راهپیمایی اربعین میتواند زمینهساز تمدن نوین اسلامی و ظهور حضرت حجت (عج) باشد
مهدویت و اربعین تعاملی دو سویه دارند یعنی هم مهدویت در اربعین تأثیرگذار است و برای تکامل آن نقش ایفا میکند و هم اربعین در زمینهسازی ظهور حضرت مهدی (عج) نقش آفرین است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست مجازی "اربعین و زمینهسازی ظهور" به همت پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی و مرکز همکاریهای علمی و بینالملل و اندیشکده اربعین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با ارائه حجت الاسلام و المسلمین حسین الهینژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، برگزار شد که متن سخنان وی را در زیر میخوانیم:
در طول تاریخ اسلام حوادثی همانند غدیر، عاشورا و شهادت سید الشهدا (ع)، مهدویت و غیبت امام زمان (عج) رخ داده که هرکدام از این حوادث به نحوی در جوامع اسلامی و در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان، مخصوصاً شیعیان تأثیرگذار بوده و بر اساس این مؤلفهها، زندگی فرهنگی و دینی باورمندان اسلامی و شیعی سامان گرفته است. اربعین و پیادهروی اربعین یکی از مؤلفههای مهمی است که در طول تاریخ اجرایی شده است و شیعیان با پای پیاده به سوی مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) و برای رسیدن به آن نگاه متعالی دینی حرکت کردهاند و آن را هر ساله ادامه دادهاند.
حال سؤال این است که این حوادث مختلف، چه ارتباطی با یکدیگر دارند و از سوی دیگر اربعین چه ارتباطی با مهدویت، انتظار و زمینهسازی ظهور دارد؟ به طور کلی میتوان گفت مهدویت و اربعین به نحوی نسبت به یکدیگر تعامل دوسویه دارند یعنی هم مهدویت در اربعین تأثیرگذار است و برای تکامل آن نقش ایفا میکند و هم اربعین در زمینهسازی ظهور حضرت مهدی(عج) نقش آفرین است. پس این مقولات مهم همانند اربعین، ظهور، انتظار، زمینهسازی و این قبیل مباحث باید بررسی علمی شده و نسبت تعاملی آنها روشن شود.
راهپیمایی اربعین و زمینهسازی برای تشکیل تمدن نوین اسلامی
در روایتی از حضرت امام صادق (ص) آمده که نسبت به کسانی که در مسیر پیادهروی زیارت مرقد سیدالشهدا قرار میگیرند فرموده است؛ کسانی که به قصد زیارت سیدالشهدا (ع) در این مسیر قرار میگیرند هر قدمی که برمیدارند برای آنها ثواب نوشته میشود و این کار باعث از بین رفتن گناه و معصیت و ترفیع درجه برای زائر است. خداوند مَلِکی را بر این زائری که قصد کرده به زیارت برود قرار میدهد و این ملک ثوابها را یادداشت و وقتی زیارت تمام شد خطاب به وی گفته میشود برو که تو بخشیده شدهای و دیگر گناهی نداری.
امام حسن عسکری(ع) نیز وقتی به بیان شاخصههای مؤمن اشاره میکند، میفرماید مؤمن پنج خصلت دارد که شامل نمازهای یومیه، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، سر بر سجده گذاشتن و بلند گفتن بسم الله در نماز است. این دو روایت بیانگر این مطلب است که زائرین اهل بیت(ع) هم جزء مومنین و هم دارای درجات عالی هستند و هم اینکه گناهان آنها محو و بر ثوابشان افزوده میشود. این جایگاه مهم زیارت اربعین و همچنین پیادهروی در این مسیر است. در طول تاریخ، پیادهروی به سوی مرقد سیدالشهدا(ع) را داشتهایم و اولین کسی که این حرکت را آغاز کرد جابر بن عبدالله انصاری در سال 61 هجری قمری بود.
مقام معظم رهبری درباره راهپیمایی اربعین فرمودهاند که این راهپیمایی میتواند زمینهساز تحقق نهایی هدف امت اسلامی، یعنی تشکیل تمدن عظیم و نوین اسلامی باشد و بر همین اساس باید پیوندهای مستحکم میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی و سایر اقوام ایجاد شود.
دوگانگی ظهور و قیام
سؤالی که پیش میآید این است که به طور کلی چرا میخواهیم موضوع راهپیمایی اربعین را به بحث انتظار و مهدویت و زمینهسازی ظهور پیوند دهیم؟ به این علت که میخواهیم ببینیم پیادهروی اربعین از کدام مؤلفههای بیان شده است و آیا جزیی از زمینهسازی، شرایط یا نشانههای ظهور است و اربعین با کدامیک از آنها پیوند برقرار میکند. به همین دلیل میخواهیم مسئله ظهور را به صورت اجمالی و با نگاهِ ماهیت شناختی بیان کنیم. یکی از مواردی که در میان مردم و خواص خلط مبحث میشود، ظهور و قیام است. خیلی دیده میشود که ظهور و قیام در کنار هم یکسان پنداشته میشوند، اما این دو متفاوت هستند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده که آن حضرت نیز به دوگانگی ظهور و قیام اشاره کردهاند.
سه بحث مهم پیرامون ظهور مطرح است که تلاقی و همپوشانی اربعین با آنها را میتوان بحث کرد؛ اولین بحث، نشانههای ظهور است. منظور از نشانههای ظهور، علائم ظهور است و فرقی نمیکند نشان دادن این علایم پس از ظهور یا قبل از آن باشد که از جمله صدای جبرییل است که میفرماید حضرت مهدی (عج) ظهور کرد. برخی نشانهها نیز همانند خروج دجال، سفیانی و یمانی از نشانههای قبل از ظهور است. ظهور برای مردم بسترهای زندگی صحیح و سالم را فراهم میکند و همه خوبیها همراه ظهور است. اربعین و پیادهروی آن در قالب نشانههای ظهور مطرح نیست و در هیچ روایتی اشارهای به این موضوع نشده است، بنابراین باید این پرونده را ببندیم.
بحث دوم شرایط ظهور است که تفاوتی با نشانههای ظهور دارد. نباید این شبهه پیش بیاید که وقتی شرایط ظهور را تحقق بخشیدیم، بگوییم حتما ظهور رخ میدهد. شرایط ظهور نصابی دارد که ما نصاب آن را نمیدانیم به خاطر همین دقیقا زمان رخداد ظهور را نمیتوانیم پیشبینی کنیم لذا گفته شده کسانی که برای ظهور زمان تعیین میکنند کذّاب هستند. به طور کلی برای ظهور سه شرط توسط بزرگان دینی ما همانند شیخ صدوق، شیخ طوسی، سید مرتضی و شیخ مفید بیان شده است، از جمله شیخ طوسی میگوید ظهور در یک مثلث سه ضلعی قابل تحقق است که یکی از اضلاع آن اراده حق تعالی است. دومین مورد، اراده امام زمان و سومین ضلع، اراده و آمادگی مردم است. وقتی این بحث را با اربعین تطبیق دهیم در اینجا نیز نمیتوان گفت اربعین از شرایط ظهور است، بنابراین وظیفه ما این است که به سوی آمادگی گام برداریم و شرایط ظهور را فراهم کنیم. چراکه مردم در اجرایی شدن ظهور نقش مهمی بر عهده دارند.
اربعین عامل اشاعه مهدویت است
بحث سوم، رابطه زمینهسازی ظهور و اربعین است. روایات مختلفی داریم که زمینهسازی ظهور را از جایگاه مردم تعریف کرده و آنها را مسئول دانسته که آستین را بالا زده و در این مسیر قرار گیرند. هر کسی غیبت را رقم زده باید ظهور را رقم بزند. غیبت اراده خدا یا امام معصوم نبوده بلکه غیبت در فضا و تنگنای بیمهری و بیتوجهی مردم به امام معصوم رخ داده است بنابراین خود مردم هم باید باعث ظهور امام غایب شوند. حال سؤال این است که رابطه اربعین با انتظار و زمینهسازی ظهور چیست؟
به طور کلی میتوان گفت که میان اربعین و زمینهسازی ظهور تعامل و ارتباط دو سویه وجود دارد یعنی هم اربعین عامل ترویج و اشاعه مهدویت و انتظار میشود و هم زمینهسازی ظهور به نحوی ترویج اربعین است.
انتهای پیام/