یادداشت اقتصادی| بورس و انتخابات ۱۴۰۰
۱۴۰۰، سال و آغاز قرنی متفاوت برای کشور، و البته شاید متفاوتتر برای سهامداران در تالار شیشهای. سالی که خیلیها گمان میکردند دستکم برای بازار سهام و سهامدارانش خوشیُمن باشد، که تا الان نبوده.
بعد از سالی پرتلاش و پرفراز و نشیب، خیلیها انتظار داشتند دستکم سال 1400 برای بازار سرمایه سالی آرام و متعادل شروع شود؛ این طور که نشد هیچ، بلکه عملکرد بورس تا امروز به بدترین بهار تاریخ بازار سرمایه تبدیل شده است. بازاری که خیلیها گمان میکردند پس از سیر نزولی شدید شاخص و قیمت سهام شرکتها از مرداد 99، امسال به تعادل برسد و خبرهای مرتبط با احیای برجام و رفع تحریمها، در کنار چشمانداز تامین بخشی از کسری بودجه سال جدید، بتواند بهار خوشایندی را برایش رقم بزند!، اما این طور نشد.
از سوی دیگر برخی گمان میکردند با توجه به انتخابات خرداد 1400، دستکم حمایتهایی از این بازار در آستانه انتخابات شود؛ و یا این که بازار سهام روزگار متعادلی را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تجربه کند، که این موضوع نیز تعبیر نشد.
این که بازار سرمایه چرا به چنین حال و روزی افتاده فعلا به کنار؛ اما برخی کارشناسان معتقدند تا ریسک سیاسی به نام انتخابات ریاست جمهور از بالای سر تالار شیشهای کنار نرود، 1400 سال متعادل و پررونقی برای سهامداران بازار سهام نخواهد بود؛ هر چند که خیلیها هنوز کورسوی امیدی را در این بازار بهواسطه جمعیت بالای سهامدارانش و اثرگذاری این مولفه بر سبد رای نامزدها، و در پی آن تاثیر مثبت وعده و وعیدهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری، در دل زنده نگه داشته و معتقدند دستکم در روزهای باقیمانده تا انتخابات و با داغ شدن تنور آن، ممکن است نامزدهای نهایی انتخابات به سمت بورس آمده و حمایتهایی از سهامدارانش کنند و از این رهگذر بازار سرمایه شاید به تعادل نصف و نیمهای برسد.
این که آیا اظهارنظر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1400 میتواند مرحمی بر دردهای سهامداران در بورس، هر چند بهصورت موقت باشد یا خیر را باید به گذر زمان سپرد؛ اما شاید به همین دلیل هم باشد که برخی داوطلبان این انتخابات گریزی مختصری نسبت به اوضاع بورس داشتند. به عنوان مثال سعید محمد که سابقه حضور در سکان مدیریت قرارگاه خاتم را در کارنامه دارد در روز نخست ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری، نجات بازار سرمایه را در لیست برنامههای خود قرار داد و گفت: «بورس را بیمه میکنم» و در این راستای برنامه جامعی برای احیای بورس تدوین و برای تامین مالی پروژهها روی بازار سرمایه حساب باز کرده است.
شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت احمدینژاد نیز در زمان ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری خطاب به خبرنگاران از کلیدواژه «بورس را نجات خواهم داد» استفاده کرد و مدعی شد عصر نوین بازار سرمایه در ایران و پیادهسازی قانون جامع بازار سرمایه ایران در دوره مدیریت و ریاست او در شورای عالی بازار سرمایه انجام شد. به همین دلیل هم وعده داد حتما حقوق همه سهامداران بورس را پیگیری خواهد کرد.
علیرضا زاکانی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس هم دیگر نامزدی بود که پس از ثبتنام، از وضعیت اسفبار بازار سرمایه و زیان جمع زیادی از مردم در بورس اظهار تاسف کرد و گفت «مسببین وضع اسفبار فعلی و حامیان آنها طلبکارانه به عرصه آمدهاند و سودای دولت سوم روحانی را در سر میپرورانند».
"رهاسازی بورس از دست نهادهای عمومی و نظامی" هم وعدهای بود که عباس آخوندی، وزیر مسکن دولت یازدهم در آخرین روز ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری داد و گفت: شوربختانه، بخش اعظمی از داراییهای بازار بورس اوراق بهادار ایران متعلق به همین نهادها است. به همین دلیل تاکید کرد که میآید تا این بساط را برچیند و گلوگاههای تجاری ایران را باز کند.
رستم قاسمی دیگر نامزد ثبتنامی انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم که زمانی وزیر نفت دولت احمدینژاد بود هم در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: "از تبعات اقتصاد سیاستزده این است که مردم باید منتظر بالا رفتن شاخصهای بورس برای ضرر کمتر باشند تا بتوانند اندک سرمایه خود را بردارند و از بازار سرمایه فرار کنند! این شاهکار حاصل تصمیمات لحظهای دولتمردان، قدرت شرکتهای خصولتی و سیاست اقتصاد امنیتی بجای امنیت اقتصادی است."
از سوی دیگر امیرحسین قاضیزاده هاشمی، نایب رییس مجلس هم که ید طولانی در حمایتهای توئیتری از بورس دارد، پس از ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری در نامهای به ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه برای رسیدگی به پرونده حقوقیهای متخلف بورسی از معرفی سه وکیل با هماهنگی مرکز وکلای قوه قضائیه خبر داد و اعلام کرد: سریعترین راه برای جبران ضرر سهامداران بازگشت پولهای خارج شده به صندوق تثبیت بازار است. طبق مستندات 130 هزار میلیارد تومان در اوج شاخص توسط 200 کدحقوقی خارج شد.
در مقابل این وعدهها اما کاربران فضای مجازی هم ساکت ننشستند و به ثبتنام برخی از نامزدها واکنش بورسی داشتند؛ مثلا همزمان با حضور عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات 1400، کاربران فعال در حوزه اقتصاد و بورس در صفحههای شخصی خود نوشتند: افزایش قیمت دلار، رشد نقدینگی، سقوط بورس، وضعیت رمزارزها و ... جایی برای دفاع از همتی در انتخابات نمیگذارد.
در هر حال آنچه مسلم است، رفته رفته با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات تنور مناظرهها و اظهارنظرهای کاندیداهای نهایی و تائید شده داغتر خواهد شد و علاوه بر بیش از 57 میلیون نفری که با احتساب سهامداران عدالت در بازار سرمایه حضور دارند، 80 میلیون ایرانی هم به دنبال نظرات کاندیداها در حوزههای مختلف بویژه اقتصاد هستند.
اما در این بین و تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری واکنش بازارهای مختلف به ویژه بازار سرمایه چگونه خواهد بود و به چه سمت و سویی میروند، فعلا در هالهای از ابهام است.
واقعیت آن است که انتخابات ریاست جمهور 1400 از چند جهت متمایز از دیگر انتخابات است؛ نخست این که این روزها مردم بیش از هر روز دیگری درگیر مشکلات اقتصادی هستند و شاید در انتخابات پیشرو، این "اقتصاد و برنامههای اقتصادی نامزدها" باشد که حرف اول و آخر را بزند و در سبد رای کاندیداها تعیینکننده باشد. از دیگر سو، بازار سرمایهای که نامزدهای انتخابات این دوره با آن روبرو هستند با بورس سالهای گذشته تفاوت بسیاری دارد و میتوان بورس ایران را با جمعیت 57 میلیون نفره، یک کشور تلقی کرد؛ کشوری که با وعده و دعوت، سرمایهگذاران به تالار شیشهای آن فراخوانده و با بیتدبیری و مدیریت ناصحیح، حضور آنها و سرمایهشان بجای فرصتی برای اقتصاد، به تهدید تبدیل شدند؛ و حالا موج بیاعتمادی و ناامیدی در چشمان سهامدارانش بیش از پیش موج میزند.
از این رو، هم برای نامزدهای نهایی و هم برای رئیس جمهور، در سال 1400 کار سخت است و در کنار کسری بودجه 350 هزار میلیارد تومانی و تورم اقتصادی، تامین این کسری بودجه و کمک به تامین مالی دولت از طریق بورس بیش از هر روز دیگر و بیش از هر رئیس جمهوری دیگری سخت است.
در هر حال روزشمار تقویم تا 28 خرداد که انتخابات 1400 برگزار و نخستین رئیس جمهور قرن جدید مشخص میشود، شتابان در حال گذر است و علاوه بر مشکلات ساختاری و مدیریتی در بازار سرمایه که فعلا حال این بازار و سهامدارانش را ناخوش کرده است، بهصورت سنتی بازارهای مالی و بورس در ماهها، هفتهها و روزهای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری ریسکگریز شده و سرمایهگذاران با احتیاط در این بازارها حضور دارند.
از این رو شاید باید تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مثل چند ماه گذشته به تابلوی قرمز بورس خیره شد؛ شاید رئیس جمهور جدید تدبیری برای اقتصاد داشته باشد، شاید هم احیای برجام گشایشی در اقتصاد و بازار سرمایه ایجاد کند.
این در حالی است که به تازگی قاضیزاده هاشمی، نایب رییس مجلس و یکی از 7 نامزد نهایی انتخابات ریاست جمهوری گفته، کاری که ما در مجلس و قوه قضاییه یکسال است دنبال میکنیم را رییس جمهور میتواند کمتر از 3 روز حل کند. محسن مهرعلیزاده هم دیگر نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشته، در بورس نباید دخالت از بیرون داشته باشیم؛ هرگاه دولت کوچکترین مداخلهای در بورس بکند ضرر و زیان وحشتناکی خواهد زد. مردم نباید ضرر برنامههای غلط دولت را بدهند و این برنامهای که سال گذشته در بورس اجرا شد غلط بود. دولت فقط باید در زمانی که بازاری دچار شکست میشود در آن دخالت کند، اینجا دولت وارد شد و ورشکستگی ایجاد کرد. بورس بازار بسیار خوبی است، اما دولت و سهامداران حقوقی بزرگ اجازه دخالت در آن را نباید داشته باشند.
در مجموع بنظر میرسد دولت فعلی از انگیزه لازم برای بهبود شرایط بورس برخوردار نیست؛ شاید دولت آینده نیز نخواهد میراث ناخواسته، پردردسر و پرهزینه دولت قبلی را مدیریت و بسامان کند؛ شاید هم بورس در دولت جدید بسامان شود.
* مهدی حاجیوند،کارشناس بازار سرمایه
انتهای پیام/