"شمارنده کارت"، یک تصویر حقیقی اما تکراری از ارتش آمریکا/ قهرمانی که قربانی سانسور و خشونت است

"شمارنده کارت"، یک تصویر حقیقی اما تکراری از ارتش آمریکا/ قهرمانی که قربانی سانسور و خشونت است

فیلم جدید "پل شریدر" نمایی واقعی اما کوچک و تکراری از جنایات ابوغریب است که او تلاش کرده تا در سبک مورد نظر خود آن را بسازد و پیامش این باشد که رستگاری و آزادی در آمریکا، قربانی خشونت و سانسور بخاطر قوانین سیستماتیک آمریکا است.

خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: "پل شریدر" فیلمنامه‌نویس خوبی است که گویا بعد از نگارش کتاب سبک استعلایی در سینما تمام دغدغه و تلاش خود را بر این گذاشته است تا آنچیزی که از سبک و فرم آموخته در فیلم‌های خود بکار گیرد تا بتواند به مدد آن حرفی از جنس اخلاق و تعالی‌بخشی را در فیلم‌هایش بیان کند. حتی اگر این فیلم مهیج و نوآر یا اکشن باشد. چیزی که تراش‌کاری آن از میان واقعیت آشفته روزگار پست‌مدرن بسیار سخت و دشوار است. 

سینمای جهان , فیلم , هالیوود ,

پل شریدر در جشنواره جهانی فیلم فجر

او برای فیلم تازه‌اش کارت‌شمار THE CART COUNTER دست روی موضوعی مهم و جدی گذاشته است. سرباز نظامی زندان ابوغریب بنام ویلیام تلیچ با بازی قابل قبول اسکار آیزاک که توسط مافوق خود به نام جان گوردون با بازی ویلیام دافو در زندان دست به شکنجه‌های وحشتناک می‌زند، حالا بعد از افشای اتفاقات ابوغریب و افتادن به زندان به مدت هشت سال و نیم، کاری جز قمار و کارت بازی در کازینوها ندارد اما بعلت مهارتی که در زندان برای این کار پیدا کرده است، یک حرفه‌ای به تمام معنا شده. او زندگی خسته‌کننده و تکراری دارد و در این دایره همیشگی با پسر یکی از سربازان دیگر زندان آشنا می‌شود که قصد دارد تا جان گوردون را که اتفاقی در لاس وگاس سرو کله‌اش پیدا شده به قتل برساند. علت این کینه نیز چیزی جز روان‌پریشی و خودکشی پدرش که ماحصل آموزش‌های شکنجه توسط گوردون به او در ابوغریب بود، نیست.

سینمای جهان , فیلم , هالیوود ,

حالا تلیچ که در وانفسای درون تاریک و سقوط و افسردگی مسلم بسر می‌برد بر سر دوراهی قرار داد. او خود نیز از گوردون کینه دارد اما می‌داند که انتهای این راه در بهترین حالت بار دیگر زندان است اما نه تنها برای خودش بلکه بهمراهی پسر جوان منتقِم. کهنه‌سرباز زخم خورده از سیاست‌های ضدبشری ایالت متحده آمریکا این بار راهی را برای رسیدن به همان چیزی که شریدر هدف خود انتخاب کرده است می‌رود: تعالی و رستگاری اما از مسیر آموزش بازی به پسر برای منصرف کردن او از راه خطرناکی که انتخاب کرده است. دقیقاً حس رستگاری و آزادی او جایی احساس می‌شود که پسر را همراه با هزاران دلار اسکانس راهی منزل مادرش می‌کند تا بی‌خیال شود و این حس را با حالت خوشحالی و نشاط در رفتن به پیش زن سیاه‌پوستی که دلبسته او است می‌فهمیم.

سینمای جهان , فیلم , هالیوود ,

این حس رستگاری البته با تصمیم غلط پسرک خراب می‌شود و ویلیام مجبور می‌شود که رستگاری را با خشونت ترکیب کند چیزی مانند کابوهای وسترن. او عدالت‌ خواهی و انتقام بجا را عین رستگاری و آزادی می‌بیند جالب آنکه بعد از سر به نیست کردم گوردن خود را تسلیم پلیس می‌کند. حرکتی که علت آن شاید کمی مبهم باشد اما بنظر می‌رسد علت آن چیزی جز تبرئه کردن مادر تنهای پسر جوان به عنوان متهمی که دنبال انتقام پسرش از گوردن بوده باشد نیست.

فیلم شریدر شاید در اندازه یک فیلمنامه کار قابل قبولی باشد اما اشکال او این است که هیچ وقت به عنوان کارگردان، چهره موفقی ظاهر نشده است البته متن و قصه فیلم نیز تنها از جهت کلیت یک قصه کوتاه سرراست و خواندنی است اما در جزئیات کم‌مایه است که در روند فیلم خسته‌کنندگی خود را نشان می‌دهد. آنچه که ما را به دنبال خود می‌کشاند سرانجام زندگی قهرمان است که با زندگی گوردون و پسرک برای رسیدن به یک نقطه طلایی گره خورده است. زیبایی کار نیز به 15 دقیقه آخر برمی‌گردد که بعد او رستگاری همراه با آسایش را کنار می‌گذارد و در قالب یک قهرمان جسور، آزادی را در انتقام می‌داند. البته نکته مهم همینجا است. ویلیام خود محکوم به خشونتی است که در تاروپود جامعه آمریکا رخنه کرده است. او البته دستش بسته است و در مقابل مفسدانی مانند گوردون کار خاصی نمی‌تواد بکند و ارتباط با رسانه‌های آزاد و مستقل برای افشای ماهیت گوردون بدون سند متقن کاری بیهوده است برای همین مجبور به کشتن خشونت‌بار مانند شکنجه‌های خشن در ابوغریب می‌شود. در حقیقت این خود کاخ سفید و وفاداران به آن هستند که امثال گوردون را فراری داده‌اند؛ حال ویلیام با دست خالی چه کاری می‌تواند در مقابل آن بکند غیر از قتل؟

سینمای جهان , فیلم , هالیوود ,

نمایی از پشت صحنه فیلم: شریدر، دافو و آیزاک در سکانس زندان ابوغریب

  البته شریدر عامدانه این صحنه را دور از چشم مخاطب نگه داشته است تا سبک فیلم از درامی که هیجان در خط داستانی آن است بیرون نزند چرا که با قواعد فکری و ذهنی شریدر، یعنی سبکی که بتواند آرام و به مرور زیبایی حقیقت را نمایان کند، همخوانی ندارد. البته او این خط را در برخی از فیلم‌های خود شکانده است!

در نهایت پیام اصلی فیلم «کارت شمار» نقد سیاست‌های آمریکا و ارتش آن است. تصویری که البته به لطف افشاگری‌های صورت گرفته درباره زندان ابوغریب فیلمسازانی مانند شریدر رانده شده و دورمانده از سیستم را به این فکر انداخت تا تصویری حقیقی از ارتش و جنایات آمریکا نشان دهد. اما باید دانست که تمام آنچه که شریدر در فیلمش نشان داده تنها نوک کوه یخ است زیرا ریشه‌های فکری ترور و خشونت در تاریخ و فرهنگ این کشور مستتر است که نمایان کردن آن سر را بر باد می‌دهد. آنچه که او در فیلمش ساخته بعد از 15 سال و افشاگری‌هایی که حکم کارت سوخته را دارد، حرف جدید و تازه‌ای نیست اما باز هم نمایی در مقابل فیلم‌های هالیوودی رایج درباره ارتش آمریکا است که از آنها ارتش مهربان، خوشگل‌ و انسان‌دوست می‌سازد.

درست همین انتخاب زاویه دید است که باعث می‌شود فیلم  THE CART COUNTER جزو فیلم‌های سبد اکران مرده و کم‌فروش و فاقد توجه باشد که حتی امکان گرفتن یک جایزه از جشنواره‌های اصلی را ندارد. حضور کمپانی‌هایی مانند یونیورسال به عنوان یکی از کمپانی‌های رسمی و اصلی آمریکا بر سر این فیلم انتقادی بیشتر از سر آن است که شعار آزادی بیان را بدهد وگرنه همین کمپانی‌ و دیگر کمپانی‌های رایج و اصلی آمریکا در ساخت و تولید فیلم‌های ارتش‌دوستانه کارنامه بلند بالایی دارند.

سینمای جهان , فیلم , هالیوود ,

شریدر در جشنواره جهانی فیلم فجر

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران