بزرگ‌ترین پروژه علمی کشور دستخوش طوفان‌های مدیریتی/ آیا رصدخانه ملی ایران به بهره‌برداری می‌رسد؟

بزرگ‌ترین پروژه علمی کشور دستخوش طوفان‌های مدیریتی/ آیا رصدخانه ملی ایران به بهره‌برداری می‌رسد؟

پروژه رصدخانه ملی ایران به عنوان بزرگ‌ترین پروژه علمی کشور بعد از نزدیک به ۲۵ سال هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. دکتر اربابی از مدیران سابق این رصدخانه سیر مسیر ساخت رصدخانه ملی ایران از صفر تا ۱۰۰ و حاشیه‌های آن را تشریح می‌کند.

به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری تسنیم، رصدخانه ملی ایران به عنوان یکی از طرح‌های کلان ملی و بزرگ‌ترین پروژه علمی ایران در سال 1377 در شورای پژوهش‌های علمی مطرح شد و به تصویب رسید و یک سال بعد از آن، مرحله مکان‌یابی آن در قالب یک طرح پژوهشی دانشگاهی آغاز شد.

اعضای تیم طراح رصدخانه بعد از یک مکان‌یابی 6 ساله، نهایتاً 33 کیلومتری جنوب غرب کاشان و 12 کیلومتری غرب قمصر، 7 کیلومتری شمال شرق شهر کامو و چوگان و در قله 3600 متری گَرگَش از قلل مرتفع رشته‌کوه کرکس را برای ساخت و راه‌اندازی این رصدخانه انتخاب کردند. از زمان مطرح شدن ساخت رصدخانه تاکنون بیش از دو دهه پر فراز و نشیب می‌گذرد و طی آن بارها انتقاداتی به طولانی شدن پروسه طراحی و ساخت تجهیزات رصدخانه عنوان شده بود و در نهایت در واپسین روزهای پایانی دولت دوازدهم این پروژه به مرحله افتتاح و رونمایی رسید.

"حبیب خسروشاهی" مجری طرح رصدخانه ملی ایران در بهمن سال گذشته گفته بود که "ساخت تلسکوپ رصدخانه ملی ایران در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری و سازمان برنامه و بودجه انجام می‌شود، در حال حاضر فعالیت‌های مرتبط با ساختمان و تجهیزات در قله پایان یافته است؛ اوایل سال آینده نیز نصب آینه و نورگیری آن آغاز و خرداد 1400 نیز این طرح بزرگ در کامو کاشان به طور رسمی افتتاح می‌شود."

با وجود گذشت 4 ماه از سال 1400، وعده مجری طرح عملی نشد و آینه تلسکوپ آماده و نصب نشد اما دولتی‌ها ترجیح دادند با توجه به فرا رسیدن پایان دولت دوازدهم ولو به صورت ناقص، این افتتاح را انجام بدهند؛ آن هم در حالی که آیینه تلسکوپ هنوز نصب نشده است!

با توجه به اینکه طرح رصدخانه ملی ایران بزرگ‌ترین پروژه علمی کشور محسوب می‌شود و جامعه علمی همچنان منتظر بهره‌برداری واقعی و نورگیری این رصدخانه هستند، با دکتر "سپهر اربابی بیدگلی" یکی از مدیران ارشد سابق رصدخانه ملی ایران به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم که قسمت اول این گفت‌و‌گو را از نظر می‌گذرانید:

تسنیم: در ابتدا یک معرفی و بیوگرافی از خودتان بفرمایید؟

من سپهر اربابی بیدگلی متولد تهران هستم و تا سال 1364 در ایران بودم که بعد از آن به آلمان مهاجرت کرده و در آنجا دبیرستان،‌ دانشگاه و دکترای خود را در آلمان طی کردم که کارشناسی ارشد من در رشته "فیزیک ذرات بنیادی با گرایش ساخت ابزارهای تجربی و آشکارساز ذرات بوده است؛ یعنی از دوره کارشناسی ارشد، درگیر ساخت ابزار بوده‌ام. بعد از آن ابزاری برای اندازه‌گیری مقدار غلظت "توریوم" که عنصر رادیواکتیو و پرتوزا در آب اقیانوس است را طراحی کردم که نشان‌دهنده مرگ و میر پلانکتون‌ها است که این ابزار را برای مؤسسه اقیانوس‌شناسی "آلفردوگنر" ساختم.

من هم به نجوم و هم به ذرات و کار تجربی علاقه داشتم و وارد کیهان‌شناسی و تحلیل داده‌های رصدی نقشه‌های بزرگ رصدی شدم؛ به این معنا که با کلان‌داده‌ها شروع به کار کرده و دکتری کیهان‌شناسی را در این زمینه دریافت کردم و در واقع کار من در دوره دکتری تحلیل داده بوده است. بعد از دوره دکتری وارد هواپیماسازی "ایرباس" شدم و در آنجا یک دوره‌ای بر روی بال هواپیمای A380 گذراندم و تست مقاومت و تست‌های طولانی بر روی بال هواپیما داشتیم. یک پروژه دیگر ما در ایرباس مربوط به سوخت‌گیری هواپیما در آسمان بود که بر روی هواپیمای سوخت‌گیرنده یک لیزر نصب کردیم و بر روی هواپیمای سوخت‌دهنده نیز چیزی شبیه سیبل طراحی شد که بعد از برخورد لیزر به این سیبل، با تشخیص فاصله و جهت، پیام صوتی به خلبان می‌دهد و آن حالت نخ و سوزن کردن در آسمان انجام می‌شود اما به خاطر قصد بنده برای بازگشت به ایران، این پروژه در مراحل پایانی رها شد و در سال 1382 به ایران آمدم.

در سال 1382 به خاطر پایه‌ریزی طرح رصدخانه ملی ایران با دکتر منصوری معاون پژوهشی وقت وزارت علوم صحبت کردم و ایشان بنده را تشویق به همکاری در این پروژه کردند. علت اینکه کار در مجموعه ایرباس رو پذیرفته و مدیریت پروژه را در ایرباس به صورت عملی یاد گرفتم، این بوده است که بتوانم در طرح رصدخانه ملی به عنوان یک مدیر پروژه موفق باشم، درحالی که رشته اصلی بنده هوافضا نبوده و فیزیک بوده است. فیزیک در ایران یک کار نظری محسوب می‌شود اما در دنیا شاید بیش از 90 درصد فیزیکدان‌ها کار تجربی انجام می‌دهند اما در ایران شاید برعکس است. کار تجربی به معنای طراحی و ساخت یک دستگاه، انجام آزمایش و تحلیل داده است ودر طراحی و ساخت ابزارهای رصدی با مجموعه‌های مهندسی نیز درگیر می‌شویم.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

امروز یکی از کارهای بزرگ علمی دنیا ساخت "تلسکوپ فضایی جیمز وب" است که قرار است جانشین تلسکوپ فضایی هابل شود. در این پروژه 2 میلیارد دلاری، هم محققان رشته فیزیک و نجوم و هم محققان رشته علوم مهندسی در حال کار و فعالیت بر روی پروژه هستند. مدیریت پروژه فنی یک بحث بسیار مهم و حیاتی در علوم است. شما نگاه کنید، سابقه مدیریت پروژه از پروژه منهتن است که آمریکایی‌ها بمب هسته‌ای را در این پروژه ساختند که مدیر این پروژه نیز "جولیوس رابرت اوپنهایمر" فیزیکدان برجسته و مشهور آمریکایی بود. مدیریت پروژه در واقع یک مهارت، فن و علم است که امروز در دانشگاه‌های دنیا تدریس می‌شود و سعی من این بود تا مهارت مدیریت پروژه را در شرکت ایرباس یاد گرفته تا بتوانم در ایران برای ساخت رصدخانه ملی ایران به کار بگیرم.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

اعضای تیم پروژه معروف «منهتن»

در موضوع رصدخانه ملی ایران با 2 تن از اساتید مطرحی که در این پروژه نقش داشتند ارتباط گرفتم که «دکتر ثبوتی» در زنجان و «دکتر رضا منصوری» در وزارت علوم و دانشگاه صنعتی شریف بودند. دکتر ثبوتی در اوایل کار به بنده توصیه داشتند که بنده رصد را یاد بگیرم! یعنی تصورشان از ساخت یک تلسکوپ، تصور صحیحی نبود و فکر می‌کردند که هر کسی که رصدگر باشد می‌تواند تلسکوپ بسازد. شاید راننده خوبی باشید یا مهندسی که بتواند خودرو طراحی کند که این دو کاملاً متفاوت است. دکتر رضا منصوری اما متقاعد شدند و یک ماه بعد از ورود بنده به ایران در فروردین سال 1383، حکم معاون مدیر طرح را به بنده دادند و در گام اول با دست خالی و بدون حمایت، شروع به جمع‌آوری اطلاعات فنی و علمی کردم و در واقع به لحاظ قانونی و مالی حمایتی از ما صورت نگرفت.

