دلیل بی اثر شدن ماشین تبلیغاتی آکپارتی در ترکیه چیست؟
حزب عدالت و توسعه، صدها رسانه بزرگ با امکانات و تجهیزات پیشرفته در اختیار دارد، اما برخلاف سالیان گذشته، هیچکدام از آنها دارای نفوذ و بُرد اجتماعی نیستند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها در رسانه های ترکیه، دو فضای متفاوت و دو تصویر متناقض از وضعیت این کشور، به نمایش گذاشته می شود.
رسانه های طرفدار حزب عدالت و توسعه، از کشور ترکیه و دولت اردوغان، تصاویری نشان می دهند که گویای قدرتی عظیم در همه حوزه ها است و دولت چهار اسبه در مسیر توسعه و پیشرفت، بدون هیچ مانع و مشکلی پیش می تازد و همه مردم از عملکرد سران دولت و حزب حاکم راضی هستند و نه تنها در منطقه، در کشورهای خارج از منطقه نیز، جایگاه ویژه ای برای ترکیه در نظر گرفته می شود.
اما در مقابل، رسانه های معدود جبهه مخالف، تصاویری از کشوری را به نمایش می گذارند که اولاً بخش قابل توجهی از جمعیت آن، با فقر، تورم، بیکاری و گرسنگی مواجه شده و دوم این که دولت و حزب حاکم آن، با تصمیمات خطا و ندانم کای، رانت پروری و بی اعتنایی به شایسته سالاری، اکنون و آینده کشور را بر باد می دهد.
در این میان، آکپارتی صاحب مجموعه رسانه ای و تبلیغاتی بسیار بزرگی است که اغراق آمیز نیست اگر آن را یک کهکشان رسانه ای بزرگ بنامیم که در بدنه آن، بیش از بیست روزنامه ملی مهم، بیش از 20 شبکه تلویزیونی، 2 خبرگزاری بزرگ، ده ها مجله، ده ها پایگاه خبری و تحلیلی و ده ها اندیشکده و پژوهشکده، به صورت شبانه روزی با هزاران نفر نیرو و تحلیل گر و به صورت چند زبانه، در حال کار و فعالیت هستند.
اما با این وجود، اعتماد به این کهکشان بزرگ کاهش پیدا کرده است. حالا حزب عدالت و توسعه، صدها رسانه بزرگ با امکانات و تجهیزات پیشرفته در اختیار دارد، اما برخلاف سالیان گذشته، هیچکدام از آنها دارای نفوذ و بُرد اجتماعی نیستند.
حزب عدالت و توسعه در دومین دهه حیات سیاسی و حزبی خود، کهکشانی بزرگ از صدها رسانه را گرد آورد و تنها در یک مورد، یک وام بانکی 750 میلیون دلاری با سود ناچیز به خانواده دمیر اورن داده شد تا مجموعه رسانه ای بزرگ دوغان را خریداری کند.
این مجموعه بزرگ که شبکه سی.ان.ان ترک، خبرگزاری دوغان، روزنامه حریت، شبکه های تلویزیونی کانال دی، چندین مجله و گروه رسانه ای و ده ها دستگاه و تجهیزات سینه موبیل تلویزیونی بود، همگی قبلاً در خدمت احزاب مخالف اردوغان بود. اما یک شبه، همه به مجرای حمایت از اردوغان تبدیل شدند. ولی هیچکدام از این خریدهای بزرگ، حمایت های چند میلیون لیره ای بانک های دولتی، تبلیغ های کلان و اختصاصی شرکت های بخش خصوصی وابسته به آکپارتی، به داد دولت نرسیده و احزاب مخالف، با دو روزنامه، یکی دو شبکه تلویزیونی دارای تجهیزات بسیار معمولی و گروهی از فعالان رسانه ای فضای مجازی، اردوغان و شریک او باغچلی را به گوشه رینگ انداخته اند.
بزرگ اما بی تاثیر
دو خبرگزاری بزرگ آناتولی و د.ه.آ (دمیر اورن خبر آژانسی)، نه تنها در سراسر ترکیه، بلکه در بسیاری از کشورهای جهان، دارای دفاتر نمایندگی و خبرنگاران و عکاسان فعال و حرفه ای هستند و تجهیزات، منابع انسانی و بناهای این دو خبرگزاری، توان رقابت با بزرگترین خبرگزاری های جهان را دارد.
از این گذشته، در میان یکصد شبکه تلویزیونی طرفدار حزب حاکم، دست کم می توان 20 کانال را مثال آورد که استودیوها، تجهیزات، پرسنل و امکانات آنها، در حد مهم ترین شبکه های تلویزیونی آمریکا و اروپا است.
با این حال، واقعیت این رسانه ها، توان اثرگذاری خود را از دست داده اند. چرا؟ دلایل بسیار است. اما می توان به ذکر مهم ترین دلایل پرداخت:
1.به کارگیری ادبیات حماسی و حزبی محض در رسانه های وابسته به آکپارتی، مخاطب را گریزان کرده است.
2.هجمه گسترده به مخالفین و ساکت کردن آنان، تاثیر معکوسی بر جای گذاشته و باعث شده که شنیدن صدای مخالف، اشتیاق بیشتری برای مردم به وجود بیاورد.
