آیا تلویزیون دوباره «دودکش» میسازد؟
در روزِ غیبت برزو نیکنژاد به دودکش۲ و اتفاقاتش پرداخته شد اما آیا پایانبندی ناقصِ سریال و صحبتهای نگار عابدی، مبنی بر آن است که این سریال سری بعدی دارد یا خیر.
خبرگزاری تسنیم، مجتبی برزگر:
در قسمتِ شب گذشته "سریالیست" در کنار همه اتفاقاتش، به سریال "دودکش2" پرداخته شد اما برزو نیکنژاد کارگردان و طراحِ سریال نتوانست خودش را به برنامه برساند و نگار عابدی و الهام اخوان درباره نقشهای خودشان و این سریال صحبت کردند.
شاید مهمترین بخشِ این صحبتها علاوه بر شرایط سخت کرونایی کار، راکوردی که باید بعد از 8 سال دوباره نگه داشته میشد، بازخوردها و انتظارات مردم، پایانبندی باشد که مخاطب منتظر سری بعدی این مجموعه تلویزیونی باشد یا خیر. پاسخِ این سؤال را تلویحاً نگار عابدی داد که «احتمال ساخته شدن این سریال در سری بعدی وجود دارد و در عین حال، معلوم هم نیست این اتفاق بیفتد یا خیر. اما همیشه ادامه ساختِ چنین مجموعههایی در فصلهای بعدی خواست مخاطب بوده و هست.»
اما چرا با وجودِ حمایتها و دفاعیاتِ نگار عابدی و الهام اخوان از این سریال، "دودکش2" نتوانست موفقیتهای گذشتهاش را تکرار کند. اولاً برخلاف صحبتهای نگار عابدی در برنامه "سریالیست" این سریال را نباید با دیگر مجموعههای در پخش مقایسه کرد و "دودکش" باید با خودش و عقبهاش مقایسه شود. مردم در میانِ این سریالهای ضعیف و شرایط کرونایی، ناخواسته و درمانده به سراغِ "دودکش2" میآیند. اگرچه این مجموعه همیشه به واسطه توجه به خانواده، قابل احترام بوده اما در این فصل نتوانست به موفقیت برسد.
شاید در وهله اول این سریال دیگر مثلِ گذشته جذاب و پرکشش نبود؛ در ساخت ادامه سریالها که عموماً خوب درنمیآید (به جز «نون خ» و «پایتخت») عموماً دوستان براساس همان عناصر و کلیشههای جواب داده فصلهای اول جلو میروند؛ در حالی که ادامه سریال باید مستقل باشد و در عین حفظ کاراکترها با ویژگیهای ثابتشان، سریال باید دارای ویژگیهای جدیدی هم باشد. باید کار تازه جلوه کند و وقتی تماشا میکنیم احساس کنیم چیز نویی میبینیم. در حالیکه این اتفاق در «دودکش2» نیفتاد و پرداخت شخصیتها خصوصاً دچار عقبرفت شد. حتی محمدحسین لطیفی برای ساخت فصل بعدی دودکش، نامِ این مجموعه را به "پادری" تغییر داد؛ این نقطه قابل تأملی است.
بحث حلال و حرام و توجه به فضای خانواده همیشه در این سریال قابل اهمیت بوده، همچنان که میتوان این اتفاق را در فعالیتهای نصرت در فصل اول و پادری به خوبی دید. خطر اقتصادی جدی در جامعه ما را گوشزد میکرد اما در این فصل بحث فضای مجازی و فالوور و این داستانها بود که همه از آن آگاهی داشتند. هلدینگ را هرکسی نمیشناخت اما فضای مجازی را همه آدمها میدانند. اگر سریال در همان فضا روایت میشد و در این زمینه در دل داستان درباره این مجموعه اقتصادی افشاگری میکرد، کار ارتقاء پیدا میکرد.
در نهایت باید گفت اگر سریال "دودکش2" پرداخت بهتر و مستمری در ساخت کاراکترها داشته باشد میتواند برای شخصیتهایش یک شناسنامه دائمی درست کرده تا در سریهای بعدی از این شناسنامه برای پرداخت بهتر اثر بهره ببرد. همچنین لازم است اصول روایی و داستانی را در پیرنگ اصلی به گونهای رعایت کند تا خرده روایتها امکان تغییر اساسی در روایت را نداشته باشند. این جزئیات میتواند امکان استمرار این سریسازیها را بیشتر کرده و کمدی را برای بیان مفهوم به خدمت بگیرد.
این سؤال همیشه مطرح است که سریالهای ادامهدار که در فصلی نزول پیدا میکنند، در فصلهای آتی ارتقاء پیدا کرده و بار دیگر پرمخاطب شوند؟ پاسخِ آن مشخص است که اگر داستان پیدا کنند بله، درست میشود. اول باید داستان پیدا کنند و بعد داستان را سوار فضا و شخصیتهای قبلی کنند؛ نه اینکه بگویند ما این شخصیتها و فضاها را داریم و همینطور پیش بروند و بسازند.
کمدیسازان کشور بهتر است به این نکته توجه داشته باشند که مفهوم طنز تنها برای کمک به انتقال مفهوم است و به خودی خود، مقصود تلقی نمیشود. البته محمدحسین لطیفی با ساخت آثار سینمایی طنزی چون «به وقت خماری» اثبات کرده است که توانایی استفاده استعاری از طنز را برای انتقال مفهوم دارد و همین نگاه در «دودکش1» قابل پیگیری بود. البته قصد مقایسه دو مجموعه را نداریم اما بههر حال در ضمیر ناخودگاه مخاطب این قیاس شکل میگیرد و شاید اندکی با سری اول این مجموعه موافقتر باشد.
انتهای پیام/