صالحی‌نژاد: تلاش کردم تا با فیلمم برای بچه‌های یک روستای خاص هویت بسازم/ برای تولید فیلم هیچ حمایتی نشدم

صالحی‌نژاد: تلاش کردم تا با فیلمم برای بچه‌های یک روستای خاص هویت بسازم/ برای تولید فیلم هیچ حمایتی نشدم

کارگردان فیلم پیله و پروانه می‌گوید که مردم روستایی که فیلم را در آن ساختم هویت اجتماعی ندارند و فقط شناسنامه دارند، اما من خواستم تا با این فیلم برای آنان هویت بسازم. این آدم‌ها با ما در همین کشور زندگی می‌کنند!

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سینمای کودک و نوجوان در تاریخ سینمای ایران پرافتخارترین ژانر سینمایی در جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. از «بچه‌های آسمان» مجید مجیدی که برای اولین بار به نمایندگی از سینمای ایران توانست در جشنواره اسکار راه یابد تا «طعم گیلاس» مرحوم عباس کیارستمی در جشنواره فیلم کن به عنوان بهترین فیلم و همین اواخر «مسیر معکوس» ابوالفضل جلیلی که در جشنواره شانگهای برنده بهترین کارگردانی شد.

اما مسیر سینمای کودک که روزگاری با فیلم‌های چهره‌های فوق و همینطور کارگردانان دیگری به دنیا با عنوان سینمای فکورانه و عمیق و سرشار از انسانیت و عاطفه شناخته می‌شد در سال‌های اخیر دچار نوعی گیشه‌زدگی و تجاری شدن شده است. آن سوی دیگر ماجرا نیز ناراحت کننده است. فیلم‌های بسیاری از کارگردانان سینمای کودک ما به جای آن که برای کودک و نوجوان باشد بیشتر از کودکان صحبت‌ می‌‌کند اما نه برای آنان بلکه برای بزرگسالان و منتقدین! اینگونه سینمای کودک و نوجوان ما از میسر محبوب و غرورآفرین و هویت‌زای خود دور و دچار نوعی تغییر ماهیت در مسیر تولید شده است.

یکی از کارگردانان تازه‌کار سینمای کودک و نوجوان که می‌خواهد با حس و حال بومی و محلی دنیای معصومانه کودکان را با تم فداکاری و ایثار نشان دهد، محمدرضا صالحی‌نژاد است -  کارگردان فیلم «پیله و پروانه» -  که در همین ابتدای مسیر توانست در دو جشنواره داخلی فیلم کودکان و نوجوانان و همینطور جشنواره فیلم رشد تقدیر و برنده شود و در جشنواره فیلم بوسان نیز به عنوان فیلم‌های انتخابی به مرحله نهایی راه‌یابد. فیلم او در یکی از روستاهای محروم در شمال کشور ساخته شده است و بیشتر بازیگران فیلم کودک و نوجوانان تازه‌بازیگر هستند.

با او درباره فیلم جدیدش صحبت کردیم و از او خواستیم تادرباره ظرفیت جهانی شدن سینمای ایران از مسیر سینمای کودک و نوجوان به ما بگوید.

برای بچه‌هایی که شناسنامه ندارند با فیلم هویت آفریدیم

* آقای صالحی‌نژاد، فضای فیلم چه نگاه و زاویه دیدی نسبت به دنیای بچه‌ها دارد؟ آیا برای آنان هویت‌زایی کرده است یا بیشتر از بچه‌ها حرف می‌زند تا اینکه برای بچه‌ها باشد؟

بهتر است در ابتدا کمی درباره کلیات فیلم صحبت کنم. فیلم پیله و پروانه فیلمی عاطفی و انسانی است که تلاش کردم تا آن را در سبک مینیمال (بیان ساده) بسازم که در آن زندگی به جای بازی جریان دارد. البته بچه‌های روستایی که در این فیلم بازی می‌کنند نابازیگر هستند برای همین در فیلم پیله و پروانه فضای ساده و صمیمی زندگی حاکم است و به همین دلیل است که می‌گویم فضای ساده و مینیمال در آن وجود دارد تا اینکه دخالت من وجود داشته باشد.

در فیلم حس ساده بچه‌ها با فضای فیلمنامه عجین شده و در مسیر یک فیلم کودک و نوجوان صمیمی شکل گرفته است. همانطور که می‌دانیم ایثار زبان مشترک همه بچه‌های جهان است. بچه‌ها فداکاری را دوست دارند و در زندگی برای همدیگر ایثار می‌کنند. این زبان مشترک همه بچه‌های جهان است و به نظرم می‌تواند برای موفقیت فیلم در عرصه جشنواره‌های جهانی اثرگذار باشد.

اما درباره هویت‌زایی که درباره آن سؤال کردید باید بگویم که شرایط حاکم بر روستایی که فیلم را در آن ساختم به حدی بد است که در کلام نگنجد. آنان شناسنامه ندارند و روی یک کاغذ هویتشان ثبت شده است اما من خواستم تا با این فیلم برای آنان هویت بسازم. این آدم‌ها با ما در همین کشور زندگی می‌کنند و می‌خواستم در یک کلام حرفمم را بزنم: هویت ما بودن و ماندن است.

من قبل از اینکه فیلم را بسازم ذهنیت چندانی درباره دنیای بچه‌ها نداشتم. اما رفته رفته با این فضا آشنا و آنقدر علاقمند شدم که فیلمنامه بعدی خودم را هم برای بچه‌ها نوشتم که بزودی وارد مراحل تولید خواهد شد.

از شدت کمبود امکانات برخی از بچه‌ها شب‌ها در طویله می‌خوابیدند!

 

 

جدای از داستان اصلی فیلم یک داستان فرعی نیز وجود دارد که به فضای معصومانه و صمیمانه فیلم کمک می‌کند. داستان فرعی این است که یاور (پسربچه‌ فیلم که به دخترک کمک می‌کند) قرار است تا در کنار درس دادن به دختر بچه فیلم تلاش کند تا او را به مدرسه بیاورد و سر کلاس راه دهد. برای اینکه مدرسه این روستا 5 کلاس دارد و اگر دانش آموزی وارد کلاس بعدی شود اما نیمکت او در کلاس قبلی خالی بماند و تعداد کلاس‌های مدرسه به چهارتا برسد مدرسه دیگر نمی‌تواند ادامه کار دهد. یاور تلاش می‌کند تا این اتفاق نیافتد.

لازم نیست برای فهم داستان فیلم برای بچه‌ها کنفرانس بگذارم

در پاسخ به سؤال دوم هم باید بگویم که فیلمی که من ساختم از بچه‌ها نیست بلکه درباره بچه‌ها و برای آنان است و کودک با آن ارتباط می‌گیرد. زمانی که بچه‌ها فیلمی که برای آنان ساخته شده باشد را می‌بینند یا برای آن دست می‌زنند یا نفس راحتی می‌کشند. بینندگان فیلم من هم وقتی فیلم را تماشا کردند با شور و شوق برای آن دست زدند چراکه فیلم بجای نگاه معناگرا و مفهومی غالب فیلم‌های کودکان ساخته شده در کشور، داستان و فضای کودک‌پسند دارد. برای من اینکه بچه‌ها توانستند فیلم را هضم کنند و از دیدن آن لذت ببرند لذت‌بخش بود. درست است که موضوع فیلم تعلیم و تربیت بود اما مضمون و داستان فیلم سخت و نارس نبود و لازم نیست برای بچه‌ها بعد از فیلم کنفرانس بگذارند.

اما متأسفانه در سال‌های اخیر جریانی باعث شده است که حتی فیلم‌های کودک و نوجوان ما نیز گیشه‌ای شود. باید بگویم که فیلم‌هایی مانند فیلم «پیله و پروانه» که نگاهی انسانی و البته کودک پسند دارند در سینمای ایران جایی ندارد اگرچه که بچه‌ها فیلم را با نهایت تمرکز دیدند.

از بلوک سیمانی به جای پایه دوربین استفاده کردم

* با توجه به اینکه می‌گویید فیلم در مناطقی ساخته شده است که از امکانات خیلی کمی برخوردار است شرایط سختی را برای ساخت فیلم باید طی کرده باشید...

بله، در مسیر تولید این فیلم که آن را با سرمایه شخصی ساختم رنج و مشکلات فراوانی را متحمل شدم. اداره کل ارشاد استان مازندران تنها کاری که کرد این بود که یک مؤسسه را به عنوان تهیه‌کننده به ما معرفی کرد که در مسیر تولید فیلم حتی یک ریال برای ساخت این فیلم هزینه نکردند. تمامی هزینه‌های تولید این فیلم توسط خود بنده انجام شده است و هیچ کس کمکی به من نکرد. البته تهیه‌کننده فیلم برای دریافت جوایز و لوح‌های تقدیر بعد از برگزیده شدن ما در برخی از جشنواره‌ها سر از پا نشناخت و به سرعت خود را به جشنواره‌ها رساند.

فیلم بجای نگاه معناگرا و مفهومی غالب فیلم‌های کودکان ساخته شده در کشور، داستان و فضای کودک‌پسند دارد

 

 

البته در جشنواره فیلم رشد دبیر محترم جشنواره لطف کرد و از من حمایت کرد و جوایز فیلم را به خود من اهدا کرد. برای همین تصمیم گرفتم که فیلم بعدی‌ام را خودم تهیه‌کنندگی کنم.

شاید گفتن این جمله سخت باشد اما بعد از چند روز از فیلمبرداری فیلم که دوربین را روی بلوک سیمانی گذاشتم و فیلمبرداری کردم تازه پایه دوربین فیلمبرداری دست من رسید.

حتی از نظر رسانه‌ای و تبلیغات رسانه‌های محلی و استانی ما یک نقطه هم برای ما نگذاشتند و در محرومیت کامل بسر بردم. برخی از بچه‌های فیلم در جای نامناسب می‌خوابیدند و برخی دیگر هم در کیسه خواب. بدون اسپانسر فیلمم را ساختم.

سینمای کودک از سینمای بزرگسال ما جلوتر است

* شما به تازگی در جشنواره فیلم بوسان به عنوان یکی از 10 فیلم راه یافته به بخش نهایی جشنواره انتخاب شدید. همانطور که می‌دانید در دهه‌های قبل فیلم‌های کودک و نوجوان زیادی از سینمای ایران در جشنواره‌های خارجی شرکت و جوایز زیادی را کسب کردند. حضور و موفقیت سینمای یک کشور در جشنواره نیز یکی از شروط جهانی شدن سینمای یک کشور است. فکر می‌کنید که ظرفیت سینمای کودک و نوجوان ما برای جهانی کردن سینمای کشور از بزرگسال بیشتر است یا خیر؟

باید در مقدمه جواب شما بگویم که بخشی از زمینه اینکه سینمای ما بتواند با دنیا ارتباط بگیرد به ارتباط فرهنگی دنیا با ما برمی‌گردد و اینکه بتواند زبان فرهنگی و اجتماعی ما را فهم کند. البته به مرور زمان این اتفاق می‌افتد و درباره برخی از کشورهای دیگر مانند چین و هند افتاده است. مسیر جهانی شدن ما را کارگردانانی مانند کیارستمی، مجیدی و فرهادی آغاز کردند. برای همین نحوه پردازش ما به سینما برای اینکه بتواند جهانی بشود خیلی مهم است. در حال حاضر موفقیت ما در جشنواره‌هایی مانند اسکار و کن و... همینطور دستآورد جشنواره فیلم کوتاه به عنوان دروازه اسکار، راه را برای جهانی‌ شدن ما بیشتر فراهم کرده است.

مگر غیر از این بود که فیلم «انگل» توانست در جهان به شهرت برسد و مردم آن را تماشا کنند؟ پس جهانی شدن امکان دارد اما به شرط آنکه بتوان با زبان مشترک دنیا صحبت کرد. به نظرم اشکالی داریم که این است تا حدی می‌خواهیم تافته جدا بافته باشیم و از رویه‌هایی که در سینمای دنیا وجود دارد فاصله بگیریم. در همین «جشنواره بوسان» فیلم‌هایی وجود دارد که به صورت مشترک ساخته شده است. چه اشکالی دارد که ما هم در سینمای خودمان فیلم‌هایی را به صورت مشترک تولید کنیم؟

در نهایت احساس من هم همین است که سینمای کودک ما نسبت به سینمای بزرگسال ما جلوتر است. چراکه سینمای کارگردانانی مانند مجید مجیدی، کیارستمی، ابوالفضل جلیلی و... نشان دادند که در جهان موفق هستند. سینمای کودک ما در دنیا قابل  هضم‌تر است و بهتر دیده می‌شود و قابل لمس‌تر است. این اواخر هم برای فیلم‌های کودک و نوجوان ما در دنیا اتفاقات خوبی رخ داده است.

ما باید زبان سینمای کودک را یاد بگیریم و با فیلم‌هایمان به دنیا آن را با هویت بومی خودمان نشان دهیم.

اما در حال حاضر میسر تولید فیلم‌های کودک و نوجوان ما بسیار دشوارتر از مسیر سینمای بزرگسال ما است. باید این گلایه را به طور جدی بگویم که کجای دنیا مرسوم است که برای تولید فیلم انقدر سختی و مشقت کشید؟ موانع و کمبود امکانات به حدی زیاد است که نویسنده فیلمنامه باید هنگام نگارش مدام به این مشکلات فکر کند و فیلمنامه را ناظر به محدودیت‌های موجود بنویسد. در حالی که کارگردان باید فقط به فیلمنامه فکر کند و درگیر مسائل دیگر نشود. از سوی دیگر مدام باید نگران این نیز باشیم که فیلمنامه ما به کسی برنخورد. در نهایت هم گیشه و هم رقابت را از دست می‌دهیم.

/گفت‌وگو از محمدباقر صنیعی منش/

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران