توکلی: مهران بچههای امروزی را با دهه شصتیها آشنا میکند/ پسری که در جنگ برای پدرش همسر پیدا میکند
رقیه توکلی کارگردان فیلم «مهران» میگوید که داستان فیلمش درباره پسری به نام مهران است که میزبان خانوادهای جنگزده از شهر مهران است که میخواهد برای پدرش همسر پیدا کند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در جشنواره سیونهم فیلم فجر میتوان فیلمهای ژانرهای گوناگون را مشاهده کرد. از سینمای سیاسی گرفته تا کمدی و درام و کودک و نوجوان. فیلم سینمایی «مهران» ساخته دوم رقیه توکلی نیز یکی از فیلمهای کودکان و نوجوانان است که در جشنواره امسال فیلم کودک و نوجوان نیز مورد تقدیر قرار گرفت.
فیلمی که ضمن آنکه مختص دنیای شیرین کودکان و نوجوانان است در حال و هوای دفاع مقدس نیز جریان دارد و از این نظر میتوان آن را فیلم کودکان و نوجوانان دفاع مقدس نامید، فیلمی مانند 23 نفر که ضمن آنکه درباره کودکان و نوجوانان بود در فضای دفاع مقدس نیز جریان داشت و گونه خاص سینمایی خود را معرفی میکند.
با خانم توکلی که اهل یزد است و فیلم قبلی خود یعنی «مادری» را در این شهر ساخته بود گفتوگو کردیم تا درباره فیلم اطلاعات و نکات بیشتری را قبل از حضور در جشنواره بدانیم.
داستان پسری که برای پدرش دنبال همسر میگردد
* لطفا از خط داستانی فیلم بگویید و اینکه مضمون اصلی فیلم چیست؟
«مهران» داستان زندگی پسری به نام مهران است که از قضا میزبان خانوادهای از شهر «مهران» میشوند که در روزهای بمباران این شهر به خانه آنان آمدهاند.
همانطور که میدانیم مهران و برخی از شهرهای غرب کشور در دوران جنگ و بمباران خالی از سکنه شدند و مردمان آن شهرها به شهرهای دیگر که امنتر بودند سفر کردند. یزد یکی از این شهرها بود که از امنیت بیشتری برخوردار بود. مردم شهر یزد در زمان جنگ نیز به کمک مردم و آنهایی که درگیر جنگ بودند میپرداختند. برای همین فیلم در فضای سینمای دفاع مقدس است. اما همیشه نباید فیلمهای دفاع مقدس در خود جبهه باشد بلکه میتواند از زوایه و نگاه متفاوت شهری نیز روایت شود.
از نظر گونه سینمایی قصّه و فضای فیلم به طنز نزدیک است و درباره پسربچهای است که در این شرایط دنبال زن برای پدرش میگردد و پسر خانواده کرد هم به او کمک میکند. قصد ما این بود که دفاع مقدس را با فضای طنز و با یک سبک جذاب برای نسل امروز نشان بدهیم. اینکه نوجوان این دوران را که فضای بچههای دهه 1360 را نمیشناسند آشنا کنیم.
در این فیلم خونگرمی و مهماننوازی مردم یزد را نشان میدهیم و در کنار آن وجهه همدلی و همراهی مردم با یکدیگر در شرایط سخت را به تصویر کشیدهایم.
فیلمهای امروز از قصه فاصله گرفتهاند
* چه چیزی در فیلم شما توانسته است بچههای امروز را با کودکان و نوجوانان دهه 1360 آشنا کند و به هم نزدیک کند؟
برگ برنده و حلقه وصل ما برای مخاطبین امروز فیلم وجه طنز است که میتواند همراهی نوجوانان و مردم امروز را با مردم دهه 1360 داشته باشد. قصه فیلم به نظرم جذاب است و برخلاف برخی از فیلمهای امروز که از قصهگویی فاصله دارند قصهای کلاسیک و سرراست را برای مخاطبین و علاقهمندان سینما روایت میکند.
فیلم زمانی که در جشنواره کودک اکران شد نقدهای خوب و مثبتی را روانه کرد و برای من جذاب بود. با اینکه مخاطب فیلم در جشنواره به دلیل شیوع کرونا خیلی کم بود اما تعداد نقدهای مثبت درباره فیلم قابل توجه بود. از اینکه قصهای را میگوید که میتواند همراهش شوند و این خیلی نکته مثبتی برای من بود جدای از اینکه در بخش های زیادی فیلم نامزد شد.
* اینطور که از عکس فیلم مشاهده میشود نوجوانی که در فیلم بازی میکند همان نوجوان یزدی است که در برنامه عصر جدید نیز برای اجرای کمدی حاضر شد؛ درباره بازی و حضور او در فیلم لطفاً کمی توضیح دهید.
فیلمبرداری فیلم تابستان سال قبل انجام شده بود و آن موقع «سجاد اسماعیلی» نوجوان پراستعدادی بود که در آن دوران جثه کوچکی داشت و بعد هم در برنامه عصر جدید برای استندآپ کمدی شرکت کرد. اما بعد از این فیلم و عصر جدید خیلی بزرگ شده است و شاید در نگاه اول کمی متفاوت به نظر برسد. البته او فیلم های دیگری نیز بازی کرده است و در فیلم مادری من هم حضور داشت. وقتی دیدم در سکانسهایی که او در فیلم «مادری» بازی کرده بود سالن از خنده میترکید،به این فکر افتادم که از ظرفیت او در فیلم «مهران» استفاده کنم.
از بازیگران دیگر فیلم باید به «معصومه قاسمی پور» و همینطور «باسط رضایی» که از بازیگران غیر یزدی هستنداشاره کنم که در چند سال بعد اسمشلن را بیشتر خواهید شنید. باقی عوامل البته همه بومی شهر یزدند.
هنرمندان شهرستانها مستعد و حرفهای هستند
* از تجربه همکاری با بازیگران و عوامل بومی بگویید اینکه چقدر استعداد و ظرفیت در آنها برای کار سینمایی مشاهده میکنید؟ به نظر میرسد که در نسبت با عوامل و بازیگران پایتخت از مهجوریت بیشتری برخوردارند.
من تجربه همکاری با بازیگران حرفهای را در فیلم مادری که فیلم اول من بود دارم که لذت بخش بود. دلم میخواست که فضای دیگری را از نظر تولیدی تجربه کنم برای همین تمام عوامل این فیلم بومیاند و حتی پشت صحنه نیز عوامل بومی خودش را دارد.
در شهرستانها پتانسیلهای خوبی برای کار هنری و سینمایی وجود دارد که کمتر دیده میشوند وهمه فراموش میشوند. سعی کردم بیشتر از ظرفیت شهری استفاده کنم و به شدت هم راضی بودم به نظرم از بازی بازیگران نمیشود ایرادی گرفت.
دلیل دیگری که باعث شد تا فیلم را با عوامل بومی بسازم بحث بودجه است که البته فارابی به عنوان سرمایهگذار این کار همکاری کرد اما در هر حال باید بودجه کار مدیریت بشود. زمانی که برای ساخت یک فیلم به شهرهای دیگر رجوع کنیم که عواملش باید به آنجا سفر کنند هزینه بسیار زیادی متحمل فیلم خواهد شد اما زمانی که فیلم در همان شهری که عوامل سکونت دارند ساخته شود در کم شدن هزینهها نقش پررنگی دارد.
البته همکاری با عوامل بومی شهرمان که بعضاً تجربههای اول کاریشان بود مسلماً سختیهای خاص خودش را داشت و فشار من چندین برابر شد اما لذت کار و انرژی آن نیز چندین برابر بود و الان از نتیجه کار راضی هستم.
زمانی که خواستم از یزد به عنوان شهر مذهبی و سنتی به تهران بیایم تا درس بخوانم مشکلات و موانعی بر سر راهم بود اما با کمال میل و علاقه آمدم و درسم را خواندم. البته میان درس خواندن و مذهب فاصله نمیبینم و آنها را منافی هم نمیدانم. بعد از اینکه تحصیلم تمام شد دختران زیادی از شهر ما خواستند که آنها نیز وارد فضای درس و تحصیل شوند.
زنان کشور در جنگ از ایران پشتیبانی کردند
* به عنوان یک زن کارگردان به نظرتان زن مطلوب سینمای ایران چگونه زنی است؟ در این سالها کمتر زنی با هویت ایرانی در سینما میبینیم.
من به سینما عشق داشتم و هدفم از تحصیل خود سینما و درس خواندن بود. به نظرم زن ایرانی که باید در سینما تعریف شود زن قوی و مصممی است که قدرت حل مشکلات و ساختن با مسائل را دارد. زنی که عزمش را برای حل مشکلات جزم میکند.
زن فیلم مهران نیز زن کردی است به نام آسیه که از قضا فرزندش را هم از دست داده است و حالا به یزد آمده است و نشانههای مصمم بودن و جدیت را در او میبینیم.
شاید امروز زنان سنتی و مصمم در دیدگاه برخی چندان مورد قبول واقع نشود و بیشتر آدمهای کهنه به نظر بیایند اما باور من این است که جامعه ما را زنان سنتی و پرتلاش دیروز ساخته اند.تصویر زن در سینما ما بستگی دارد به نگاهی که کارگردان به آن دارد. همه نوع زن و دیدگاه فکری وجود دارد اما من زنی را دوست دارم که در کودکی خود به عنوان یک دهه شصتی آن را فهم کردهام. زنانی که شاید الان در جامعه امروز کمرنگ و کمتر شده باشند. نسل من با این زنها بیشتر سروکار داشته است و آنان را دوست دارد. زنانی که در جنگ نیز برای پشتیبانی و قوت کشور تمام تلاششان را کردهاند.
نسل امروز بیشتر میخواهد مسائل را حذف کند تا حل کند اما زن دیروز و سنتی کشور ما زندگی و مشکلات آن را حل میکرد و سامان میداد.
شاید در مورد اینکه بگویم آگاهانه الگوی خودم را حضرت زهرا (س) انتخاب کرده باشم صحیح نباشد اما به عنوان فردی که در خانواده مذهبی بزرگ شده است و برای مقدسات احترام زیادی قائلم میدانم که شخصیت ایشان در ناخودآگاه من تأثیر گذار است.
شخصیتهای داستانی من نیز به همین ترتیب نیز بیتأثیر از این الگو نیست.
انتهای پیام/