سرانجام تزلزل شخصیتی در شناخت امام حسین (ع)/ چرا ابن حر بعد از واقعه کربلا خودکشی کرد؟
زندگی عبیدالله بن حر جعفی خط سیر مشخصی نداشت. فردی متزلزل و مذبذب بود که گاهی به سمت حق و گاهی برخلاف حق بوده که درنهایت خودکشی کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مرور خط سیر زندگی حاضرین در صحنه کربلا و گرایش آنها از سپاه یزید به سمت امام حسین علیه السلام و بالعکس، درسهای مهم و آموزندهای برای زندگی امروز ما دارد و تطبیق آن شرایط تا روزگار ما کار مشکلی نیست.
خبرگزاری تسنیم برای آشنایی با یکی از چهرههای خاکستری و ابهامآمیز در واقعه کربلا با دکتر محمدرضا سنگری، عاشوراپژوه و نویسنده مذهبی، گفتگو کرده است تا مطالب کمتر گفته شده درباره این شخصیت چندوجهی در تاریخ صدر اسلام را مرور کرده تا از تزلزل شخصیتی و شبهات ذهنی او، درسی برای تعیین مسیر در جهان امروز بگیرد.
لازم به توضیح است که امام حسین علیه السلام برای رسیدن به کربلا 25 منزل را طی کردند. یک منزل پیش از کربلا که کاروان عاشوراییان در روز اول محرم به آن رسیدند، قصر بنیمقاتل نام داشت. در آن محل بود که امام حسین علیه السلام با خیمه بسیار مجلل و باشکوهی مواجه شدند که متعلق به شخصی به نام «عبیدالله بن حر جعفی» بود. عبیدالله چهره شناختهشدهای بود؛ رزمندهای بوده که مدتی در کنار حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام قرار داشته و بعد از مدتی از آن حضرت جدا شده و به سپاه معاویه پیوست.
ابن حر بعد از مرگ یزید و فرار عبیدالله بن زیاد از کوفه هم با مختار ثقفی همصدا شد. اما بعد از مدتی به مصعب بن زبیر پیوست و با مختار جنگید! بعد از مدتی مصعب به او مشکوک شد و او را حبس کرد. مدتی بعد گروهی او را شفاعت کرده و آزاد شد. ولی چون همچنان در تعقیب زبیریان بود، با بدنی مجروح بر خواست از طریق فرات فرار کند. درنهایت برای اینکه به اسارت گرفته نشود، خود را در آب انداخت و کشته شد.
دکتر سنگری در این گفتگو تأکید کرده است که «تزلزل شخصیتی در شناخت امام زمان و تشخیص حق از باطل، زمینهای برای سردرگمی در زندگی خواهد شد. چنانکه عبیدالله بن حر جعفی به چنین بحرانی دچار شد و با وجود برخورداری از ثروت و قدرت بسیار، نتوانست سعادت حقیقی را درک کند و در تمام دوران زندگیاش در گمراهی و سردرگمی به سر برد.»
شخصیت مذبذب عبیدالله بن حر جعفی
فاصله معنوی و فکری میان سپاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تا سپاه معاویه بسیار زیاد است. چگونه عبیدالله این فاصله را گذرانده و در اثر چه رویدادی این اندازه از لحاظ فکری تنزل کرده است؟
درباره پیوستن عبیدالله به سپاه معاویه و جنگ طولانی صفین، سرنوشت این فرد در هالهای ابهام قرار گرفت. در جریان جنگ صفین مشخص نبود که عبیدالله کجاست. چون این جنگ طولانیترین تا آن روزگار در تاریخ اسلام بود. جنگی که حدود 520 روز طول کشید. این جنگ شبهای وحشتناکی داشته که به لیلهالحریر معروف بوده، یعنی شبهای زوزه کشیدن و ناله کردن. روزها جنگ برقرار بود و به رسم عربهای آن زمان تا روشنایی روز میجنگیدند و با غروب آفتاب، جنگ را خاتمه میدادند تا روز بعد.
به این ترتیب فرصتی برای رسیدگی به زخمیها نبود. این زخمیها در یک محل جمع بودند و چون امکان تیمار آنها وجود نداشت، ناگزیر باید دردهای ناشی از زخم شمشیرها و نیزهها را تحمل میکردند. جالب اینکه در جنگ صفین گاهی سربازان دو سپاه در تاریکی شب به دیدار یکدیگر هم میرفتند؛ یعنی آنهایی که روز با هم میجنگیدند، چون آشنا و گاه قوم و خویش بودند، شبانه با هم ملاقات میکردند.
در زمان این جنگ طولانیمدت بود که عبیدالله بن حر جعفی در تاریخ گم شد تا اینکه جنگ 520 روزه صفین تمام شد و بعد از جنگ هم وضعیت این شخص معلوم نیست.
مراجعه دوباره به امام علی علیه السلام
عبیدالله در تاریخ گم شد یا اطرافیان و خانوادهاش هم وضعیت او بیخبر بودند؟
خانوادهاش و حتی همسرش هم از او بیاطلاع بودند. مفقود بودن این فرد بهقدری طول کشید که همسر او قصد ازدواج مجدد کرد. درست هنگامی که قرار بود ازدواج صورت بگیرد، عبیدالله بن حر پیدا شد.
در آن زمان فوراً سراغ حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام رفت و از عدالت و قضاوت بر حق آن حضرت کمک خواست. عرض کرد که درست است من به تو خیانت کردهام و رها کردهام، ولی به عدالت تو ایمان دارم و انتظار دارم همسرم را به من برگردانی. آن حضرت نیز او را بر طبق عدالت کمک کرد و همسرش را به او برگرداند.
رویکرد و نحوه مواجهه امام حسین علیه السلام با عبیدالله بن حر جعفی چگونه بود؟
امام حسین علیه السلام در قصر بنیمقاتل، این ماجرا را به او یادآوری کرده و فرمودند که تو گذشته بسیار تاریکی داری. این مطلب به ابهام گفته شده است. هر کسی که مقتل عاشورا را بخواند، به این جمله امام حسین علیه السلام در برابر عبیدالله بن حر میرسد، اما باید مشخص شود که منظور از آن گذشته بسیار تاریک، همین رویگردانی و خیانت به سپاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ناپدید شدن او است.
مواجهه با دعوت امام حسین علیه السلام
با این وجود آیا امام حسین علیه السلام، او را هم به یاری حق دعوت کردند؟
بله، امام حسین علیه السلام او را دعوت کردند اما عبیدالله قبول نکرد و گفت: من از کوفه بیرون نیامدهام مگر برای اینکه نه با تو باشم و نه بر تو!
این شخص هم رسمی داشته که همیشه نیزهاش را کج در جلوی خیمهاش نصب میکرد. در عرب این کار مفهومی داشته به این معنا که من بهطور دائم در حال آمادهباش برای جنگ هستم. حدود پانصد نفر هم زیر نظر او آماده جنگ بودند.
با این توضیحات عبیدالله بن حر جعفی در جنگ عاشورا نهتنها امام حسین علیه السلام را یاری نکرد، بلکه اصلاً در میدان مبارزه حضور نداشت. در دوران انتقامگیری توسط مختار ثقفی چه کرد؟
این شخص در دوران مختار هم ماجرایی داشته است که در فیلم مختارنامه مقداری از آن نمایش داده شد.
او مدتی به غارت اموال پرداخت، بعدها به مختار نزدیک شد و از او دور شد و درنهایت خودکشی کرد. درواقع زندگی و خط سیر مشخصی نداشت. فردی متزلزل و مذبذب بود که گاهی به سمت حق و گاهی برخلاف حق بوده است.
انتهای پیام/