چرائی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر-۲|عقبنشینی تاکتیکی و ناقص عراق از خاک ایران
صدام از مناطقی که نگهداری و اشغال آنان، از حیث استراتژیک و اقتصادی سودی برای رژیم بعثی نداشت عقبنشینی کرد و مناطق و ارتفاعات مهمی که بعدها در جنگ احتمالی با ایران، برگه برنده او بهحساب میآمد، همچنان در اختیار و اشغال خود نگه داشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «واقعه آزادی خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود». این جمله از سخنان گرهربار رهبر انقلاب اسلامی در اول خرداد ماه 1381 است که به موضوع عملیات بیتالمقدس اشاره دارند.
این عملیات، در منطقه جبهه جنوبی(غرب رود کارون)، با رمز عملیات یا علی بن ابیطالب علیه السلام، در تاریخ 10 اردیبهشت ماه تا سوم خرداد ماه سال 1361 آغاز شد، مهمترین اهداف آن آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه؛ همچنین خارج کردن شهرهای از برد توپخانه دشمن بود. لذا خبرگزاری تسنیم همزمان با سالروز این عملیات افتخارآفرین طی یادداشتهایی به «چرائی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر» میپردازد. در قسمت دوم این یادداشتها میخوانیم:
بعد از فتح خرمشهر، ایران بهعنوان طرف پیروز جنگ، این حق را برای خود محفوظ میدانست که شرایط خود را برای پذیرش آتشبس و صلح که از جانب صدام و حامیان منطقهای و بینالمللی آن پیشنهاد شده بود؛ اعلام و بر روی آنها پافشاری کند.
اما خواستهها و شروط ایران برای پذیرش آتشبس و صلح چه بود؟«شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ شامل خروج بیقیدوشرط نیروهای عراقی از سرزمینهای اشغالی، شناسایی و مجازات متجاوز و پرداخت غرامت جنگی بود. بنا بر گزارش مفسر رادیو لندن، پی گیری این خواستهها برای ایران حیاتی بود و حتی کسانی که مایل به ادامه جنگ تا سرنگونی صدام نبودند و تااندازهای عملیتر فکر میکردند نیز به چیزی کمتر از این خواستهها نمیتوانستند راضی شوند.»1
واقعیت امر این بود که رژیم بعثی صدام بهطور مرموزانهای در جهت اجرای ناقص یکی از شروط جمهوری اسلامی یعنی خروج از مناطق اشغالی ایران و عدم اعتنا و تصمیم به پذیرش دیگر شروط ایران حرکت میکرد.
عقبنشینی نیروهای عراق از مناطق اشغالی
«در پاسخ به درخواست کمیته صلح سازمان کنفرانس اسلامی برای متوقف کردن جنگ و با توجه به تجاوز اسرائیل به لبنان، در تاریخ 19 خرداد 1361، جلسه شورای فرماندهی انقلاب عراق به ریاست صدام حسین تشکیل شد. در این جلسه به عقبنشینی از خاک ایران تصمیم گرفته شد و آن را با صدور اعلامیهای در تاریخ 20 خرداد اعلام کردند.
در این اعلامیه درباره علت تصمیم عراق آمده است: تصمیمگیری عراق برای متوقف ساختن کلیه عملیات نظامی، ناشی از این درک عمیق است که کلیه کوششها باید در جهت رویارویی با صهیونیست دشمن هدایت شود.»2
همانطور که در اولین شماره موضوع چرائی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر گفتیم، عراقیها به کمک متحدین بینالمللی خود و در رأس آنها آمریکاییها قصد داشتند حمله اسرائیل به جنوب لبنان را دستاویزی برای انحراف جهان اسلام از جنگ ایران و عراق و فرصتی برای خروج آبرومندانه از جنگ با دادن کمترین امتیاز به ایران قرار دهند.
فرار به جلوی صدام
«صدام حسین در بعدازظهر روز 30 خرداد 1361 خطاب به ملت عراق سخنانی ایراد کرد که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش شد. وی در ابتدای سخنان خود، شروع جنگ توسط ارتش کشورش را نوعی جدید از یک جنگ دفاعی قلمداد کرد و گفت: ما از همان آغاز گفتیم، جنگی که ناگزیر از ورود به آن شویم جنگ دفاعی است، اما جنگ جدید است؛ چون ما در برابر تجاوز بیکار ننشسته و به دشمن متجاوز، اجازه اشغال زمینها و ویرانی شهرهایمان و به ذلت کشیدن ملتمان را ندادیم.
وی سپس با ادعای اینکه ایران قبل از شروع رسمی جنگ، در حال فراهم آوردن مقدمات تجاوز به عراق بود، اضافه کرد: نیروهای مسلح و دلیر عراق مأموریت این حمله دفاعی را ظرف شش روز به پایان رساند و شهرها و مناطق استراتژیک مهمی در داخل ایران را تحت کنترل خود درآورد. شما با دشمنی بزرگتر از خود جنگیدید و ارتش آن را شکست دادید و آنها را تا داخل سرزمینهای خود در اطراف شهرهای دزفول و شوش و اهواز تعقیب کردید.
رئیسجمهور عراق با معرفی ایران و رژیم صهیونیستی بهعنوان دشمنان امت عرب گفت: بر ما ملت عراق واجب بود تا از دژ جبهه شرقی امت عرب حمایت کنیم؛ کما اینکه نیاکان ما در طول سالیان دراز گذشته، به پاسداری از سرزمین خود در برابر حمله ایرانیان پرداختند.
شورای فرماندهی انقلاب تصمیم به ادامه پایبندیاش به مضمون بیانیه مزبور گرفته و عقبنشینی نیروهای خود را از زمینها و شهرهای ایرانی، از امروز به مدت حداکثر 10 روز آغاز کرده و به پایان خواهد رساند.»3
بدین ترتیب صدام حسین در این سخنرانی گستاخانه و البته خندهآور خود در اجرای سیاست فرار به جلو وقایع مربوط به جنگ با ایران را وارونه جلوه داده و ضمن متجاوز خواندن ایران، حمله به کشور ما را در چارچوب سیاست دفاعی جدید عنوان میکند!
امام خمینی (ره) در تاریخ 31/3/1361 در واکنش به سخنان صدام حسین در خصوص خروج نظامیان بعثی از خاک ایران فرمودند «میگوید ما برای اثبات اینکه صلحطلبیم، صلحجو هستیم، همه لشکر خودمان را امر میکنیم که از خاک ایران تا ده روز دیگر بیرون بروند. اگر راست میگوید این مطلب را، بسیار خب، این یکی از مطالبی{شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ} که ما داشتیم، حاصل{میشود}. ولی چند تا مطلب{شرط}دیگر داریم، باید حاصل شود، تا حاصل نشود، ما در حال جنگ هستیم. الآن هم اعلام میکنیم که ما نه هیچ روزی جنگجو بودهایم؛ به این معنا که حمله کنیم به یک کشور اسلامی. بنای بر این نداشتیم که در یک کشوری دخالت کنیم و تا حالا هم دخالت نکردهایم. از اول شما بودید که حمله کردید و همه دنیا میدانند این را... باید آن کسی که اینقدر جنایت وارد کرده است به کشور خودش و کشور ما، باید این مشخص شود. باید اشخاص بیایند، اشخاصی که طرفین قبول دارند، بیایند، بنشینند و ببینند که ما حمله کردیم به عراق یا او حمله کرده به ما... الآن که اینها میگویند که ما یکطرفه آتشبس دادیم، هرروز از آبادان تنها بیست نفر، سی نفر زخمی و چند نفر شهید میشوند. این قضیه آتشبس اینهاست.»4
«عراقیها با مانوری سیاسی – تبلیغاتی، عقبنشینی از خاک ایران را برای به دستگیری ابتکار عمل در دو عرصه سیاسی و نظامی دنبال کردند، در عرصه سیاسی، عراق با عقبنشینی و ادعای صلحطلبی، به محدود کردن پیشروی نیروهای ایران در داخل خاک عراق نظر داشت و با این اقدام، امکان حمایت بینالمللی از عراق و فشار به ایران را افزایش داد.
در عرصه نظامی، عراق با تمرکز قوا در مناطق حساس برای مقابله با تهاجم احتمالی ایران و نفوذ به داخل عراق آمادگی یافت.
درحالیکه عراق مدعی عقبنشینی از خاک ایران بود ولی شواهد و قرائن بیانکننده استقرار نیروهای عراقی در مناطق میانی در ارتفاعات استراتژیک و پاسگاههای مرزی بیات، واوی، ربوت، پیچ انگیزه، سمیده، فکه (در ایلام) بود. همچنین عراقیها 14 حلقه از 18 حلقه چاه نفت منطقه بیات (موسیان) را در اختیار داشتند.
معاون اول صدام، طه یاسین رمضان، به مفهوم جدید مرز طبیعی اشاره میکند و میگوید: نیروهای عراقی که در داخل خاک ایران هستند، تنها به مناطقی که عراق آنها را مرز طبیعی خود میداند، عقبنشینی خواهند کرد.
در واقع صدام با این عقبنشینی تاکتیکی و ناقص به دنبال ترسیم مرزهای جدید بینالمللی با ایران پس از تصرف نقاطی از خاک ایران بود.
بنا بر گزارش قرارگاه کربلای سپاه پاسداران، نیروهای عراق در جبهه جنوب علاوه بر کوشک و طلائیه قدیم، قسمتی از شلمچه را در خاک ایران در اشغال داشتند. همچنین در مناطق چم سری و چم هندی، که ارتفاعات آن در داخل خاک ایران به خاک عراق مسلط است، دشمن این مناطق را همچنان در اشغال نگه داشت.
مهندس ترکان استاندار ایلام در مصاحبهای اعلام کرد: عراقیها شهر مهران را پس از ویران کردن، رها ساختند و به ارتفاعات استراتژیک آن گریختند. واحدهای مسکونی شهر و تأسیسات با بولدوزر ویران شد. سد کنجان چم و پلهای ورودی و خروجی به شهر تخریب شد.
در محور گیلان غرب عراقیها 9 روستا را ویران کردند و از قصر شیرین جز ویرانهای باقی نگذاشتند.
بنا بر گزارش معاونت عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا، آخرین وضعیت پس از عقبنشینی ارتش عراق به شرح ذیل بود:
دشمن از 5000 کیلومترمربع اراضی اشغالی باقیمانده هنوز حدود 2500 کیلومترمربع از مناطق حساس و سرکوب استراتژیک در طول 800 کیلومتر از نوار مرزی را در اختیار دارد؛ ازجمله فکه، ارتفاعات حمرین، نفت شهر، خسروی و ارتفاعات آق داغ را میتوان نام برد.»5
در واقع عراق از این عقبنشینی تاکتیکی و استراتژیک خود سه هدف را دنبال میکرد:
«با اتخاذ خطوط پدافندی مناسب متکی به عوارض طبیعی در نوار مرزی از فکه به بالا، رخنهپذیری خود را منتفی میکرد.2-طول خطوط پدافندی خود را کاهش میداد.3-موجب صرفهجوئی در نیرو و در نتیجه ایجاد نیروی احتیاط متحرک در سپاهها شد.» 6
بدین ترتیب از میان شروط بحق جمهوری اسلامی، صدام فقط یکی از آنان را آنهم بهطور ناقص و تاکتیکی به اجرا درآورد. در واقع صدام از مناطقی که نگهداری و اشغال آنان، از حیث استراتژیک و اقتصادی سودی برای رژیم بعثی نداشت عقبنشینی کرد و مناطق و ارتفاعات مهمی که بعدها در جنگ احتمالی با ایران، برگه برنده او بهحساب میآمد، همچنان در اختیار و اشغال خود نگه داشت.
در جمعبندی نهایی از این قسمت بحث میتوان چنین نتیجه گرفت که اراده صادقی از سوی رژیم بعثی و حامیان منطقهای و بینالمللی آن برای احقاق حق جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی علیه او وجود نداشت چراکه با پذیرش کامل شروط و خواستههای مشروع ایران برای صلح، توازن قدرت در منطقه به نفع جمهوری اسلامی و گفتمان انقلاب و استکبارستیزی تغییر میکرد و این بههیچوجه به نفع آمریکاییها و شرکای منطقهای و بینالمللی آن نبود.
ادامه دارد...
منابع:
{1}آزادسازی خرمشهر (عملیات بیتالمقدس)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ ششم،1391 صفحه 52
{2}درودیان، محمد، علل تداوم جنگ (نقد و بررسی جنگ ایران و عراق 3)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ پنجم 1392، صفحه 170
{3} حبیبی، ابوالقاسم، روزشمار جنگ ایران و عراق (شماره 19) آزادسازی خرمشهر، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،1398 صفحات 1008،1009،1010
{4}همان منبع، صفحات 1033 و 1034
{5} درودیان، محمد، علل تداوم جنگ (نقد و بررسی جنگ ایران و عراق 3)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ پنجم 1392، صفحات 177،178،179،181،182
{6}درویشی سه تلانی، فرهاد، جنگ ایران و عراق: پرسشها و پاسخها، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ هشتم،1392، صفحه 69
انتهای پیام/