گزارش| همه دشمنیهای آمریکا با حشد شعبی عراق/ ترور شهید سلیمانی اوج خصومت با گروههای مقاومت
دشمنی آمریکا با حشد شعبی از زمان شکل گیری این سازمان و تضاد مواضع آن با سیاستهای اشغالگری ایالات متحده در عراق آغاز شده و با وجود سلسله ناکامیهای واشنگتن، این توطئهها همچنان ادامه دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، شکلگیری نیرویهای مردمی متشکل از قشرها و گروههای مختلف مردم، نمایانگر گونهای خاص از مشارکت مردمی، به صورت فراگیر و عمومی در ایجاد امنیت و انسجام ملی کشور است. این مهم با حضور گسترده بسیج در متن جامعه معنا پیدا میکند و تا حد زیادی دولت و ملت را به ویژه در چارچوب مشارکت در امنیت ملی به عنوان دغدغه عمومی مردم جامعه، در یک جبهه قرار میدهد. بنابراین شکلگیری و توسعه نیروهای مردمی یا حشد شعبی در عراق را بایستی یکی از ﺗﺄثیرگذارترین موضوعات در صحنه نظامی ـ امنیتی علیه تروریسم که بزرگترین چالش امنیتی عراق در چند سال اخیر بود به شمار آورد.
عوامل دشمنی آمریکا با حشد شعبی
اما رویکرد مردمی حشد شعبی از ابتدای شکلگیری آن با سیاستهای آمریکا در عراق که از سال 2003 برای اشغالگری وارد این کشور شد، در تضاد کامل قرار داشت. واشنگتن که تلاش میکرد پس از ورود داعش به عراق، به بهانه مبارزه با تروریسم نیروهای خود را در این کشور ابقا کند، پس از مشاهده دستاوردهای حشد شعبی در جنگ با داعش و پیروزیهایی بزرگی که رقم زده و در نهایت عراق را از شر تروریستها نجات داد، این نیروی مردمی را اصلیترین مانع در برابر جاهطلبیهای خود در عراق میدید.
بنابراین جرقه دشمنی کاخ سفید با حشد شعبی عراق از ابتدای شکلگیری این گروه و به ویژه با توجه به اینکه ارکان اصلی آن را شیعیان تشکیل میدهند زده شد.
آمریکا پس از سقوط صدام، سعی کرد در راستای رویکرد امنیتی خود، سیستم جدیدی در عراق ایجاد کند و ضمن تغییر ساختار نظامی - امنیتی این کشور، آن را به خود وابسته نماید. بر این اساس در وهله اول باید ساختارها و نهادهای سیاسی و امنیتی پیشین حذف میشدند تا ساختارهای سیاسی ـ امنیتی جدید ایجاد و نهادینه گردند. آمریکا پس از سقوط صدام و بلافاصله پس از ورود «پل برمر» نماینده تام الاختیار «جورج بوش» رئیس جمهوری وقت آمریکا در عراق پس از اشغال این کشور انحلال ارتش آن را اعلام کرد. علاوه بر انحلال ارتش 300 هزار نفری، بیش از صد هزار نفر دیگر که به روشهای مختلف در سرویسهای اطلاعاتی، گارد ریاستجمهوری و سایر نهادهای نظامی و امنیتی و اطلاعاتی صدام خدمت میکردند، از کار کنار گذاشته شدند و همین موضوع به عمدهترین تهدید علیه جامعه عراق تبدیل شد؛ بهگونهای که خیل عظیمی از نظامیان را بدون هیچ ساز و کار کنترلی در متن جامعه رها کرد که هر آن، احتمال ناامنی توسط آنها و یا همدستی آنها با گروههای سلفی - تکفیری میرفت.
از سوی دیگر، در بعد سیاسی و دولتسازی، آنچه آمریکا در ابتدا به دنبال آن بود، نوعی دموکراسی محدود و معطوف به نخبگان و با مشارکت برخی نخبگان خاص مد نظر واشنگتن بود.
به هر حال، تشکیل حکومت بر پایه انتخابات مردمی فراگیر و تشکیل حشدشعبی اقداماتی در ابعاد سیاسی و نظامی - امنیتی بودند، که با رویکردهای اولیه آمریکایی در عراق، انطباقی نداشته و ندارند.
آنچه مسلم است آنکه ایالات متحده آمریکا به مثابه مدعی «مبارزه با تروریسم»، همواره در عراق و منطقه غرب آسیا، نقشی دوپهلو و دوگانه داشته و ضمن تقویت تروریستهای سلفی ـ تکفیری، مدعی مبارزه با آنها نیز بوده است.
