خشونت و تلخی یا نشاط و امید؛ کدام یک سبد سینما و نمایش خانگی ۱۴۰۰ را پُر خواهد کرد؟
خشونت رایج در فیلمها و سریالهای حال حاضر پیامد بسیار بدی برای امروز و همینطور سال ۱۴۰۰ که از آن به پساکرونا یاد میشود خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، درامهای سینمایی بسته به نوع ژانر و سبکهای آنها بعضاً با مسائلی مانند ترس، عشق، جنگ، حادثه و یا خشونت ارتباط دارند. در حقیقت این موارد مفاهیمی از جنس توصیف، حالت و یا خصلتهاییاند که در فیلمها حضور پیدا میکنند و در قالب نمادها و نشانهها و اتفاقات رایج در فیلم، بنمایههایی را میسازند که تکرار آنها منجر به خلق درونمایه و مضمون میشوند.
یکی از موارد فوق که در سینمای ما تکرار بسیار زیادی پیدا کرده است خشونت است. خشونتی که نه در فیلمهای اکشن و یا جنگی رخ میدهد که خاصیت و طبیعت این فیلمهای سینمایی و سریالها است، بلکه در ژانر اجتماعی ما و در قابهای بسته و اغراقشده انتقادی رخ میدهند.
این مسأله بیشتر بهانه و وسیلهای شده است که فیلم را ملتهب و لحظات را حساس کند تا اینکه برخواسته از داستان و درونمایه دراماتیک فیلم باشد. خشونت در این جایگاه بیشتر بازتاب ذهن فیلمسازی است که دچار نوعی عصبانیت است و هنر را جای آنکه بازتاب روشناییهای زندگی و جامعه بداند محلی برای تخلیه خشونت و عصبانیتهای فردی خود کرده است.
جشنواره فیلم فجر به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی و حتی فرهنگی کشور در سالهای اخیر نیز محل بروز و بازنمایی غلیظ این خشونت شده است. فیلمهایی با رنگهای سرد و تم آبی که با نمایش خشونتهای میان بزهکاران، مأمورین قانون، همسران، فرزندان و ... رسماً جامعه را خشن و بیمهر و عاطفه نشان داده است.
نمایی از فیلم ملی و راههای نرفتهاش
سال گذشته نیز در جشنواره فیلم فجر فیلمهای متعددی با نمایش این فضای سیاه و خسته، مخاطبین خود را آزرده و کلافه کرده بود به طوری که بعد از نمایش فیلمها تماشاگر با حالتی غمآلود و عصبی از سینما خارج میشد.
فیلمهایی مانند کشتارگاه، تومان، خون شد، سه کام حبس، شنای پروانه، پدران و... فیلمهایی بودند که خشونت را نمایش دادند. البته این سخن به معنای خالی بودن برخی از این فیلمها از مضامین و ارزشهای هنری و کیفی نیست اما حرف این است که در شرایط فعلی جامعه که متأثر از کرونا مردم زیادی عزیزان خود را از دست دادند و اوضاع معیشتی مردم که هنرمندان دعب علاقه و حمایت آنان را دارند، به نظر میرسد که بهتر آن است که فیلمها را کمی ملایمتر و با رگههای کمتری از خشونت و خشم ساخته شوند.
نمایی از کشتارگاه
اما همانطور که گفته شد فیلمهای اجتماعی که عموماً درباره فضای روز جامعه و مسائل آن است به عنوان ژانر درام بیشتر از هر چیز نیازمند قصه و داستانی سرراست درباره زندگی است که بتوان امید و روشنایی را در خلال مشکلات و واقعیات اجتماعی دید، اما اتفاقی که افتاده است تشدید خشونت در فیلمهایی است که نیاز روشن و جدی برای بازنمایی آن وجود ندارد اما فیلمساز برای فوکوس بیشتر روی مشکلات و تشدید آن از خشونت و زدوخورده استفاده میکند.
اینگونه سینمای ما دچار این عصبانیت و خشم لجوجوانهای شده است که پایان ندارد و تنها در یک گونه و سبک به سر میبرد و تنوع ژانر را نیز از دست داده است.
خشونتی که از پشت پرده در سینما هدایت میشود
به تازگی این رویه فارغ از هرگونه نگاه فرمی و سینمایی وارد نمایش خانگی نیز شده است که باید آن را زنگ خطری برای خانوادهها به حساب آورد. تفاوت سینما و نمایش خانگی از این نظر مهم است. سینما محلی ورای خانه ما است که حتی در صورتی که به آنجا برویم و فیلم خشنی را تماشا کنیم بیرون از خانه و با فاصله روشن از منزل ما قرار دارد. مختصات فیزیکی خاص خود را دارد و میتوان آن را جزوی از تفریحات مردم دانست که در شبها و ایام تعطیل به سراغ آن بروند. در این حالت دُز تأثیر خشونت و فضای تلخ فیلمها اگرچه صفر نمیشود اما به علت فضای تفریحی که برای مردم دارد تا حدودی از آن کاسته میشود.
اما نمایش خانگی و همینطور تلویزیون مانند اسب تروا است که درون خانههای ما قرار دارد و نگاه و محتوای خود را مانند سربازان درون خانهها پیاده میکند. از این جهت نمایش خانگی باید بیشتر مراقب تولید محتوا و نمایش آثاری باشد که مروج خشونت است. از سوی دیگر فیلمهای سینمایی خشنی که در سینما اثر خشن خود را بنا بر توضیحات فوق از دست میداد در همین بسترها در حال نمایش است که میتواند اثرات خود را در خانواده بگذارد.
البته برخی از فیلمها و سریالهای خشن دارای هشدارند اما سخن این است که در صورت نمایش و تماشای آن ها حتی برای سنین بالای 18 سال نیز امکان تأثیرات منفی به ویژه در روزهای کرونایی که همگی نیاز به امید و مهربانی داریم زیاد است و بنابراین میتوان این نکته را ویژگی مهم تلقی کرد برای سینما، تلویزیون و نمایش خانگی که در این شرایط نمایش و پخش سریالها و فیلمهای خشن به صلاح حال عموم مردم کشور نیست.
اینطور که از خلاصه داستان فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال و همینطور اخبار و جزئیات اعلام شده، پیدا است که از میان این 16 فیلم نیز چند فیلم اجتماعی وجود دارد که از فضای خشن و پراسترس برخوردار است و این موضوع میتواند فضای سال آینده کشور را که از آن به پساکرونا یاد میشود تحت تأثیر خود قرار دهد و آسیبهای جدی به مردم وارد کند.
باید دید که سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش و در کل چرخه اکران سینمای ایران برای سال بعد چه تصمیم را اتخاذ خواهد کرد؟ تلخی و خشونت یا شیرینی و امید.
انتهای پیام/