یک شورایی تحت عنوان شورای راهبری طرح رصدخانه ملی ایران در وزارت علوم وجود داشت که تأکید دوستان در آن زمان این بود که ما باید تلسکوپ را خریداری کرده و نصب کنیم! و اگر ما این کار را انجام داده بودیم سرنوشت این طرح چه می‌شد؟! به سرنوشت تعداد زیادی از ابزارهای مدرنی دچار می‌شد که در زمان خرید آنها مُدرن و خوب بودند اما بعد از مدتی از کار می‌افتند چون نگهداری آنها در توان تیم داخلی نیست. وقتی یک تلسکوپ یا ابزار مدرن آزمایشگاهی خریداری می‌شود، شما توان فنی استفاده از آن ابزار را نخواهید داشت که در هر حوزه‌ای از جمله خودرو، هواپیما و آزمایشگاه نمونه‌های آن موجود است. سازنده تلسکوپ رصدخانه تبریز دیگر وجود ندارد که بخواهد خدمات بدهد. در درجه اول، دانش فنی آن ابزار مهم است؛ یعنی وقتی شما قصد دارید صاحب تلسکوپ و رصدخانه در ایران شوید و اسم آن نیز رصدخانه ملی باشد، باید صاحب دانش فنی شوید.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

تسنیم: آیا مذاکراتی برای خرید تلسکوپ با طرف‌های خارجی انجام شده بود؟

مذاکره برای خرید تلسکوپ با "ساژم فرانسه" و شرکت "ایموس بلژیک" انجام شده بود که بنده با هزینه شخصی خودم از "ساژم" و "ایموس" بازدید کردم و به شورای راهبری گزارشی دادم و دکتر منصوری را متقاعد کردم که راه صحیح اجرای این پروژه خریداری تلسکوپ نیست. در روزهای آخر مدیریت دکتر منصوری در وزارت علوم در سال 1384، با تلاش و سماجت زیاد موفق به متقاعد کردن دکتر منصوری شدم. من نصف روز جلوی درب معاون پژوهش وزارت علوم راه رفتم تا بالاخره بتوانم وی را ملاقات کرده و این موضوع را انتقال بدهم که به من دستور دادند سناریوهای مختلف این طرح را بنویسم که این سناریوها شامل خرید تلسکوپ، سفارش تلسکوپ و مدیریت ساخت در ایران بود.

بعد از روی کار آمدن دولت آقای احمدی‌نژاد، دکتر منصوری برای فرصت مطالعاتی به کانادا رفتند و عمده مسئولیت این طرح بر دوش من افتاد که معاون وی بودم؛ اما در عین ناباوری ما را در معاونت پژوهشی راه نمی‌دادند و اسناد و مدارک طرح رصدخانه ملی ایران و کامپیوترها را به انباری منتقل کرده بودند و در واقع دیگر به ما اجازه ورود نمی‌دادند! با تلاش فراوان یک وقتی را از معاون پژوهشی جدید وزارت علوم «دکتر کبکانیان» گرفتیم که نخستین سؤال دکتر کبکانیان این بود که ما رصدخانه را برای چه کاری می‌خواهیم؟! و کشور چه نیازی به رصدخانه ملی دارد؟! در حالی که این طرح مصوبه هیئت دولت را داشته است و از مجلس ردیف بودجه دریافت کرده بود که البته بودجه‌ای از سمت سازمان برنامه و بودجه به آن تخصیص داده نشده بود.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

رصدخانه ملی ایران

در نهایت دکتر کبکانیان از ادامه کار حمایت کردند اما بودجه‌ای به ما تعلق نگرفت و کار بزرگ این بود که دیگر مانع راه ما نشدند و اسناد و مدارک را به ما بازگرداندند و توانستیم به اطلاعات کامپیوترها دسترسی پیدا کنیم و یک دفتر کوچک در حد 6 متر مربع در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی به ما اختصاص دادند و تمامی کارهای رصدخانه ملی را در آنجا پیگیری می‌کردم. کاردار فرهنگی سفارت بلژیک برای بازدید از طرح رصدخانه ملی ایران و مذاکره آمده بودند که در همان اتاق 6 متری با این کاردار ملاقات کردم! که بلافاصله بعد از این ملاقات، ایموس به ما پیشنهاد فنی داد که پیشنهاد ساخت تلسکوپ 2 و 3 متری را به ما دادند.

تسنیم: در موضوع مشاوره‌های فنی بین‌المللی در دوره شما چه کارهایی صورت گرفته بود؟

من در آن روزها با دانشگاه «لوند» سوئد تماس گرفتم و به سوئد سفر کردم. چرا که دانشگاه سوئد تنها دانشگاهی در دنیا است که رشته طراحی تلسکوپ را به عنوان رشته دانشگاهی آموزش می‌داد. این دانشگاه استادی با نام "توربن اندرسون" داشت که کتابی را درباره طراحی و ساخت تلسکوپ نوشته است و حتی تلسکوپ "نوردیک اپتیکال تلسکوپ" را این استاد دانشگاه ساخته است. در ادامه با پروفسور "آرنه آردبرگ" رئیس این دپارتمان آشنا شدیم که سفرهای بنده به سوئد و دانشگاه لوند تماماً با هزینه‌های شخصی انجام شده بود.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

نوردیک اپتیکال تلسکوپ

در سال 1385 یا 1386 دکتر منصوری از کانادا به ایران بازگشتند که در همان زمان طرح رصدخانه ملی ایران به پژوهشگاه دانش‌های بنیادی به ریاست «محمدجواد لاریجانی» ابلاغ شد. اساسنامه پژوهشکده رصدخانه ملی ایران نوشته و تأیید یا تصویب شد و قرار بود که این طرح به صورت کامل در پژوهشکده رصدخانه ملی ایران پیش برود؛ اما این موضوع معلّق ماند و هر زمان که سؤال می‌کردیم، می‌گفتند که فعلاً صلاح و مصلحت نیست که پژوهشکده رصدخانه ملی ایران تأسیس شود تا اینکه در داخل پژوهشگاه دانش‌های بنیادی یک واحد جدید تحت عنوان پژوهشکده نجوم تأسیس شد که ما به آنجا انتقال پیدا کردیم و ریاست این پژوهشکده نیز به دکتر رضا منصوری واگذار شد و در مورد رصدخانه ملی نیز دکتر لاریجانی تفویض اختیار به دکتر منصوری کردند.

تسنیم: سیر مراحل مکان‌یابی رصدخانه چگونه بوده است؟

ما زیرساخت‌های قله را راه‌اندازی کردیم که عمدتاً ایستگاه هواشناسی تا آن زمان وجود نداشت. مذاکره با پروفسور "آرنه آردبرگ" و "توربن اندرسون" و سایر متخصصان برای انتقال دانش فنی انجام شد. نخستین اسناد علمی و فنی طرح رصدخانه ملی ایران در آن دوره تهیه شد و گام بعدی نیز انتخاب مکان نهایی رصدخانه بود که از پروفسور "آرنه آردبرگ" دعوت کردیم که به ایران آمدند و از قله‌هایی که در طرح مکان‌یابی توسط "دکتر نصیری قیداری" پیشنهاد شده بود، بازدید شد؛ چرا که وی مجری طرح مکان‌یابی بوده است که 2 قله را پیشنهاد داده بود که "قله دینوا" و "قله کلاه‌برفی" بود و اصرار ایشان این بود که قله دینوا را افتتاح کنیم و رصدخانه ملی را در همان دینوا بسازیم که قله دینوا بین کاشان و قم و در ارتفاع 3 هزار متری قرار دارد و از لحاظ آلودگی نوری و سایر موارد، به کیفیت قله فعلی یعنی گَرگَش نیست. یک پارامتری تحت عنوان "دید" وجود دارد که تعیین‌کننده کیفیت آسمان است یعنی با چه وضوحی شما قادر هستید که تصویری را از آسمان بگیرید که هر چقدر این وضوح کمتر باشد کیفیت و قابلیت رصدخانه کم می‌شود.

از پروفسور "آرنه آردبرگ" که زمانی خودش مکان‌یابی تلسکوپ‌های بزرگ دنیا از جمله "Very Large Telescope" را اجرا کرده بود دعوت کردیم که به ایران آمده و قله‌های ایران را بررسی کند و در حضور وی، بعد از بررسی نقشه کامل ایران و اطلاعاتی که آقای نصیری جمع‌آوری کرده بودند در یک کارگاه به این نتیجه رسیدیم که مکان‌هایی که دکتر نصیری پیشنهاد داده است خوب بوده و لذا کافی نیست. نهایتاً در این کارگاه تصمیم گرفته شد که قله گَرگَش برای مکان رصدخانه مورد بررسی قرار بگیرد و مخالفتی که با قله گَرگَش در اینجا شد این بود که مدعی بودند که باد شدیدی در آنجا وجود دارد در حالی که کسی اندازه‌گیری باد را انجام نداده بود و این ادعا علمی نبود. نهایتاً در قله‌های گَرگَش و دینوا ایستگاه هواشناسی مدرن نصب کردیم و به مدت یک سال شدت باد و ضربه باد را اندازه‌گیری کردیم و نتیجه اینکه، مشخص شد "پارامتر دید" و "پارامتر باد" در قله گَرگَش بهتر است و آلودگی نوری نیز کمتر است. برخلاف خواست دکتر نصیری، قله گَرگَش به عنوان قله انتخاب شد و در این فاصله نیز دکتر نصیری 4 سال به عنوان نماینده مجلس فعالیت داشتند و سخت درگیر کارهای دیگری بودند.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

تلسکوپ "Very Large Telescope"

بعد از انتخاب قله، پژوهشگاه دانش‌های بنیادی به مدت یک سال با پروفسور "آرنه آردبرگ" قرارداد مشاوره امضا کرد و از سال 2009 در سوئد شرکتی را تأسیس کردیم که با مشارکت ایران و پژوهشگاه دانش‌های بنیادی به نمایندگی بنده و با مشارکت اساتید دانشگاه لوند سوئد این شرکت تأسیس شد و قراردادی بین پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و این شرکت عقد شد که در حین این قرارداد، کارهای رصدخانه ملی از لوند انجام شود با شرط اینکه تیم مهندسی ایران به سوئد رفته و زیر نظر این اساتید آموزش ببینند. مجموع این فعالیت‌ها به سه نقطه مهم رسید: زیرساخت‌های فنی و علمی را برای رصدخانه ملی ایران در قله گرگش انتخاب کردیم، طراحی مفهومی رصدخانه ملی ایران با همکاری مشاوران خارج از کشور انجام شد و انتقال دانش فنی نیز صورت گرفت. کار مهم دیگر این است که آینه طرح رصدخانه ملی ایران خریداری شد که عمده مذاکرات خرید آینه رصدخانه ملی ایران توسط بنده انجام شد.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

طرح رصدخانه ملی ایران برای من حکم فرزندم را دارد چرا که از ابتدا من متولدش کردم. یک روزی به دکتر منصوری گفتم که من استخوان‌های خود را زیر این طرح گذاشتم تا بالا بیاید و این طرح بر روی ستون من بالا آمده است و نمی‌توانم بگویم که از 5 سال پیش که من را از این طرح کنار گذاشته‌اند، برایم اهمیتی ندارد! اصلاً ممکن است من آدم شایسته‌ای برای این طرح نبودم و من را از این طرح کنار گذاشتند، اما چرا اسم من را از روی طرح پاک کردند؟! اگرم در این باره حرفی می‌زنیم به ما خودشیفته و... می‌گویند. امروز بعد از سال‌ها تلاش در این پروژه و در سن 50 سالگی به آلمان بازگشتم و با چندین دانشگاه مکاتبه کردم و من را به عنوان مدیر پروژه تحقیق و توسعه ساخت یک دستگاه انتخاب کردند و حقوق من هم حداقل 10 برابر حقوقم در ایران است! دیروز با «دکتر میرترابی» که در آن سفرها همراه بنده بودند صحبت بازدید ما از قله کلاه‌برفی شد که در مسیر کاشان به علت خواب‌آلودگی راننده، دچار سانحه شدیم و "دکتر یحیی امامی" یکی از همکاران باسابقه ما در آن سانحه کشته شد، در حالی که در گزارشات و صحبت‌ها اسمی از وی نیست! اما همان روز بنده با سر بانداژ شده به بالای قله رفته و مأموریت را انجام دادم! در واقع ما از جان مایه گذاشتیم که این طرح به نتیجه برسد که البته وظیفه بنده بوده است.

به هر حال در سال 1386 بسیاری از منجّمان ایرانی و خارجی را دور هم جمع کردم که یک کارگاه علمی برگزار کنیم تا از منجمان بپرسیم که شما چه طرح علمی مدنظرتان است؟ یا چه خواسته‌ای از رصدخانه ملی ایران دارید؟ تا براساس آن ما تلسکوپ و آشکارسازهای آن را طراحی کنیم. این همایش در سال 1386 در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی اتفاق افتاد اما بعد از آمدن «دکتر حبیب خسروشاهی» مدیریت جدید طرح رصدخانه ملی ایران، این فعالیت به کلی متوقف شد و دیگر همایش ملی برگزار نشد و در واقع مشارکت عموم بسیار زیاد کاهش پیدا کرد و این جزو دردناکترین اتفاقاتی است که در این طرح افتاده است.

وقتی شما اهداف کلی و علمی را تعیین می‌کنید اینجا محققان رشته نجوم باید صحبت کنند و زمانی که طراحی تلسکوپ مطرح می‌شود و مربوط به اجرای طرح است اینجا گروه فنی باید صحبت کنند که این اتفاق نیفتاد یعنی تا زمانی که پروفسور "آرنه آردبرگ و توربن اندرسون" در پروژه بودند مدیریت فنی طرح وجود داشت که حاصل این همکاری نیز، طراحی مفهومی تلسکوپ رصدخانه ملی بود که این طراحی مفهومی را به بازبینی بین‌المللی و متخصصان و مشاوران در سطح عالی دنیا گذاشتیم و حتی در سال 2012 برخلاف خواست پروفسور آرنه آردبرگ، دوستانی را دعوت کردیم تا طراحی ما را بازبینی کنند که از 100 نمره، 70 را به ما دادند. در همین دوره تنشی بین پروفسور آرنه آردبرگ و دکتر منصوری به وجود آمد و نهایتاً باعث گسست شد و همکاری ایران و لوند دیگر ادامه پیدا نکرد.

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

اما ما به طراحی مفهومی رسیده بودیم و بچه‌های تیم مهندسی ما آن دانش فنی لازم را به دست آورده بودند که بتوانند کار را به صورت مستقل پیش ببرند. هم‌زمان با این موضوع، اتفاقی در پژوهشگاه افتاد که اعلام کردند که ما نزدیک به 70 نفر نیرو در پژوهشگاه استخدام خواهیم کرد و مجوز استخدام این 70 نفر را نداریم و ما می‌خواهیم طرح رصدخانه ملی ایران در کنار طرح شتابگر ملی ایران به صورت برو‌ن‌سپاری انجام شود! شما هزینه‌ها را برآورد کنید و ضمن ایجاد شرکت جدید با ما قرارداد ببندید و قرار شد که این کار در سه بخش مکانیک، کنترل و الکترونیک و نرم‌افزار و بخش قله انجام شود که بخش قله به بنده سپرده شد و زیرساخت‌هایی که در قله انجام می‌شد عمده مدیریت آن بر عهده من بود. یک شرکت تأسیس کردم که البته دوستان دیگر این کار را انجام ندادند و علاوه بر این، تا سال 2011 عضو هیئت علمی در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی بودم که من را از هیئت علمی خارج کردند و با من قرارداد انجام کار معین امضا کردند که اسناد این قرارداد موجود است. در واقع با این کار، بنده دیگر پژوهشگر نبودم و قول داده بودند که در پژوهشکده رصدخانه ملی من پژوهشگر باشم که پژوهشکده را نیز تأسیس نکردند. در ادامه در فراخوان وزارت علوم شرکت کردم و به عنوان هیئت علمی دانشگاه صنعتی قم انتخاب شدم. دکتر منصوری با ریاست این دانشگاه صحبت کردند که ما یک گروه نجوم در دانشگاه صنعتی قم ایجاد کنیم که دانشجویان رشته نجوم را برای رصدخانه ملی تربیت کنیم و قم هم به خاطر قرار گرفتن بین شهرهای کاشان و تهران، به لحاظ جغرافیایی منطقه مناسبی برای رصدخانه ملی است.

دکتر "مشکات‌السادات" رئیس دانشگاه از این موضوع استقبال کردند اما بعد از یک سال ریاست دانشگاه عوض شد و ریاست جدید اعلام کرد که ما علوم پایه را برای چه کاری می‌خواهیم؟! یعنی به اعضای هیئت علمی علوم پایه اعلام کردند که ما میلی به حضور شما در دانشگاه نداریم و استخدام اعضای هیئت علمی نجوم نیز در آنجا متوقف شد و تنها کاری که من انجام می‌دادم تدریس فیزیک 1 و 2 بود!

علم و تکنولوژی , شرکت های دانش بنیان ,

همان‌طور که عرض کردم دوستان مکانیک و کنترل، شرکت تأسیس نکردند و از آن طرف نیز پژوهشگاه مدام ما را تحت فشار گذاشت که ما در ماه‌های آینده دیگر حقوقی برای پرداخت کردن نداریم و بعد از تأسیس شرکت توسط بنده، کل تیم رصدخانه ملی ایران را به شرکت بنده آوردند؛ از آبدارچی و منشی و حسابدار و کارپرداز تا متخصصان و نیروی فنی ما در بالای قله، زیرمجموعه "شرکت رشد و توسعه دانش سپهر" شدند که قراردادهای آن و گزارشات صورت وضعیت شرکت موجود است که بعد از 4 سال نیز اعلام کردند که به این اسناد احتیاجی نداریم و امروز همه آنها در زیرزمین خانه من تلمبار شده است؛ قراردادی که در سال 1391 به ما تحمیل کردند سازمان تأمین اجتماعی اعلام کرد که حق تأمین اجتماعی نزدیک 16 درصد است که باید پرداخت کنید و آقای حقیقت که امروز معاون اداری مالی و پشتیبانی پژوهشگاه دانش‌های بنیادی است مدعی شد که این سود شرکت است و شما از این قرارداد سود می‌برید؛ در صورتی که آن سهمی بود که باید به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت می‌کردیم. در واقع شرکت ما از روز اول مقروض شد و در حدود 50 تا 60 میلیون تومان بدهکار شدیم.

نزدیک به 2 سال در حال مذاکره با آلمانی‌ها برای خرید آینه از آنها بودم که شخص بنده دوندگی‌های بسیار زیادی برای آن انجام داده بودم و وقتی این آینه در سال 2013 وارد ایران شد همه همکاران به جز بنده با این آینه عکس گرفتند. انجمن نجوم یک ارگان منتخب اعضای هیئت علمی در آن رشته است که حافظ منافع آن رشته است و زیر نظر کمیسیون‌ انجمن‌های وزارت علوم است. یکی از همکاران انجمن نجوم ایران به نام «طلیعه محمدی» که قبلاً‌ دانشجوی نجوم بنده بوده است، در خبری که از ورود آینه به ایران داده بود اسم بنده را آورده بود که دکتر حبیب خسروشاهی به خاطر همین موضوع این خانم را از انجمن نجوم ایران اخراج کردند. اینکه امروز رصدخانه ملی ایران افتتاح می‌شود و اسمی از بنده برده نمی‌شود برای من چیز جدیدی نیست چرا که این روند و رویکرد، سال‌های سال وجود داشته است.

ما طراحی مفهومی را انجام داده بودیم و به ما اعلام کردند که برای طراحی جزئی که فاز بعدی پروژه است باید مناقصه برگزار شود؛ چون طرح بزرگی است و اگر از یک حدی بگذرد باید به روش مناقصه این طرح واگذار بشود که این مناقصه در سال 2012 برگزار شد که تعدادی در این مناقصه شرکت کردند که از جمله رقبای ما جهاد دانشگاهی شریف بود که در نهایت ما پیروز شدیم و در این فاصله شرکت هم دانش‌بنیان شده بود. پژوهشگاه دانش‌های بنیادی به جای اینکه برای طراحی مفهومی با ما قرارداد ببندد، مناقصه را باطل کرد! و با ما قرارداد نیم‌بندی در حد حقوق کارکنان امضا کردند در حدی که ریالی بیشتر از حقوق کارمندان به شرکت نمی‌رسید. بعد از برکناری منصوری، بلافاصله کل تیم رصدخانه ملی را از شرکت به پژوهشگاه دانش‌های بنیادی بازگرداندند و با همه به جز شخص بنده قرارداد بستند یعنی من دیگر جزو آن تیم نیستم.

پایان بخش اول

گزارش از: علی‌اصغر اصولی هلان

انتهای پیام/؛

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار اجتماعی
اخبار روز اجتماعی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon