حاج قاسم و شاهکار والفجر۸ ـ قسمت سوم|اعجاز رزمندگان دفاع مقدس در اروندرود چه بود؟/ ذکر «یا فاطمه‌الزهرا(س)» گره‌ها باز کرد

حاج قاسم و شاهکار والفجر8 ـ قسمت سوم|اعجاز رزمندگان دفاع مقدس در اروندرود چه بود؟/ ذکر «یا فاطمه‌الزهرا(س)» گره‌ها باز کرد

سردار قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس و پس از آن اقدامات بسیار جالبی علیه دشمنان این مرز بوم انجام داده که عملیات والفجر۸ یکی از آنها است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که این روزها ملت ایران بیشتر از مجاهدت‌های ایشان در لبنان، سوریه و عراق اطلاع دارند؛ در دوران دفاع مقدس از فرماندهان برتر بوده که عملیات‌های متفاوتی علیه رژیم بعث عراق انجام داده‌ است. فعالیت‌هایی که هر کدام گره‌ای از کار رزمندگان اسلام باز می‌کرد و در نهایت باعث پیروزی ملت ایران شد.

به همین دلیل خبرگزاری تسنیم در نظر دارد، علاوه بر گفت‌وگو با همرزمان و دوستان شهید سردار قاسم سلیمانی به صورت ویژه به عملیات والفجر8 و فرماندهی حاج قاسم در این عملیات بپردازد تا مخاطبان گرامی از بخشی از فرماندهی حاج قاسم در دوران دفاع مقدس نیز مطلع شوند.

یا حسین(ع)!، اینها همه با سربندهای یا حسین(ع)؛ یا ابوالفضل(ع)، یا بی بی فاطمه زهرا (س) و امید به دعای خیر شما که مجوز عبور بگیرند در این سیاهی شب و سرمای زمستان، بدن‌های خیس و گل‌آلود در این ساحل قرار گرفته‌اند تا راه کربلا و قدس را باز کنند. پس کرامتی ان‌شاءالله!!!

راستی فراموش کردم بگویم که نیروهای غواص که در آموزش و محیطی امن از رودخانه‌ای با عرض 200 ، 300 متری با 200 متر انحراف به ساحل می‌رسیدند، مع‌ذالک در شب عملیات در طوفانی سهمگین و طغیان رودخانه وحشی اروند با 60 کیلومتر سرعت، عرض تقریبی 600 متر و در دل تاریکی شب و در شرایطی که به سمت ساحل عراق حرکت می‌کردند بدون کوچک‌ترین انحراف قابل توجهی، در همان منطقه و محور عملیاتی تعیین شده قدم بر ساحل دشمن گذاشتند و یکی از اعجازهای این عملیات در گام نخست بود.

بگذاریم و بگذریم.

بله نیروهای گشتی بعثی بچه‌ها را دیدند! و خیره شدند به نیروها، چرخش سر به سمت چپ و راست ساحل، نشان از این داشت که با چشم دارند نیروها را شمارش و برانداز می‌کنند.

جل الخالق! چه خبره؟! سرتاسر ساحل پر از نیروهای ایرانیه!! این تعداد که نمی‌تونه گشتی‌های اطلاعات عملیات ایران باشد؟!

با این استعداد بالا فقط می‌تونه همان حمله بزرگ سالانه ایران باشه ولاغیر! همان عملیاتی که ماه‌هاست صحبتش در رسانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی بخصوص رادیو بغداد به میان آمده و تأکید کرده‌اند اگر ایرانیان حمله‌ای را آغاز کنند از زمین و هوا چنان آتشی را بریزد، و چنان پاتکی (ضد حمله) را شروع کنند که احدی را راه گریزی از صحنه نبرد نباشد!

رژیم بعث در تمامی بیانیه‌های خود، از یک آتش جهنمی خبر داده است تا شاید بتواند با یک عملیات روانی و به خیال خود با ایجاد رعب و وحشت، مانع انجام عملیات شود!

ولی هیهات که بچه‌ها تن به ذلت و خاری دهند.

