شرط متفاوت یک شاعر آذربایجانی برای ازدواج/ زنانی که کربلا را در تاریخ ماندگار کردند
نشست مجازی «سهم زنان شاعر در سرایش حماسه عاشورا» با نگاهی به نقش زنان شاعر در رشد کیفی و کمی شعر آیینی با حضور جمعی از اهالی قلم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست «سهم زنان شاعر در سرایش حماسه عاشورا» با حضور جمعی از شاعران فارسیزبان از کشورهای مختلف شب گذشته 19 شهریورماه، به صورت مجازی برگزار شد.
علیرضا قزوه، شاعر و وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در دهلی نو، در ابتدای این نشست با اشاره به رشد کیفی و کمی شعر زنان در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: در این میان شعر آیینی زنان ایران نیز در دوره بعد از انقلاب نیز رشد بسیار خوبی کرده است. به عنوان نمونه، خاطرم هست در جشنواره دوسالانه پروین که یک دوره دبیر علمی آن بودم، بعد از دو سال از میان تعداد کتابهای تازهای که برای ارزیابی ارسال شده بود، بیش از هزار عنوان به آثار زنان اختصاص داشت. این آمار بسیار خوبی است. ما هیچ وقت در هیچ دوره تاریخ ادبیات، اینقدر در حوزه شعر زنان رشد نداشتیم که در دو سال، زنان شاعر بیش از هزار عنوان کتاب در حوز شعر و نقد شعر منتشر کرده باشند.
وی با اشاره به اوضاع شعر زنان در پیش از انقلاب ادامه داد:پیش از انقلاب نیز چهرههای خوبی در حوزه شعر زنان داشتیم که باعث پیشرفت شعر نیز شدهاند. از جمله این چهرهها میتوان به زندهیاد طاهره صفارزاده و فروغ فرخزاد اشاره کرد که از چهرههای تأثیرگذار بر حوزه شعر بود. در آغازین سالهای شعر انقلاب نیز افرادی چون خانم سپیده کاشانی و سیمیندخت وحیدی در طیف شعر انقلاب و خانمها سیمین بهبهانی، فاطمه راکعی و ... نیز در حوزه شعر فعال بودهاند.
قزوه یادآور شد: اگر بخواهیم شعر زنان را وزن کنیم، میتوان گفت که سوای شاعرانی چون طاهره صفارزاده، فروغ و سیمین بهبهانی، در این چند دهه همین شاهد نسل شاعرانی بودهایم که کارهای قابل اعتنایی منتشر کردهاند که از این جمع میتوان به نغمه مستشار نظامی، پروانه نجاتی، سارا جلوداریان و ... اشاره کرد.
وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی در دهلی نو در ادامه به سابقه شعر زنان در کشور هندوستان و در سبک هندی اشاره و اضافه کرد: در شعر هندوستان و در سبک هندی نیز شاعران خوبی داریم که شاخصترین آنها زیبالنسا، دختر اورنگزیب است. در دوره گورکانیان نیز ما شاهد حضور زنان بابری هستیم، یعنی کسانی که متعلق به خاندان سلطنت هستند، مانند عارفه گورکانیان که دختر شاه جهان بود. حضور این زنان سبب نگارش چند تذکره خواتین نیز شده است. با وجود این، تعداد شاعران زن چندان چشمگیر نیست مثلاً از میان دو هزار شاعر معرفی شده در تذکره شعرای کشمیر، به زحمت میتوان به تعداد انگشتان دو دست از زنان شاعر نیز یاد کرد.
قزوه در ادامه ترکیببند را از جمله قالبهای پرکاربرد در میان زنان شاعر در روزگار حاضر دانست و از نغمه مستشار نظامی به عنوان یکی از شاعران موفق در این حوزه یاد کرد.
غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نیز در این نشست با اشاره به تأثیر زنان بر زنده ماندن حماسه عاشورا گفت: حقیقت این است که کربلا بدون حضور زنان نمیتوانست شکل بگیرد و نمیتوانست در تاریخ ادامه پیدا کند. حضرت زینب(س) هم در شکلگیری حماسه کربلا نقش اصلی داشتند و در تبیین و ترویج نهضت حسینی نقش ایفا کردند.
وی ادامه داد: زنان شاعر بهتر از مردان میتوانند بعضی جنبههای عاشورا را درک کنند و بهتر میتوانند بعضی حالات را بیان کنند و به شعر در آورند. زنان با داشتن احساس مادرانه بهتر میتوانند درد و داغ مادران کربلا را بفهمند و بازگو کنند. این حقیقت را میتوان با خواندن ترکیببند
اخیر خانم مستشار نظامی به روشنی دریافت. در شعر ایشان ظرافتهایی دیده میشود که دقیقاً به سرشت زنانه و مادرانه او مربوط میشود. به این بیت توجه کنید:
عطش را در گلوی غنچه تنها ساقه میفهمد
نگاه آخر نوباوه را قنداقه میفهمد
یا به این بیت:
علی اصغر فراوان است در آغوش گهواره
بخوان مادر حدیث عشق را در گوش گهواره
حدادعادل یادآور شد: خوشبختانه امروزه شاعران زن عاشورایی در کشور ما فراوانند. این زنان شاعر دختران همان زنانی هستند که 43 سال پیش با حضور در راهپیماییها انقلاب را یاری کردند و اندکی بعد جوانان خود را به جبهه فرستادند. من به آن مادران دیروز وبه این زنان شاعر عاشورایی امروز درود میفرستم.
