روایت تسنیم از کارگرانی که زبالههای کرونایی بیمارستانها را جمع میکنند / اینجا فقط "عشق" حرف میزند
گروه استانها ـ با کارگر راهنما وارد سایت پسماند شدم، آنجا رنگها مفهومی نداشت و همه چیز خاکستری بود، تیرگی که به محض ورود روی صورتم چنگ انداخت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، از ده متر آنطرفتر بوی تند و تلخی مشامم را زد، بویی که حتی حصار ماسک هم نتوانسته بود در جنگ با آن دست و پنجه نرم کند.
نفسم به شماره افتاده بود اما کنار اولین دیوار ایستادم تا دومین ماسک را روی صورتم محکم کنم؛ یکی از کارگرها نزدیک شد، شاید با خودش فکر میکرد که به کمک نیاز دارم: اتفاقی افتاده خانم؟ کمکی از دستم برمیآید؟
همانطور که نفس نفس میزدم دستم را بالا آوردم که نه چیزی نیست و کارت خبرنگاری را نشانش دادم گفتم که دنبال کارگران سایت پسماند میگردم، میخواهم از نزدیک با آنها مصاحبه کنم، در حین کار!
کارگر که با زور جلوی خندهاش را گرفته بود دستی به لباسش کشید و گفت: شما چند ده متر مانده به سایت اینطور به نفس نفس زدن افتادهاید، وای به حالی که بخواهید واردش شوید.
سرم گیج میرفت اما نمیخواستم کم بیاورم، برایم عجیب بود که چطور در این محیط دوام آوردهاند، چند سرفه کوتاه کردم و محکم گفتم: نه، چیزی نیست، من هم عین شما، وقتی شما توانستید من هم میتوانم.
با کارگر راهنما وارد سایت پسماند شدم، آنجا رنگها مفهومی نداشت و همه چیز خاکستری بود، تیرگیای که به محض ورود روی صورتم چنگ انداخت، اما من مصمم بودم تا پای حرف کسانی بنشینم که هر روز زبالههای عفونی کرونایی بیمارستانها را جمع میکنند و به اینجا برای امحا میآورند، مردانی که امروز لایق روایت شجاعتشان شدم.
وارد سایت میشوم و با جعفرالیاسینسب که مشغول کار کردن است هم کلام میشوم وقتی از او پرسیدم سخت نیست در این شرایط کار کردن پاسخ داد و گفت: کار سختی خودش را دارد بالاخره کار را باید انجام داد اگر ما انجام ندهیم شخص دیگری باید انجام بدهد؛ که در واقع کار روی زمین نباید بماند چرا که هدف ریشه کردن این ویروس منحوس است.
او که خسته از کار بود آهی از دل کشید، گفت: از مردم تقاضا دارم ماسک بزنند و پرتوکلهای بهداشتی را رعایت کنند اگر مردم رعایت کنند ما هم راحتتر هستیم و میزان ورودی زبالههای عفونی بیمارستانی و کرونایی به این مرکز کمتر میشود.
مجبور به کار در سایت پسماندشده تا به قول خودش لقمه نان حلالی به شرافت در آورده و جلوی خانوادهاش بگذارد؛ وقتی از او میپرسم پشیمان نیستی که این کار را انجام میدهی؟ با لبخندی بر لب، گفت: شرایط اقتصادی و زندگی به گونهای است که باید کار کرد تا لقمه نان حلالی برای خانواده ببریم.
الیاسی با بیان اینکه در مرز خطر کرونا قرار داریم و روزی هشت ساعت کار میکنیم، بیان کرد: خانوادهام به ویژه مادرم بسیار نگران سلامتیام هستند؛ از مردم تقاضا داریم کرونا را جدی بگیرند و نکات بهداشتی را رعایت کنند.
به سراغ دیگر کارگر پسماند میروم مهدی نوری راننده ماشینی است که زبالههای عفونی مطبها، درمانگاهها و بیمارستان را از سطح شهرستان جمع آوری کرده و به سایت آورده است.
او با بیان اینکه کار جمع آوری زبالههای عفونی کرونا ترس و استرس خودش را دارد، میگوید: زبالههای عفونی کرونایی مطبها، درمانگاهها و بیمارستان را از سطح شهرستان جمع آوری میکنیم و به سایت برای امحاء می آورم.
این جوان 32 ساله که پدر دو فرزند است از نگرانی خانوادهاش، گفت: به غیر از جان و سلامتی خودم جان وسلامتی خانوادهام و دو فرزندانم هم در خطر است.
نوری با بیان اینکه فرزندانم نگرانم هستند، بیان کرد: دستهایم از مصرف استفاده ضدعفونی زیاد زخم شدهاند؛ از مردم تقاضا داریم پرتوکلهای بهداشتی را رعایت کنند؛ ماسکها خودشان را در سطح خیابانها رها نکنند.
در ادامه ایمان کناری زاده، رئیس سازمان مدیریت پسماند شهرداری دزفول، اظهار داشت: امحاء زبالههای عفونی کرونا دو بار در هفته مطبها و همچنین به صورت روزانه زبالههای عفونی کلینیکها، درمانگاه و بیمارستان با ماشین ایزوله انجام و بیخطرسازی میشود.
وی در ادامه به چگونگی بیخطرسازی اشاره کرد، گفت: برای کار بیخطرسازی از دستگاه بیخطرسازی پسماندهای عفونی با خردکن داخلی، به روش استفاده از محموله ضدعفونی کننده پرسیدین15درصد، به صورت اتوماتیک ضدعفونی و بیخطرسازی میشود و در نهایت در کیسههای مخصوص گذاشته و توسط ماشینهای حمل زباله شهرداری به محل دیگر برای دفن زبالههای انتقال داده میشود
در ادامه کلیپی کوتاه از امحاء زبالههای عفونی کرونایی در سایت پسماندشهرداری دزفول را مشاهده کنید.
گزارش از فاطمه دقاق نژاد
انتهای پیام/337/ش