بر این اساس، در خصوص حشدشعبی، سیاست آمریکا در راستای تقابل با نقش و نفوذ این نیروها بوده و به شدت در پی کنترل، نظارت و محدودسازی نقش حشدشعبی در عراق است. با این اوصاف، باید گفت که از لحاظ ماهیت و عملکرد، حشدشعبی، اساساً یک ساختار متعارض با رویکرد ایالات متحده به شمار میآید و به زعم آمریکاییها، طبیعتاً در جایگاه پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی ایران، نقشآفرینی میکند.
از این رو، آمریکاییها آن را دشمن و تهدید فرض میکنند و براین باورند که این تشکل در آینده، منافع و امنیت آمریکا و رژیم صهیونیستی را تهدید میکند.
در همین راستا ایالات متحده تاکنون از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به حشدشعبی در عراق فروگذار نکرده است.
در جریان عملیات آزادسازی شهر الرمادی، واشنگتن ارائه کمک به دولت بغداد در نبرد با داعش را به عدم مشارکت حشدشعبی در این عملیات، منوط کرد. این در حالی است که مواضع حشدشعبی بارها مورد هجوم جنگندههای ارتش آمریکا قرار گرفته است. از همین روی، واضح است که آمریکاییها که در واقع، از عوامل اصلی پیدایش و گسترش داعش هستند، از مشروعیت و محبوبیت حشدشعبی و تصویب قانون به سود آن ناراضی بوده و آن را نوعی شکست برای خود تلقی میکنند.
سیاستهای خصمانه واشنگتن ضد بسیج مردمی عراق
با توجه به شواهد و قرائن موجود، اکنون ایالات متحده آمریکا، سیاستهای خود را در قبال حشدشعبی طراحی کرده و در صدد اجرایی نمودن آن است:
-در وهله اول نتیجه این سیاستها، سوق یافتن کاخ سفید و پنتاگون به سمت برقراری موازنه بین نیروهای سنی، کرد و شیعه و در صورت امکان تغییر موازنه سیاسی در حکومت عراق به زیان شیعیان است؛ همچنین جدایی و انفکاک میان حکومت عراق و محور مقاومت در دستور کار آنها قرار دارد.
-در این راستا، آمریکا علاوه بر طرح ایجاد محدودیت در اختصاص بودجه نظامی ـ آموزشی به شیعیان و اختصاص بی قید و شرط آن به نیروهای پیشمرگه و عرب سنی، از آگوست 2014 تا آوریل 2016، نیروهای ائتلاف بینالمللی به اصطلاح ضد داعش، تحت مدیریت فرماندهی مرکزی وزارت دفاع آمریکا در چهار پایگاه مشترک و دو پایگاه ویژه در بغداد، یک پایگاه در اربیل، یک پایگاه در الانبار و اردوگاههای تاجی و بسمایا، 20215 نفر از نیروهای عراق (عرب سنی و کرد) را آموزش داده بودند و 3872 نفر دیگر را تحت آموزش خود داشتند.
-به نظر میرسد در این راستا مسئولان و نهادهای آمریکایی تلاش میکنند از افزایش قدرت این نیروی مردمی جلوگیری کنند، ضمن اینکه تاکنون در عملیاتهای متعدد، نیروهای حشدشعبی را هدف حمله خود قرار و به نیروهای سلفی - تکفیری خدماتی ارائه دادهاند.
توطئههای مستقیم واشنگتن علیه شخصیتهای حشد شعبی
شخصیتهای وابسته به حشد شعبی به ویژه مقامات تاثیرگذار آن هیچگاه از توطئههای آمریکا در امان نبودهاند:
-در تاریخ 31 جولای 2019 آمریکاییها چهار شخصیت عراقی به نام های «ریان الکلدانی»، «وعد قادو»، «احمد الجبوری» و «نوفل العاقوب» را که از اعضای حشد شعبی هستند در لیست تحریمی خود قرار دادند.
-وزارت خزانهداری آمریکا همچنین در جریان اعتراضات اکتبر 2019 عراق «قیس الخزعلی» دبیرکل جنبش عصائب الحق و «لیث الخزعلی» برادر وی و از فرماندهان این جنبش و همچنین «حسین فالح العزیز اللامی» از مقامهای حشد شعبی را با ادعای شلیک به سوی تظاهرکنندگان در این کشور تحریم کرد؛ ادعای بدون سندی که پشت آن نکات قابل توجهی نهفته است.
-پس از آن نیز در ژانویه 2020 وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد این کشور ضمن قرار دادن نام گروه عصائب اهل الحق در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی، نام قیس خزعلی و لیث خزعلی رهبران این گروه را به عنوان تروریستهای بینالمللی ثبت کرد.
تلاش واشنگتن برای تضعیف چهره مردمی حشد شعبی
-با شروع اعتراضات و ناآرامی ها در عراق در اکتبر 2019 ، آمریکاییها تلاش زیادی کردند که معترضان را با دروغ پراکنی، شایعه و خبرهای جعلی و کشته سازی در برابر حشدالشعبی قرار دهند و یک درگیری شیعی - شیعی را به وجود آوردند تا پروژه انحلال آمریکا در عراق محقق شود اما زمانی این سازمان با اعتراضات مردمی همراهی و از حرکت به وجود آمده حمایت کرد، باز هم بازنده میدان کاخ سفید بود.
-در اکتبر 2020 افراد ناشناس به منطقه «فرحاتیه» واقع در استان صلاح الدین یورش برده و 12 تَن از شهروندان عراقی را ربودند و 8 تَن از آنها را به قتل رساندند. ماجرا از این قرار بود که افراد مسلح ناشناس به منطقه مقدادیه در استان دیالی یورش بردند و شیخ علی فضاله الکعبی، از شیوخ عشایر این منطقه را ربودند. آنها پس از ربایش شیخ الکعبی وی را به قتل رساندند و سپس بدنش را بمبگذاری کردند. بمبهای کارگذاشته شده در بدن شیخ الکعبی در هنگام تدفین پیکرش موجب شهادت فرزند و 3 نوهاش شد. تحقیقات در این زمینه نشان داد که این جنایت توسط گروه تروریستی داعش سازماندهی شده بود.
اما آمریکاییها تلاش کردند از این جنایت در راستای تخریب چهره مردمی حشد شعبی و ضربه زدن به آن بهرهبرداری کنند و مدعی شدند که اعضای این گروه مقاومتی عامل اصلی و اساسی حوادث امنیتی فرحاتیه و مقدادیه بودهاند. این در حالی است که رهبران ارشد حشد شعبی در صفِ اولین کسانی که به محکومیت حوادث مذکور پرداختند، قرار داشتهاند.
-در آوریل 2020 هجوم داعشیها به مواضع حشد شعبی در مناطق مختلف به شکل ناگهانی افزایش پیدا کرد؛ یعنی زمانی که آمریکا شماری از داعشیها را از زندانهای قسد در سوریه آزاد و به عراق منتقل کرد و از برخی پایگاهها در عراق خارج شد و اوضاع را به نیروهای عراقی سپرد. بدون شک این با اهدافی خاص انجام شد زیرا هدف این بود که پس از آن با به حرکت درآوردن داعشیها، نشان دهد نیروهای عراقی توان انجام وظایف امنیتی را ندارند و به آمریکا نیاز دارند.
-حملات راکتی به سفارت آمریکا در بغداد که از اواخر سال 2019 تبدیل به حوادث معمول عراق شده، بعد دیگری از توطئههای واشنگتن علیه حشد شعبی محسوب میشود که ایالات متحده در همه آنها انگشت اتهام را به سمت نیروهای مقاومت عراق گرفته است. اما واشنگتن در اقدام اخیر خود در این راستا چندی پیش از زبان «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که قصد تعطیلی سفارت خود در بغداد را دارد. در واقع، ایالات متحده به دنبال آن است اینگونه القاء کند که مقاومت عراق تهدیدی برای سفارت آمریکا و سایر هیئتهای دیپلماتیک خارجی تلقی میشود و دولت عراق را به اتخاذ سیاستهای عملی علیه حشد شعبی وادار سازد. آمریکاییها با تهدید عراق به تعطیلی مراکز دیپلماتیک خود در این کشور، دولت بغداد را در دو راهی «تلاش برای بقای هیأتهای دیپلماتیک خارجی» و «برخورد با حشد شعبی» قرار داده است. این مسأله آنجا بیش از پیش آشکارتر شد که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در تماس تلفنی با مقامات عراقی در ازای بقای سفارت واشنگتن در بغداد، از آنها خواستار ارائه تضمین شد.
حملات جنونآمیز ایالات متحده علیه مواضع حشد شعبی
اما اقدامات خصمانه ایالات متحده علیه حشد شعبی عراق که پیش از این به شکل غیرمستقیم و مخفیانه انجام میشد به ویژه از سال گذشته تاکنون بعد علنی پیدا کرده است:
-اواخر دسامبر 2019 و در آستانه سال جدید میلادی در اقدامی بی سابقه که گواهی دهنده ورود منطقه به رویارویی نظامی مستقیم میان ائتلاف آمریکایی و اسرائیلی با محور مقاومت و نشان دهنده تمایل آمریکا برای تثبیت اشغالگری خود در عراق و تحقق منافع رژیم صهیونیستی است، آمریکاییها مراکز وابسته به گردانهای حزب الله عراق را در نزدیکی گذرگاه القائم در مرز با سوریه هدف قرار دادند که در جریان آن دهها تن از نیروهای حشد شعبی به شهادت رسیدند.
-اما اوج سیاست خصمانه واشنگتن ضد حشد شعبی عراق در جنایت ترور «حاج ابومهدی المهندس» معاون حشد شعبی به همراه سردار سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» در شامگاه 3 ژانویه 2020 بود.
-در 13 مارس 2020 جنگندههای آمریکایی در حملاتی جنونآمیز مواضع حشد شعبی در استانهای صلاح الدین، بابل، بصره و کربلا را هدف قرار دادند. در این حملات مواضع گروههای مقاومت «کتائب حزب الله»، «النجباء»، «سید الشهداء» و لشکر «حیدریون» هدف قرار گرفت. در جریان این حملات فرودگاه درحال ساخت کربلا بمباران شده و یکی از کارمندان این فرودگاه کشته شد.
-در تاریخ 29 ژوئن 2020 نظامیان تروریست آمریکایی با یورش به مقر فرماندهی تیپ 45 حشد شعبی در شرق بغداد شماری از اعضای آن را ربودند.
از این تاریخ مواضع حشد شعبی عراق بارها به بهانههای واهی و متعدد هدف حملات نظامی آمریکاییها قرار گرفتهاند.
اوج کینه واشنگتن ضد حشد شعبی با ترور سردار سلیمانی و حاج المهندس
اما از زمان شکلگیری حشد شعبی و نقش پررنگ سردار سپهبد قاسم سلیمانی در موفقیت این نیروها مقابل تروریسم، که کاملا در تضاد با منافع آمریکا بود، دشمنی این کشور با سردار ایرانی بیش از پیش شد. به ویژه آنکه ابومهدی المهندس به عنوان یک فرمانده عراقی بارزترین همرزم سردار سلیمانی بود و در کنار حاج قاسم دستاوردهای بزرگی مقابل داعش به ثبت رساند و همچنین در زمان حضور نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، علیه این نیروها فعالیت نظامی داشت به وسیله آمریکا در فهرست تروریستهای خطرناک جهان قرار داده شد.
ابومهدی المهندس درباره قرار گرفتن در فهرست تروریستی آمریکا گفته بود: من تا این لحظه نمیدانم که این فهرست سیاه تروریستی است یا چیز دیگر چون این مصوبه را وزارت خزانهداری آمریکا گرفته است. من که به آمریکا نرفتهام آنها هستند که به عراق آمدهاند و عراق را تبدیل به یک مستعمره تحت اشغال کردهاند. کارهایی که آمریکاییها در سال 2004 در نجف کردند و به مقدسات اسلامی حمله کردند و کارهایی که نیروهای اشغالگر کردند و جنایتهایی که شرکتهای امنیتیشان مرتکب شدند، باعث شد بسیاری از جوانان به مقاومت ضد اشغالگران رو بیاورند.
در نهایت جنایت ترور سردار سپهبد سلیمانی و المهندس به همراه همرزمانشان در شامگاه 3 ژانویه 2020 در نزدیکی فرودگاه بغداد به دست تروریستهای آمریکایی اوج دشمنی این کشور با مقاومت و نیز حمایت آشکار واشنگتن از داعش و به طور کلی تروریسم را به نمایش گذاشت.
اما سلسله اقدامات ایالات متحده آمریکا علیه گروه مقاومتی «حشد شعبی» در عراق پایانی ندارد و همانطور که اشاره شد بخش بزرگی از توطئههای این کشور علیه مقاومت عراق بعد از شهادت سردار سلیمانی و حاج المهندس صورت گرفته است.
بیتردید آمریکاییها به دنبال آن هستند تا نقش نیروهای امنیتی عراق و نیروهای حشد شعبی مکمل یکدیگر نباشد تا بدین ترتیب، عراق به عرصهای برای درگیری خونین و تسویه حسابهای سیاسی تبدیل شود.
در این شرایط اجرای مصوبه پارلمان عراق در ژانویه 2020 مبنی بر اخراج نیروهای آمریکایی، یکی از اصلیترین مستلزمات برای محافظت از وحدت نیروهای عراقی محسوب میشود؛ به ویژه اینکه آمریکا با حربههایی چون فعالسازی مجدد داعش به دنبال دستاویزی برای دور زدن این مصوبه است تا نیروهای خود را در عراق نگه دارد. بنابراین دولت عراق باید هرچه سریعتر پروژه اخراج نیروهای خارجی و در راس آنها آمریکاییها را که خواسته همه ملت عراق است به اجرا درآورد.
انتهای پیام/