از سوی دیگر نیروهای خودی تصورشان این است که دیگر کار از کار گذشته، و راه دیگری جز درگیر شدن زود هنگام با دشمن ندارند.!!

غواصان آخرین ثانیه‌ها را برای کشیدن ماشه سلاح‌های خود سپری می‌کنند؛ آمادگی 100 درصد است؛ ولی انگار هنوز هم امید به نصرت الهی، آنها را در شلیک کردن زود هنگام مانع می‌شود؛ بله نباید عجله کرد؛ کمی تأمل تا رسیدن بقیه نیروها.

بله کاملاً دیده شدند، و جای کوچک‌ترین تردیدی نیست. اما بعثی‌ها متعجب از اینکه با چه هیبت وحشتناکی روبرو شده‌اند. تدبیر بچه‌های حاج قاسم و ترس و وحشت نیروهای گشتی رزمی رژیم بعث (3 یا 4 نفری) از این همه نیروی غواص باعث شد تا فرار را برقرار ترجیح دهند، چراکه آغاز درگیری همان و کشته شدنشان همان!!

آرامش بار دیگر در جبهه خودی رخ نمود و امید به الطاف الهی نتیجه‌ی خوبی را در پی داشت.

خش فش قشششسش!!!

بی‌سیم‌های فرماندهان در تمامی رده‌ها (از دسته تا قرارگاه‌ها) فعال می‌شود. تماس‌های در سطح یگانی و قرارگاه‌های بالاتر نشان از رسیدن اکثر غواصان به ساحل دشمن دارد. و این یعنی وعده موعود و آغازی بر فرمان آغاز عملیات!! و این یعنی همان روزی که ملت و مسئولین نظام، به ویژه فرزندان حاج قاسم سلیمانی که با عبور موفق و پر مخاطره‌ای آن را پشت سر گذاشته‌اند و از ماه‌ها پیش انتظار چنین لحظه‌ای را می‌کشیدند، فرا رسیده‌ است.

از سوی دیگر وعید است بر نظام منطقه‌ای و بین‌المللی (احتمال حمله ایران نسبت به حملات گذشته با بازتاب‌های بیشتری روبرو شده و احتمال ضربات تعیین کننده ایران، ابرقدرت‌ها، قدرت‌های بزرگ و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس که از هرگونه کمکی اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی و امکانات و تجهیزات... دریغ نکرده‌اند، نگران کرده و این نگرانی را آشکارا بر زبان جاری می‌کنند.تا جایی که تلاش‌های به اصطلاح صلح‌آمیز خود را افزایش دادند. حتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز نوعی چرخش نشان داده و سعی می‌کنند وانمود کنند من‌بعد از موضع‌گیری بی‌طرفانه در جنگ پیروی خواهد کرد.)

همه چیز مهیای عملیات است، نیروهای تمامی لشکرها از میادین مین و انواع سیم‌های خاردار و استحکامات دشمن عبور کرده‌اند و تنها مسئله، انتظار و انتظار، تا دستور حمله و رمز عملیات از پشت بی‌سیم قرائت شود.!!!

بله! لحظه موعود است!! بی‌سیم‌ها فعال شده و این یعنی صدور فرمان حمله آن هم بر دشمنی که کاملاً غافلگیر شده است و در خواب راحت به سر می‌برد.

ساعت حدود 22 و اندی مورخ 64/11/20 را نشان می‌دهد.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برادر محسن رضایی از پشت بی‌سیم رمز عملیات را به تمام قرارگاه‌های تابعه و یگان‌های پیشگام و خط‌شکن چنین اعلام می‌کند:

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا حول ولا قوه الا با الله العلی العظیم

وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه

یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا (س)

با اعلام اسم رمز عملیات! غواصان لشکرهای عملیاتی موج اول و یا نیروهایی که برای درگیر کردن دشمن در خط وارد عمل شده‌اند باید تا رسیدن نیروهای خط‌شکن و قایق‌سوار، بعثی‌ها را مشغول کنند تا این نیروها بتوانند بدون تمرکز آتش دشمن، پا در ساحل آن‌سوی اروند گذارند، و ضمن شکستن خط و پاکسازی کامل آن، زمینه‌ی ورود گردان‌های موج دوم و... را فراهم کنند؛ و در مرحله بعد نیروهای لشکر 41 ثارالله نبرد را به عمق جبهه‌های دشمن کشانده و اهداف از پیش تعیین شده را تصرف و سپس تثبیت کنند. ان‌شاءالله.

قبل از پرداختن به درگیری و نحوه آغاز آن، گفتنی است که غواصان در زمانی که در ساحل دشمن به صورت درازکش خود را از دید دشمن پنهان کرده بودند مع‌ذالک دو نفر دیگر از گشتی‌های بعثی که جهت سرکشی از مواضع و موانع در حال برسی و گشت بودند کاملاً به نیروهای حاج قاسم چسبیده و بدون توجه به حضور نیروهای خودی و در حالی که با هم صحبت می‌کردند با پوتین روی دست یکی از غواصان ایستاده بود.!

به گفته همان غواص: بقدری فشار پوتین روی دستم زیاد بود که دیگر تحمل و صبرم تمام شده و چیزی نمانده بود که فریاد بزنم و یا بدون سر و صدا و با سر نیزه کارشان را یکسره کنم ولی از اینکه سروصدا شود و عملیات قبل از موعد آغاز شود؛ دندان‌ها را هر چه بیشتر فشردم تا صدایم را در گلو خفه کنم، خوشبختانه موفق شدم و آنها بدون توجه به اینکه ما در زیر پای آنها بودیم به راه خود ادامه دادند و رفتند.!!!

 نیروهای غواص که در چند متری سنگرهای عراقی مستقر شده و بعضاً به درون سنگرهای دشمنی که در خواب عمیق فرو رفته بودند وارد شدند با شنیدن رمز عملیات حمله را آغاز کردند.

این در حالی است که تمامی واحدهای پشتیبانی کننده (شامل: مهندسی، تخریب، توپخانه، ادوات، بهداری، تدارکات و لجستیک، زرهی، و غیره ) به ویژه توپخانه قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران که کل منطقه عملیاتی را پوشش می‌دهد، قبضه توپ‌هایی که برای عملیات والفجر8 (فاو) از ارتش به صورت مأمور گرفته‌اند، و نیز توپخانه لشکر ثارالله که پشتیبانی مستقیم نیروهای لشکر را عهده‌دار است، خمپاره‌اندازهای لشکر که تماماً از چند روز پیش آماده اجرای آتش‌اند، از ساعتی پیش لحظه شماری می‌کنند تا در صورت درگیر شدن غواصان با اجرای آتش منطقه را شخم زنند.!!

درگیری در کمال غافلگیری آغاز شده! غواص‌هایی که در چند متری سنگرها موضع گرفته‌اند، با شلیک موشک‌های R.p.g.7 رگبار گلوله‌های کلاشینکف به سنگرهای رژیم بعث و آنهایی که در دهانه سنگر موضع داشتند با انداختن نارنجک به درون سنگرها و انفجاری رعب‌آور در درون سنگر، و نیز آنها که توانسته بودند از غافلگیری دشمن استفاده کنند و به داخل سنگرها بروند با سرنیزه نبردی تن به تن را آغاز کردند.

همزمان با شلیک سلاح‌های سبک رزمندگان، آتشی بود که از سوی توپخانه و ادوات خودی بر روی مواضع دشمن، ادوات، زرهی، و سنگرها و منطقه آن‌سوی اروند شلیک می‌شد.

برای اولین بار بود که ایران با ذخیره مهمات توپخانه و ادوات تصمیم گرفته بود با حجم آتشی هم پای رژیم بعث و یا بیشتر از او وارد عمل شود؛ چرا که ایران در شرایط تحریم بر خلاف عراق امکان تهیه سلاح و مهمات را نداشت. ولی رژیم بعث هیچ مشکلی در استفاده از مهمات و... نداشت.

روای: حمیدرضا فراهانی نویسنده و راوی دفاع مقدس

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران