قربانیان سرکوب در بحرین/ ۱ -نوجوان ۱۵ ساله که بیشتر از سنش به زندان محکوم شد
نیروهای امنیتی بحرین در مانوری نظامی که برای بازداشت یک تیم تروریستی مسلح مناسب بود، به خانه نوجوان غیر مسلح ۱۵ ساله حمله کردند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری البحرین الیوم در گزارشهایی به بررسی جزئیات جنایتها و نقض گسترده حقوق بشر در فضای امنیتی و سرکوبگر رژیم آل خلیفه در بحرین پرداخته و شرایط برخی زندانیان بحرینی که مورد بیعدالتی و سوء رفتار حاکمیت قرار گرفتهاند را تشریح کرده است. عمده این افراد از طریق محاکمههای ظالمانه و اعترافات برگرفته شده توسط شکنجههای طاقت فرسا با احکامی ناعادلانه مواجه شدهاند.
محمد الشمالی یک نوجوان 15 ساله بحرینی بود که بعد از بازداشت و محاکمه ناعادلانه به مدتی بیش از سن خود به زندان محکوم شد. در روز 12 جولای سال 2012 تعداد بسیار زیادی از عناصر پلیس به منزل الشمالی حمله کردند، به گونهای که کسانی که این منظره را می دیدند، تصور کردند قرار است یک هلی برن نظامی برای بازداشت یک گروه تروریستی مسلح صورت گیرد. اما در واقع آن کسی که هدف این حمله گسترده بود، یک نوجوان 15 ساله بود که هیچ سلاحی نداشت و در کنار پدر و مادرش در منطقه وادعة زندگی میکرد. این منطقه یکی از مناطقی بود که هدف سرکوبگری و استبداد رژیم آل خلیفه قرار داشت، علاوه بر اینکه نزدیکی این محل به کاخ پادشاهی شیخ حمد آل خلیفه فضای امنیتی و سرکوب گرایانه در آن را افزایش داده بود.
مادر محمد الشمالی میگوید هنگامی که نیروهای امنیتی با تعداد بسیار زیاد به منزل حمله کردند، برادر بزرگتر محمد سعی کرد خود را به جای او معرفی کند اما این نیروها به خوبی می دانستند که محمد کیست. آنها بدون اینکه توجهی به سن و سال کم این کودک بحرینی داشته باشند، او را مانند یک قربانی روی خیابان داغ تابستان می کشیدند و در نهایت او را بردند.
خانواده محمد 19 روز هیچ اطلاعی از سرنوشت وی نداشتند، تا اینکه بعد از این مدت محمد تماس تلفنی بسیار کوتاهی با مادرش داشت و به او گفت که حالش خوب است، اما او در معرض شکنجههای سخت و سنگین قرار گرفته بود. بعدها مشخص شد که او در مرکز 17 بازجویی نیروهای امنیتی آل خلیفه قرار دارد و به علت این که همواره چشمانش بسته است نتوانسته هیچ یک از عناصر امنیتی اطراف خود را ببیند. آنها در نتیجه اعترافاتی که با زور و شکنجه از وی گرفته بودند، اتهاماتی بسیار بیشتر از سن این نوجوان بحرینی نظیر مبادرت به قتل و انفجار خودروی جیپ و حمله به یک فرد شخصی را در پرونده وی ثبت کرده بودند.
در روز 21 مارس سال 2013 در نهایت حکم دادگاه آل خلیفه در نتیجه اعترافاتی که به زور و با شکنجه و کتک زدن این نوجوان گرفته شده بود قرائت شد. این در حالی بود که قاضی دادگاه هیچ توجهی به علائم شکنجه که روی بدن محمد مشهود بود، نداشت. او بر اساس حکم دادگاه به 21 سال زندان محکوم شد و به زندان الحوض الجاف فرستاده شد و به این ترتیب عمر این نوجوان بحرینی به کلی تباه شد.
مادر محمد الشمالی میگوید بعد از شورش صورت گرفته در زندان جو در سال 2015 او برای ملاقات محمد به همراه برادر کوچکش به زندان رفت. محمد در آن زمان از زندان الحوض الجاف به جو منتقل شده بود. وی می گوید: در آن زمان استرس شدیدی بر ما وارد می شد و اخبار و رویدادها را از رسانههای اجتماعی دنبال میکردیم و می شنیدیم که شکنجه گستردهای ضد زندانیان انجام میشود. در این ملاقات بود که برای اولین بار بعد از 3 سال دیدم فرزندم اشک می ریزد. وقتی که از علت گریه او سوال کردم برخی ابعاد شکنجههایی که همه روزه سه نوبت با آن مواجه بود را برای من تشریح کرد. او از اتاق سردی که در آن زندانی بود و تخت آهنی که بدون هیچ پتو یا ملحفهای بر روی آن می خوابید و از آلودگی ها و فضلههای موجود در آن مکان و اهانتهای گسترده به زندانیان به بهانههای مختلف و انواع شکنجه ها و ضربات جسمی ضد زندانیان خبر داد.
مادر محمد بعد از بازداشت فرزندش بیکار ننشسته بود. او بارها به موسسه ملی حقوق بشر در بحرین که در ظاهر قرار بود به اوضاع زندانیان رسیدگی کرده و حقوق آنها را تضمین کند، رفت. اما این موسسه در عمل به سازمانی برای سرپوش گذاشتن بر تجاوزات صورت گرفته ضد زندانیان و دفاع از جلادان شکنجه گر تبدیل شده بود.
مادر محمد از این موسسه خواسته بود که به علت این که محمد دچار آسم است مورد معاینه پزشکی قرار گیرد، اما با گذشت 4 سال هیچ کدام از این وعدهها محقق نشده بود. او دو سال در زندان از مداوا و تحصیل محروم شد. محمد همواره به زندانیان دیگر کمک میکرد و وقتی زندانی جدیدی میآوردند تلاش میکرد به او کمک کند و از نگرانیهایش بکاهد و برخی لوازم خود را در اختیار او قرار دهد.
مادر محمد این روزها با بحران جدی مواجه است، چرا که بیماری کرونا از یک سال پیش تاکنون مانع از دیدار مستقیم وی با فرزندش شده است. او همه روزه فرزند خود را در گوشه و کنار خانه می بیند که در کارهای منزل به او کمک میکند. او مملو از نشاط و پویایی بود و خواهران و برادرانش را دوست داشت و همواره در کارها به مادرش کمک میکرد، اما حال باید تمام سنین جوانی خود را در زندان آل خلیفه بگذراند.
ادامه دارد...