تکرار سیاست حیازدایی رضاخان در دهۀ چهارم انقلاب! / زمینههای قانون کشف حجاب در ایران تا دلایل لغو آن
آن روز اگر قدرت قلدری رضاخان به یک ضد ارزش قامت قانون داد، امروز جریان نفوذ با بهرهگیری از فضای مجازی و حتی مدلینگها سعی در استحالۀ فرهنگی به ویژه بیعفتی دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، 17 دی 1314 سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان است. واقعه کشف حجاب سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در 17 دی 1314ش در ایران رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای رضاخان در زمینه تغییر لباس بود که از سال 1307 آغاز شده بود. این سیاستها واکنشهایی از جمله قیام مسجد گوهرشاد را در پی داشت.
زمینههای پیدایی مسئله کشف حجاب، پیشینهای به وسعت تاریخ مدرن غرب دارد، چه اینکه این چالش از دستاوردهای عصر جدید و یا بهتعبیری دوران مدرنیته شناخته میشود. در بُعد معرفت دینی در این عصر که از سده 15 تا سده 20 میلادی را در بر میگیرد، با تلاش جنبشهای سرمایهداری و الحادی آموزههای دین که جهت تعالی روح انسان تنظیم شده بود، به حاشیه رفت و تبدیل به اموری انتزاعی و غیرکاربردی شد. در این عصر، مکتب مدرنیسم با شعار تجددگرایی، با القای این مسئله که باید بهدنبال فرهنگ و تمدن جدید بود، سعی کرد از سنتهای گذشته که بر اساس آموزههای نسبیِ ادیان شکل گرفته بود عبور و عصر جدیدی را با محوریت «انسان، نه خدا»، و «مادیت، نه معنویت» آغاز کند؛ از اینرو رکن جهانبینی مدرنیسم این است که انسان، سعادت و کامیابی را در آبادسازی دنیای خود و تغییر آن بر وفق خواستههایش بیابد، از این جهت دنیاگرایی (سکولاریزم)، سنتستیزی و یا دینزدایی رکن اصلی این مکتب شناخته شد. از جمله مهمترین گزارههای مدرنیسم مسئلۀ برابری حقوق زن و مرد برای ورود بیضابطه به جامعه و بعد تغییر در پوشش او بود.
خبرگزاری تسنیم به مناسبت این روز با دکتر نیره قوی، مدیر گروه انقلاب پژوهشگاه فرهنگ و معارف و نیز نویسنده کتاب "ضوابط پوشش در دانشگاههای جهان" گفتوگویی ترتیب داد. در این مصاحبه، بررسی زمینهها، بسترها و فرآیند شکلگیری قانون بیحجابی در ایران تا عصر کنون مورد توجه قرار گرفت.
مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* همانطور که میدانیم اندیشه مدرن که از غرب آغاز شد، به دنبال دینزدایی بود و به سرعت نیز مرزهای جغرافیایی را پیمود. مدرنیته چه تأثیری بر گرایشهای امثال آتاتورک و رضاخان گذاشت؟
این مسئلهای که اشاره داشتید، در واقع زمینههای شکلگیری کشف حجاب است. مبانی مدرنیته به گونهای است که دین و آموزههای دین را مانع پیشرفت میداند. در عصر رضاشاهی غرب سعی داشت به اسم مدرن کردن جوامع، تغییر فرهنگ را به ویژه در مناطق اسلامی در دستور کار قرار دهد. آنها به این نتیجه رسیدند که با تغییر فرهنگ و اندیشه جوامع، میتوان ذائقه مردم را تغییر داد. این استراتژی بلندمدتی بود که غرب دههها پیش گرفت، به گونهای است که در عصر ناصرالدین شاه تحولاتی را در سطح کلان درون نظام و نیز سایر جوامع آسیایی مشاهده میکنیم.
نشریه میرزا مَلکُمخان ابلاغیه دولت ایران بود
وقتی تحولات اصلاحی به تقلید از غرب را درون کشورمان توسط افرادی همچون میرزا مَلکمخان میبینیم، عجیب است. او نوشتههای خود را در قالب نشریه «قانون» آن هم از انگلستان چاپ میکرد و در واقع این نشریه، ابلاغیهای برای نظام ما بود. از این جهت ورود اندیشه مدرنسازی و تغییر ذائقه در عصر قاجار صورت میگیرد. هر آنچه که مَلکمخان و اندیشه اصلاحی مَلکمخانی در دینزدایی و تغییر ذائقه نسبت به فرهنگ صورت میدهد، در مقابل او، اندیشمند بزرگواری مثل سید جمال الدین اسدآبادی را میبینید که در جهت بیداری و احیای هویت اسلامی تلاش میکند. این آگاهیبخشی با هدف احیای هویت اسلامی در مقابله با همان اندیشۀ ملکمخانی است. سیدجمال علاوه بر ایران، به سرزمینهای دیگر همچون افغانستان، پاکستان، عربستان، ترکیه و حتی کشورهای غربی سفر کرد؛ این مسئله نشان میداد اندیشۀ مدرن چگونه مرزهای اسلامی و جوامع را میدرید. از این جهت سید جمال با هشیاری بحث همبستگی و همگرایی شیعه و سنی را برای احیای هویت دینی مطرح میکند.
* برای موضوع کشف حجاب، چه مراحلی طی شد؟ آیا فرآیندی را در کشورمان طی کرد؟
غرب در آن مقطع زمانی خیلی به بحث پوشش ورود نکرده بود، اما کم کم نسبت به روشهای خود تجدید نظر میکند و به این نتیجه میرسد تغییر فرهنگ میتواند از عنصری به نام تغییر پوشش هم بهره ببرد. به همین دلیل شما میبینید امانالله در افغانستان، آتاتورک در ترکیه و رضاخان در ایران با ترفندهایی تلاش دارند مردم از پوشش رسمی خود فاصله بگیرند. سیاست آنها اینچنین بود که اگر این کار به صورت منظم و برنامهریزی شده جواب داد که هیچ؛ وگرنه با زور مردم را مجبور به تغییر پوشش کنند. تغییر پوشش یک قسمت از سناریو بود.
در ایران زمانی که قاجار میرود و پهلویها روی کار میآید، از کلان نظام را تغییر میدهند و اصلاحات مدنظر خود را آغاز میکنند و جامعه را بهسوی مدرنیزاسیون سوق میدهد.
زمانی که رضاخان به ترکیه میرود، ترکها را نسبت به خود پیشرفتهتر میبیند. متأسفانه تمام عقبماندگی جامعه آن دوران ایران را به دین نسبت میدهد؛ پس کار خود را از تغییر پوشش آن هم از مردان آغاز میکند. تغییر پوشش رضاخان از سال 1307 تا 1314 ادامه دارد. او کارش را از ادارات دولتی آغاز میکند و میرسد به جایی که قانون کشف حجاب بانوان در سال 1314 تصویب میشود. منتها مهم این است که آیا این تغییرات به همان جا ختم میشود؟ رضاخان پیشرفت جامعه را در پس زدن ارزشهای دینی همچون حجاب معرفی کرد. او یک زمانی با فشار و اجبار حتی با قتل میخواهد این ارزش الهی را به نفع فرهنگ غرب زیر پا بگذارد؛ لذا از غرب عاریت میگیرد.
جالب اینجاست که این قانون از سال 1314 تا 1323 تداوم داشت و پس از آن لغو شد. این مسئله ناشی از فرهنگ ایرانی اسلامی ما است که سعی داشت مبتنی بر آموزههای قرآن و عترت عمل کند. نکتۀ مهم اینجاست که در دورۀ دوم پهلوی، هرچند قانون آن وجود ندارد، اما سیاستها، عملکردها و حمایت برای مدرنیزاسیون در جامعه از جمله رفتن بهسوی بیعفتی و حیازدایی عملاً اِعمال و بعد حمایت میشود و جامعه به آن سمت و سو حرکت میکند. منتها در کنار آن، همیشه انسانهای موجه، انسانهای مؤمن و متدین توانستند این ارزش را از قانون محو کنند. منتها سیاستهای حمایتی و لایههای پنهان حکومت پهلوی دوم سبب شد جامعه به آن سو حرکت کند.
امام (ره) حضور اجتماعی زنان را مشروط به ارزشهای الهی میکنند
ما ببینیم چه تحولی سبب میشود که این فرهنگ تغییر کند. انقلاب اسلامی نقطۀ اوج و در واقع نقطۀ عطفی است برای آنکه ارزشهای الهی در کلان نظام قانونمند شود. اصل 4 قانون اساسی گویای آن است تمام قوانین در نظام جمهوری اسلامی ایران اعم از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باید تحت اسلام باشد و این اصل حاکم بر تمام دیگر اصول قانون اساسی است. از این جهت امام در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وجوب حجاب را به سبک ارشادی و فقهی مطرح میکنند و هنوز در سطح قانون عنوان نکردند. حضور اجتماعی زنان را مشروطبه ارزشهای الهی میکنند. در هر صورت این امر به مرور زمان قانومند میشود.
* متأسفانه اکنون مشاهده میکنیم گروههایی به اسم اصلاحات همان سیاستها را پیگیری میکنند
امر حجاب، هم پشتوانه دینی دارد و هم ارزش اخلاقی است. اگر انسان سکولاری فرد عفیفی باشد، باید خود را پایبند عفاف کند. ما از دهۀ سوم انقلاب به این سو به طور قطعی میبینیم دوباره تغییر ذائقه و فرهنگ نه در قالب و قامت قانون بلکه در قالب بهرهگیری از دیگر روشها و هجمههای نرم و نیز با روش متفاوت به سمت عفتزدایی حرکت میکند. ما باید دقت کنیم وقتی تغییر ذائقه و فرهنگ برای نسلی آغاز شود، تغییر مجدد آن راحت نیست.
آن روز اگر قدرت قلدری رضاخان به یک ضد ارزش قامت قانون داد، امروز جریان نفوذ بسیار هوشمندانه و با بهرهگیری از فضای مجازی، رسانه و حتی مدلینگها سعی در استحالۀ فرهنگی به ویژه بیعفتی دارد.
افرادی هم هستند که در ظاهر اندیشههای اصلاحی دارند و قصد دارند جامعه را بهسوی غربیسازی ببرند. به نظرم باید دستگاههای نظارتی هم وارد کار شوند و این وضعیت نامطلوب فعلی را به سوی وضعیت مطلوب سوق دهند. آن روز غرب به واسطه مستبدین داخلی سیاستهای خود را اعمال میکرد، امروز راهبردشان به واسطۀ خط نفوذ تغییر کرده اما متوقف نشده است. لازمه تقابل با این جریان، ایجاد گفتمان نرم در آموزههای اسلامی و انقلاب اسلامی است.
انتهایپیام/