تکرار| آنتن گرفتارِ آگهیبازرگانی، دستمزدهای نجومی و رقابتهای عجیب و غریبِ شبکهها/ وقتی همه همّ و غم تلویزیون سلبریتی میشود و وایرال شدن! + فیلم
نمایشخانگی و تلویزیون، آنتن گرفتار آگهی بازرگانی، رقابتهای عجیب و غریب شبکهها و رفتار خارج از عرف عمدی برنامهسازها جزو چالشهای اصلی صدا وسیما است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یک سال گذشته صدا و سیما فراز و نشیبهایی داشت؛ هم اشتباهات مکررِ مدیریتی را مردم روی آنتن دیدند و هم گافهای برنامهسازان و سریالسازانی که به تازگی وارد این عرصه شدهاند. البته در این میان کارهای خوبی هم شد و روزهای خوبی هم رسانه ملّی در بحران کرونا، سپری کرد. اما از آنجایی که مسئولیت نمایشخانگی را هم به صداوسیما واگذار کردند شاید بیش از همه حاشیهها و اتفاقات، فضای جنجالی میان وزارت ارشاد و صداوسیما اتفاق افتاد.
چالشی که صداوسیما را واردِ رقابتی سخت کرده است؛ هم باید کیفیت کارهایش را بالا ببرد و هم به واسطه ساترا (سازمان تنظیم و مقررات صوت و فراگیر) که متولی اداره نمایشخانگی شده، بازار ناهمسان و ناعادلانه دستمزدهای سریالسازان و برنامهسازان را هم مدیریت کند. بازارِ نامتوازنی که به خیلی از سریالهای تلویزیونی ضربه زده، تا جایی که کارگردانها، تهیهکنندگان و هم بازیگران خوبِ تلویزیون امروز با هزینههای نجومی در نمایشخانگی فعالیت دارند و معلوم نیست در 1400 این رقابت و چالش چه روزهای دیگری را برای رسانه ملّی رقم بزند.
رقابت تلویزیون با نمایشخانگی در 1400، شاید ابعاد گستردهتری پیدا کند. وقتی نگاهی به سازندگان سریالها و کارهای خانگی بیندازیم و البته تولیدات تلویزیون متوجه میشویم که هر دو میکوشند تا توجه مخاطب را به خودشان جلب کنند. به تعبیرِ احسان قاضیزاده هاشمی شاید این رقابت باعث شود مدیران تلویزیون برای کیفیسازی چارهای بیندیشند و به نوعی به تکاپو بیفتند که میدان را به نمایشخانگی نبازند.
یکی از موضوعات دیگر اشتباهات مکرری بود که تذکرهای شورای نظارت بر صدا و سیما را به همراه داشت. شورایی که به تعبیر احسان قاضیزاده هاشمی در سال 1399 به دلیل اشرافیت و دقتنظر بیشتر بر اتفاقات رسانه ملّی به نتایج و اثرگذاری بهتری هم رسید. موضوع دیگر بحث اتفاقات خارج از عرفی بود که از برخی برنامهها سر میزد و محمد هاشمیاصل از برنامهسازان و سریالسازان قدیمی تلویزیون نکته جالبی مطرح کرد برخی از این اتفاقات عمدیاند تا بیشتر دیده شوند و حتی برای این کارها هم طراح دارند.
درباره برنامهها، سریالها، بودجه، کیفیت و کمیّت، چالش تلویزیون با نمایشخانگی و خیلی از اتفاقات ریز و درشتِ دیگر، میزگرد چند ساعتهای ترتیب دادیم که سیداحسان قاضیزاده هاشمی نماینده مجلس و عضو شورای نظارت بر صداوسیما، بهروز مفید تهیهکننده و از مدیران قدیمی تلویزیون، حسین فردرو نویسنده و کارگردان و محمد هاشمیاصل تهیهکننده، دعوت ما را پذیرفتند و بحثهای خوبی شکل گرفت که خواندنیاند.
مشروح این میزگردها به همراه فیلم آنها را میتوانید مشاهده کنید:
دروغهایی که به بودجه میبندند
تسنیم: در این جلسه میخواهیم از بودجه صحبت کنیم؛ شفافیت مالی که در تبصرههای بودجه قرار دادید و باید اتفاق بیفتد. از حیث دستمزدهای نجومی بازیگران و مجریان در تلویزیون، از حیث ورود بازرگانی به برخی از برنامهها و سریالها و واریز درآمدهای تبلیغاتی از محل پخش مسابقات ورزشی که مصوبه مجلس بوده (همان ماجرای 30 به 70 که وجود دارد) و بحث صندوق ذخیره ارزی برای کیفیسازی برنامهها و سریالها. البته خوب است که در ذیل آن بحث مالیات بر درآمد شاخهای مجازی و بازیگرهای بالای درآمد 200 میلیون در سال را هم مطرح کنید.
سیداحسان قاضیزاده هاشمی: راجع به بودجه دستگاههای فرهنگی خیلی کار میکنیم و آخرین آن اتفاقاتی است که بر موضوع اپراتورها و حق السهم دولت از کاربران مخابراتی و اپراتورها مطرح شد. وزیر ارتباطات یکسری از مطالب را بدون اطلاع واقعی از ماهیت مصوبه مطرح کردند. دو موضوع داشتیم یکی راجع به حق السهم بود اینکه درباره تولید محتوا و موضوعات فرهنگی در فضای مجازی چه کار کردیم؟ سالیان سال است که درصدی برای توسعه اینترنت هزینه میشود، حتی عدد و رقم توسعه اینترنت را حفظ کردیم و به اضافه آن مازادی برای تولید محتوا تعیین کردیم. اکنون به دروغ گفته میشود اینترنت روستایی آسیب میبیند اما مطلبی کذب است.
ما آن حق السهم را برای توسعه اینترنت روستایی حفظ کردیم و یک عدد بیشتری برای تولید محتوا اختصاص دادیم. باید نگاهها این باشد که در فضای مجازی چه احتیاجی به تولید محتوا وجود دارد؟ میگفتند 3 هزار میلیارد بودجه برای صدا و سیما در حوزه فضای مجازی اختصاص داده شده است که دروغ است.
راجع به تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی باید بگویم که صداوسیما تنها دستگاهی نیست که در کشور ما در فضای مجازی کار میکند، ما 26 مجموعه و نهاد داریم در کشورمان اعم از نهادهای بزرگ و فرعی که در عرصه فضای مجازی کار میکنند تولید محتوا دارند. بنابراین هویت دهی اعتبارات برای ما مهم است.
کل تبصره 4، حذف شد!
در ماده 93 برنامه ششم توسعه درباره سازمان صدا و سیما داریم که هر سال بین 150 تا 300 میلیون یورو در سالهای مختلف اعتبار میگرفته که برای حوزه فنی یا حوزه توسعه زیرساختهای فنی و ... بوده است. در این سه چهار سال اخیر و به ویژه بعد از آنکه برنامه ششم توسعه را در مجلس تدوین شد، این حکم به سریالها و تولیدات تلویزیونی و کارهای فاخر در قالب فیلم، سریال، انیمیشن، مستند و ... که خود دارای شاخصههایی است گسترش داده شد تا در این زمینهها هم هزینه شود.
صداوسیما پولِ یورویی نمیگیرد
امسال با دستوری که رهبر معظم انقلاب دادند، کل تبصره 4 که از صندوق ذخیره ارزی کشور برداشت داشتیم، حذف شد. به عبارتی این پول به صورت یورویی به صدا و سیما تعلق نمیگیرد. در قبال آن دولت پذیرفته است که اعتبارات صدا و سیما را از آن محل پیشبینی کند.
آخرین کارِ فاخر صداوسیما به "مختارنامه" برمیگردد
حال سؤالی که وجود دارد این است که آیا در چند سال گذشته کار فاخر یا شاخصی در صداوسیما با همان اعتبارات قبلی تولید شده است؟ گزارشی از صداوسیما گرفتیم و متوجه شدیم که آخرین کار فاخری که صداوسیما ساخته، سریال مختارنامه بوده است که از زمان ساخت این سریال بیش از 15 سال میگذرد و در طول این سالها کارهای متوسط داشتیم.
حضور "ملک سلیمان" هم در چرخه تولید سریالهای فاخر
البته الان دو سریال موسی(ع) و سلمان فارسی شروع شده است. پروژهای هم که به پیش تولید نرسیده و فقط طرح آن مطرح شده ادامه ملک سلیمان است. حرف ما این است که آن اعتبارات ارزی برای کارهای الف ویژه، فاخر و طراز یک تلویزیونی پیشبینی شده بود و انتظار ما از سازمان صداوسیما، سیمافیلم و حوزه تولید سریال تلویزیونی در طول 4 سال گذشته این بوده است که کارهای شاخص و طراز یکی را بتوانند تحویل بدهند.
اعتبارِ صداوسیما به جای اعتبار یورویی؟!
در سال 1400 به دلیل مشکلات ارزی که کشور با آن دست و پنجه نرم میکند، آن عدد را به صورت یورویی نداریم و به ازای آن عددی را از محلی که دولت برای صدا و سیما تضمین کرده است، پرداخت میکند که حدوداً اعتباری بیش از 2 هزار میلیارد تومان است. به عبارت دیگر، خود اعتبارات سازمان صداوسیما برای سال 1400، 5 هزار و 400 میلیارد تومان است و 2 هزار میلیارد تومان هم از محل تبصره 4 به آن اضافه میشود.
3 هزار میلیاردی که از فضای مجازی میآید درست نیست. شاید سهم کوچکی از بین آن 26 مجموعه که در بحث فضای مجازی اعتبار میگیرند برای حوزه فضای مجازی صداوسیما بیاید اما اصل اعتبارات، اعتبارات ردیفهای اصلی سازمان است و به علت حذف عدد ارزی از صندوق ذخیره ارزی (همان تبصره 4) شاهد تنزل مقداری از اعتبارات خواهیم بود.
از صداوسیما خواستیم کارهای فاخر و باکیفیت بسازد
با این حال ما از سازمان صداوسیما خواستیم که کارهای شاخص و کارهای فاخر و با کیفیت بسازد. این که سریالی ساخته شود و بعدا مشکل پخش پیدا کند و یا سریالی ساخته شود که آنقدر سطح کیفی پایینی داشته باشد که شبکهاش تغییر کند، قابل قبول نیست. یا اینکه نباید سریالی ساخته شود که بر آن نقدهای اجتماعی زیادی وارد شود. ما از کارهای فاخر و شاخص صداوسیما حمایت میکنیم و البته این را اشاره کنم که ظرف این مدت شاهد کارهای خوبی هم بودهایم که جای تقدیر دارد. اما در عین حال یک میزان پرتی هم این وسط وجود دارد.
ریال به ریال این بودجهها به آسانی ایجاد نمیشود
سیاستگذاریای صداوسیما داشت که در آن زمان خیلیها آن را تقدیر میکنند اما اکنون تقریبا جمع و جور شده است. در دورهای به تلهفیلمها خیلی توجه میشد اما تجربه مفیدی برای صداوسیما نبود و بسیاری از مواقع اتلاف منابع بودجهای به شمار میرفت؛ شما بدانید که منابع بودجهای به آسانی ایجاد نمیشود و برای ریال به ریال آن تلاش میشود. برای ما هزینه کرد دقیق، صحیح، بهنگام و با بهرهوری حداکثری مهم است.
تهیهکنندگان خوبی که به نمایشخانگی رفتند
بهروز مفید: نگران بودند که مبادا صداوسیما آن نیازی که دلمان میخواهد را برآورده نکند و به همین دلیل به مراکزی پول دادند و قیمتها را بالا بردند. در صداوسیما چون با انبوهی از تولیدات و کارها مواجهیم ناچاریم درست مدیریت کنیم اگرچه همهمان باز خیلی راضی نیستیم. برخی از تهیهکنندگان خوبمان خیلی راحت به سمت نمایشخانگی رفتند. به هر حال در این رقابت دورهگذار داریم و باید این دوره گذار را آرام آرام طی کنیم تا حدودی آن را هضم کنیم یک باره جلو برویم.
زمانی تلویزیون پا به پای سپاه برای ماندگاری نظام کار میکرد
حسین فردرو: واقعیت این است 40 سال مثل بقیه برای تلویزیون کار کردم اما هر چیزی دورهای دارد. یک روزی بود تلویزیون پا به پای سپاهیها برای ماندگاری و پایداری و حفظ نظام کار میکرد. الان اتفاقی افتاده تحت هر شرایطی نمیتواند آن کارآیی لازم را داشته باشد. برخی اوقات دست و پا زدن روی آب است و یا خلاف آب شنا کردن است که بدتر به غرق شدن منتهی میشود. شرایطی اتفاق افتاده است که درصدی از مردم نسبت به آن عِناد پیدا کردند و دنبال مچگیری از آن هستند.
چطور قیمت بازیگران بالا رفت؟
به نظرم نباید بودجه را دست کسی بدهیم که هدف و موضوع شخصیشان را القاء کنند و دنبال منافعی باشند بلکه باید به شرطی بدهیم که برای اهداف خاصی کار شود. در اینجا افرادی که رانتخوارند بودجه را از بین میبرند و نتیجهای از آن کار نمیگیریم. مسئله روشن و واضح است وقتی یک طرف ترازو سنگینتر میشود قیمت بازیگران بالا میرود.
تلویزیون نیازی به سلبریتی ندارد
به نظرم تلویزیون اصلاً نیاز به سلبریتی ندارد. برای مثال آن زمانی که در خدمت آقای مفید محله برو بیا و محله بهداشت را ساختیم مگر حمید جبلی و آقای عبدی معروف بودند؟ یا آتیلا پسیانی که هنوز معروف نبود. رضا ژیان و فردوس کاویانی را قرار دادیم و بالا آمدیم.
شهاب حسینی در کدام برنامه دیده شد؟
شهاب حسینی در کدام برنامه دیده شد؟ در برنامه جمعهها با شبکه دو. او در داخل گروه ما کارآموزی میکرد. من منظورم این است که باید تلویزیون را هدایت کنید که برنامههایی بسازد که استعدادیابی کند. علاوه بر این، معتقدم به جای آنکه در ارتباط با نمایش خانگی بودجه بدهید ابزار ساخت برنامه و سریال را ارزان کنید تا افرادی که کار میکنند کار کنند.
کسی باید خط قرمزهای تلویزیون را مقداری جا به جا کند
محمد هاشمی اصل: رقابتی بین فضای مجازی و تلویزیون وجود دارد. به نظرم اکنون در تلویزیون نیاز به اجتهاد داریم. یک زمانی حضرت امام(ره) شطرنج و موسیقی را حلال کردند در حالی که علمای دیگر میترسیدند نام اینها را بیاورند. در شرایط فعلی تلویزیون یک اجتهاد میخواهد، یک کسی که خط قرمز را مقداری جابهجا کند. ارزیابها و بازبینهای پخش هنوز مثل دهه 70 فکر میکنند!
تلویزیون به مجریان توانمند، امکانات نمیدهد
الان تلویزیون نیازمند به یک اجتهاد دارد و یکسری آدم اینکاره باید بنشینند و خط قرمزها را مقداری تغییر دهند. یک اشکالی که در تلویزیون وجود دارد این است که به مجریهای توانا تجهیزات و امکانات داده نمیشود. در حالی که باید به آنان امکانات داد و دستشان را باز گذاشت. این موضوع در ساخت برنامه خندوانه شبکه نسیم ایجاد شد.
روایتی از ساخته شدن "خندوانه"/ سیاستگذاران شجاع یا مدیران شجاع؟!
خاطرم هست در زمانی که شبکه نسیم تازه افتتاح شده بود یکی از دوستان پیش من آمد و درباره ساخت برنامهای درباره خنده صحبت کرد. به او گفتم که ما روایت داریم قهقهه زدن اشکال دارد، شما میخواهید برنامهای درباره خنده بسازید؟ ساختند، شد و اتفاقا خوب هم شد. این همان تغییر خط قرمز است. این خط قرمز را سیاستگذاران شجاع میتوانند اتخاذ کنند نه مدیران شجاع. مدیران فقط اجرا میکنند.
من مخالف بودم نمایشخانگی زیرنظر صداوسیما برود
بهروز مفید: من مخالف بودم که نمایش خانگی زیر نظر صداوسیما بیاید دلیلش هم این بود که ما باید خودمان یک حیاط خلوتهایی را ایجاد کنیم، ما نمیتوانیم صدا و سیما را به رقابت بگذاریم. صداوسیما اتفاقا باید راه خودش را برود. اگر سریال فرهنگی میسازید پخته و جذاب بسازید. فقط روی کارهای فاخر متمرکز نشوید. دقت کنید که هر پنج سال، یکی دو اثر فاخر میتوان تولید کرد و نمیتوان فرهنگ را معطل این سریالها کرد.
این موضوع نقد مدیریتی است/ فیلمنامه نیاز به چکشکاری دارد
تسنیم: برخی از منتقدین اعتقاد دارند که عملکرد صداوسیما در سریالسازی بیشتر سمت سفارشیسازی، عجولانه و آنتن پُرکردن رفته است. آیا نظارت و توجه به کیفیت سریالهای تلویزیونی روز به روز روند نزولی پیدا میکند؟
بهروز مفید: نقد شما را میپذیرم به نظرم در ماه رمضان و محرم هر سال است این اتفاق رخ میدهد. مثلاً خود من طرح محرمی داشتم که در انتهای شهریورماه تحویل میدهم، بعد از سه ماه اعلام میکنند که آمادگی این را دارند که این کار ساخته شود. در حقیقت 3 ماه از تاریخ تحویل طرح گذشته و سپس تأیید میشود که سریالی ساخته شود. این موضوع نقد مدیریتی است، اگر مدیران انرژی بیشتری بگذارند قطعا به این روزمرگی نمیافتیم. اگر حداقل زمان را درنظر بگیرید، فیلمنامه باید بین 8 ماه تا یک سال چکش کاری شود تا اتفاق خوبی از درون آن دربیاید. وقتی این سرعت زمانی را ایجاد میکنیم حتما آن فیلمنامه، فیلمنامه کامل و جامعی نخواهد بود.
صداوسیما باید از این روزمرگی، خلاص شود
یکی از کارگردانان مطرح کشورمان میگفت حتماً از یک فیلمنامه خوب با یک کارگردان متوسط یک فیلم خوب درمیآید اما از یک فیلمنامه بد با بهترین کارگردان و ترکیب خوب بازیگری چیز خوبی درنمیآید. باید تلاش کنیم که سازمان از این روزمرگی فاصله بگیرد. تا زمانی که سازمان درگیر روزمرگی است دائم آنتن ما خالی است. یکی از تهیهکنندگان چند روز گذشته صحبت میکرد و به او میگفتند که فاز دوم کارت را شروع کن که کنداکتور ما برای خردادماه خالی است. فیلمنامهای که در عرض 2 ماه خروجی بگیرد و 3 ماهه ضبط شود حتما یک کار معمولی از دل آن بیرون میآید. این را باید قبول کرد که دچار روزمرگی هستیم و این روزمرگی نمیتواند پاسخگوی نیازهای مخاطب ما باشد.
کمترین توجه به فیلمنامه میشود/ چقدر به ناظر، تلویزیون پول میدهد؟
نکته دوم این است که ما یک معضل فرهنگی داریم و آن هم دقیقه آخر بودن ما است. همیشه دقایق آخر تلاش کردهایم. به نظرمن این موضوع معضل فرهنگی است و به زیرساخت اساسیتر نیاز دارد. چه ایراد دارد که حتی یک سال محرم و رمضان سریال تکراری برویم اما خودمان را برای یک سال جلو بیندازیم، شاید بتوانیم مشکل را حل کنیم این روزمرگی مصیبتی برای کار ما است. فیلمنامه در مقطع تأیید طرح بارها مورد بررسی قرار میگیرد اما به محض آنکه که تبدیل به فیلمنامه میشود کمترین توجه به آن میشود.
یک ناظر میگذارند و به او برای سریال 30 قسمتی مجموعاً 13 میلیون میدهند. از یک کارگر ساده هم رقم کمتری برایش درنظر میگیرند. او مجبور است که 5 کار دیگر را هم نظارت کند و همین موضوع باعث میشود که به کار لطمه بخورد.
من از تلویزیون دلخورم/ برخی در خارج از کشور نمیتوانند خوشی مردم ما را ببینند
تسنیم: زمانی که شما کار میکردید یعنی در سالهای جنگ کارهایی را روی آنتن بردند که مردم را به خوبی سرگرم میکرد. چرا اکنون در شبکههای تلویزیونی آن قدر رقابت ناسالم ایجاد شده است؟ این که هر شبکه به دنبال این است که دیگری کدام سلبریتی را آورده تا من هم بیاورم. همین موضوع باعث افزایش قیمت آن سلبریتی میشود.
حسین فردرو: متأسفانه در برنامههایمان چیزی که در دلمان نیست را مطرح میکنیم. این موضوع در حالی است که در گذشته صمیمیت و نجابت از برنامههای تلویزیونی به مردم منتقل میشد. من از این موضوع در تلویزیون دلخورم که کارها را به دست کسانی میسپرد که واقعاً نمیدانند مسئله امروز ما چیست و نمیتوانند براساس آن برنامه درست کنند. دقت داشته باشید که برخی در خارج از کشور نمیتوانند شادی و سرزندگی مردم ما را ببینند و تلویزیون همیشه باید موقعیت شادی و نشاط را در اختیار مخاطب قرار دهد.
معضل فیلمنامه سریالهای تلویزیون چگونه حل میشود؟
تسنیم: آقای هاشمیاصل، تلویزیون در گذشته سریالهای خوبی می ساخت که هنوز هم بازپخشهای آن بینندگان زیادی دارد. چرا این اتفاق افتاده است که سریالهای قدیمی ما جایگزینی برای سریالهای جدید شدهاند؟
هاشمی اصل: اجازه بدهید در حوزه فیلمنامه صحبت کنم. به نظرم الان متأسفانه فیلمنامهنویس خوب، یعنی کسی که طراحی داستان کند خیلی کم داریم. تلویزیون مرکز فیلمنامهنویسی و شورای فیلمنامه دارد اما از آن چیزی درنمیآید. متأسفانه به جای اینکه به متن و اصل قصه بها بدهند میبینند که کدام سریال 4 بازیگر آورده تا بروند و همین کار را تکرار کنند. سریال "آوای باران" خیلی سلبریتی نداشت و بازیگرانش از آن به بعد سلبریتی و معروف شدند. باید با تأسیس شورای اقتباسی، از رمانها و داستانهایی که نوشته میشود که البته کم هم نیست، اقتباس کنیم و معضل فیلمنامهمان را حل کنیم.
نمایشخانگی با دستمزد بیشتر، بازیگران تلویزیون را میگیرد
مورد دیگر فضای جدیدی است که در سینمای خانگی و ارگانهایی خارج از تلویزیون ایجاد شده است. به واسطه دستمزدهایی که آنها میدهند بازیگر درجه 3 که در نمایش خانگی کار کرده است، دستمزدی چند برابر بیشتر از بهترین بازیگر تلویزیونی دریافت میکند. این موضوع در حالی است که خیلی از آنها را تلویزیون معروف کرده و در آن رشد پیدا کردند و اکنون بهرهاش را سینمایخانگی میبرد. در حقیقت تلویزیون یکسری آدمها و نویسندههایی را پرورش میدهد اما چون نمیتواند آنها را حفظ کند وارد نمایشخانگی میشوند.
مسائل مالی، مدیران تلویزیون را محافظهکار کرده است
تسنیم: آقای مفید، چرا تلویزیون از برنامههای خارجی این همه کپی میکند؟ البته کپی در ذات اتفاق بدی نیست اما کپی نعل به نعل چیز خوبی نیست و چرا سمت مجری بازیگر رفتیم؟
بهروز مفید: من کپیکاری را نفی نمیکنم و دلیل نفی نکردنم هم این است که همه دنیا دارند این کار را میکنند. شما میبینید برخی از کشورهای دیگر هم کپی میزنند. یک معضل بزرگ رسانه این است که خودش ضدخودش میشود. بیننده اگر در بهترین کار هم احساس کلیشه کند آن را پس میزند و به ندرت پیش میآید که کاری سالهای سال بماند. باید همواره تغییر ذائقه داد.
صداوسیما باید با استفاده از ایدههای جدید این ظرفیت را ایجاد کند اما ما تنبلی میکنیم، با وجود اینکه توان داریم. نکته دیگر که مغفول مانده است، مسائل مالی است که باعث میشود مدیران تلویزیون ما محافظهکار شوند. در کار رسانهای باید بپذیریم برخی از کارها آزمون و خطایی است و باید اجازه بدهیم که با ریسک بالاتری کار جلو برود.
دورهمی و خندوانه لشکر نیاوردند...
برای مثال کارهایی مثل "دورهمی" مهران مدیری یا "خندوانه" رامبد جوان بدون آنکه لشکر بیاورند توانستند کاری کنند که برنامهشان 30، 40 درصد بیننده داشته باشد. به اندازه سریالی که 10 برابر هزینه داشت و فقط 5 درصد بیننده. به نظرم برآورد سنتی ما باید تغییر کند البته مبنای من مخاطب نیست، برخی اوقات برنامه محتوایی دارید که 10 درصد جامعه را دربرمیگیرد. این برنامه اگر در ساختار خودش درست عمل کرده باید بودجه لازمش را اختصاص بدهید.
دستِ شبکههای تلویزیونی را باز بگذارید
تسنیم: چرا شبکهها به سمت رقابت با هم رفتهاند و در این میان رقم دستمزد میهمانان تلویزیونی خصوصاً بازیگران بالا رفت؟
بهروز مفید: یکی از معضلات الان ما این است که تصمیمگیری در شبکهها را به حداقل رساندهایم؛ مثلاً در سریالسازی چندین شورا وجود دارد اما مسئول مستقیم که از صفر تا صد کار را بپذیرد، کمتر داریم. اگر شما بودجه مناسبی در اختیار مدیر شبکه قرار دهید باید دستش را باز بگذارید تا یک جایی رقیبش را زمین بزند. رقابت چیز بدی نیست اما مشروط به اینکه به بودجه نامحدود وصل نباشد. مشکل اینجاست الان میگویند شبکه در سال 1399 این بودجه مشخص را دارد، به اندازه بالاتری بدهی بالا میآورد و کسی پاسخگو نیست. اگر خوب کنترل کنیم شبکهها باید به اندازه همان بودجهشان اختیار تصمیمگیری داشته باشند.
چرا آنقدر تلویزیون برنامه صبحگاهی دارد؟
بنابراین اول اجازه بدهیم مدیر شبکه در برخی از برنامهها حتی اگر در پخش دچار مشکل شود، مشروط به اینکه همه انرژی لازم را روی آن گذاشته شده باشد، قدرت ریسک داشته باشد و دوم در ازای بودجهای که در اختیارش میگذاریم از او مدیریت بودجه بخواهیم. نکته سوم هم این است که الان تقسیم کار بین شبکهها به درستی انجام نمیشود. برای مثال برنامههای صبحگاهی را نگاه کنید، الان چندین برنامه صبحگاهی شبیه به هم داریم و این پول حرام کردن است. اینکه چند شبکه همزمان با هم برنامه صبحگاهی داشته باشند که هنر نیست بلکه باید بودجه را در جایی هزینه کرد که اثرگذار باشد. چه نیازی داریم برای مخاطب صبح که شاید 7-8 درصد هم نباشد، 7 برنامه برویم؟ دو برنامه صبحگاهی متفاوت داشته باشیم، بس است.
واقعاً این مسابقه چه ربطی به این شبکه دارد؟!
مدیر باید بداند که ساخت برنامه خانواده، وظیفه شبکه من است و شبکه دیگر باید بداند که وظیفهاش ساخت سریال پلیسی و مسابقه است. دیگری هم ورزش. در این زمان است که هر کس در چارچوب خود عمل کرده و حتی سعی میکند خلاقیت و نبوغ خودش را رشد بدهید. اکنون بعضی از مسابقات را میبینید و از خود میپرسید این مسابقه چه ربطی به این شبکه دارد؟
ما فضای رقابت میانِ تلویزیون و نمایشخانگی را میپسندیم
تسنیم: آیا مدیران تلویزیون هم به اندازه دغدغهای که در شورای نظارت بر صداوسیما دارید، دغدغه دارند؟ الان فارغ از سریال تلویزیونی، در نمایشخانگی و فضای مجازی، برنامه ترکیبی ساخته میشود که در آن از خطوط قرمزی که در سازمان وجود دارد عبور میشود. با این شرایط به نظرتان صداوسیما تا کی میتواند در این فضای رقابتی با فضای مجازی باقی بماند و مخاطبش را حفظ کند؟
سیداحسان قاضیزاده هاشمی: من زاویه دید دیگری دارم. همه اینها را یک بازار میبینم که در این بازار باید بتوانید محصول با کیفیتتری عرضه کنید. اگر بخواهیم راجع به ساترا و حوزه صوت و تصویر فراگیر بحث کنیم بحث طولانی دارد. ما نظارت و سیاستگذاری صداوسیما روی نمایش خانگی را بهوجود آوردیم اما منابع حمایت نمایشخانگی و مشارکتکنندگان آن متنوع است. طبعاً آنها یکسری محصولاتی عرضه میکنند و شبکهها هم محصولاتی دیگر. خوب است که رقابت شکل بگیرد ما اتفاقاً فضای رقابتی را میپسندیم و به ساترا هم گفتهایم.
چطور تلهفیلم در تلویزیون متولد شد؟
شما یک نهاد مثل معاونت سیما یا شبکه یک، دو، سه یا پنج نیستید. شما یک نهاد سیاستگذار مستقلید. اگر دیدید کیفیت این سریال در این پلتفرم اثر دیگری در این سریال میگذارد یعنی رقابت شکل گرفته است. یک عدهای در رقابت سینما و تلویزیون میگفتند که تلویزیون میدان را به سینما باخته است و به همین دلیل موضوع تلهفیلمها را مطرح کردند. این منطق غلطی است.
این رقابت مدیران تلویزیون را به تکاپو میاندازد
من این زاویه دید را به نمایش خانگی دارم. برای اینکه محصول باکیفیت تولید شود باید رقابت شکل بگیرد و کیفیسازی بشود و طبعاً هرکس هنر برتری دارد. این کار باعث میشود که مدیران تلویزیون به تکاپو بیفتند که کار با کیفیتی را ارائه دهند. در همان شبکه نمایش خانگی کار نازل کم نداریم؛ کارهای خیلی نازل و بیکیفیت که مردم آن را پس میزنند و پول سرمایهگذار تأمین نمیشود.
منتها آن نظارت و هویت فرهنگی برای ما مهم است و موضوع تجاری در اولویتهای بعدی است. نظارت و هویت فرهنگی توسط ساترا سیاستگذاری میشود. به نظرم در این صحنه رقابت برقرار میشود. نه فقط در فیلم و سریال بلکه در برنامههای ترکیبی، مستندها و مسابقهها هم چنین است. این رقابت چقدر خوب است که با شبکههای تلویزیونی برقرار شود. ما این را اصلاً قبول ندارم که تهدیدکننده است. شبکه تلویزیونی قدرتش را روی آنتن نشان دهد، کار خوب بسازد و از منابعی که در اختیار دارد به درستی استفاده و مدیریتش کند.
چرا یکسره آنتن در اختیار پیامهای بازرگانی است؟
تسنیم: خیلی از تهیهکنندگان میگویند این رقابت به گونهای بوده که یک دفعه در نمایش خانگی دستمزد آنقدر بالا رفت که در تلویزیون نمیتوانیم این دستمزد را پرداخت کنیم و مجبور میشویم سراغ بازیگران دستِ چندم برویم. به تعبیر آقای لطیفی 75 درصد بودجه یک فیلم صرف بازیگران شده است؛ از یک طرف اتفاق دیگری در تلویزیون افتاد تحت عنوان بازرگانی و یا به قولی درآمدهایی که در خارج از سازمان صداوسیما وارد تلویزیون شدند. حتی برخی از مجریان از واژه زیرمیزی استفاده کردند و حتی برخی از برنامهها و سریالها وارد بازرگانی صداوسیما شدند.
قاضی زاده هاشمی: بحثی چند سال قبل در مجلس درباره شائبههایی راجع به شرطبندی و بختآزمایی ایجاد شد؛ مسابقهای که به این شکل جایزه میداد و با ورود شورای نظارت این موضوع حل و فصل شد. واقعاً اقدامات جدی در این زمینه توسط شورای نظارت صورت گرفت. با وجود تمام این موضوعات باید درباره تمام درآمدهای بازرگانی صداوسیما اشاره کنم که اینها هدفگذاری شده است؛ صداوسیما موظف است 2 هزار و 700 میلیارد تومان درآمد بازرگانی داشته باشد؛ البته این مبلغ برای کشور خوب نیست؛ زیرا منجر به این میشود که یکسره آنتن را در اختیار پیام بازرگانی قرار دهیم. پس الزاماً چیز جالبی نیست؛ به ویژه با این شرایط اقتصادی و کرونایی که کشور دارد. با تمام این وجود تلاشمان بر این است که سهم بازرگانی از کل بودجه سازمان صداوسیما و درصد آن زیاد نشود چرا که بر مخاطب اثر میگذارد و مجبور میشویم حجم آنتن بیشتری واگذار شود.
صداوسیما به شدت نیاز به پول بازرگانی دارد
حرف ما با دولت این است که سهم بودجه عمومی و منابع عمومی را بالاتر ببرد و از آن طرف سهم بازرگانی را پایینتر بیاورد. آن موقع شورای نظارت بر صداوسیما به سازمان میگوید که این همه آگهی پخش نکند و این همه به دنبال مشارکت بین برنامهای نباشد. البته صداوسیما به شدت نیاز به پول بازرگانی دارد و همه را باید به خزانه ببرد. اگر هر تهیهکننده و برنامهسازی به دنبال مشارکت برود و پول را به خزانه نفرستد، به سازمان و خودش ضربه زده است. الان به علت قاعده گذاری و به دلیل محاسبات مالی باید منابع به گردش خزانه برود. نه فقط شورای نظارت بلکه دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور بر این موضوع نظارت دارد و این نظارت میتواند سازمان صداوسیما را از نظر درآمد و هزینه چارچوبدارتر کند.
آنچه الان ملاک ما قرار گرفته، این است که صداوسیما به سمت کیفیسازی برود، ارتقای شاخصهای کیفی. یعنی حداقل شاخصهای کیفی برنامهسازیاش ارتقاء پیدا کند و از آن طرف رقبایش هم حضور دارند. خواه ناخواه برنامههای تلویزیون در یک فضای رقابتی به این سمت و سو خواهد رفت که شاخصهای کیفیاش را ارتقاء بدهد.
منتظرم روزی را ببینم دیگران از ما کپی کنند
تسنیم: چرا آنقدر کارگردانان خوبمان از تلویزیون به سمت نمایش خانگی رفتهاند؟
حسین فردرو: خودم همواره دوست داشتم در جای جدید حضور پیدا کنم چرا که به نظرم یک محمل جدید ارتباطی است. این موضوع را خیلی بد نمیبینم. اگر شرایطی پیش بیاید با تلویزیون هم همکاری میکنم. دوست دارم کاری کنم که نتیجهاش از کشور خودم به بیرون برود. به جای اینکه از ما بپرسید چرا آنقدر برنامه کپی میکنید، به حدی برسیم که بپرسید چرا برنامههایمان در کشورهای دیگر کپی نمیشود؟ ما هم یک چیزی بسازیم و دیگران از ما کپی کنند.
شوراهای دست و پاگیرِ تلویزیون
تسنیم: در سیما فیلم، تمرکزگرایی در حوزه فیلم و سریال اتفاق افتاد. تهیهکنندگان صحبتهای مختلفی داشتند؛ یکسری موافق و یکسری هم مخالف بودند. دامنه کار شبکهها را پایین آوردند و فیلمسازی به صورت انحصاری به دست سیمافیلم افتاد. البته این مرکز کارهای خوبی کرده است اما الان تبدیل به شبکه توزیع کننده شده است. آیا موافقید که فیلم و سریال در مرکزی به نام سیمافیلم منحصراً کار شود یا مثل گذشته گروه فیلم و سریال شبکهها با هم رقابت داشته باشند؟
محمد هاشمی اصل: اولویت کار کردن و مسئولیت سیما فیلم تولید فیلم و سریال است. موازیکاری رخ میداد؛ هم شبکهها طرح میگیرند و هم خود سیمافیلم. در سیمافیلم چند گروه ایجاد شده است: الف ویژه، فیلم و سریال و... متأسفانه سازوکار و تمرکز مهم نیست، مهم خروجی این کار است که چه میشود؟ این شوراهای دست و پاگیر هیچ وقت نمیآیند که راهنمایی کنند. این که مثلا اشکال این فیلمنامه این است، برطرفش کنید. یک کاری را ساماندهی کنیم و اشکالات آن را بگیریم و کار جذابی بشود.
تسنیم: گفته میشود "آوای باران2" را میخواستید بسازید و گفتند ضعیف بوده است، در صورتی که کارهایی میسازند که ضعیفاند. چرا تلویزیون کماکان به تهیهکنندگان شکست خورده کار میدهد؟
محمد هاشمیاصل: آن را باید از مدیران بپرسید آقایانی که هستند چه کسی موفق است و چه کسی چهکار میکند. تهیهکننده فردی است که نطفه یک مجموعه نمایشی در دفترش بسته میشود، اگر تهیهکننده مؤلف باشد، فیلمنامه را بشناسد و تفکر داشته باشد و بتواند این تفکر را در کل سریال جاری و ساری کند، آن سریال موفق میشود.
تلویزیون آن زمانی لطمه خورد که مجری و تهیهکنندهاش یک نفر شد
* علاوه بر این میخواهم اشاره کنم که کنداکتور تلویزیون هم در مواردی ضربهزننده است، برای مثال در شب یلدا مخاطب را بمباران میکنند که کدام شبکه را ببینند و در سال تحویل هم این اتفاق میافتد؛ چه لزومی دارد همه ویژه برنامه مناسبتی داشته باشند؟
محمد هاشمیاصل: شب یلدا و سال تحویل ماراتن غیرمنطقی میان بازیگران رخ میدهد. سال 1373 آقای فردرو برنامهای میساخت که اولین بار آقای شجریان به تلویزیون آمد. این برنامه فقط یک میهمان داشت. یعنی اینطور نبود که این برود و آن بیاید. شب یلدا تازه مد شده و برنامه این شکلی میگیرند. چیزی از درون آن بیرون نمیآید. تهیهکنندگان چه طرحی دارند که با شبکههای دیگر فرق کند. فقط مجریمحور شده است. یکی از این مجریان مجری تهیهکننده میشود، یکی از آسیبها است. تلویزیون آن زمانی لطمه خورد که مجری و تهیهکنندهاش یک نفر شد و بابت آنها هزینه داد. مجری را نتوانسته حذف کند و کماکان هم ضربه میخورد.
آقای مجری! این برنامه شما نیست!
یکی از معضلات تلویزیون این است که مجریان تهیهکننده آن برنامه شدهاند. همان نگاهی که خودشان دارند پیاده میکنند. به راحتی برند برنامه را حفظ کنید. یک مدلی شده که الان مجریان مینشینند جلوی دوربین میگویند به برنامه من خوش آمدید. این برنامه برای تو نیست این برنامه برای صداوسیما است. گرفتاریهای ما الان این است. در خصوص بحث کپیبرداری از برنامهها هم باید بگویم که اصولا بدخط رونویسی میکنیم و گرنه کپیبرداری خوب اشکالی ندارد.
صداوسیما هرچه میگوید منبع و مرجع است
تسنیم: آقای مفید، ورود بیرویه آگهی بازرگانی سازمان صداوسیما به سریالها و برنامهها به قول خیلی از کارشناسان و منتقدین ضربههای مهلکی به محتوای برنامهها و سریالها زد، نظر شما چیست؟
مفید: به نظرم سازمان صداوسیما مقطعی را دو سه سال پیش گذراند و تلخ برای من این بود که کارشناسانی که به برنامه دعوت میشدند به دلیل قبول هزینهای که میکردند دعوت میشدند. صداوسیما جایی است که وقتی حرفی میزند مرجع است و بچهای که جلوی تلویزیون نشسته هر حرفی که آن میزند را باور میکند چرا که تلویزیون آن را زده است.
ورود بازرگانی صداوسیما به برنامه و سریال، توهین به معاونت سیما است
به نظرم باید بین آگهی و محتوای برنامه تفکیک شود. این نمیشود که هر کالایی صاحب یک برنامه فرهنگی بشود و آن برنامه را تحتالشعاع تبلیغِ خودش قرار بدهد. به نظرم این کار اصلا در شأن صداوسیما نیست و حتی قابل توجیه برای یک شبکه سراسری هم نیست. میگویند بودجه نداریم واقعیت این است بودجههای فرهنگی را جای دیگری میدهیم. باید به صداوسیما بدهیم تا از این فضا یک مقداری فاصله بگیرد. بنابراین آگهیها در جای خودشان قرار بگیرد و برنامهها در جای خودشان باشند. اتفاق بدتر این است که بخش بازرگانی سازمان تکفل محتوایی برخی از برنامهها را قبول میکند. به نظرمن این توهین به معاونت سیما است. از نظر جایگاهی معقول نیست.
زیرمیزی در هرکاری میتواند باشد
تسنیم: برخی از راه درروها و زیرمیزیها سخن میگویند. آیا شما به این موضوع اعتقاد دارید؟
بهروز مفید: من بیشتر در فضای نمایشی حضور دارم و شاید در فضای ترکیبی وجود داشته باشد. در هر جایی نظارت وجود نداشته باشد، آسیبپذیری خودش را دارد، اما به عنوان یک رویه پذیرفته شده در صداوسیما مطلقاً نیست. اصطلاح زیرمیزی که شما میفرمایید در هر کاری میتواند وجود داشته باشد. شاید زمینهاش بیشتر در فضاهای ترکیبی فراهم باشد. به نظرمن باید دقت لازم بشود تا چنین اتفاقی رخ ندهد.
از روزمرگی فاصله بگیریم به سریالهایمان کمک زیادی میشود
تسنیم: خلأهایی که در 1399 احساس میکنید چیست؟
بهروز مفید: بین 1397، 1398 و 1399 خیلی فاصلهگذاری نمیکنم. یعنی نمیخواهم بگویم این خلأها برای امسال بوده و یا برای سال گذشته نبوده است. صداوسیما جایی است که بیش از بقیه با مردم و مخاطب در تماس است. یک کاری مورد استقبال قرار میگیرد و 70 درصد بیننده دارد؛ رقم کمی نیست. شما فرض کنید کاری 10 درصد مخاطب برای جامعه ما یعنی 8 میلیون بیننده داشته باشد، کدام روزنامه و کتاب میتواند با این رقابت کند؟ بهترین فیلمهای سینمایی که خیلی هم پرفروش باشند و به ندرت در سال یک فیلم اتفاق میافتد امکان ندارد 2-3 میلیون مخاطب بیشتر داشته باشد. بنابراین تلویزیون جایگاه بسیار مهمی دارد و همه باید کمک کنند. اگر بتوانیم از روزمرگی فاصله بگیریم به سریالهایمان کمک زیادی میشود. سریالی که در 5، 6 ماهه تولید میشود چه خروجی خواهد داشت؟ یک فیلمنامه باید زمان لازم برای چکشکاری را داشته باشد.
نسبت به بودجهای که برای شبکه تعیین میشود تعهد وجود ندارد
ما باید زمان معقولی برای تولید کارها بگذاریم. باید برای کارهای گفتوگو محور وقت بگذاریم. در عرض یک روز سه برنامه ضبط میکنیم قطعاً داریم به کاهش ظرفیت آن کار دامن میزنیم. مجری باید فرصت خوب داشته باشد. این بداههگوییها لطمه میزند. باید مدیران ما مقداری جسارت بیشتری داشته باشند و ابزار لازم به او داده شود. در عین حال مسئولیت شبکهها باید افزایش پیدا کند و درباره بودجهای که دارند، پاسخگو باشند. سالهای سال است که نسبت به بودجهای که برای شبکه تعیین میشود تعهد وجود ندارد. شبکهها باید به سمت تخصصی شدن برود.
تسنیم: از تلویزیون ناراحتید؟
بهروز مفید: باید اینطور بگویم بین تهیهکنندهای که 30، 40 سال کار میکند و تهیهکننده ای که یک سال و دو سال کار میکند تفاوتی قائل نمیشوند. به نظرم باید به نیروهایمان و کارگردانهایمان و تهیهکنندگان اعتبار خاص بدهیم و الان تهیهکنندگان سازمان کم بهاترین نیروهاییاند که به آنها اهمیت داده میشود. اما اگر کار خوب شد روی آن حساب باز نمیکنند. تهیهکنندههای ما باید تخصصی بشوند. یک باره یک نفر وارد میشود و در فاصله 5، 6 ماه بدون آنکه تجربه کار نمایش داشته باشد سریال خوبی به او میدهند یا بدون آنکه تجربه کار ترکیبی داشته باشند کار روزانه میدهند. اینها برای مدیریت ما نقطه قوت نیست.
میخواستند جلوی "بیگانهای با من است" را بگیرند
تسنیم: اتفاق تلخ 1399 برای شما؟
بهروز مفید: سریال "بیگانه ای با من است". در حقیقت به طور ناگهانی به ما اطلاع دادند این کار در فاز یک متوقف میشود بدون اینکه از منِ 40 سال کار کرده و کارگردانی که چندین سال کار تجربه کرده، هیچ نظری بپرسند. گفتم این کار تلخ نیست. کار تلخ از نظر من این است با اعصاب مخاطب درگیر شود اما کار ما درام بود با احساسات مخاطب ارتباط میگرفت.
بعد از پافشاری ما فاز دو که قرار بود در 30 قسمت باشد به 9 قسمت تغییر پیدا کرد و این برای ما آزرده خاطری ایجاد کرد. الان میتوانم دربارهاش صحبت کنم که کار میتوانست دیده شود. من قبول دارم اختلاف نظر همیشه وجود دارد اما چرا برای عوامل برنامهساز این احترام را قائل نیستند. تصمیم گرفتن پشت دربهای بسته کار خوبی نیست. وقتی برای مدیران تلویزیون فرقی نکند مجری که چند سال در دانشگاه صداوسیما تحصیل کرده یا مجری که به واسطه اسپانسر از بیرون میآید، چه فایدهای دارد؟
این فضای نقد بیرحمانه سینما در تلویزیون نیست
*احساس میشود در سال 1399، شورای نظارت بر صداوسیما بیشترین کارت زرد را به رسانه ملّی داده ، به این نکته اشاره کنید و به نظرشما خلأهای سال 1399 و چالشهای 1400 کدامند؟
احسان قاضیزاده هاشمی: من اتفاقاً قائلم بخشهای قوی پیرامونی در کنار صداوسیما باشد که رقابت شکل بگیرد. اتفاقا من اعتقاد دارم اینجا باید مجموعهای باشد چهرههای جدید، معرفی و استعدادهای جدید را شناسایی کند؛ این در واقع در دل سازمان صداوسیما بجوشد. یعنی جذابیتی که ورود به رادیو و تلویزیون دارد این شاید در نمایشخانگی به این معنی نباشد.
این فضای رقابت لازم است. الان در سینما فضای رقابت جدّی داریم. سالی حدود 10، 15 کارگردان کار اول و جدید وارد سینما میشود و همان کارگردان کار اولی دو کار میسازد و کار سوم را خراب میکند شما ببینید همین جشنواره با او چه کردند. یعنی این فضای نقد بیرحمانه هنری، فنی و تکنیکالی که در سینما وجود دارد در تلویزیون نیست.
برخی نمیگذارند افرادِ جدید وارد تلویزیون شوند
چرا نیست؟ چون ممکن است حاشیه امنی برای یک عده خاص وجود داشته باشد. ما این رقابت بین عرصه نمایشخانگی و تلویزیون را هم لازم میدانیم اما در عین حال معتقدیم که باید در این فضا از آدمهای جدید هم بهره برد. متأسفانه شنیده میشود تا بحث افراد جدید را پیش میکشند برخی میگویند، این فرد اصلاً استاندارد قاب تلویزیون را نمیفهمد. تلویزیون باید همیشه کنارش جایی داشته باشد تا بتواند از این فضای رخوتزدهای که ممکن است عدهای در طول زمان برایش بهوجود آورده باشند، خارج شود.
ساخت برنامههایی مثل "عصر جدید" را خودم پیگیری کردم
سیاست ما چابکسازی تلویزیون است الزاماً چابکسازی به نیروی انسانی نیست زمانی که یک رقیب درست طراحی کنیم این چابکسازی اتفاق میافتد. این قالب "عصر جدید" و مسابقات اینچنینی پیگیریهایی بود که خودم بیش از چهار سال گذشته در دستور کارم قرار دادم. آن موقع میگفتم تلویزیون برنامه و مسابقه استعدادیابی میخواهد و برخی زیر بار نمیرفتند و میگفتند کشورهای زیادی این کار را کردهاند و اقتباسی است و نیازی نیست ما سراغش برویم.
هیچچیز را تهدید نبینند
در فضای انحصار، قیمتها بالا میرود اما به واسطه رقابت، هم قیمتها مهار میشود و به لحاظ محتوا رقابت سازنده شکل میگیرد. به نظرمن تلویزیون باید آماده باشد و خودش را در یک مارکت یا بازار ببیند. مخاطبش امکان دارد با قدرت انتخابی که پیدا کرده سریال و برنامهاش را از تلویزیون ببیند یا به سراغِ برنامهها و سریالهای فلان پلتفرم برود. باید حق انتخاب درست و خوب را به مخاطب بدهیم و در عین حال آن رقابت در میان همه شکل بگیرد. هیچچیز را تهدید نبینیم و با مدیران تلویزیون صحبت کردم. اتفاقاً به پویایی رادیو و تلویزیون و همچنین جذب مخاطب بیشتر و افزونتر کمک خواهد کرد.
شورای نظارت چقدر کارت زرد به صداوسیما داد؟
* پاسخ ما را در مورد کارت زرد شورای نظارت به صداوسیما ندادید؟
احسان قاضیزاده هاشمی: برنامههای مختلفی بوده در سال 1399 ما تذکر دادیم؛ اینکه میگویید آمار بالاتری امسال داشته، به علت اشرافیت و دقت بیشتر شورای نظارت بر صداوسیما بوده است. خوشبختانه خیلی از جاها آثار کارهایمان را دیدیم و البته خودمان را در جنجالهای رسانهای قرار ندادیم. سعیمان بیشتر بر اثرگذاری بر آنتن بوده است بدون اینکه اجازه بدهیم فرد و یا قوهای این موضوع را دستاویز مقاصد خودش کند.
تلاشمان بوده که شورای نظارت، ابزارِ دست هیچ جریان سیاسی نباشد؛ فکر میکنم آن کارهایی که کردیم و آثاری که در برنامههای مختلف دیدیم مراحلی که در عین نگاه صادقانه به صداوسیما، مؤثر بود.
* گویا برای مدیران تلویزیون فرقی نمیکند مجری که چند سال در دانشگاه صداوسیما تحصیل کرده بنشیند روی صندلی داغ یا آدمی را از بیرون بیاورند به واسطه فلان اسپانسری که پول میدهد؟
محمد هاشمی اصل: هنر از جنس خواهش نیست. شما هنر دارید چیزی برای ارائه دارید حقت را از آنتن میگیرید. آن که با اسپانسر میآید. کدام مجری بودند که این کار را کردند با پول به جایی رسیدند. توان شخصی آن آدم است و مخاطب است که ما را نگه میدارد و نه مدیر.
طراح برای این ژانگولربازیها دارند
* بدبختی از جایی شد برای مجری و برنامهساز ما وایرال شدن اهمیت پیدا کرد؟
محمد هاشمیاصل: به طور عمد اتفاقی را ایجاد میکنند و بعد مدیریت بحران میکنند. با اینکه میدانند غیرقابل پخش است و شاید مسئله ایجاد کند اما این را بگویند که در بخش مجازی بگذاریم. این داستان باید در دل کار کردن بهوجود بیاید. طراح برای این ژانگولربازیها دارند.
هرچیزی نوع خوبش در تلویزیون خالی است
* جای چه نوع برنامهها و سریالهایی در تلویزیون خالی است؟
حسین فردرو: تلویزیون مأموریتهای مختلف دارد از جنبه خبری نوع خوبش، از جنبه سرگرمی نوع خوبش و از جنبه آموزشی و ارشادی نوع خوبش، خالی است. توجه و نیاز مردم است که نیازمند آنیم. شکل اجرایی برنامهها تغییر کرده است. قبلاً میلیونی مردم پای تلویزیون مینشستند و این اتفاق افتاده که بینندهها تنوعطلب شدند. مادر، پدر و فرزندان هرکدام جایی نگاه میکنند. همین نسل امروز نیاز به نوستالژی دارد؛ همین برنامههایی که میبینیم در آینده باز دیده میشود.
انتهای پیام/