز طرز تفکر شما.

جداشدنتان از جلسه هفتگی فضلای کرمانشاهی و جدا شدن آنها از شما نمونه دوم است؛ بنابراین شما تازه به این موضع نرسیده‌اید، آنچه تازه است تصریح به این موضع و تقابل علنی در فضای مجازی است.
 ای‌کاش وقت می‌گذاشتید و می‌دیدید و می‌شنیدید که دشمنان اسلام و این آب‌وخاک چقدر از موضع شما شادمان شدند و در مقابل چقدر دل خانواده‌های شهدا و کسانی که از همه چیز خود برای نظام مایه گذاشته‌اند را به درد آوردید.

بنده چند سؤال را محضرتان مطرح می‌کنم امید است تأمل در این سؤالات برای شما تنبّهی و برای کسانی که از موضع شما رنجیده شدند تسلایی باشد.

سؤال اول
اغلب کسانی که با حوزه و روحانیت سروکاری دارند، از مواضع آیت‌الله بهجت و آیت‌الله بهاءالدینی و آیت‌الله خوشوقت و آیت‌الله حسن‌زاده آملی و آیت‌الله جوادی  آملی و علامه مصباح یزدی نسبت به مقام معظم رهبری آگاه‌اند و جناب‌عالی در بسیاری از منابر و جلسات با خاطره‌ای و حرفی و نقلی از آیت‌الله بهاء‌الدینی و آیت‌الله بهجت رحمة الله علیهما، مجلس را متبرک و مزین می‌کردید و اصولاً بخش عمده‌ای از جاذبه شما برای جوانان چه حوزوی چه دانشگاهی به‌خاطر این بود که روح و جانشان از طریق شما با افکار و نصایح این قله‌های عرفان و علم و عمل پیوند می‌خورد، حال آیا درست است که کسی با نام این بزرگان در دل جامعه جا باز کند و شهره آفاق شود و سپس ناباورانه همه را به موضعی در تقابل صدوهشتاد درجه‌ای با موضع اساتید خود دعوت کند؟

سؤال دوم
اگر جنایتکارانی دزدانه در جایی امنیت کشور و مردم را مورد تهدید قرار داده‌اند، بر اساس وظیفه شرعی و قانونی در کمترین زمان ممکن آنان را شناسایی و دستگیر می‌کنند و به محکمه تحویل می‌دهند و در نهایت حکم دادگاه است که درباره آنان اجرا می‌شود، حال به چه‌حسابی از نظر شما نظام و مسئولان نظام باید پاسخگو باشند ولی جناب‌عالی که با نقش مؤثر فرهنگی و تبلیغی خود که عده کثیری را به کسوت سربازی نظام درآورده و عده بیشتری را با سخنرانی‌های خود در مسیر خدمت به نظام در نهادهای مختلف مصمم‌تر کرده‌اید، نباید پاسخگو باشید؟ به‌نظر خودتان این دوگانگی عجیب نیست؟

سؤال سوم
می‌گویید ایشان از فلان تاریخ مسئول همه خون‌هایی است که ریخته شده؛ عرض می‌کنم چرا ایشان را مسئول نجات کشور عزیز لبنان اشغال‌شده از زیر چکمه‌های رژیم جعلی و نژادپرست اشغالگر قدس نمی‌دانید؟
چرا ایشان را مسئول نجات کشور سوریه و مردم مسلمان و مسیحی و سنی و شیعه آن از چنگال آمریکا و متحدان اروپایی و سران کشورهای عربی که از تمام میراث عظیم غیرت و شجاعت و تعصب ملت و قوم بزرگ عرب فقط یک روسری قرمزرنگ را ارث برده‌اند معرفی نمی‌کنید؟

چرا ایشان را مسئول نجات کشور عراق و عتبات عالیات که داعش آمریکاساخته که تا چهل‌کیلومتری بغداد و حرمین کاظمین  پیشروی کرده بودند، خطاب نمی‌کنید؟ همه حتی دشمنان می‌دانند اگر نبود درایت و شجاعت امام خامنه‌ای و سردار رشیدش سلیمانی و فداکاری سربازان غیور پاکستانی و افغانستانی و ایرانی و عراقی و لبنانی‌اش، الآن کشور عراق دربست دراختیار داعش (می‌نویسم داعش ولی شما بخوانید آمریکا و اسراییل و آل‌سعود بدتر از صهیونیست‌ها) بود و چه‌بسا زبانم لال به‌جای یک بقیع ویران در مدینه چهار بقیع در کربلا و نجف و کاظمین و سامرا داشتیم.

چرا ایشان را مسئول جلوگیری از این فجایع نمی‌شمارید؟ چرا ایشان را مسئول حفظ جان و مال و ناموس ده‌ها هزار مسلمانان محبّ اهل‌بیت و شیعیان که قطعاً در صورت تسلط داعش سرشان در کربلا و نجف و کاظمین در حرم و صحن و سرای ائمه علیهم السلام از‌ بدن جدا می‌شد خطاب نمی‌کنید؟

سؤال چهارم

شما تمام کسانی که در این چهل سال کشته شده‌اند را مظلوم می‌دانید. جناب امجدی، در این چهل سال لیست بلندبالایی از سران ارتش ستمشاهی و فرماندهان حکومت نظامی گرفته تا عناصری از سازمان منافقین خلق و منفجرکنندگان حزب جمهوری‌اسلامی و قاتلان شهید بهشتی و یارانش و انفجار نخست‌وزیری و شهادت رجایی و باهنر و انفجار دادستانی و شهادت شهید قدوسی و عوامل شهادت شهدای محراب و کسانی که پاسداران را شکنجه کردند و سوزاندند و در سر سفره افطار حزب‌اللهی‌ها را کشتند و در کوچه و خیابان و مغازه بیش از دوازده هزار نفر را به‌جرم ریش داشتن و پاسدار بودن کشتند و تا عناصر براندازی از حزب توده و عناصری از کومله و دمکرات که پاسداران را جلوی پای عروس و دامادشان سر بریدند تا برسد به ریگی که آن‌همه از پاسداران و مردم عادی هم‌مذهب و هم‌استانی خود را کشت و عوامل شهدای هسته‌ای و و و و در این چهل سال لیست بلندبالایی از این جانیان به سزای اعمال جنایتکارانه خود رسیدند؛ عده‌ای از این جنایتکاران (البته به‌قول شما شهیدان و مظلومان) در زمان رهبری امام رضوان الله علیه و عده‌ای در زمان رهبری حضرت آقا به سزای اعمال خود رسیدند جناب‌عالی در دو کلمه برای این جنایتکاران آن هم برای همه‌شان حکم شهادت به‌معنای مظلومیت صادر می‌کنید؟ فکر نکردید با این حرف چه حق‌کشی بزرگی کردید؟ لازمه حرف شما ظالم بودن صدها قاضی و دادستان و دادگاه است؛ آیا چنین قضاوتی که با دو کلمه هزاران جانی را تبرئه و مظلوم معرفی کند و صدها دادستان و قاضی و محکمه را یکجا ظالم معرفی می‌کند در جای دیگری سراغ دارید؟

فرضاً روح‌الله زم جاسوس برانداز و تحریک‌کننده شنوندگان و بینندگان رادیوها و تلویزیون‌ها و کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای به خیابان ریختن و کشتن و آتش‌زدن حکمش اعدام نباشد و مظلوم کشته شده باشد؛ آیا هیچ منصفی یک مورد و یک قضیه را به چهل سال تعمیم می‌دهد؟ جناب آقای امجدی، گمان نمی‌کنم پاسخ صحیح به این سؤالات چندان مشکل باشد.

جسارت حقیر را ببخشید که این مطلب را خدمت شما  عرض می‌کنم؛ فقط یک شرط دارد و آن این است که آن عینکی که فرزندتان محمدآقا و همفکرانش به چشم شما زده‌اند را عوض کنید. شما بهتر از ما می‌دانید که در گذشته و در زمان حال چقدر فرزندان در تغییر مسیر پدران نقش داشته‌اند؛ احتمال بدهید هرقدر هم که احتمال ضعیف باشد ولی چون محتمل (تحت تأثیر قرارگرفتن) بسیار مهم است جناب‌عالی یکی از آن پدران باشید.

در پایان برای شما و خودم و همه اهل ایمان طلب عاقبت به خیری می‌کنم و از اینکه در آستانه سالگرد شهادت سردار دلها که شهادتش دل همه را سوزاند و اشکها را جاری کرد با این سخنان دلهایی را سوزاندید و جانیانی را مظلوم و شهید معرفی کردید و با این سید مظلوم با این لحن و بیان سخن گفتید، اظهار تأسف می‌کنم.

دوست قدیمی، سید علی‌اکبر نوری

انتهای پیام/+

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
مدیران
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon