نگاهی به روابط ترکیه و آمریکا؛ تناقض رفاقت، توهین و بی اعتنایی
دولت اردوغان امیدوار بود که در دوران مسئولیت جو بایدن، رابطه بین آنکارا و واشنگتن به سطح بهتری برسد و برخی از انتظارات ترکیه توسط بایدن برآورده شود؛ اما سیگنالهای فعلی گویای آن است که تغییر جدی در کار نخواهد بود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، دیروز برای چندمین بار در هفته های اخیر، از سیاست های آمریکا انتقاد کرد.
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
اردوغان در سخنرانی خود، آمریکا را حامی تروریسم دانست و همکاری آمریکا با نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه را مصداق لطمه زدن به منافع دوست و متفق دانست و علاوه بر این، از جو بایدن خواست چشم خود را بر جنایات پ.ک.ک نبندد.
مواضع دستگاه دیپلماسی آمریکا در مورد کشته شدن 13 شهروند ربوده شده ترکیه که در یک غار در گارا توسط پ.ک.ک زندانی شده بودند، دولت اردوغان را غافلگیر کرد. چرا که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، عملاً صحت ادعای مقامات دولت اردوغان را به چالش کشید و بدون تعارف اعلام کرد که تنها در صورتی جنایت پ.ک.ک را محکوم می کند که ثابت شود گفته های وزیر دفاع ترکیه، صحت داشته است.
این موضع واشنگتن که حاکی از بی اعتمادی به آنکارا بود، بهانه ای به دست ترکیه داد تا آتشبار انتقادات خود را طوری تنظیم کند که زمینه برای گفتگوی تلفنی بین مولود چاووش اوغلو و آنتونی بلینکن، فراهم شود. اما پس از این تماس هم، مقامات آمریکا، به شکلی موضع گیری نکردند که در آن، کورسویی از امید برای ارتقای سطح روابط وجود داشته باشد.
تناقض رفاقت، توهین و بی اعتنایی
روابط سیاسی بین ترکیه و آمریکا 4 سال پرماجرا و سخت را پشت سر گذاشت. اما با این حال، حزب حاکم ترکیه، ترجیح می داد یک بار دیگر دونالد ترامپ بر سر قدرت بیاید. چرا که در دوران مسئولیت ترامپ، رابطه شخصی خوبی بین او و اردوغان شکل گرفته بود و هر جا که مشکلی پیش می آمد، برات آلبایراک داماد ارشد اردوغان و جارد کوشنر داماد ترامپ، وارد بازی می شدند و تلاش می کردند مشکلات را حل کنند.
البته رفته رفته این مشکلات بیشتر و بیشتر شدند و کار به جایی رسید که مایک پامپئو وزیر امور خارجه کابینه ترامپ، عملاً به شکل بی ادبانه و تحقیرآمیز با ترکیه برخورد می کرد و خود ترامپ نیز، علاوه بر آن که برای اردوغان نامه توهین آمیز فرستاد، برخلاف اسلاف خود یعنی اوباما و بوش پسر، حاضر نشد به ترکیه سفر کند.
در هر صورت، ترکیه آن دوران را پشت سر گذاشت و در آخرین ماه های دوران زمامداری ترامپ، ترکیه به خاطر خرید سامانه موشکی اس 400 از روسیه، با تحریم دفاعی - تسلیحاتی آمریکا روبرو شد و علاوه بر این، اقدام آمریکا در لغو تحریم های تسلیحاتی قبرس، ترکیه را در شرایط دشواری قرار داد.
در دوران دونالد ترامپ، به ناگهان، کشورهایی همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی، برای آمریکا اهمیت زیادی پیدا کردند و توجه به ترکیه، حتی نسبت به دوران مسئولیت باراک اوباما نیز کمتر شد. بنابراین، آنکارا با وجود آن که به شکلی آشکار، آرزوی تداوم اقتدار ترامپ را نشان داده بود، پس از قطعی شدن شکست او، راه آن را در پیش گرفت که با تیم بایدن وارد ارتباط شود.
روایت های بسیاری از روزنامه نگاران و تحلیل گران سیاسی ترکیه، نشان دهنده این است که تلاش های تیم اردوغان در کاخ ریاست جمهوری بش تپه، به سختی به نتیجه رسید و تنها یک گفتگوی تلفنی بین ابراهیم کالن سخنگوی اردوغان و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید صورت گرفته که البته نتیجه آن نیز چندان امیدبخش نبوده و بیشتر حاکی از این بوده که دولت بایدن، در سیاست های خود، اهمیت ویژه ای به موضوع دموکراسی، حقوق بشر و توسعه سیاسی می دهد و طبیعتاً این نکته از آن جهت بیان شده که نشان دهد، واشنگتن که حالا به دست دموکرات ها افتاده، انتقادات قابل توجهی از آمریکا دارد.
اگر چه بیان این نکته به هیچ وجه نشان دهنده حقانیت و مشروعیت مواضع آمریکا در مقام پدرخواندگی دنیای دموکراسی نیست، اما می تواند چراغ راهنما باشد برای درک این موضوع که تیم بایدن، برای تحت فشار قرار دادن ترکیه، از چه اهرم هایی بهره خواهد گرفت.
انتظارات ترکیه و بی اعتنایی آمریکا
یکی از بسامدها و موضوعاتی که همواره در سخنان مقامات ترکیه دیده و شنیده می شود، این است که ترکیه خود را متفق و دوست استراتژیک آمریکا می داند و بر همین اساس، سیاست مداران ترکیه انتظار دارند که آمریکا، همواره به خواسته های ترکیه توجه کند.
اما واقعیت این است که قرائت و نوع تفسیر آمریکا از ائتلاف، رفاقت و همراهی، با درک ترکیه بسیار متفاوت است و اساساً رویکرد عمل گرایانه آمریکا، چیزی نیست که آمدن و رفتن یک دولت با یک گرایش حزبی متفاوت، تغییر کند. به همین خاطر در دوران باراک اوباما نیز، خود او و دیگر اعضای تیم، بارها عبارات مثبت و خاصی در مورد اردوغان و ترکیه به کار بردند. اما هر جا که پای تصمیم و عمل به میان آمد، باز هم بر اساس منافع خود عمل کردند و روشن ترین نمونه آن هم، مساله همکاری آمریکا با نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه بود.
درک دو موضوع مهم در روابط ترکیه و آمریکا
شواهد نشان می دهد که در چند سال اخیر، نه تنها مقامات دولت آمریکا، بلکه سناتورها و اعضای کنگره از هر دو طیف دموکرات و جمهوری خواه، از سیاست خارجی ترکیه انتقاد کرده و به عنوان مثال، نزدیک شدن ترکیه به روسیه را به عنوان یک خطای نابخشودنی توصیف کرده اند.
لذا به نظر می رسد که توجه به این 2 نکته ضروری است:
1.نقشی که آمریکا برای ترکیه در نظر گرفته، برخلاف تصور و انتظار برخی از سیاستمداران ترکیه، نقش یک رفیق و عضو یک ائتلاف همیشگی نیست. بلکه نقش کشوری است که به اقتضای وضعیت جغرافیای سیاسی خود، باید در برابر چین و روسیه بایستد و از منظر سیاسی، امنیتی و دفاعی، به غرب وابسته باشد.
2.در ماهیت عملگرایانه سیاست خارجی آمریکا، ترکیه باید همسو با منافع رژیم صهیونیستی عمل کند، در اعمال فشار بر ایران در کنار آمریکا باشد و در مسیر سیاست خارجی خود، تابع خواسته های آمریکا باشد.
دولت اردوغان امیدوار بود که در دوران مسئولیت جو بایدن، رابطه بین آنکارا و واشنگتن به سطح بهتری برسد و برخی از انتظارات ترکیه توسط بایدن برآورده شود. اما سیگنال های فعلی گویای آن است که تغییر جدی در کار نخواهد بود.
به نظر می رسد بین تصور دولتمردان آنکارا از دوستی و ائتلاف با آمریکا و ناتو و ماهیت سیاست های آمریکا، فاصله جدی وجود دارد و نشانی از انطباق بین انتظارات ترکیه و منافع آمریکا دیده نمی شود.
لیستی از اختلاف منافع
مساله اس 400 و اف 35 به عنوان دو سلاح استراتژیک، از مهم ترین اختلافات ترکیه و آمریکا هستند و انتظار نمی رود در میان مدت، این معضل حل شود.
آمریکا بر اساس خواسته های عمل گرایانه خود، به دنبال آن است که در بازی سوریه، در برابر بازیگران قدرتمندی همچون روسیه و ایران، کارت و اهرم فعال و پویایی در دست داشته باشد و برای این کشور مهم نیست اگر این اهرم، یکی از نهادهای اقماری پ.ک.ک باشد و در تضاد با منافع ترکیه عمل کند.
آمریکا به دنبال آن است که به گفتمان التقاط دینی فتح الله گولن اهمیت دهد و نه تنها بر مدارس و شاگردان او در آمریکا، فشاری نیاورد، بلکه زمینه کار را برایشان فراهم کند و هر جا با درخواست های ترکیه در مورد اعاده گولن روبرو شد، به شکل مودبانه ای بگوید: این چیزها در اختیار دولت نیست؛ قاضی باید تصمیم بگیرد.
در پرونده مهم و حساس شرق مدیترانه، آمریکا بدون تردید، منافع یونان، قبرس، اتحادیه اروپا، مصر و رژیم صهیونیستی را برخواسته های ترکیه ترجیح می دهد.
آمریکا، در سیاست خارجی خود، اعمال فشار بر چین، روسیه و ایران را به عنوان 3 قدرت مهم در دستور کار قرار داده و می تواند به خوبی شاهد این واقعیت باشد که ترکیه با هیچکدام از این سه کشور، زاویه نگرفته و به دنبال نزدیک تر شدن به آنها است.
آمریکا می تواند در صورت لزوم، در جریان پرونده قره باغ و ارمنستان، با طرح مجدد مسائل تاریخی و حمایت از ارمنستان، ترکیه را تحت فشار قرار دهد.
ادامه شطرنج محتاطانه
دورنمای کنونی رابطه نشان می دهد که با در نظر گرفتن اختلافات و تنازع منافعی که به آنها اشاره شد، آنکارا نمی تواند انتظار این را در سر بپروراند که رابطه با واشنگتن، به سطح مطلوب و سودمندی برسد.
شاید در نگرشی واقع بینانه باید چنین تصور کرد که با توجه به این تابلو، بهترین سطح سود و فایده در روابط آمریکا و ترکیه، این باشد که در دوران بایدن، ترکیه با رویکرد تنبیهی و فشار غیرقابل تحمل روبرو نشود و اوضاع و احوال به گونه ای باشد که آنکارا بتواند در حوزه هایی همچون سوریه و عراق، شرق مدیترانه، بخش هایی از آفریقا و همچنین در حوزه قفقاز، بر اساس خواسته های خودش قدم بردارد و در مدار چین و روسیه، حضور فعال تری داشته باشد. اما در همین حوزه ها نیز، تیم بایدن، انتقاداتی از مشی سیاسی و نظامی اردوغان دارد و دست کم در طول سال 2021 میلادی، بازی شطرنج بین آمریکا و ترکیه، با رویکرد محتاطانه ای حفظ می شود و ترکیه تلاش می کند با واکنش های تند آمریکا مواجه نشود.
انتهای پیام/