وحید ضیایی، پژوهشگر، نیز در ادامه این نشست به معرفی خورشید بانو ناتوان به عنوان یکی از زنان مرثیهسرای موفق و تأثیرگذار در ادبیات ترکی اشاره کرد. او ابتدا به سابقه مرثیهسرایی در ادب ترکی اشاره و اضافه کرد: مرثیه در ادبیات ترکی حال و هوای دیگرگونه دارد. مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از شاعران، با اشاره به اشعار تاجالشعرای اردبیلی، فرمودند که تلفیق عرفان و حماسه از جمله ویژگیهای شعر اوست که باید سرمشق و الگوی دیگر شاعران کشور باشد. همین اشاره ایشان در سالهای اخیر باعث پژوهش جمعی از دوستان در حوزه مرثیه ترکی شد و بسیاری از دوستان شروع به تحقیق، جمعآوری و ترجمه اشعاری کردند که از مرحوم بیضای اردبیلی، مرحوم انور اردبیلی، تاجالشعرا، منزوی و... به یادگار باقی مانده است.
وی ادامه داد: بیشتر این پژوهشها به این نتیجه رسیدند که مرثیه ترکی با آن سوز و گذازهای عاشقانه و فرازهای حماسی و عرفانی که از 100 سال پیش به وجود آمده، در تعزیهها و مراسمهای مختلف خوانده و با نوای افرادی مانند مؤذنزاده ماندگار شده است و تأثیر بسزایی بر ادبیات مرثیه کشور داشته است. سلاطین شعرا، مرثیهپردازان و نوحهخوانان کشور اردبیلی بودند و تلفیق حماسه و عرفان یکی از انواع ادبی است که ناخودآگاه وارد جریان ادبیات مرثیه کشور شده است.
ضیایی با بیان اینکه ادبیات مرثیه با مرحوم بیضای اردبیلی به اوج خود رسید، یادآور شد: در حوزه مرثیه ترکی، بانوان شاعر هم داشتیم که یکی از بزرگترین شخصیتهای شعر آذربایجان، خانم خورشید بانو ناتوان است که هم به فارسی و هم به ترکی شعر دارند. او در مرثیههایش خود را کنیز حضرت زهرا(س) خوانده است و شعرهای او جزو نابترین و نمونههای اولین اشعار بانوان شاعر میتواند به شمار بیاید.
این پژوهشگر ادامه داد: خورشیدبانو ناتوان در شهر شیشه در نزدیکی آذربایجان متولد شد و پدر و مادرش از حاکمان و خوانین آن منطقه بودند. خانواده این شاعر به واسطه معادلات سیاسی آن زمان که تزار روسی میخواست بر منطقه قفقاز تسلط داشته باشد، تحت فشار قرار میگیرند و پدرش زودهنگام از دنیا میرود. خورشیدبانو تحت فشار خوانین مجبور به قبول ازدواجی میشود که خیلی راغب نبوده است. این وصلت به شرطی صورت میگیرد که خورشید بانو دست از شاعری برندارد و زندگی شاعری خود را ادامه دهد.
وی ادامه داد: خورشید بانو ناتوان حدود 20 سال مسئولیت رهبری انجمن ادبی مجلس انس را برعهده داشت؛ به همین خاطر او را یکی از شاعران متعالی در آذربایجان و ادب فارسی میدانند. در این انجمن بسیاری از شاعران منطقه آذربایجان و ایران حضور داشتند و تحت نظر ایشان شعر سرودند. او همه ثروت پدری و شخصی خود را صرف امور خیریه کرد و الآن نیز تندیسهایی از او در آذربایجان نصب شده است؛ چرا که هم خیر بزرگی بود و هم ارادت خالصانهای به اهل بیت(ع) به ویژه امام حسین(ع) داشت و هم از جمله شاعرانی بود که حرف و عمل و قدمش یکی بود.
ارائه تعدادی از سرودههای عاشورایی زنان شاعر، بخش دیگر این جلسه بود. تعدادی از سرودهها به این شرح است:
زهرا محدثی خراسانی
امشب شکفته در نفسم ذکر یا حسین(ع)
پرواز میکنم ز حسینیه تا حسین
کم مانده عقل سر به بیابان نهد ز شوق
اینسان که میخرد دل شوریده را حسین
دور از هراس در دل دریا قدم گذار
در آن سفینهای که بود ناخدا حسین
با ما بگو که در دلت آیا چه می گذشت؟
در واپسین نماز شب نینوا، حسین!
نقل است از لبان عزیز تو میشکفت
در لحظه لحظه ذکر خوش ربنا، حسین!
نقل است اینکه فاصلهها شرمسار بود
در لحظههای خلوت تو با خدا، حسین!
یاران باوفای تو را غبطه میخورم
یاران باوفا و صبور تو را، حسین!
***
مرضیه فرمانی
داغی نشسته بر دل زینب بدون شرح
آتش گرفته خیمه از این تب بدون شرح
باران نیزه است مرتب بدون شرح
این بار آخر است که امشب ...بدون شرح
آل علی میان بیابان چه میکند؟
بر روی نیزه آیه قرآن چه میکند؟
خون جای اشک میچکد از چشم خواهرت
یک سو علی اکبر و آن سو برادرت
سرنیزههای دشمن از این پس برابرت
قومی کمین نشسته به تاراج پیکرت
طوفان گرفته در دل دریا قرار نیست
این آب را بدون تو هیچ اعتبار نیست
خاموش کن چراغ که این شام آخر است
عباس در سپاه تو از هرنظر سر است
درد اسیری حرمت داغ دیگر است
تاچشم کار میکند اینجا فقط سر است
اللهم العن آل یزید و سپاه تیر
باری اضافه گشته به بارگناه تیر
بار گران داغ تو بر ذوالجناح بود
بر چشم اشک و بر لب این خیمه آه بود
کوفه چقدر بعد تو در اشتباه بود
این تازه اول غم و آغاز راه بود
جوشیده است خون خدا در رگان تو
غم آمده است تا بشود میهمان تو
در گوش دخترت پس از این گوشواره نیست
در آسمان ابری او یک ستاره نیست
”راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست»
شب بر سپاه چیره شد و آفتاب رفت
با ضربههای محکم شلاق خواب رفت
***
فاطمه نانیزاد
آرام که اهل حرم آرام بگیرند
تا از لب تو تشنهلبان جام بگیرند
آماده شو باید که به میدان بشتابی
این قوم مگر با تو سرانجام بگیرند
میخواست پدر مرد نبرد از تو بسازد
آنگونه که از همت تو وام بگیرند
باید بسپاری به دل ابرترینها
از چشم تر مادرت الهام بگیرند
در روضۀ جان سوز عطش یکسره باید
از خشکی لبهای تو پیغام بگیرند
حالا پسرم! زیر عبای پدرت باش
آرام که اهل حرم آرام بگیرند
***
نغمه مستشار نظامی
ترکیب بند گل شش ماهه
نذر حضرت علی اصغر(ع)
بند اول
گلاب تازه در جام جهان آورده لبخندی
برای پاسدار دین رباب آورده فرزندی
چه فرزندی که شهد از خندههایش وام میگیرد
شکرریز و شکررفتار، شیرینتر ز هر قندی
ملایک گاهوارش را به نوری سبز پوشانده
برایش دود میکردند از هر سوی اسپندی
برای خواهرانش یک جهان نور است و آرامش
برای عمّهجان زینب، ندارد مثل و مانندی
عمّو عبّاس آبی ریخت بر لبهای گلگونش
پدر با بوسه زد بر حلق شیرینش گلوبندی
برایش از علی خواند و علی نامید او را هم
ورای حدّ تقریر است شرح آرزومندی
سحر میریخت از حلقوم اصغر یک جهان آواز
قلم را آن زبان نبوَد که سرّ عشق گوید باز
بند دوم
نسیم دشت عطر گاهوارش را پراکنده
سحر، آرامش چشم خمارش را پراکنده
هیاهوی ملایک در هوای دیدن رویش
به خیمه عطر موی تابدارش را پراکنده
گل ششماهه بوی یاس و لاله توأمان دارد
شمیم عطرهای یادگارش را پراکنده
نهال نورسی در باغ طوبی سر برآورده
چه بیرحمانه طوفان شاخسارش را پراکنده
به یاد نوبهار پرپر دردانهی زهرا
میان دشت، بابا، لالهزارش را پراکنده
به سمت آسمان، خون علی اصغر خود را
غم و اندوه قلب داغدارش را پراکنده
به جای دانه تسبیح در سجّاده عالم
هزاران دانه سرخ انارش را پراکنده
بخواب ای آسمان شرمنده روی تو لالایی
معطّر شد جهان از حلقه موی تو لالایی
بند سوّم
به میدان میرود آقا و آقازاده در دستش
برای یاری بابا، پسر، آماده در دستش
به میدان رفت نوری، کوری چشمان خفّاشان
عزیز سرور آزادگان، آزاده در دستش
به میدان رفت با لبهای عطشان وارث باران
به اثبات کلام خود دلیلی ساده در دستش
به میدان رفت و بغضی میفشارد حلق عالم را
دلیل راه حق، تنها، مسیر جاده در دستش
نگاه تار رهگمکردگان امّا نمیبیند
خدا باب الحوائج را به مولا داده در دستش
نشان کردند صهبا را در آن مینای ششماهه
میان دشت، ساقی، جام سرخ باده در دستش
به سمت خیمه باز آورد آقازاده را آقا
عقیق و لعل و مرجان، گل به گل افتاده در دستش
عطش را در گلوی غنچه، تنها ساقه میفهمد
نگاه آخر نوباوه را قنداقه میفهمد
انتهای پیام/