صادرات کتاب-۲| مطالبه رهبر انقلاب ۲۰ سال پیش درباره ترجمه آثار ایرانی از مسئولان چه بود ؟+ فیلم
رهبر معظم انقلاب از دهه ۷۰ همواره بر ضرورت ترجمه آثار ایرانی به دیگر زبانها تأکید کردهاند. با وجود این، کارنامه نهادها و مراکز متولی این امر چندان پربار نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار کتاب ایران این روزها پر است از آثار ترجمه؛ از نویسندگان مشهور گرفته تا نویسندگان درجه چندم خارجی، همه از بازار کتاب ایران سهمی دارند. کافی است مثلاً یک سیاستمدار یا نویسنده در آمریکا کتابی بنویسد، ظرف یک هفته این کتاب در کتابفروشیهای ایران با ترجمههای متعدد و گاه بی نام و نشان یافت میشود. هرچه از دهه 60 و 70 به سمت دهه 90 حرکت کنیم، جاده فرهنگ را یکسویهتر مییابیم. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب از دهه 70 نسبت به ترجمه آثار بومی و آشنا کردن مخاطبان خارجی با کتابهای ایرانی تأکید کردهاند. از منظر ایشان، ترجمه تنها برگردان یک اثر نیست؛ ترجمه فکر و فرهنگ کشوری دیگر نیز هست. موضوعی که به نظر میرسد مسئولان فرهنگی کشور نسبت به آن غافل یا بیتفاوتاند.
«کاغذ باد» و وحی منزل
با نگاهی به بیانات ایشان در دیدارها و مناسبتهای مختلف، متوجه میشویم که معظمله منتقد انتشار آثار ترجمه شده در بازار کتاب داخل نیستند، اما «جمود» را حاصل بسنده کردن به این آثار میدانند. ایشان در دیدار با جمعی از اعضای انجمن قلم ایران، بر آزاداندیشی تأکید کرده و «وحی منزل» تلقی کردن آرای نویسندگان و پژوهشگران دیگر کشورها را مانع رسیدن به این نقطه دانستهاند: «ما به آزاداندیشی احتیاج داریم. متأسّفانه گذشته فرهنگ کشور ما فضا را برای این آزاداندیشی بسیار تنگ کرده بود. همین مطلبی که راجع به ترجمه فرمودند، درست است. منظور از ترجمه فقط ترجمه کتاب نیست، بلکه ترجمه فرهنگ، ترجمه فکر، ترجمه نظریات بیگانه، آنها را به شکل وحی مُنزل تلقّی کردن و در یک جایگاه غیرقابل خدشه قرار دادن، بلایی بوده که در جامعه ما وجود داشته است. همان ترجمهها را تکرار کردهایم؛ هر چه را که دیگران گفتهاند، تکرار کردهایم و دچار جمود شدهایم».
ایشان از تعبیر «کاغذ باد» برای توصیف پیروی بی چون و چرا از آرای نویسندگان دیگر کشورها یاد کرده و فرمودهاند: «اگر بخواهیم در اقتصاد، فرهنگ، علوم انسانی، فلسفه و در همه زمینههای علمی و فرهنگی در چارچوب آن نظری که فردی در جایی گفته و یک عدّه طرفدار هم پیدا کرده و حالا مترجمی آن را ترجمه کرده یا خود ما آن را یاد گرفتهایم؛ یعنی در چارچوب آن فکر بهعنوان یک شیءِ مقدّس غیرقابل دست زدن، حرکت کنیم، این آزاداندیشی نیست، بلکه دنباله «کاغذباد» شدن است. ما در مشهد به این بادبادکها، کاغذباد میگوییم. خیال میکند در هوا پرواز میکند، اما دنباله کاغذباد است، نخ آن هم دست یکی دیگر است. این کار آزاداندیشی نیست.» (بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم؛ 1381/11/8)
ایشان همین موضوع را بارها در مناسبتهای دیگر نیز تأکید کردهاند: «... وابسته کردن اقتصاد، تقلیدی کردن علم، ترجمهگرایی در دانشگاه؛ که هر چه که آن طرف مرزها، مرزهای غربی و کشورهای اروپایی، گفتهاند، ما همان را ترجمه کنیم و اگر کسی حرف زد، بگویند مخالف علم حرف میزند؛ پیشرفت نیست و ما این را پیشرفت نمیدانیم. نه اینکه ترجمه را رد کنیم؛ من این را بارها در مجامع دانشگاهی گفتهام؛ نخیر، ترجمه هم خیلی خوب است؛ یاد گرفتن از دیگران خوب است؛ اما ترجمه کنیم تا بتوانیم خودمان به وجود آوریم. حرف دیگران را بفهمیم تا حرف نو به ذهن خود ما برسد؛ نه اینکه همیشه پای حرف کهنه دیگران بمانیم.» (بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان؛ 1385/8/18)
کدامیک از آثار ایرانی از منظر رهبر معظم انقلاب ظرفیت جهانی شدن دارند؟
در مسیر جهانی شدن آثاری مجال عرض اندام مییابند که بومی باشند و حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند. خویش و بیگانه را بتوانند با خود همراه کنند. برای مخاطب ایرانی و خارجی مهم این است که کتاب، در عین متفاوت بودن، حرف مشترکی با آنها داشته باشد. رهبر معظم انقلاب با توجه به این موضوع، گونه ادبیات دفاع مقدس را از جمله آثاری میدانند که از چنین ظرفیتی برخوردار است. ایشان در جلسات مختلف بارها نسبت به ترجمه این آثار به دیگر زبانها و آشنا کردن ملل مختلف با این آثار و فرهنگی که زمینهساز خلق این کارها شده، تأکید کردهاند.
رهبر انقلاب در دیدارهای مختلف، ایجاد یک «نهضت ترجمه» در این مسیر را لازم میدانند. به عنوان نمونه، ایشان در جلسه دیدار با مسئولان دفتر هنر و ادبیات مقاومت در تاریخ بیست و پنجم تیرماه 1370، ضمن اشاره به ظرفیت آثار منتشر شده در حوزه ادبیات دفاع مقدس، کتابهای این حوزه را «برجسته» توصیف کرده و فرمودهاند: «من وقتی اینها را میخواندم، به این فکر میافتادم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوهها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکردهایم؛ کار زیادی انجام گرفته است.»... ایشان بار دیگر در مراسم شب خاطره که در چهارم مهرماه سال 97 با حضور جمعی از فرماندهان، رزمندگان و ایثارگران برگزار شده است، مجدداً این موضوع را گوشزد کردهاند: «باید با ایجاد یک «نهضت ترجمه»، آثار مکتوب و صدور آثار هنری و فیلمهای دفاع مقدس، پیام روح ایمان و مجاهدت و پیام شکستناپذیری ملت ایران را به جهانیان برسانیم.» ...
چرا ترجمه آثار دفاع مقدس مهم است؟
رهبر انقلاب ترجمه آثار دفاع مقدس را از چند وجه حائز اهمیت میدانند؛ نخست جلوگیری از تحریف تاریخ: «باید با احیای این گنجینهها، از ضایعات ناشی از روایت نادرست تاریخ دفاع مقدس جلوگیری کرد».
نکته دیگری که ایشان بر آن از این منظر تأکید میکنند، معرفی و نشان دادن روحیه و فرهنگ برآمده از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به سایر ملل است: «رزمندگان دفاع مقدس با عمل خود، تصویری واقعی از دنیای وحشی و ظالم و به دور از معنویت و انصاف آن زمان، ثبت کردند که این تصویر باید به مردم دنیا نیز ارائه شود».
سومین موضوع، نشان دادن مظلومیت مردم ایران در هشت سال جنگ تحمیلی و سوء استفاده دولتهای غربی از این جنگ نابرابر است؛ همان دولتهایی که در آن روزها همراه صدام در استفاده از سلاح شیمیایی بودند و امروز، بر کوس انکار میکوبند: «در دوران دفاع مقدس درحالیکه به ملت ایران اجازه استفاده از حداقل امکانات و تجهیزات و حتی سیمخاردار داده نمیشد اما به طرف مقابل، مدرنترین تجهیزات جنگ و حتی سلاح شیمیایی میدادند. ... درحالی که امروز برای تهمت سلاح شیمیایی جاروجنجال به راه میافتد، اما همین کشورهای غربی در دوران جنگ تحمیلی به رژیم صدام سلاح شیمیایی دادند تا نهفقط در جبهههای جنگ بلکه در شهرهایی همچون سردشت نیز از آن استفاده کند. ... چرا مردم فرانسه و آلمان نباید بدانند که دولتهای آنها در آن هشت سال، با ملت ایران چه کردند؟»
برای ادبیات دفاع مقدس چه کرده ایم؟
اگر نگاهی بیندازیم به فهرست آثار ترجمه و منتشر شده که منظور نظر رهبر معظم انقلاب هستند، متوجه خواهیم شد که عموم آثار به همت گروههای خودجوش ترجمه شده است. تعدادی از ناشران یا برخی از دغدغهمندان حوزه فرهنگ آستینها را بالا زدهاند تا در حد توان، قدمی در این مسیر بردارند.
علیرغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب طی چند دهه گذشته، کارنامه نهادها و مراکز متولی این امر چندان پربار نیست. تاکنون چند اثر زبان گویای مردم سردشت در جهان بوده است؟ آیا مردم جهان که هیچ، ملتهای منطقه از آنچه بر زنان و کودکان خرمشهری گذشت، اطلاعی دارند؟ آیا ملتهای عرب منطقه میدانند که چرا صدام یک روز تصمیم گرفت که به خاک ایران حمله کند؟ در شلمچه و جزیره مجنون چه گذشت؟ همت و باکری که بودند؟ ... اینها و دهها پرسش دیگر، از جمله موضوعاتی است که در شمارههای بعدی پرونده «صادرات کتاب» به آن پرداخته خواهد شد.
انتهای پیام/