مستند «برادرم نادعلی» مطالبهای برای پایان رنج خانواده شهدای گمنام است/کارگردانی که یکساله به جشنواره حقیقت رسید
کارگردان مستند «برادرم نادعلی» میگوید: پدران و مادران شهدای گمنام زیادی در فراق فرزندشان جان دادند اما با راهحلی ساده میتوان تکلیف آنان را مشخص کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مستند «برادرم نادعلی» به کارگردانی علی تکروستا و تهیهکنندگی محسن اسلامزاده محصول «مرکز مستند سوره» است که در بخش مسابقه شهید آوینی چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد.
علی تکروستا کارگردان این مستند در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با اشاره به داستان این فیلم گفت: مستند «برادرم نادعلی» روایتی از خانواده شهید نادعلی دهقانکار را نشان میدهد که فرزندشان مفقودالاثر شده است. شهید دهقانکار در سال 1367 در عملیات مرصاد به شهادت رسیده است و خانواده ایشان به لشگر کرمانشاه مراجعه کرده و بهشان میگویند که نادعلی اسیر شده است. بعد از دو سال یعنی در سال 1369، یکی از هممحلیهای خانواده دهقانکار به نام علیاصغر تکروستا در درگیریهایی در مرز به شهادت میرسد و تشییع جنازه او را در بهشت زهرا تهران برگزار میکنند. در مراسم روز سوم او، از روی اتفاق، سنگ مزاری را در بهشت زهرا میبینند که رویش نوشته است: «نادعلی دهقانکار». این موضوع از طریق محلیها به گوش خانواده این شهید میرسد و آنان پیگیر این ماجرا میشوند اما به نتیجهای نمیرسند.
او با اشاره به اینکه خانواده شهدای مفقودالاثر رنج بسیاری را در فراق فرزندشان میکشند، گفت: پدر شهید نادعلی دهقانکار از دوری پسرش به جنون رسید، او بارها گم میشد و پیدایش میکردند اما آخرین بار یکماه خبری از او نشد و در نهایت پیکر بیجان او را در دشت صالحیه پیدا کردند. من این اتفاقات را از نزدیک میدیدم و شاهد رنجهایی بودیم که این خانواده در این مدت کشیدند. همین موضوع دغدغهای برایم شد و این سوال برایم به وجود آمد که چرا خانوادههای شهدای مفقودالاثر در چنین بلاتکیلفی از دنیا میروند؟
وی اضافه کرد: با بررسی بیشتر به خانوادههای متعددی رسیدم که به همین دلیل دچار رنجهای فراوانی شده بودند و همین موضوع دغدغهای برایم شد تا با روایت زندگی خانواده شهید دهقانکار به عنوان یکی از هزاران قصه، درد و دل خانوادههای شهدای مفقودالاثر را از طریق فیلمی مستند به تصویر بکشم. در این فیلم میبینیم که برادر شهید نادعلی دهقانکار، به دنبال دریافت مجوز برای نبشکردن همان قبری است که روی سنگ مزارش نام شهید نادعلی دهقانکار نوشته شده است؛ درخواست او این است که آزمایش DNA از پیکر موجود در آن قبر گرفته شود تا مشخص شود که آیا این مکان واقعاً محل دفن برادرش هست یا خیر؟
تکروستا درباره درخواستی که از طریق این فیلم علنی شده است، گفت: در کنار این موضوع، سوال بزرگتری مطرح میشود و آن هم این است که آیا میتوان چنین کاری را برای شهدای مفقودالاثر دیگر انجام داد تا از این طریق خانوادههایشان از نگرانی دربیایند؟ همانطور که میدانید از سال 1382 به بعد، از تمام شهدای گمنامی که دفن شدهاند، آزمایش DNA گرفته شده است و همچنین از تمام خانوادههایی که شهید مفقودالاثر دارند، این آزمایش انجام شده است و از این طریق بسیاری از خانوادهها به شهیدشان رسیدهاند اما نکته مهم اینجاست که در مورد شهدایی که قبل از سال 1382 دفن شدهاند چنین کاری انجام نشده است. سوال ما در این فیلم این است که چرا این شهدای گمنام نبش قبر نمیشوند و از آنان آزمایش DNA گرفته نمیشود که چشم انتظاری بسیاری از خانوادهها به پایان برسد؟
وی تأکید کرد: متأسفانه بیتوجهیهایی به این قضیه صورت میگیرد. پدر و مادری را میبینیم که سالهاست در فراق فرزندانشان میسوزند اما حتی نامهای بهشان داده نمیشود که بتوانند با مراجعه به مراجع تقلید درباره نبش قبر استفتاء بگیرند.
این کارگردان و مستندساز در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا منع قانونی و شرعی برای نبش قبر وجود دارد یا خیر، گفت: در فیلم به این سوال پاسخ دادهایم. برای مثال به دفتر آقای علوی گرگانی رفتیم و درخواستمان را مطرح کردیم. ایشان پرسید که شهیدتان چند سال است که دفن شده است؟ پاسخ دادیم: 29-30 سال. ایشان پاسخ داد: ایرادی ندارد و هتک حرمت نیست. دقت کنید که هتک حرمت زمانی است که جنازه تازه دفن شده و هنوز بخشهایی از گوشت بدن از بین نرفته است اما شهیدی که 30 سال است دفن شده و تنها استخوانش باقی مانده است را میتوان با احترام از خاک بیرون آورد و آزمایش DNA گرفت. با چنین کاری میتوان چشم انتظاری بسیاری از خانوادهها را پایان داد.
او با اشاره به حضور این فیلم در چهاردهمین جشنواره سینماحقیقت گفت: مستندی که در جشنواره حاضر است، 63 دقیقهای است اما نسخه اصلی آن 75 دقیقه است؛ امیدوارم که نسخه کاملتر را در تلویزیون نمایش دهیم. جالب است بدانید که بنده تا یکسال پیش شغلی آزاد در بازار داشتم و از دنیای فیلمسازی چیزی نمیدانستم اما به دلیل علاقهای که داشتم، در سن 42 سالگی تصمیم گرفتم که کارم را رها کرده و به سمت حرفهای بروم که دوستش دارم. شبانهروز دویدم تا فیلمسازی را یاد بگیرم؛ سال پیش یاد گرفتم که چگونه دوربین را خاموش و روشن کنم و حالا پس از گذشت یکسال، اولین فیلمم در جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، دومین فیلمم به نام «بچه شمرون» از شبکه مستند پخش خواهد شد و مستند سومم به نام «گوشیباز» آخرین مراحل تولید را پشت سر میگذارد.
براساس این گزارش، علاقهمندان میتوانند این مستند را در دو روز پایانی جشنواره سینماحقیقت در پلتفرمهای نمایش آنلاین مشاهده کنند.
انتهای پیام/