یادداشت|عدم حضور آثار ایرانی در نمایشگاه کتاب بغداد؛ کم تحرکی یا غفلت؟
چرا ناشران ایرانی حضور پررنگی در نمایشگاه کتاب عراق به عنوان یکی از رویدادهای مهم فرهنگی نداشتهاند؟ پاسخ به این سئوال را باید در سه ضلع یک مثلث جستوجو کرد؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات و خود ناشرین.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داشتن طولانیترین مرز آبی و خاکی، ارتباطات تنگاتنگ اقتصادی، پیشینه عمیق فرهنگی و تاریخی و مصادیق فراوان دیگری دلایلی کافی برای اثبات این ادعاست که کشور عراق مهمترین همسایه برای ایران به شمار میرود. به این فهرست، همپیمانی دو کشور برای مبارزه با سرطان قرن 21 یعنی داعش و عضویت هر دو کشور در جبهه بزرگ مقاومت علیه این گروهک تروریستی را هم اضافه کنید تا به صورتی عینیتر مشخص شود که این همسایه جنوب غربی از چه اهمیت بزرگی برخوردار است.
از سوی دیگر، در تاریخ چند صد ساله عراق و ایران ارتباطات عمیق مردمی و فرهنگی به چشم میخورد که نمونه بارز آن را میتوان در همزبانی بخش بزرگی از خوزستان ایران با مردم عراق، ازدواج طایفههای ایرانی و عرب، سکونت بسیاری از عراقیها در ایران و بالعکس اشاره کرد. این پیوند به قدری عمیق است که وقتی پدیدهای ضد بشری به اسم داعش توسط غربیها و جنایتهای هولناک این گروهک در عراق و شهر بزرگ موصل شدت یافت، بار دیگر این دو کشور را در کنار هم قرار داد تا در برابر این تروریست خطرناک ایستادگی کنند. رشادتهای سپهبد شهید سردار سلیمانی به همراه یارانش در خاک عراق، مبارزه مستشاری در کنار حشدالشعبی و در نهایت شکست داعش در عراق جلوههایی از این ارتباط عمیق است.
جهانیان، عمق باور و ارادت میلیونها عراقی به فرمانده رشید جهان اسلام و سردار بزرگ جبهه مقاومت یعنی شهید سلیمانی را در مراسم تشییع پیکرهای سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، در عراق دیدهاند.
از سویی دیگر در سالیان اخیر راهپیمایی میلیونی اربعین حسینی(ع) در خاک عراق شکل گرفته است. ایرانیان که عاشقانه ائمه اطهار و اباعبدالله الحسین را دوست دارند، برای برپایی باشکوه این راهپیمایی به عراق میروند و با پذیرایی سخاوتمندانه عراقیها روبهرو میشوند.
همه این مواردی که نام برده شد، ظرفیتهای فرهنگی پیشروی دو کشور و نمادی از پیوند عمیق ایران و عراق است. به جرات میتوان گفت کشورمان با هیچ کشوری به اندازه عراق تعامل فرهنگی نداشته است؛ همین موضوع میدان بزرگی را پیشروی هنرمندان، مسئولین دستگاههای فرهنگی و مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی قرار میدهد.
نمایشگاه بینالمللی کتاب بغداد یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی در این کشور است که تاکنون بیست و یک دوره از آن برگزار شده و امسال، بیست و دومین دوره آن از بیستم تا سی و یکم خردادماه برگزار شد. اهمیت این نمایشگاه نه فقط برگزاری آن در عراق به عنوان همسایه ایران است، بلکه بخش مهمی از اهمیت آن به حضور کشورهای بزرگی از جهان اسلام از جمله مصر، لبنان و ... برمیگردد.
به گفته منابع خبری، حدود 600 ناشر کتاب داخلی و خارجی در این نمایشگاه حضور دارند، اما خبر غمبار، حضور کمرنگ ناشران ایرانی در این رویداد فرهنگی مهم است. در شرایطی که ناشران بزرگ عراقی، مصری و ... در این نمایشگاه حضور پیدا کرده و آثار خود را عرضه کردهاند، خبری از ناشران ایرانی نیست و تنها غرفهای از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، عرضهکننده کتابهای ناشران ایرانی به شمار میرود. علاوه بر این، به گفته یکی از کسانی که در این رویداد حضور داشته و فعالیتهای ناشران از کشورهای مختلف را از نزدیک دیده است، کتابهای عرضهشده در این غرفه دارای ناقصی بوده و به عبارت دیگر همه آثار عرضه نشده است.
باید دقت داشت که حضور ایران در این نمایشگاه، از 3 جنبه دارای اهمیت است، اولا به دلیل پیوند عمیق فرهنگی دو کشور و تعاملاتی که در این زمینه وجود دارد، ارائه این آثار کمک به شناخت بیشتر دو ملت از یکدیگر میکند. برای مثال در جنگ با داعش هم ایرانیان شهید دادند و هم عراقیها. چه ظرفیتی از این بالاتر وجود دارد.
ثانیا حضور ناشران ایرانی در این نمایشگاه میتواند بازار خوب فروش کتاب را برای آنان به همراه داشته باشد. در شرایطی که ناشران از شرایط بد اقتصادی نالان هستند و به دلیل شرایط سخت معیشتی فروش کتاب در ایران با مشکلات متعددی روبهروست، حضور در این نمایشگاه بازار خوبی را برایشان فراهم میکند.
مزیت سوم حضور ایران در نمایشگاه بغداد، معرفی نشر ایران به دیگر کشورهای جهان اسلام، تعامل و بهرهگیری از تجربیات آنهاست. از آنجا که کتابهای ترجمه شده عمدتا از بین آثار باکیفیت هر ناشر انتخاب شده است، باید در معرض دید مخاطبان جهانی قرار گیرند تا ضمن شناخته شدن برند ناشر، ادبیات غنی ایران را به رخ بکشد و از سوی دیگر صادرکننده فرهنگ ایرانی، دفاع مقدس، مقاومت در برابر استکبار، دستاوردها و پیشرفتها باشد.
حال باید این سئوال مهم را پرسید که چرا ناشران ایرانی حضوری پررنگ در این رویداد فرهنگی نداشتهاند؟ پاسخ به این سوال را باید در سه ضلع یک مثلث جستوجو کرد؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات و خود ناشرین.
بدون شک یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اطلاعرسانی، تشویق و فراهم کردن شرایط برای حضور ناشران در رویدادهای بینالمللی است. نمایشگاه کتاب بغداد نیز از این امر مستثنی نبوده و وزارت فرهنگ باید در این زمینه اقدامات جدیتری میکرد.
برخی از ناشرین میگویند که از برگزاری این رویداد خبری نداشتهاند! البته که این بیاطلاعی نوعی سوءمدیریت در آنان است اما چیزی از بار مسئولیت وزارت فرهنگ به عنوان متولی امر فرهنگ در کشور کم نمیکند.
بعضی ناشران دیگر نیز معتقدند که هزینههای انجام چنین سفری و انتقال نیروی انسانی در برابر سودی که قرار است از فروش کتاب برایشان حاصل شود، نمیارزد. در اینجا باید این مطالبه را داشت که چرا تسهیلاتی برای حضور ناشران در این رویداد مهم فرهنگی آنهم در کشور مهمی مثل عراق که در بالا اهمیت تعامل فرهنگی با آن ذکر شد، درنظر گرفته نمیشود و یا اگر درنظر گرفته میشود چرا به خوبی اطلاعرسانی نمیشود تا ناشرین از کم و کیف آن با خبر شوند؟
ضلع دوم این مثلث، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار دارد؛ تعامل این دستگاه در سطح بینالملل به واسطه رایزنی فرهنگی بر کسی پوشیده نیست. بنابراین این دستگاه براساس ماموریت سازمانی خود ضمن اطلاعرسانی دقیق به همه ناشران باید شرایط را برای حضور ناشران فراهم میکرد. شاید این ابهام به وجود بیاید که این سازمان غرفهای در نمایشگاه بغداد داشته که کتابها را عرضه میکرده است و از این روی، دیگر احتیاجی به حضور تکتک ناشران نبوده است؛ اما در پاسخ باید این دو نکته را تذکر داد که اولا آیا همه کتابهایی که قابلیت حضور در این نمایشگاه را داشتند، شناسایی و احصا شده است تا در این رویداد عرضه شود؟ ثانیا در شرایطی که دیگر کشورهای مسلمان با بسیج بسیاری از انتشاراتهای خود به این نمایشگاه آمده چرا ایران حضوری حداقلی دارد؟
البته خود ناشران نیز در این غفلت بزرگ، کم تقصیر نیستند. نمایشگاه بغداد تاکنون بیش از 20 دوره برگزار شده و بدون شک بسیاری از این ناشران از برگزاری چنین رویداد باخبرند؛ چرا تمایل به شرکت نداشتند؟ آیا میتوانستند برای حضور در این نمایشگاه از دستگاههای مسئول از جمله دو نهاد مذکور مطالبهگری و تقاضای کمک کنند یا خیر؟
در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب با راهاندازی رسانههای 24 ساعته و شیطنتهای مکرر در منطقه قصد اختلافافکنی بین دو کشور دوست و مسلمان یعنی ایران و عراق را دارند، آیا عدم حضور در این رویداد مهم پاس گل به دشمن نیست؟ در شرایطی که میتوان با ابزاری فرهنگی به نام کتاب خیلی از مفاهیم مهم را به جهان اسلام انتقال داد، چرا این ظرفیت جدی گرفته نمیشود؟
اگر بعضا شاهد تقلاهایی تحریکشده از سوی دشمنان علیه ایران در عراق هستیم که عکسهای آن را با پوشش خبری قوی در رسانههای خود منتشر میکنند، چه راهی بهتر از استفاده از بلندگوی فرهنگ وجود دارد؟ پاسخ به این سوالات قطعا میتواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد.
انتهای پیام/