گفت‌وگوی تسنیم با برادران شهدای تازه تفحص‌شده دزفول / ‌فراق‌ ۳۸ ساله و انتظاری که بر مادران شهدا گذشت +فیلم

گفت‌وگوی تسنیم با برادران شهدای تازه تفحص‌شده دزفول / ‌فراق‌ 38 ساله و انتظاری که بر مادران شهدا گذشت +فیلم

گروه استان‌ها ـ تسنیم برای ثبت انتظارهای خانوادهای تازه تفحض شده دزفول، گفت‌وگوی را با خانواده شهدای تازه تفحض شده انجام داده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، تعریف اکثر آدم‌ها از واژه "انتظار" همیشه تعریفی کلیشه و تکراری است یا حداقل از هرکس که بخواهیم این واژه را تعریف و تصویر ذهنی‌اش را منتقل کند، به سختی می‌تواند آن را بیان کند چرا که انتظار از جمله کلماتی است که با تجربه‌های شخصی‌مان را می‌فهمیم.

گاهی این تجربه سختی چنان جان‌مان را می‌فرساید که دیگر معلوم نیست ما پیش و پس از آن انتظار چه بوده‌اییم یا چگونه روزگار می‌گذراندیم. درست مثلِ روزمرگی‌های مادری که تمامش را انتظارِ آمدنِ فرزندش پر کرده و چشم به راهی‌اش جزئی از وجودش شده است. یا پدری در گوشه‌ای از این شهر که هر روز به انتظارِ دردانه پسرش می‌نشیند و در خیالش رخت عروسی تن می‌کند.

اما حالا تکمیل تصویرِ انتظار چشم‌هایی را تصور کنید که دوخته شده به در، به روی این دنیا بسته شوند و دستانی را که بجای کشیده شدن بر روی سرِ فرزند باید خاک را لمس کند. و اینگونه انتظار می‌شود تمام زندگی چند خانواده....

در ادامه گفت وگو خبرنگار تسنیم با خانواده‌های شهدای تازه تفحص شهیدان « علی گلشن‌زاده، علیرضاروغنی و ناصرعلی بنگی » را ملاحظه می‌کنید.

حمیدگلشن‌زاده برادر شهیدعلی گلشن‌زاده در نبود پدر و مادر شهیدعلی گلشن‌زاده  این گونه سخن می‌گوید: 4برادر و 2 خواهر هستیم.

برادر شهید گلشن زاده با اشاره به چگونگی آسمانی شدن برادر خود، گفت: علی متولد1343 بود که در عملیات والفجر مقدماتی در سال 1361/11/22 در منطقه زلیجان جاویدالاثر شد.

 

برادر شهید گلشن‌زاده با بیان اینکه علی برای رفتن به جبهه لحظه شماری می‌کرد، می‌گوید: زمانی که علی خواست به جبهه اعزام بشود پدرم در قید حیات نبود؛ مادرم مخالف رفتن علی به جبهه نبود.

براد شهید گلشن‌زاده از 38سال انتظار و نیز از سختی دوری و بی‌قراری مادر برای  علی گفت و یادآور شد: مادرم همیشه چشم انتظار علی بود و هیچ وقت قبول نمی‌کرد که علی شهید شده است؛ مادرم همیشه می‌گفت: «علی زنده‌ است، علی  برمی‌گردد». مادرم همیشه می‌گفت: «علی که آمد برای او زن می‌گیرم».

 

 

امیرگلشن زاده دیگر برادرشهید از روزهای فراقی که بر مادر شهید علی گلشن‌زاده گذشت، بیان کرد: مادرم خیلی چشم انتظار علی بود؛ زمانی که به مادرم اطلاع دادند که علی شهید و جاویدالاثر شده از غم داغ علی سکته مغزی کرد.

قهرمانان بی‌مانند این آب و خاک در 8سال دفاع مقدس  و در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل دلاور مردانه در مقابل دشمن ایستادند تا نتوانند وجبی از این سرزمین را تصاحب کنند؛ شهدا این سلحشوران بی‌ادعا و بزرگ مردان تاریخ، با جانفشانی خود امنیت و آرامش را برای وطنشان به ارمغان آوردند؛ در ادامه به سراغ دیگر خانواده شهید تازه تفحص خانواده شهید والامقام علیرضا روغنی رفتیم.

ناصر روغنی برادر شهید علیرضا روغنی می‌گوید: 7 برادر و چهار خواهر هستیم. علیرضا متولدسال 1338 است که در سال 1361/11/20در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه جاویدالاثر شد.

با وجود اینکه 38 سال از شهادت برادر گذشته اما داغ برادر برای برادر زجر دیده همچنان تازه است و با هر سئوال و خاطره، بغض چندساله‌اش می‌ترکد و با اشک چشم از فراق 38سال انتظاری که برمادرشهیدش گذشته، می‌گوید: مادر شب‌ها بر پشت بام خانه می‌رفت و با علیرضا دردل می‌کرد؛ مادر همیشه چشم انتظار خبری از علیرضا بود و او می‌گفت: «کاش  از علیرضا به من خبری بدهند».

برادرشهید روغنی در پاسخ به این سئوال که اگر پدر و مادرشهیدروغنی زنده بودند و با خبرمی‌شدند که پیکر مطهرعلیرضا برگشته اولین جمله که به علیرضا می‌گفتند؟ او با بغضی در گلو خاطرنشان کرد:: در اولین دیدار یک دل سیر علیرضا را نگاه می‌کردند؛ شاید مجال به گفت‌وگو نمی‌رسید، بعد او را در آغوش می‌گرفتند و  سیر می‌بوییدن و اگر مجال به حرف زدن می‌رسید به او می‌گفت:« این مدت کجا بودی مادر...»

 

مادران شهدای امروز ما مادرانی بودند که چه آرزوهایی برای فرزندانشان مثل همه مادران داشتند؛ آرزو داشتند پسرانش را داماد کنند و آنها را در رخت دامادی ببیند...

در ادامه به سراغ دیگر خانواده شهید تازه تفحص شده شهیدعالی قدر ناصر علی بنگی می‌رویم.

برادرشهید ناصرعلی بنگی با بغض در گلو سخن خویش را اینگونه آغاز می‌کند و می‌گوید: 6برادر  بودیم که دو برادرم شهید شدند و خودم ودیگر برادرم جانباز هستیم؛ 2 خواهر هم  داریم.

با اینکه خانواده شهید علی بنگی دین خود را به انقلاب با شهادت دو فرزندانش ادا کرده‌اند؛ دو فرزند جانباز دیگر نیز پس از آنها تقدیم به ارزش‌های انقلاب و دفاع از کشور کرده‌اند برادرشهیدعلی بنگی که خود جانباز هشت سال دفاع مقدس است در ادامه گفت: زمانی که همه ما به جبهه رفتیم تکلیف بود؛ و جز تکلیف چیزی دیگری نبود.

 

براد شهید گلشن‌زاده از 38سال انتظار و از سختی دوری و بی‌قراری مادر برایمان گفت و یادآور شد: مادرم با رفتن به گلزار شهیدآباد خودش را آرام می‌کرد؛  با عکس‌های علی دردل می‌کرد.

وقتی از برادر شهیدعلی بنگی می‌پرسم اگر پدر و مادر ناصر در قید حیات بودند اولین دیدار به جگر گوشه‌اش به او چه می‌گفت؟ با چشم‌های بارانی، گفت: به خانه خودت خوش آمدی..

در ادامه گزیده‌های از گفت وگو خبرنگار تسنیم با خانواده‌های سه شهید تازه تفحص قبل از اعلام خبر بازگشت پیکرشهیدان را مشاهده کنید.

گزارش از فاطمه دقاق‌نژاد و حسین گلستانی

انتهای پیام/337/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon