آرزوی اهدای عضو مرد جوان با نجات جان ۳ بیمار به واقعیت تبدیل شد

آرزوی اهدای عضو مرد جوان با نجات جان 3 بیمار به واقعیت تبدیل شد

زندگی مرد جوان با یک رگ باریک در مغزش گره خورده بود، با پاره شدن همین رگ کوچک او دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌اش او را به آخرین آروزیش یعنی اهدای عضو رساندند.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگارا پویا؛ مهدی 46 ساله بود، هیچگونه نشانه و علائمی از بیماری نداشت اما ناگهان کارش به بیمارستان کشید. روز حادثه، همان روزی که در خاطره خانواده حاتمی به تلخ‌ترین روز زندگی‌شان تبدیل شد، مهدی مانند روزهای قبل به میدان میوه و تره‌بار رفت تا بار میوه را برای شمال بزند و راهی شود.

هنوز چند دقیقه‌ای از رسیدن به محل کارش نگذشته بود که ناگهان حالش بد شد، ابتدا همه فکر می‌کردند مهدی دچار مسمومیت شده که حالت تهوع و سردرد شدید دارد اما وقتی بی‌حال روی زمین افتاد، همکارانش با اورژانس تماس گرفته و درخواست کمک کردند.

مسعود، برادر مهدی ماجرای آن شب را اینطور بازگو می‌کند: در خانه نشسته بودم که پسر برادرم تماس گرفت و گفت پدرش حالش بد شده و او را به بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) منتقل کرده‌اند، با شنیدن این خبر نگران شدم و بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم، همه در بهت و حیرت بودیم، مهدی تا به آن روز هیچ مشکلی نداشت اما حالا روی تخت بیمارستان بود، وقتی پزشک بیمارستان معاینات تکمیلی را انجام داد جویای احوال برادرم شدم، پزشک سری به نشانه تأسف تکان داد و گفت متأسفانه برادر شما از مدتی قبل دچار فشار خون بوده و همین موضوع باعث شده است که یکی از رگهای مغزش دچار پارگی شود. 

وی افزود: نمی‌توانستم حرفهای پزشک را باور کنم، چه طور ممکن بود برادرم که تا صبح آن روز هیچ مشکلی نداشت ناگهان به این اتفاق هولناک دچار شود، پزشکان زیادی، برادرم را معاینه کردند و در نهایت گفتند باید هرچه سریعتر او را به بیمارستانی که دارای اتاق I.C.U است، منتقل کنیم. 

در جست‌وجوی بخش مراقبتهای ویژه

این ماجرا برای خانواده حاتمی، تازه اول ماجرا بود، برادر مهدی می‌گوید: به خاطر کرونا بخش I.C.U اکثر بیمارستانها پر بود و هیچ بیماری را پذیرش نمی‌کردند، در به در به دنبال پیدا کردن یک بیمارستان مجهز به بخش I.C.U بودیم اما فایده‌ای نداشت، خیلی دَوندگی کردم تا اینکه سرانجام به یک بیمارستان خصوصی رسیدیم، چند میلیون تومان پول از ما درخواست کردند، با اینکه فراهم کردن این مبلغ برایمان مقدور نبود با این حال برای سلامتی برادرم حاضر بودم هر کاری انجام بدهم، به هرحال تصمیم قطعی را گرفته بودیم اما در همان زمان از بیمارستان سینا تهران اعلام شد یک تخت خالی در بخش I.C.U مهیا شده است. دیگر معطل نکردیم و برادرم مهدی را به آنجا منتقل کردیم.

به این ترتیب بود که مهدی در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد اما با توجه به آزمایشات تکمیلی، پزشکان زنده ماندن او را چیزی شبیه معجزه می‌دانستند، با این حال آنها امیدوار بودند تا خدا عزیزشان را دوباره به زندگی بازگرداند.

برادر مهدی می‌گوید: با توجه به گفته‌های پزشکان این احتمال را می‌دادم که برادرم دیگر به زندگی باز نمی‌گردد اما با این حال نمی‌خواستم امیدم را از دست بدهم، اما این امیدواری ما زیاد طول نکشید در آخرین روزهای آذرماه امسال بود که پزشکان مرگ مغزی برادرم را اعلام کردند.

اهدای عضو 

با اعلام مرگ مغزی بیمار حالا خانواده او باید تصمیم می‌گرفتند که با اهدای اعضای بدن او جان چند بیمار را مرگ حتمی نجات دهند.

برادر مهدی در این باره گفت: وقتی در جریان ماجرای اهدای عضو قرار گرفتیم به خاطر آوردم بارها برادرم گفته بود آرزویش این است اگر روزی دچار مرگ مغزی شد حتماً اهدای عضو کنیم، حتی خود من هم چند سال پیش از طریق اینترنت فرم اهدای عضو را پر کرده بودم.

وی می‌گوید: از نظر من و برادرهای دیگرم اهدای عضو مشکلی نداشت اما در ابتدا وقتی ماجرا را با پدرم در میان گذاشتم او مخالفت کرد، ولی وقتی با  او صحبت کردم رضایتش را اعلام کرد.

نجات جان 3 بیمار

دکتر ساناز دهقانی؛ رئیس واحد فراهم‌آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در این باره گفت: با رضایت اولیای‌دم، بیمار مرگ مغزی به اتاق عمل منتقل و با تلاش پزشکان متخصص کلیه‌ها و کبد او به سه بیمار نیازمند اهدا شد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
حج و زیارت
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon