سرودهای از عبدالملکیان به روایت موسیقی گفتار / "دل روشنی دارم ای عشق"+صوت
«دل روشنی دارم ای عشق» یکی از سرودههای محمدرضا عبدالملکیان است که در قالب موسیقی - گفتار و با صدای مهرداد محمدپور اجرا شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «پرواز خیال» مجموعه آثارِ صوتی است که با هدفِ مروری بر سرودههای شعرای معاصر ایران و جهان تهیه و ضبط شده است. در این مجموعه برخی از سرودههای مهم ادبیات ایران و جهان انتخاب و با همراهی موسیقی خوانده شدهاند.این اشعار در قالب موسیقی گفتار(دکلمه) و توسط مهرداد محمدپور اجرا شدهاند. مهرداد محمدپور این فایلهای صوتی را برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است.
«دل روشنی دارم ای عشق» یکی از سرودههای محمدرضا عبدالملکیان است که در مجموعهی «پرواز خیال» با موسیقی دیوید تاک همراه شده و محمدپور آن را اجرا(دکلمه) کرده است.
مهرداد محمدپور
دل روشنی دارم ای عشق
صدایم کن از هر کجا میتوانی
صدا کن مرا از صدفهای سرشار باران
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو
بگو پشت پرواز مرغان عاشق
چه رازی است؟
بگو با کدامین نفس
میتوان تا کبوتر سفرکرد؟
بگو با کدامین افق
میتوان تاشقایق خطر کرد؟
مرا میشناسی تو ای عشق
من از آشنایان احساس آبم
و همسایهام مهربانی است
و طوفان یک گل
مرا زیر و رو کرد
پُرم از عبور پرستو
صدای صنوبر
سلام سپیدار
پرم از شکیب و شکوه درختان
و در من تپشهای قلب علف
ریشه دارد
دل من ، گره گیر چشم نجیب گیاه است
صدای نفسهای سبزینه را میشناسم
و نجوای شبنم
مرا میبرد تا افقهای باز بشارت
مرا میشناسی تو ای عشق
که در من گره خورده احساس رویش
گره خوردهام من به پرهای پرواز
گره خوردهام من به معنای فردا
گره خوردهام من به آن راز روشن
که میآید از سمت سبز عدالت
دل تشنهای دارم ای عشق
صدایم کن از بارش بید مجنون
صدایم کن از ذهن زایندهی ابر
مرا زنده کن زیر آوار باران
مرا تازه کن در نفسهای بار آور برگ
مرا خنده کن بر لبانی
که شب را نگفتند
مرا آشنا کن به گلهای شوقی
که این سو شکستند و آن سو شکفتند
دل نورسی دارم ای عشق
مرا پل بزن تا نسیم نوازش
مرا پل بزن تا تکاپوی خورشید
مرا پل بزن تا حضور جوانه
مرا پل بزن تا سحر
تا سبدهای بار آور باغ
دل عاشقی دارم ای عشق
صدایم کن از صبر سجادهی شب
صدایم کن از سمت بیداری کوه
صدایم کن از صبح یک مرد
بر مرکب نور
صدایم کن از نور یک فتح، بر شانهی شهر
تو را میشناسم من ای عشق
شبی عطر گام تو در کوچه پیچید
من از شعر پیراهنی بر تنم بود
به دستم چراغ دلم را گرفتم
و در کوچه عطر عبور تو پر بود
و در کوچه، باران چه یکریز وسرشار
گرفتم به سر چتر باران
کسی در نگاهم نفس زد
و سر تا سر شب
پر از جستجوی تو بودم
و سر تا سر روز
پراز جستجوی تو هستم
صدایم کن ای عشق
صدایم کن از پشت این جستجوی همیشه
انتهای پیام/