کارگردان "احضار" سوژههای ماوراییاش را از کجا میآورد؟ + فیلم
کارگردان سریال "احضار" میگوید بنای من این نبوده فیلم ترسناک بسازم و نمیدانم چرا یک چنین توقعاتی برای مخاطبان ایجاد شد.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: پرونده سریال "احضار" شبِ گذشته در حالی بسته شد که اتفاقات قابل تأمل در کشته شدن فرهاد، توبه مینو و باطل شدن سِحرهای "محسن کامرانی" یا به قولی شیطانِ این مجموعه ماورایی، افتاد. قرار است امشب هم "پشت صحنهای" از این سریال روی آنتن برود.
پرداختن به عالم ماورا همواره برای بینندههای تلویزیونی جذابیت ویژهای داشته است. علیرضا افخمی که با ساخت سریالهای «او یک فرشته بود» و «پنج کیلومتر تا بهشت» و همچنین نگارش «روز حسرت» و «اغما»، سردمدار ساخت این سریالها در صداوسیماست، بعد از سالها غیبت، رمضان امسال با سریال ماورایی تازهای به تلویزیون بازگشت. «احضار» البته با نام اولیه «دعوت نحس» جلوی دوربین رفت، اما طبق گفته سازندگانش به خاطر پخش در ماه رمضان از سوی مسئولان ملزم به تغییر نام شد.
صحنههایی از سکانسهای پایانی سریال "احضار"
شروع و پایانی بحثبرانگیز
هرچند سریال جذابیتهای دینی، معرفتی و ماورایی داشت و البته نقدهایی هم به آن وارد است، اما به ظنّ بسیاری از کارشناسان هم شروع خوبی داشت و هم پایانِ مخاطبپسندی! اگرچه تیزر منتشر شده "احضار" هم حرف و حدیثهایی به دنبال داشت. سریالی که با موضوع توجه به عرفانهای کاذب و جلسات احضار روح که با خود جز نابودی خانوادهها و مشکلات روحی و روانی برای افراد شرکتکننده در این جلسات چیزی دیگری ندارد حرف و حدیثهایی را به وجود آورده است.
همانطور که در بخش اولِ گزارش ویدئویی تسنیم آمد: علیرضا افخمی کارگردان این مجموعه رمضانی اعتقاد دارد که بنابر فتوای اکثر علما، برپایی یا شرکت در مجالس احضار ارواح، حرام اعلام شده، زیرا عمدتاً چنین مجالسی برپایه دروغ و فریبکاری است. به تعبیر محمودرضا تخشید تهیهکننده این مجموعه تلویزیزیونی، هدف از ساخت سریال احضار مقابله با همین تفکر و انذار به مخاطب بوده تا در چنین مجالسی شرکت نکرده و در این مکانها حاضر نشوند تا هم مرتکب گناه نشوند و هم تبعات و عوارضِ حضور در این محافل دامن آنها و خانوادههایشان را نگیرد.
همیشه طرح این دست موضوعات چالشهایی را به همراه داشته، هرچند که در میان دینداران، تردیدی در واقعی بودن روح و وجود شیطان وجود نداشته و ندارد، اما دوری از ساخت این دست آثار باعث رشد قارچگونه عرفانهای کاذب شده و عواقب غیرقابل جبرانی را در خانوادهها و به تبع آن در جامعه ایجاد میکند و ضرورت پرداخت درستِ به این باورهای اعتقادی را در رسانه ملی دوچندان میکند. نبود آگاهیبخشی به مخاطبان در رسانه ملّی باعث ایجاد حلقه عرفانهای کاذب شد که منجر به انحرافات وحشتناکی در بخشی از جامعه شد.
در پشت دوربینهای "احضار" چه خبر است؟
اتفاقاً افخمی امسال با ساخت مجموعه تلویزیونی "احضار" نگاه دیگری به مسائل روز جامعه و جدال باورهای دینی و نیروهای شیطانی دارد. "احضار" ساخته شده تا دستِ شیادان کاسبکار این محافل و مجالس را رو کند و تأثیرات این باورهای غلط بر زندگی افراد خانواده و در نهایت جامعه را نمایش دهد.
سریال "احضار" در عینِ تحسین عدهای، با نقد و واکنشهای متعدد در فضایمجازی مواجه است. گروهی به عدم استفاده درست از ژانر وحشت و ناتوانی در نمایش موقعیتهای ترسناک، بازیهای بازیگران جوان و عدهای هم به ریتم کُند و تعلیقهای کمِ این سریال گلایه دارند و البته برخی هم خیلی زودتر از موعد، "احضار" را نسبت به کارهای قبلی علیرضا افخمی کمفروغتر و ناموفقتر میدانند.
وسواسِ آقای کارگردان
وسواسها همان وسواسهای همیشگی علیرضا افخمی بود؛ ضیقِ وقت هم نمیتوانست جلوی این همه جزئینگری را بگیرد؛ از هیچ پلان و سکانسی نمیگذشت و در جریانِ صحبتهایش جلوی دوربین تسنیم هم به این نکته اشاره کرد احترام به مخاطب از هرچیزی برایم مهمتر است. بارها صحنهای فیلمبرداری میشد و کارگردان کات میداد تا کار بهتر و با کیفیتتر بشود. استرس و دلهره تصویربرداری قسمت آخر سریال، نمیگذاشت خیلی راحت با کارگردان، بازیگران و عوامل گفتوگو کنیم اما تواضع و فروتنی افخمی این اتفاق را مهیا کرد.
صحنههایی از سکانسهای پایانی سریال "احضار"
رو شدنِ دست پیشگوهای دروغین
نامی که اگر "دعوت نحس" باقی میماند شاید جذابتر هم بود و با "احضار" نمایشخانگی که تنها به هدفِ ترساندنِ مخاطب ساخته شده بود، مقایسه نمیشد. در حالی که سریالسازِ با اندیشه و ایدهپردازی مثلِ علیرضا افخمی که خودش دست به قلم است و سریالهای زیادی هم برای تلویزیون نوشته، با هدفِ مقابله با رفتار کاسبکارانه با دین و اندیشه و عرفانِ مردم به میدان آمد. احضار روح، فالگیری، کفبینی و حتی پیشگوییهای دروغینی که زندگیهای بسیاری را به هم ریخته است.
انتقاد به شخصیتپردازی در سریال "احضار" وارد است اما شاید کرونا، کُند پیش رفتن تصویربرداری و آشفتگی برای رسیدن یا نرسیدنِ سریال به پخش باعث شد تا ناظر کیفی با سابقه تلویزیون که اینجا سریال را کارگردانی میکرد بتواند بهتر از بازیگرهای جدید خود بازی بگیرد و یا شخصیتپردازیها بهتر اتفاق بیفتند. با اینکه بسیاری در این شرایط باز هم نمره خوبی به بازی بازیگران کاربلد و جدیدِ سریال "احضار" دادند. همان اتفاقی که در پشت صحنه سریال افتاد و با چشمِخودمان دیدیم که توجه افخمی به نظارت کیفی و عقبه خودش نمیگذارد باری به هر جهت سریال را به پایان برساند و همانگونه هم شد.
آنچه در ادامه میبینید و میخوانید گفتوگوی تفصیلی با علیرضا افخمی و برخی از عواملِ دیگر است:
چرا ساختِ احضار آنقدر پیچیده و سخت بود؟
* بگذارید ابتدا با این سؤال شروع کنیم که از این همه سختی کار و دقتنظرتان بگویید که کیفیت را فدای هیچچیزی نکردید حتی در شرایط کرونا و پروژهای سخت و بحثبرانگیز به نام "احضار"؟
همانطور که اشاره کردید احضار بین کارهایم یکی از سختترین کارهایی به شمار میرود که علل مختلفی داشت؛ دو علت اصلی آن به تعداد زیاد کاراکتر و لوکیشن برمیگشت که در میان کارهای حرفهایام، اتفاق بیسابقه و بینظیری بود. در هیچکدام از کارهای قبلیام با این گستردگی لوکیشن و تعدد کاراکتر مواجه نبودم. دومین مطلب هم دیر شروع شدن کار بود و زمان کمی که در اختیار داشتیم برای اینکه کار را به ماه رمضان برسانیم. و این مشکل دوم گریبان ما را گرفت و همینطور میدانید متأسفانه قسمت آخر به پخش نرسید برای پخش و من ناچار شدم از مردم عذرخواهی کنم.
نه فراماسون بودند و نه اهل احضار روح!
* یکی از اتفاقاتی که بسیار قابل تأمل و بحثبرانگیز بود حمله و هجمهای که با انتشار لوگو و تیزر آغاز شد. سریالی که هنوز دیده نشده و قصهای که اصلاً چیزی دربارهاش گفته نشده است. چرا این اتفاق افتاد؟
البته برایم بسیار عجیب بود اینکه یک جنبهاش همین بود هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و داستانی مطرح نشده و قصهای معلوم نیست. عجیبتر از آن، طیف کسانی که عکسالعمل منفی نسبت به همین لوگو نشان دادند. برای من طبیعی بود کسانی که محافل مخفی، احضار ارواح، فالگیری و... معتقدند و حتی کاسبیشان است معترض چنین سریالی باشند، قرار است یک چیزی علیه آنها ساخته شود، عکسالعمل نشان میدهند و از این جهت برایم عحجیب نبود. اما برایم عجیب بود که کسانی عکسالعمل نشان دادند که نه فراماسون بودند و نه اهل اینطور محافل احضار روح؛ برایم عجیب بود که با این عکسالعملهای منفی همراه شدند. شاید یک مقداری همان اول راه فریب خوردند و با این جوّ همراه شدند و متوجه نشدند که به چیزی اعتراض میکنند. ممکن است اتفاقاً چیزی باشد که در راستای نظرات و اعتقادات آنهاست.
کسانی جلوی دوربین آمدند که اصلاً تجربه نداشتند
* یکی از انتقاداتی که در همان قسمتهای اول شروع کردند، هجمه علیه بازیگران جوانتان بود. در حالی که شما در هر کارتان گروهی از بازیگران جوان را معرفی کردهاید؛ چرا با این کار پسندیده و لازم اینطور برخورد کردند؟
در مورد بازیگران جوان باید بگویم حتی بازیگران جوانی که در این سریال با آنها کار کردم از بازیگرانی مثلِ بهاره افشاری، مریم کاویانی و یا پریناز ایزدیار هم کمتجربهتر بودند. شرایط سختتری داشتند و قبل از اینکه در کار من باشند و سابقه حضور در کارهای دیگر داشتند. بازیگرانِ جوان این سریال کسانی بودند که مطلقاً سابقه حضور در جلوی دوربین را نداشتند. من خیلی از بازیشان راضیام؛ واقعاً کار بزرگی کردند. یعنی کسی که تا به حال سابقه کار جلوی دوربین نداشته با این خصیصه بخواهد سریال به این سنگینی را بازی کند و در این نقشهای مهم، سخت و پیچیده ظاهر شود. به نظرمن آینده درخشانی دارند و انگیزهای که از خودشان به منصه ظهور رساندند، در آینده میتوانند بازیگران خیلی خوبی بشوند.
نمیخواستم بازیگرسالاری باشد/ بازیگری تعیینکننده شود!
از طرفی دیگر من خودم را موظف میدانم در همه کارهایم بازیگران جدید معرفی کنم. نه فقط برای اینکه بازیگرسالاری اتفاق نیفتد. یکطور رقابتی وجود نداشته باشد و تعداد بازیگران معدود و محدود، تعیینکننده باشند و این خوب نیست. بازیگرسالاری باشد و بازیگر تعیینکننده خیلی چیزها در ساخت یک فیلم باشد. علاوه بر این، ایجاد انگیزه برای بازیگران جوانی که وارد این عرصه بشوند و راهی برایشان باز شود؛ هم سینما و هم تلویزیون را در واقع غنیتر کنند و هم خودشان بتوانند استعدادشان را بروز دهند.
شاید یکی از دلایل (+14) بلاتکلیفی بود!/ نمیخواستیم فیلم ترسناک بسازیم
* نکتهای که در سریال "پنج کیلومتر تا بهشت" وجود داشت و شما بعد از آن حواشیاش اعلام کردید درجهبندی سنی برای سریالهای ماورایی لازم است. در سریال "احضار" هم حداقل در موقع احضار روح، کامرانی لازم بود و البته آن ترسی که بسیاری منتظرش بودند اتفاق نیفتاد. آیا دچار محدودیتهایی شدید و مثلِ بقیه کارهایتان کمتر دلهرهآور بود و اصلاً موافق این درجهبندیها برای سریال "احضار" بودید؟
یکی از دردسرهایی که کار در تلویزیون برای ما ایجاد میکند یک گونه بلاتکلیفی است. شما وقتی با مخاطب انبوهی سروکار پیدا میکنید که قدرت انتخاب ندارند یعنی مینشینند فیلم را میبینند مجبورید که خیلی ملاحظات عجیب و غریبی را در نظر بگیرید. شما وقتی فیلم ترسناک بسازید البته باید آن درجهبندی را انجام بدهید و من به آن معتقدم اما وقتی یک فیلمی را داشته باشید برخی از صحنههایش یک قدری ترسناک باشد در این مورد یک مقداری آدم بلاتکلیف میشود و نمیداند آن درجهبندی را بزند یا نزند.
چون آن درجهبندی خود به خود یک توقعاتی در تماشاچی ایجاد میکند که این توقعات را از ابتدا لحاظ نکرده بودم. بنایم نبوده یک فیلم ترسناک بسازم؛ بنای من این بوده یک فیلم معناگرا و سریال معناگرا در قالب یک داستان پرکششی بسازیم که بتواند مخاطب را جذب کند. نمیدانم چرا یک چنین توقعی ایجاد شد؟ شاید یکی از دلایل آنکه این توقع پیش آمد، همان بلاتکلیفی بود. در سکانسهایی (+14) زدیم و همین تصور را ایجاد کرد که لابد یک فیلم ترسناک است. اما بنایم بر این نبوده و قرار نبوده ترسناک باشد و الان هم ترسناک نیست؛ یک معدود صحنههای دلهرهآور دارد و بیش از این نیست و قرار هم نبوده باشد.
صحنههایی از پشتِ صحنه "احضار"
میخواستیم فضای پردلهره کار تلطیف شود/ دروغگویی شیطان را نشان دادیم
* آیا این تعمد در صحنههای مربوط به پیشبینی کرونا توسط "روح محسن کامرانی" وجود داشته که به سمتِ کمدی برود؟
شوخطبعیهای کار را دوست داشتم و یکی از دلایل به وجود آمدن آن، میخواستیم فضای پُردلهره کار تلطیف شود. یک مقداری کاراکتر مینو طناز است؛ درباره آن کرونا و پیشبینی کرونا گذشته از آن جنبه طنزآمیزش، قرار بود یک مقدار تماشاچی را بخنداند علاوه بر آن، باید توجه داشته باشیم که شیطان در این کار، موارد بسیاری هم دروغ گفته است. یک مواردی راست گفته و یک مواردی هم مطابق با واقعیت نبوده را نشان دهیم. در همان صحنه پیشبینی کرونا هم تصریحی نکردیم که کرونا داشتن یا نداشتن، حقیقت مطلقی است و برعکس هم تصریح کردیم بسیاری از موارد دروغ میگوید مثلِ همان سکانسی که راجع به مشروبخواری آن شخص اتفاق افتد. بنابراین شیطان لزوماً همه حرفهایی که در این سریال میزند راست نیست و بنایی هم نداشتیم. به هیچ وجه در روایات و احادیث ما اینطور نیست که راستگوست.
الیاسِ اغما هیچ ربطی به کامرانیِ احضار ندارد
* سریال اغما را خودتان نوشتید و خیلی با این سریال مقایسه شد؛ الیاس آن سریال با محسن کامرانی این سریال؛ نظر شما درباره این مقایسهها چیست؟
اگر چنین شباهتی وجود دارد به ذهن من این شباهت نمیآید اگر وجود داشته باشد کاملاً ناخودآگاه بوده و همین الان تأکید میکنم مشابهتی نمیبینم. خصوصیت کاملاً متمایزی دارد، ضمن اینکه الیاس اغما به نظرمن شباهت چندانی به روح محسن کامرانی ندارد و نه کارکردهایی که در داستان دارد. داستان اغما کاملاً متفاوت بود و شخصیت الیاس کاملاً از روح محسن کامرانی متفاوت میشد.
اصل احضار ارواح غیرممکن نیست اما...
* شما در این سریال هدف اصلیتان چه بود؛ میخواستید بگویید احضار روح واقعیت ندارد یا مثلاً جنبههای دیگر شیادی و خرافهپرستی و خرافهپروری را مطرح کنید؟
آقای جوادی آملی یک جایی در تفسیر موضوعیشان فرمودند این موضوع قطعاً امکانپذیر است اما اینکه کسی بتواند این کار را بکند معلوم نیست و قابل اثبات نیست. و این موضوع را در کار داشتم احضار روح در عین حال که غیرممکن نیست و امر بسیار صعب، سخت و بزرگی است که احتیاج به آدمهای خاص و استثنایی دارد اما در جامعه ما بین افراد خرافهپرور و خرافهدوست آنچنان این موضوع احضار روح، دمدستی و بسیار سطحی به آن نگاه میشود که آدمهایی که معلوم است سرشان به تنشان نمیارزد یک همچنین ادعاهایی میکنند که کاملاً گزاف است. اصل احضار ارواح غیرممکن نیست اما اینکه کسی بتواند این کار را بکند چه کسانی میتوانند این کار را بکنند الان میتوان گفت بیش از 99 درصد آنها دروغگو هستند.
میخواهم با کارهایم بگویم آن خرافهها را باید از دین زدود
مخالفت با هرگونه محفل مخفیانه و به ظاهر معنوی و هرطور محفلی که مخفیانه تشکیل بشود میتواند مصیبتهایی به بار بیاورد. مهمترین نکتهای که میخواهم بگویم آنچنان دین ما توسط افراد ناشایست و نالایقی که اسم خودشان را فقط مسلمان گذاشتهاند چنان با خرافه پوشانده شده است و این خرافهزدگی یک وقتهایی، بخشهایی از حقیقت دین را ذیل این خرافهها انکار میکند. من خیلی دوست دارم با کارهایم بگویم آن خرافهها را باید از دین زدود و به هیچ وجه نباید آنها را به رسمیت شناخت. و در عین حال مراقب بود که اصول دینی مسلم و مورد قبول متدینین نباید ذیل خرافه انکار بشود، از جمله وجود روح و دنیای پس از مرگ و وجود جن نباید به طور کلی انکار شود با این بهانه دین خرافه زده شده است.
* به عنوان سؤال پایانی انشاءالله به زودی شما را با سریال دیگری هم خواهیم دید؟
خدا عمری بدهد دوست دارم بعد از یک استراحت مفصل ناشی از این کار، کار کنم.
بخشهای دیگر از این پشت صحنه و گفتوگو با بازیگر نقش رها و طراح لباس (مژگان عیوضی) را ببینید:
خیلی به شدت علاقهمند شدم
* خانم غزال نظر را بینندگان ما در سینما بیشتر از تلویزیون میشناسند و کارهای خوبی دیدهایم؛ خودتان از حضورتان در سریال احضار بگویید و این که چطور شد وسوسه شدید سریال بازی کنید و به هر حال با آقای افخمی هم کار کردید؟
اولین فاکتور برای من نام خود علیرضا افخمی بود؛ به هر حال با رزومهای که ایشان دارند و حسن شهرتشان قطع به یقین میدانستم کار خوبی را خواهم خواند. متنی را که برای من فرستاده بودند؛ با متن که مواجه شدم قصه بسیار عجیبی را دیدم و کاراکتر رها با اینکه آن زمان هنوز کامل نبود را میخواندم بسیار برایم جذاب بود. خیلی به شدت علاقهمند شدم این کاراکتر را بازی کردم و از همه مهمتر برایم اهمیت داشت در کاری باشم که آقای افخمی کارگردانش بود و بسیار خوشحالم از این تصمیمم.
مژگان عیوضی (طراح صحنه) درباره بازتابهای این سریال تلویزیونی صحبت کرد؛ خیلی برایم جالب است که کلی سفارش لباسهای مائده داشتم.
* خانم غزال نظر؛ وقتی سریال را دیدید نگفتید ای کاش من این کاراکتر را غیر از کاراکتر رها بازی میکردم؟
غیر از رها، اصلاً- وقتی که متن را خواندم خیلی جذب شدم و کار را بازی میکردم به شدت از انتخابی که کرده بودم خرسند بودم. واقعاً خدا را شکر میکنم در این پروژه بودم و نقش رها را بازی کردم.
انتهای پیام/