«صادرات کتاب»؛ پرونده جدید خبرگزاری تسنیم/ جهان از میراث ایرانی سهمی ندارد
میراث ایرانیان شعر است و ادبیات؛ و جهان از این میراث سهمی نبرده است. سؤال اینجاست: چرا فضای فرهنگی کشور طی چهار دهه گذشته یکسویه است و همواره در بر پاشنه واردات چرخیده است؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگر با یک غیر ایرانی درباره ادبیات ایران صحبت کنید، بیشک آن را با خیام و حافظ میشناسد. فرقی هم نمیکند که او از کدام نقطه این کره خاکی باشد، همه جا، آسمان همین رنگ است. معلوم نیست اگر امثال ادوارد فیتز جرالد، مترجم ثروتمند بریتانیایی یا آن نابغه آلمانی، گوته، اقدام به ترجمه و معرفی بزرگانی چون خیام و حافظ نکرده بودند، باز هم ادبیات ایران در جهان شناخته شده بود یا نه؟
میراث ایرانیان شعر و ادبیات است و از این میراث به جهانیان سهمی نرسیده است. ادبیات ایران طی یکصد سال گذشته دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته است. از آزادیخواهی و مشروطه تا جرقه شکلگیری داستان ایرانی با موازین مدرن و جهانی، از شعر اجتماعی و نمادین در دوره پهلوی تا ادبیات عدالتطلب و آرمانخواه دوران انقلاب و مقاومت در سالهای اخیر. از این همه آثاری که در قالب کتاب و نشریه منتشر شده است، اندک صدایی مجال شنیده شدن در خارج از مرزهای ایران را داشته است. در این میان سهم ادبیات انقلاب کمتر از همه بوده است.
ادبیات ایران در آستانه پیروزی انقلاب و پس از آن، ادبیاتی پویا است که حاصل آن انتشار آثار متنوعی در ژانرها و قالبهای مختلف از جمله ادبیات کارگری، ادبیات دینی و آیینی، مقاومت و پایداری، کودک و نوجوان، ادبیات اجتماعی و ... بوده و هست. در این میان، وقوع جنگ تحمیلی پنجره جدیدی به روی ادبیات ایران گشود. جنگها همانطور که آتش مرگ را در جبههها برافروختهاند، تولد یک ادبیات جدید را نیز در پشت جبههها رقم زدهاند. از ادبیات روسیه گرفته تا ادبیات آمریکا که امروز حرفی برای گفتن در جهان دارند، تجربهای اینچنینی را پشت سرگذاشتهاند؛ به طوری که گفته میشود روسیه بدون ادبیات جنگ، تنها سرزمینی است پهناور.
در ایران نیز جنگ تحمیلی فصل نویی در ادبیات گشود؛ به گونهای که از آن با عنوان بومیترین ادبیات ایران یاد میکنند. ادبیاتی که تقلیدی نیست، شاخصهای خاص خود را دارد، جهان و فضای ترسیمشده در آن با دیگر جنگهای جهان متفاوت است و آدمهایی که در آن حضور دارند، از جنس دیگریاند.
ادبیات دفاع مقدس در کنار سایر گونههای ادبی در ایران پس از انقلاب، جریانی را به راه انداخت که به گفته کارشناسان، میتوان از آن با عنوان «سبک ادبیات انقلاب» یاد کرد. حال پرسش اینجاست که چند عنوان کتاب از این مسیر شانس ترجمه و معرفی در بازارهای جهانی را داشتهاند؟
حقیقت تلخ این است که جاده فرهنگ در ایران عموماً یکطرفه بوده است؛ به گفته برخی از کارشناسان، چمدانچمدان کتاب به کشور وارد میشود، اما ترجمه آثار ایرانی دانه دانه صورت میگیرد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان خود در جمع دست اندرکاران فضای نشر عنوان و به آن تأکید کردهاند. «نهضت ترجمه» کلیدواژهای است که ایشان در این خصوص مطرح و مسئولان را به توجه به این وادی دعوت میکنند.
حالا پرسش اساسی اینجاست که چرا فضای فرهنگی در کشور یکسویه است و همواره در بر پاشنه واردات چرخیده است؟ آیا ادبیات ایران حرفی برای گفتن در عرصه جهانی ندارد؟ چرا ادبیات ایرانی در خارج از مرزها حتی در کشورهای منطقه شناخته شده نیست؟ انبوه کتابهایی که از کشورهای مختلف مانند ترکیه ترجمه میشوند، چه حرفی برای مخاطب ایرانی دارند؟ چه سودی برای ناشر؟ عایدی فضای فرهنگ از این جاده یک طرفه چیست؟ چرا خواسته رهبر معظم انقلاب و توصیه ایشان به بر هم زدن این فضای یکطرفه پس از چند سال، همچنان بی پاسخ مانده است؟ فضای فرهنگی کشور برای ملتهای همدل با انقلاب اسلامی چه فکری کرده است؟ وضعیت عرضه کتابهای ایرانی و ادبیات انقلاب در کشورهای فارسیزبان چگونه است؟ ... اینها و دهها مسئله دیگر، پرسشهایی است که قرار است در پرونده جدید خبرگزاری تسنیم با عنوان «صادرات کتاب» به آن پرداخته و در حد امکان، پاسخ داده شود.
انتهای پیام/