سه جریان فکری خطرناک در عصر امام صادق (ع) / ابومسلم با چه ادعایی قیام کرد؟
امام صادق علیهالسلام در ذیل آیهای از قرآن، به مهمترین فتنه عصر خویش اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا ، اوضاع فرهنگیِ عصر امام صادق علیهالسلام به شدت متأثر از فعالیتهای سیاسی بنیامیه بود و این مسئله ریشه در تاریخ سیاه این خاندان دارد؛ چه اینکه منابع تاریخی آوردهاند که عثمان در سالهای پایانی خلافت خود، بسیاری از مفاهیم ارزشی و اخلاقی اسلام را به فراموشی سپرد و به جای آن، ارزشهای جاهلی نظیر دنیاطلبی وتجمّلگرایی را بر جامعه حاکم کرد. او اعتراض اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله را نیز برنتابید و با آنان برخورد سختی کرد. پس از او، معاویه، در حالی بر کرسی خلافت نشست که به نبوّت رسول الله صلی الله علیه و آله اعتقادی نداشت و همواره آرزو میکرد که روزی نام آن حضرت فراموش شود. وی بسیاری از احکام فقهی و قضایی اسلام را زیر پا گذاشت و بسیاری از بی گناهان را به قتل رساند. (ابنعساکر، 1415ق: ج6٨،٩3)
دورۀ مروانیان نیز با قتل عام مسلمانان و شیوع فساد همراه بود. عبدالملک با گماردن حجّاج بن یوسف بر امارت کوفه، بیش از 12 هزار نفر از شیعیان و مخالفان را کشت. یزیدبن عبدالملک به هرزگی رو آورد. ولیدبن یزید هم در هرزگی، شکار، میگساری، مجالست با افراد فاسق و مخالفت با ارزش های اسلامی افراط ورزید، تا آنجا که روزی خطبههای نمازجمعه را در حالت مستی و به صورت شعر خواند و حرمت قرآن کریم را شکست. رفتارهای ضدّ دینی وی به آنجا رسید که قاتل او یزیدبن ولید، از میان رفتن معالم دین؛ خاموشی نور اهل تقوا؛ ظهور ستمگری که حرام الهی را حلال کرده و بدعت آورده است را عامل قتل وی و دعوت به کتاب خدا و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دلیل قیام خود دانست.
با این وجود، در بین تمام این حکام فاسد و جریانات فکری که در عصر امام صادق (ع) دیده میشد، مسئله مهدویت و مدعیان دروغین مهدویت پیشتاز این جریانات بود، محمد حسن حیدری، دانشآموخته کارشناس علوم قرآن و حدیث در گفت و گو با تسنیم به این نکته اشاره کرد و گفت: در سالهای آغازین قرن دوم هجری قمری موج منجیگرایی که به تبع نارضایتی از حکومت امویان به وجود آمده بود و روز به روز شدیدتر میشد و قیامهای متعددی در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی روی داد، علاوه بر نارضایتی مردم و عدم کفایت دولتمردان در اداره کشور، اختلافات داخلی و رقابتهای سیاسی امویان باعث تضعیف آنان شد. بعد از شهادت زید بن علی و پسرش یحیی، بزرگان بنی هاشم در سال 126 هجری قمری برای مشورت و تصمیمگیری درباره امر مهمی در روستای «ابواء» جلسهای مخفیانه تشکیل دادند. ابوالفرج اصفهانی در کتاب مقاتل الطالبین ضمن اشاره به ماجرای این جلسه میگوید: بنىهاشم در روستای «ابواء» به دور هم جمع شدند و عبدالله بن حسن (بن حسن بن علی بن ابیطالب) برای آنان خطبهای خواند و در پایان گفت پس بیایید با «پسرم محمد» ـ که به نفس زکیه شهرت دارد ـ بیعت کنیم چون میدانید او «مهدى موعود» است.
وی افزود: ابومسلم از فضای اختلافات به وجود آمده به نفع خود استفاده کرد و با یاران خود توانست در مدت زمان کوتاهی تعداد زیادی از مردم را با قیام خود همراه کند. او با شعار «الرضا من آل محمد» و با پرچمهای سیاه که به نشانه عزاداری بر شهادت زید بن علی و یحیی بن زید و یا به نشانه کینه داشتن از بنیامیه، در روز عید فطر قیام خود را از مرو علنی کرد. به علت تضعیف نیروهای دولت مرکزی که درپی درگیریهای متعدد به وجود آمده بود و همچنین همکاری چشمگیر عموم مردم با قیامکنندگان در مدت کوتاهی شهرهای مختلف فتح شد، چرا که آنان روایات متعددی را به نقل از بزرگان دینی خود شنیده بودند که پرچمهایی سیاه برای بیعت با منجی(مهدی) از خاندان رسول خدا برخواسته خواهد شد.
حیدری از مهمترین مدعیان مهدویت را عباسیان برشمرد و گفت: در رأس این مدعیان مهدویت، بنی العباس قرار داشتند، همچنان که امام صادق علیهالسلام در توضیح انتهای آیه46 سوره ابراهیم علیهالسلام: «إِنْ کانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ؛ مکرشان با خداست، هر چند از مکرشان کوهها از جای کنده میشد.»، فرمود: «از مکر بنیالعباس درباره قائم قلوب مردم از جا کنده شود؛وإِنْ کانَ مکر بنیالعباس بالقائم لِتَزُولَ مِنْهُ قلوب الرجال» ( تفسیر البرهان، ج3، 318) به این صورت که عباسیان با بهرهبرداری از قرابت نسبی خود با رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام، کوشیدند قیام خویش را انقلاب مهدوی و حکومتشان را حکومت عدل موعود نشان دهند. آنان به همین منظور در روایات مبشر به ظهور امام مهدی (عج) دست بردند و ضمن تحریف آنها در موضوعاتی مانند تبار و نسب مهدی موعود (عج)، سفیانی و رایات سود به جعل احادیث پرداختند. دستمایه اصلی اخبار مجعول و محرف در این زمینه، افزون بر احادیث صحیح نبوی درباره مهدویت، برخی اخبار صادره درباره پیشگویی حوادث آینده بود.
وی افزود: مضاف بر اینکه عباسیان اسامی حاکمان خویش را مبتنی بر القاب مهدوی قرار دادند؛ همانند منصور، مهدی، معتصم و ... در چنین شرایطی امام صادق (ع) به تبیین اندیشههای ناب مهدوی پرداخت، لذا از میان 6390 صادرۀ حدیثی مستقل از امام صادق علیهالسلام در منابع حدیثی، حداقل 700 حدیث به موضوع مهدویت اختصاص دارد. صدور دعای ندبه و دعای عهد از آن حضرت که از معتبرترین ادعیه روایی شیعه است، دلیلی بر این مهم است؛ این امر ما را به این موضوع هدایت میکند که در قبال فتنههای مدعیان دروغین باید به جای رفتارهای سلبی، رفتارهای ایجابی داشت و جامعه را از اندیشههای ناب شیعی سیراب کرد.
انتهایپیام/