روابط پاکستان با طالبان و فرجام نفوذ ترکیه در افغانستان
ترکیه در افغانستان، هنوز هم نمیتواند بر تحولات میدانی این کشور تأثیر بگذارد و برای مواجهه با این تحولات، آماده به نظر نمیرسد. در همین حال، نمیتواند با واگذاری امور به دوستی به نام پاکستان، مشکلات را حل کند.
به گزارش گروه بین لملل خبرگزاری تسنیم، تحولات افغانستان و اخبار مربوط به این کشور، به شکلی گسترده مورد توجه رسانه ها و تحلیل گران سیاسی ترکیه قرار گرفته است.
نگاهی به روزنامه های چاپ آنکارا و استانبول، نشان می دهد که ده ها ستون نویس و تحلیل گر، در حال رصد دوران جدید طالبان هستند و می خواهند به بررسی این موضوع بپردازند که در مقطع کنونی، موقعیت ترکیه در افغانستان چگونه خواهد بود.
دکتر عمر اصلان از اعضای هیات علمی دانشگاه یلدرم بایزید آنکارا که تز دکترای خود را در مورد جهانِ اردو زبان و ویژگی های ساختاری و امنیتی پاکستان نوشته، در تازه ترین تحلیل خود، به بررسی این موضوع پرداخته که در مقطع فعلی و در سایه روابط ترکیه و پاکستان و نگرش ویژه طالبان، آینده نفوذ ترکیه در افغانستان چگونه خواهد بود و آیا این کشور، می تواند قدرت نرم و نفوذ خود را در افغانستان حفظ کند یا نه؟
سیاست ترکیه در قبال پیروزی طالبان و بازتاب آن در پاکستان
قرار بود مذاکرات دوحه به یک ایستگاه نهایی برسد و قانون اساسی افغانستان، از نو نوشته شود. اما پیش از پایان مذاکرات و قبل از آن که نتیجه خاصی از آن گفتگوها به دست بیاید، طالبان کنترل سراسر افغانستان و کابل پایتخت را در دست گرفت و پرچمی را به اهتزاز درآورد که تا چند سال پیش، فقط بر فراز دفتر سیاسی این گروه در دوحه دیده می شد.
آزمون پاکستان
مسلم است که از این پس، هر خطا و اشتباه طالبان در افغانستان، به گردن پاکستان خواهد بود. این پیامد طبیعی حمایت دولت ها از بازیگران غیر دولتی برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی است.
در اولین مقطع زمانی که طالبان به قدرت رسید، هند از اتحاد شمالی که علیه طالبان می جنگید حمایت پنهانی کرد. لذا حالا می توان گفت که با پیروزی طالبان، حوزه نفوذ هند در افغانستان به شدت کاهش می یابد.
بر خلاف مقاطع پیشین، ما هنوز نشنیده ایم که نیروهای طالبان در آخرین پیشروی خود که ماهها در جریان بوده، مرتکب قتل عام شوند. ما هنوز شیوه هایی مانند اعدام و سنگسار را که با اقدامات طالبان بر سر زبان ها افتاده بود، ندیده ایم.
طالبان می خواست کابل را بدون خشونت تصرف کند و موفق شد. پس می توان گفت که اولین مقطع رسیدن به قدرت و صدور پیام به جهانیان را با موفقیت پشت سر گذاشت.
با وجود تمام حمایت های اسلام آباد از طالبان، 3 ریسک و مخاطره مهم وجود دارد: 1. اگرچه عمران خان در گذشته از طالبان تمجید کرده، اما نخست وزیر درک درستی از اسلام دارد که دربرگیرنده عناصر عرفانی است و نمی خواهد درک دینی مبتنی بر تفکر طالبان در پاکستان نیز حاکم شود.
2.وابستگی پاکستان به درآمد کارگران پاکستانی مقیم کشورهای حوزه خلیج فارس و فشارهای سیاسی و اقتصادی اعمال شده توسط ایالات متحده در کنار پیامدهای کرونا، اقتصاد پاکستان را با وجود حمایت چین، در شرایط بسیار سختی قرار داده است. لذا پاکستان در تلاش بود تا یک لابی در ایالات متحده ایجاد کند و تصور بسیار منفی علیه پاکستان در غرب را تغییر دهد. اما حالا، حمایت از حکومت طالبان، بر این موضوع سایه می اندازد و لابی را به محاق می برد.
3.عمران خان در کشور و محیطی به قدرت رسید که در آن، نیروهای مسلح و نهادهای امنیتی از لحاظ تاریخی نفوذ سیاسی زیادی داشته اند. اگرچه به قدرت رسیدن طالبان، در وهله اول حمایت عمومی از حکومت عمران خان را افزایش می دهد، اما فضای امنیتی را دوباره در پاکستان تقویت کرده و نقش بازیگران امنیتی را برجسته می کند.
با وجود 3 ریسکی که برشمردیم، باید دو اتفاق مهم صورت بگیرد تا تصور نشود که طالبان مانند یک نارنجک بی ضامن، در آغوش پاکستان انداخته شده است: اول این که طالبان، هرگز رفتارهای گذشته را تکرار نکند. دوم این که به همان شکلی که آمریکایی ها خواسته بودند، اجازه داده نشود که افغانستان به لانه تربیت نیروهای تروریستی تبدیل شود.
اگر طالبان بتواند جغرافیای افغانستان را به روی سازمان های تروریستی ببندد و نشان دهد که می تواند بر افغانستان حکومت کند، می تواند شناسایی بین المللی به دست آورد و خیال پاکستان را راحت کند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی، برای به رسمیت شناختن طالبان، عجله نمی کنند. اما رویکرد مثبت چین، اطمینان بیشتری به پاکستان می دهد. پیداست که چین و روسیه آماده همکاری با طالبان هستند.
سیاست ترکیه در افغانستان، ماندن زیر سایه پاکستان
ترکیه، در شرایطی که مذاکرات دوحه به بن بست رسیده و متوقف شده بود می خواست میان طرف های افغانستان میانجیگری کند. اما نتوانست طالبان را متقاعد کند که به استانبول بیایند.
درست در شرایطی که مذاکرات بین ترکیه و ایالات متحده برای امنیت ترکیه در فرودگاه کابل در زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان ادامه داشت، طالبان وارد کابل شد و کنترل پایتخت را در دست گرفت. پس از ورود طالبان به کابل و به راه افتادن پناهجویان افغان، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد: برای کنترل پناهجویان، وظایفی بر دوش پاکستان است و پاکستان باید این وضعیت را کنترل کد.
سخنان اردوغان نشان داد که از دید آنکارا، نقش پاکستان بسیار مهم و کانونی است. این در حالی است که حتی گذشته از روابط دوران عثمانی و صرفاً با توجه به رابطه دوران جمهوری، می بینیم که حتی 20 سال پیش از استقلال پاکستان و تولد این کشور، جمهوری ترکیه روابط مهمی با افغانستان داشته است.
افغانستان اولین کشوری است که از ترکیه به عنوان یک کشور نمونه الهام گرفت و فراتر از یک الهام انتزاعی، آنکارا با اعزام متخصصان غیرنظامی خود و پزشکان، پرستاران، باکتری شناسان، کارشناسان حقوقی متخصص قانون اساسی و دیگر متخصصین، به تاسیس یک دولت مدرن در افغانستان کمک کرده است.
ترکیه در طول دهه 1920 میلادی در افغانستان، بری افزایش نفوذ، با آلمان ها، ایتالیایی ها، روس ها و انگلیسی ها در رقابت بود. اگرچه این حوزه نفوذ بر اثر کودتای سال 1929 و ساقط کردن حکومت امان الله خان آسیب دید، اما تقریباً ظرف چند سال بازسازی شد.
بر اساس اسناد آرشیو جمهوری، در سال 1940 میلادی، ارتش افغانستان هنوز از سازمان لشکر پیاده نظام که توسط کمیته آموزش ترکیه در کابل اجرا می شد، استفاده می کرد و هیئت ترک برنامه آموزشی خود را در افغانستان اجرا کرده بود.
با این حال، پس از تأسیس پاکستان، سیاست ترکیه در افغانستان و کل آسیای جنوبی، به رهن روابط با پاکستان رفت و نفوذ خود را از دست داد. جالب اینجاست که در دوران عدنان مندرس، نخست وزیر ترکیه، به جای آن که در ماجرای پشتونستان، در نقش میانجی ظاهر شود، طرف پاکستان را گرفت و از افغان ها خواست مساله پشتونستان را فراموش کنند!
وقتی به دهه 1970 در سیاست خارجی ترکیه می رسیم، ترکیه نه تنها از کار میانجیگری صرف نظر کرد، بلکه این بار آموزش سربازان افغان را نیز متوقف کرد.
در این دوره، فعالیت سفارت ما در کابل بسیار ضعیف است. ما حتی در کابل بین سالهای 1976 تا 1978 با وجود حضور اربکان در صحنه سیاسی کشور، سفیر نداشتیم و بعدها هم حمایت ترکیه از جهاد افغانستان محدود بود.
اگرچه ترکیه شوروی را در بسترهای بین المللی مانند سازمان همکاری اسلامی محکوم و حمایت خود را از مجاهدین افغان و پاکستان اعلام کرد، اما دخالت ترکیه در جنگ، صرفاً شامل ارسال کمک های محدود و پذیرش چندین هزار مهاجر افغان بود.
سرنوشت سرمایه گذاری های ترکیه در افغانستان
بدیهی است که روی کار آمدن طالبان پیامدهای مهمی برای سرمایه گذاری ترکیه خواهد داشت. ترکیه در افغانستان پس از حملات 11 سپتامبر، اقدامات فراوانی انجام داد.
ترکیه با اعزام نیرو به افغانستان تا حدی در مشروعیت بخشیدن به نیروهای ائتلاف ناتو مشارکت داشته و در عین حال برای بازسازی افغانستان، کمک های توسعه محور ارائه کرده است. ترکیه تقریباً به مدت یک قرن تمام، به سیاست آموزش سربازان افغان ادامه داد و آموزش بخش اعظم نیروی پلیس افغانستان را نیز بر عهده داشت و در چهارچوب برنامه «افغانستان؛ قلب آسیا» کمک های فراوانی ارائه داد.
دستگاه دیپلماسی ترکیه سعی کرد همسایگان افغانستان را برای صلح پایدار در افغانستان گرد هم آورد و همان گونه که اقداماتی برای عراق انجام داد، تلاش کرد در افغانستان نیز یاری گر شود.
در شرایط کنونی، ابهام و سوالات زیادی در مورد آینده سرمایه گذاری های ترکیه در افغانستان وجود دارد. کشورها، افسران و نیروی پلیس سایر کشورها را برای اهداف و مقاصد خاصی آموزش می دهند. چه اتفاقی برای این افسران خواهد افتاد که ترکیه سالها به آنها آموزش داده است؟ آیا ترکیه ابتکاری در این زمینه خواهد داشت؟
افغانستان از جمله کشورهایی است که ترکیه بیشترین دانشجوی خارجی را برای تحصیل در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد از میان جوانان این کشور بر می گزیند و پذیرش می کند. آیا این امر در آینده نیز امکان پذیر خواهد بود؟ آیا سال آینده دانشجوی افغانستانی خواهیم داشت؟ آینده مدارس ترکیه در افغانستان چگونه خواهد بود؟
فرجام قدرت نرم ترکیه در افغانستان
یکی دیگر از مسائل قابل توجه، وضعیت قدرت نرم ترکیه در افغانستان است. سالهاست که سریال های تلویزیونی ترکیه به عنوان عنصر قدرت نرم در افغانستان، مورد استفاده قرار می گیرد.
مجموعه های تلویزیونی ترکیه مانند قرن باشکوه، پرتگاه و دیرلیش ارتوغرول در میان مردم افغانستان توجه زیادی را به خود جلب کرده اند.
سوال اینجاست: آیا در شرایط جدید، این وضعیت می تواند ادامه پیدا کند؟ مهمتر از همه، آیا ترکیه این فرصت را دارد که در افغانستان، آموزش نظامی و حضور نظامی اخیر خود را که با وجود وقفه های کوتاه مدت تقریباً یک قرن است که ادامه داشته، حفظ کند؟
اهمیت این سوال در این است که به خاطر بیاوریم، مقامات طالبان پیشتر اعلام کرده بودند که نگاه گرمی به حضور نظامی ترکیه در کشورشان ندارند و از چنین پیشنهادی استقبال نمی کنند.
به طور خلاصه، با توجه به شواهدی که برشمردیم، ترکیه در میدانِ بازی افغانستان، در شرایطی است که هنوز هم نمی تواند بر تحولات میدانی این کشور تأثیر بگذارد و برای مواجهه با این تحولات، آماده به نظر نمی رسد.
در همین حال، نمی تواند با واگذاری امور به دوستی به نام پاکستان، مشکلات را حل کند. ترکیه، همچنین با مجموعه جدیدی از مشکلات مرتبط با افغانستان روبرو است که یکی از آنها موج بزرگ مهاجرت است که انتظار می رود از افغانستان به ترکیه ادامه پیدا کند.
انتهای پیام/