چند هنرپیشه، چند شبکه و چند قصه!/ مدیران سریالساز چه نظارتی دارند؟
یکی از معضلهای امروزِ تلویزیون که البته در سینما هم کم و بیش وجود دارد، تکراری شدن بازیگران در چند نقش است؛ چرا گریم نمیتواند راه چاره باشد؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از معضلاتِ اساسی امروز در سریالهای تلویزیونی و بعضاً فیلمهای سینمایی تقسیم چند نقش میان چند بازیگر خاص است. بازیگرانی که بعضاً کاراکترِ سریالی را در فیلمی و شخصیت فیلم سینمایی را در کاراکتر سریالی تکرار میکنند. عمدتاً انتقاد بسیاری از بازیگران و کاربلدهای این عرصه را به دنبال داشته چرا فقط عدهای خاص کار کنند و حتی این رویکرد به دعوت از میهمانان تلویزیونی هم تبدیل شده و شاهدِ حضور آدمهای تکراری هستیم که حرفهای جدیدی هم ندارند.
بازیگران تکراری
البته گریمِ برخی از شخصیتهای سریالهای تلویزیونی هم به دلیل باورپذیر نشدنِ برای مخاطب هم تا مدتها نقل محافل و مجالس بود. بازیگران قدیمی و کاربلد سینما و تلویزیون بارها در گفتوگو با خبرنگار تسنیم به این نکته انتقاد داشتند چرا برخی اسامی در تلویزیون تکرار میشوند. دستهای پشت پردهای که برای انتخاب بازیگر وجود دارند؛ حتی کسانی که قابلیت و توانمندی ایفای این نقشها را ندارند و کماکان نقشها میان همانها تکرار میشود. حتماً تجارت، فالوور و بحثهای دیگری وجود دارد که بارها درباره آنها صحبت شده اما گوشِ شنوایی وجود نداشته که این بازیگران در همان نقشهای قدیمیشان ماندهاند و کار تازهای از خودشان به نمایش نمیگذارند اما هنوز همانها حضور دارند.
در میانِ این همه پشت پرده، هزینه کردن و درصد گرفتن برخی از تهیهکنندگان تلویزیونی و سینمایی هم مزید بر علت شده که به عدهای بیشتر از دیگران نقش برسد و یا برای حضور در تلویزیون فرصت بیشتری پیدا کنند. بسیاری از هنرمندان به این نکته هم اشاره کردهاند که اگر بتوانند هزینه کنند و یا مدیران برنامه قویتری داشته باشند از این قافله عقب نمیمانند. یعنی در واقع خانمی میتواند با کسب رضایت آقای تهیهکننده در سریالی از فصل اول تا چند سری بعد بدون دست خوردن به چهرهاش و گریم خندهدار فقط با داشتن یک عینک، از نقش جوانی تا میانسالی آن کاراکتر را ایفا کند و آقای سوپراستاری هم بدون اینکه اجازه نمیدهد گریمور به چهرهاش دست بزند از فیلمی به فیلم دیگر میرود.
مدیران ناآگاه و ناکارآمد
این مشکل خصوصاً در این سالها بیشتر در تلویزیون دیده میشود و دلیل کاملاً روشنی هم دارد. افرادی برای مدیریت انتخاب میشوند که از کمترین معلومات هنری برخودارند. تهیه و تولید سریالها دستِ تهیهکنندگان یکبار مصرف و مدیرانی میافتد که هیچ نظر درستی نمیتوانند در بازبینی و نظارت کیفی سریالها بدهند. سریالها یکی پس از دیگری ساخته و چاه ویل آنتن تلویزیون را پُر میکند اما دریغ از ماندگاری و باورپذیری نقشها؛ چون مدیر ما هیچ نظارتی بر تهیهکننده آن سریال و فیلم ندارد که چرا از کاربلدهای این عرصه استفاده نمیشود؟
بارها قدیمیهای ما که سنی از آنها گذشته این انتقاد را دارند چرا باید نقش میانسالی را به جوانهایی بدهند که در ایفای نقشِ شخصیتهای جوان سریال درماندهاند؟ با گریم خاص و گرفتن تیپ ناشیانه میخواهند آرامآرام نقشهای سالخورده را هم خودشان بازی کنند. این عدم نظارتِ درست و ناکارآمدی مدیران مربوط به سریالسازی در تلویزیون باعثِ شده کاربلدها با حضور پرطمطراق برخی نورچشمی به واسطه همان تهیهکنندگان، به تعبیری از کارها کنار گذاشته شوند.
قصههای تکراری
موضوع بعد قصههای تکراری است که نمودِ آن در بیحوصلگی و عدم توجه بیننده، کاملاً واضح و مبرهن است. وقتی با تماشاگری در کوچه و خیابان صحبت میشود آیا سریالی در دهههای اخیر در ذهنِ شما مانده به انگشتشمار سریالی اشاره میکند که آنها هم به دلیل زرق و برق و چند بازیگرِ خاص و محبوب مورد توجه قرار گرفتند تا اینکه نویسنده و فیلمنامه و قصه توانسته باشند بیننده را جذب خودشان کنند. مشکلی که این روزها بیش از گذشته خودش را نشان میدهد حتی در برنامهسازی هم شاهد فقدان اندیشه و طرح و ایدهایم.
البته سریالها از قصههای تکراری و سوژههای کپی شده به سمتِ بازیگران تکراری و گریمهای معیوب و لوکیشنهای تکراری هم رفتهاند. در این روزها کارهای ارزشی هم دستمایه شخصیتهایی شده که به واسطه ارتباط با برخی از مدیران توانستهاند پشت صندلی کارگردانی بنشینند و کار پرخرجی را بسازند و نامش را بگذارند کار انقلابی! این مشکل و معضل هم به عدم نظارت و هوشمندی مدیران مربوطه برمیگردد. وقتی فیلمنامه در حد سیناپس و طرح، کلید میخورد به مصادیق بارزی تبدیل میشود که شاید یکی از مثالهای معروف آن سریال "پایتخت6" باشد.
وقتی در برخی از مجموعههای تلویزیونی شاهدِ گافهای مشهودی هستیم حتماً از شتابزدگی و عدم توجه به تحقیق و پژوهش برمیگردد. امروز سریالهای تلویزیون خالی از پژوهشاند، چون مدیران مربوطه هیچ اصراری به این موضوع ندارند. در واقع پُرکردن آنتن از نانِ شب هم واجب است. حتی زمانی که سریالی طنز بین دو ایام فاطمیه به آنتن میرسد؛ و این کجسلیقگیها و فقدان نظارتهای آگاهانه، هر روز دامنه گستردهتری به خودش میگیرد.
رد پای پررنگِ هنرپیشهنماها/ بیهوشی مدیران!
این معضل سوژه شبِ گذشته برنامه شبهای هنر شبکه چهار سیما بود. وقتی جابر قاسمعلی و نوید فرحمرزی بحثشان نقصهای در گریم و شخصیتپردازی بود اما به بازیگران و قصههای تکراری منتهی شد. فرحمرزی در آن چند دقیقه کوتاه، پشت پردههایی را افشا کرد که نشان میدهد چقدر مدیران سینمایی و تلویزیونی در این سالها چشمشان را روی خیلی از ضعفهای بزرگ بستهاند. فرحمرزی به بازیگرانی اشاره کرد که بیشتر هنرپیشهنما هستند تا هنرپیشه! یعنی در واقع به جای تمرکز روی نقش، دنبال خودنمایی با لباسهای خاص و وایرالشدن در فضایمجازیاند. همانطور که اتفاقی هنرپیشه شدهاند دنبال اتفاقاتیاند که ماندگاریشان تضمین شود. از راه هنر نیامدهاند و به راه هنر هم برای ماندگاری اعتقادی ندارند.
فرحمرزی به عدم پذیرش تغییر از سوی برخی هنرپیشهنماها، تأکید کرد که خیلی از بازیگرنماها بعضاً اجازه نمیدهند در چهرهشان تغییری دهیم؛ این در حالی است که بعضاً خود همان بازیگران در مصاحبههایی معترضند همیشه برای یک نقش به دنبال آنها میآیند و چرا کارگردانها ریسک نمیکنند آنها را برای نقشی دیگر انتخاب کنند؟ واقعاً عملکرد خودشان این اجازه را نمیدهد وقتی با مقوله هنر رفتار کاسبکارانهای دارند. بعضاً در سریالهای چند فصلهای دیدهایم که بازیگر نقش اول، فصل به فصل جوانتر میشود و گریمِ آن سریال مورد تمسخر قرار میگیرد. این انتخابها اگر به جا و درست و منطقی اتفاق بیفتد قطعاً این وقایع تلخ و شخصیتپردازیهای معیوب را نخواهیم دید.
او به حضور پشت سرهم برخی از این هنرپیشهها اشاره کرد که هر کانالی را عوض میکنیم این روزها چند بازیگر خاص میبینیم که در پروژهها تکرار میشوند. (نکته اینجاست اولاً چرا آنقدر باید بازیگر در کارهای مختلف تکرار شود؟ تا جائیکه راکورد لباسهایشان هم تغییری نکند و در آن شبکه دیگر هم با همان شکل و شمایل دیده شوند. وقتی چهره و گریمِ یک بازیگر در انحصار اثر دیگری است چطور از کار دیگری سردرمیآورد. این اتفاقات قابل تأملاند!!)
مجری برنامه هم در کنایهای اینطور گفت که برخی از بازیگران هم میگویند دست به صورتشان نزنند همینطور بمانند؛ و همینطور هستند. تکرار هم نمیشوند! فقط از فیلمی به فیلم دیگر میروند. (در واقع چند هنرپیشه، چند کانال و چند قصه داریم خصوصاً در میان سریالهای تلویزیونی ما بسیار مشهود است که همواره جا به جا میشوند.)
انتهای پیام/