3.رسانه های طرفدار حزب حاکم، از مردم فاصله گرفته و فقط منافع حزب را در نظر می گیرند. در نتیجه حاضر به بیان مشکلات مردم نیستند و با نشان دادن تصویر وارونه ای در مورد معیشت کردم، اعتماد و سرمایه اجتماعی خود را از دست داده اند.
4.در گذشته، مردم ترکیه امکان انتخاب داشتند و تعداد رسانه های دولت و مخالفین، تقریباً برابر بود و حتی تعداد رسانه های گروه های مخالف، بیشتر بود. اما حزب عدالت و توسعه با یک خطای استراتژیک، دوستان خود را ترغیب کرد تا بسیاری از رسانه های مزبور را از بخش خصوصی خریداری کنند. در نتیجه فضا یکدست شد و بسیاری از مخاطبین به این جمع بندی رسیدند که بهترین مجرا و منبع دریافت اخبار سیاسی، فضای مجازی است و نه تلویزیون و روزنامه.
5.اغلب گویندگان و تحلیل گران و فعالان رسانه ای برجسته طرفدار حزب عدالت و توسعه، با قدرت، درآمدهای کلانی که از حزب حاکم کسب کرده اند، از مرزهای شخصیت رسانه ای مردمی دور شده و به عناصر قدرتمند و مغروری تبدیل شده اند که کیلومترها از مردم و مطالبات آنان فاصله دارند.
6.ادبیات خشن و نفرت پراکن و تحریک کننده رسانه های هوادار آکپارتی علیه مخالفین و به کار بردن مداوم برچسب هایی همچون دشمن و خائن، اثر معکوس گذاشته است.
هادی اوزایشیک:چرا ستاره نداریم؟
هادی اوز ایشیک از روزنامه نگاران قدیمی طرفدار حزب عدالت و توسعه که در چند سال گذشته، در کنار برادرش سلیمان اوز ایشیک، صاحب چندین شرکت رسانه ای شده و ثروت قابل توجهی به دست آوردند، از معدود روزنامه نگارانی است که واقعیت های مربوط به بی تاثیر شدن نظام رسانه ای آکپارتی را پذیرفته است.
او در این مورد می گوید:«بیایید به جای آن که مرا متهم به خیانت کنید و برچسب بزنید، از خودمان بپرسیم: چرا مدرن ترین و بزرگترین شبکه های تلویزیونی ما که گرانقیمت ترین استودیوهای جهان را در اختیار دارند، به اندازه یک شبکه معمولی و فقیر همچون خلق.تی.وی، تاثیر ندارد؟
آیا جرات داریم به پاسخ مناسبی برای این سوال فکر کنیم؟ پاسخ ساده است: در شبکه خلق.تی.وی، واقعیت زندگی مردم نشان داده می شود و مردم، خود را در این آینه می بینند. اما وقتی شبکه های خودمان را نگاه می کنیم، همه چیز گل و بلبل است، مردم همه در اوج رضایت و خوبی و آرامش نشان داده می شوند و این همه تناقض و تفاوت، مخاطب را عصبانی می کند».
وی در ادامه گفته است: «بیایید از خودمان بپرسیم: چرا مجموعه بر و بچه های رسانه ای آکپارتی، صدها تحلیل گر روزنامه ای و تلویزیونی و رادیویی داریم، اما یک ستاره نداریم؟ حقیقتاً چرا ستاره نداریم؟ روزنامه نگار ساده ای مانند اسماعیل سایماز یا ییلماز اوزدیل، با نوشتن یک یادداشت کوتاه یا چند دقیقه صحبت کردن در یک شبکه تلویزیونی، در لحظه، توجه میلیون ها شهروند را به سوی خود جلب کرده و حتی بر تحولات سیاسی کشور اثر می گذارند. ولی کسی مشتاق به شنیدن سخنان ما نیست. شاید یکی از دلایلش این است که ما همواره در حال رقابت هستیم و یکدیگر را می خوریم و از بین می بریم و حاضر نیستیم واقعیت ها را بگوییم».
در پایان باید گفت، روزگاری گروه های رسانه ای بزرگ تحت امر شاگردان فتح الله گولن به داد آکپارتی یا حزب عدالت و توسعه ترکیه رسیدند و این حزب را به برنده و پیروز بلامنازع تمام انتخابات های سیاسی ترکیه تبدیل کردند.
در نتیجه نقش رسانه ها در تداوم حیات بیست ساله این حزب و پیروزی های آن، غیر قابل انکار است. بعدها خود آکپارتی نیز رسانه های متعددی راه اندازی کرد و علاوه بر این، بسیاری از رسانه های مخالفین نیز خریداری شد. اما در شرایط کنونی، رسانه های مزبور، نه تنها نمی توانند نام حزب را همچون گذشته مطرح کنند، بلکه با شیوه فعالیت ناکارآمد و غلط خود، عملاً به بار سنگینی تبدیل شده اند که سالانه، ده ها میلیون دلار اعتبارات خرج می کنند اما در عمل، خروجی مثبتی ندارند و بسیاری از آنها بی مخاطب و بی مشتری مانده اند.
انتهای پیام