کاغذ؛ قاعده بازی در بازار کتاب کودک را به هم ریخت/ روشی برای آشتی با مولوی پس از ۸۰۰ سال
حسین فتاحی با اشاره به گرانی کاغذ و ملزومات چاپ، از کاهش کیفیت کتاب کودک و نوجوان خبر داد و گفت: افت کیفیت ظلم به خواننده و نویسنده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «قصههای شیرین ایرانی» انتشارات سوره مهر مجموعهای خوب برای دختران و پسران بلندپرواز است که در قالب قصه و افسانه به بازگویی داستانهای کهن کشور میپردازد؛ قصههایی الهامبخش که از گذشته تا به امروز کوشیدند تا با شفقت، گذشت و خودباوری دنیا را جای بهتری کنند. کتابهایی بهظاهر برای کودکان اما درواقع برای همگان. حسین فتاحی، از جمله نویسندگان این طرح است که حکایتهای مثنوی معنوی را در قالب داستانهایی کوتاه متناسب با فهم و درک نوجوانان امروز نوشته است. کتاب پر است از ماجراهایی پرشور و هیجانانگیز که سرگرمکننده و آموزندهاند.
نوجوان در هر داستان با مفاهیمی همچون حل مسئله، صداقت، بخشش و ... آشنا میشود و در انتهای هر قصه میتواند نتیجهگیری کند. همزمان هم با عادتها، خلق و خویها و نحوه زندگی حیوانات آگاه میشود. در کنار همه اینها تصویرهای هر داستان کمک به جذابیت هر چه بیشتر اثر کرده است. با فتاحی درباره این کتاب و لزوم بازآفرینی داستانهای کهن به سبک کودکانه صحبت شده و این را پرسیدیم که خواندن این مجموعه چه تأثیری بر نسل جدید میگذارد. او معتقد است هر کشور مانند یک درخت تنومند است و اگر بخواهید درختی را خراب کنید، باید ریشه و فرهنگ آن را از بین ببرید. گفتوگو با این نویسنده نامآشنای حوزه کودک و نوجوان را میتوانید در ادامه بخوانید:
* آقای فتاحی اخیراً مجلدی از مجموعه «قصههای شیرین ایرانی» توسط شما با محوریت حکایتهای مثنوی مولوی منتشر شد. ادبیات فارسی پر است از آثار ارزشمند که پیامهای متنوعی را برای مخاطب امروز دارند. در این میان، چرا مثنوی معنوی را برای بازنویسی و ارائه به نوجوانان انتخاب کردید؟
پروژهای، از طرف مدیر دفتر کودک و نوجوان به نام «قصههای شیرین ایرانی» به تعدادی از نویسندگان شاخص در زمینه کودک مطرح شد که اهدافی چند وجهی داشت. اولین و مهمترین هدف، تبدیل داستانهای کلاسیک ایرانی به قصه و آشنایی نوجوان با آثار کهن و دومین هدف، سرگرمی و آموزش و ترغیب مخاطب برای رجوع به کتاب اصلی نویسنده بود. من تصمیم گرفتم کتاب مثنوی معنوی را انتخاب کنم؛ چون آثار مولوی حوزههای مختلفی دارد و هر کسی با عمق اندیشه خودش، میتواند استفاده کند. این کتاب از لحاظ ارزش، برای نوجوانان بسیار مناسب است.
*این کتابها چه تأثیری میتواند بر روی سبک زندگی نوجوانان امروز بگذارد؟
مسلماً نوجوانی که کتاب خوانده با فردی که کتاب نخوانده و با آن انس ندارد، متفاوت است. روزی مادری برای پیشرفت فرزندش به پیش انیشتن رفت و از او علت دانشمند شدنش را پرسید، انیشتن در پاسخ گفت: «به فرزندت بگو، کتاب قصه بخواند». در این کتاب هم بچهها حین خواندن داستان، یاد میگیرند که هنگام مواجه با مشکلات چگونه تصمیمگیری کنند.
وقتی قهرمان داستان با فکر کردن میتواند دیو قصه را از بین ببرد، همین موضوع در نوجوان نهادینه میشود و به این باور میرسد که برای حل مسئله، باید اندیشید و راهحل مناسب را پیدا کرد. از سوی دیگر، مثنوی معنوی، اثر ارزشمند مولوی، کتابی است دارای محتوای احساسی، عرفانی، فلسفی، سیاسی و ... که بنیانگذار ریشههای فرهنگ اجتماعی است. هر کشور مانند یک درخت تنومند است و شما اگر میخواهید درختی را خراب کنید، باید ریشه آن را از بین ببرید.
*فکر میکنید تا چه اندازه توانستهای در رسیدن به اهدافی که اشاره کردید، موفق عمل کنید؟ به نظر شما خواند این کتاب میتواند مخاطب نوجوان را ترغیب کند که به منبع اصلی یعنی مثنوی معنوی مراجعه کند و مطالب بیشتری از آن بخواند؟
بله، قطعاً. در این کتاب قسمتی از مثنوی معنوی نوشته شده است و بیشتر هم قصههایی انتخاب شده که مضمون کودکانه دارند. نوجوان با مطالعه از محتوای مثنوی معنوی آگاه میشود و همین موضوع او را ترغیب به خواندن کتاب اصلی مولوی میکند. در دنیا، بچهها در کودکی، با آثار کلاسیک کشورشان آشنا میشوند تا مشتاق خواندن آنها در آینده شوند؛ البته اگر در انتخاب اشعار و برگشت لغات و مفهوم خوب عمل کنیم، این اشتیاق بیشتر هم میشود.
* شما سالها است که با مخاطبان کودک و نوجوان در ارتباط هستید. با توجه به تجربهای که در این سالها داشتید، فکر میکنید چرا مطالعه نوجوانان امروزی در قیاس با زمان گذشته کمتر شده است؟
هدف مطالعه بیشتر است؛ ولی در حد انتظار اتفاق نمیافتد چون بچهها، سرگرمیهای بسیاری دارند. در جامعه امروز، کتاب رقیبهای زیادی دارد به عنوان مثال سیدیهای آموزشی که شامل تصویر و موزیک هستند و نوجوان ارتباط سمعی و بصری برقرار میکند اما هنگام مطالعه، تنها و در یک گوشه خلوت میکند و کتاب میخواند. علاوه بر این، پدر و مادرها هم دغدغههای زیادی دارند از جمله وضعیت اقتصادی که همین امر سبب شده، هزینه کمتری در این راستا صرف شود.
همچنین در جامعه، بهاء کمتری به کتاب داده میشود. سیستم توزیع نامناسب هم مزید بر علت شده است. طبق آمارها مخاطب و علاقهمند به کتاب در میان نوجوانان هست، ولی تعدادشان کم است که ممکن است تعدادی از همین مخاطبها هم در روستا باشند در این صورت نوجوان، از دریافت کتاب بیبهره میماند.
*صنعت نشر در سالهای اخیر مشکلات با مشکلات متعددی مواجه شده است؛ مشکلاتی که تمامی دستاندرکاران و فعالان این حوزه را تحت تأثیر خود قرار داده است. شما به عنوان یک نویسنده شرایط حاضر را چگونه ارزیابی میکنید؟
دغدغه من، مسئائلی است که بین ناشر و نویسنده وجود دارد. قیمت کاغذ، قیمت چاپ و ... باعث کاهش تعداد و کیفیت کتابها شده است. نویسنده تمام توان خود را میگذارد تا اثر ارزشمندی را عرضه کند، اما این مشکلات باعث دلسردی او میشود. با توجه به این شرایط اگر بخواهیم تعداد چاپ و تیراژ آثار را بالا ببریم، مجبوریم از تصویر، جنس کاغذ و ... صرف نظر کنیم؛ همین موضوع سبب افت کیفیت کتاب شده است. افت کیفیت یعنی ظلم به خواننده و نویسنده. نباید مسئله گرانی بر روی کیفیت کتاب اثر بگذارد، باید به دنبال راهحل مناسبی در این زمینه بود.
انتهای پیام/