درددلهای احساسی یک زائر با امام رضا(ع) از زبان احمد بابایی+ فیلم
احمد بابایی شاعر آیینی با حضور در ویژهبرنامه "کریمانه" خبرگزاری تسنیم نوسرودهای شنیدنی را تقدیم به علیبن موسی الرضا علیهما السّلام کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، احمد بابایی شاعر برجسته کشور مهمان ویژه برنامه "کریمانه" خبرگزاری تسنیم بود. او نوسرودهای را در سوگ شهادت علیبن موسی الرضا علیه السلام خواند.
متن شعر بههمراه کلیپ شعرخوانی او را در زیر میبینید:
تلخ شد کام من، شراب شدم
نفسم سوخت، آفتاب شدم
آبرو روبهرو نشد با عشق
ساختم با خودم، خراب شدم
بیهوا موج زد، جنون گُل کرد
دل به دریا زدم، گُلاب شدم
وسط شعرم، اشک جاری شد
وسط گریه، انتخاب شدم
روضهِ شاه تشنه تا خواندم
ساقیِ صحنِ انقلاب شدم
او پسندید اشک چشمم را
من هم از محرمان، حساب شدم
.
هرچه حُسن است و هرچه خوبی
از کرمِ شاه کربلا دیدیم
وسط گریه معجزه رخ داد
حرمِ شاه طوس را، دیدیم
.
چشمِ نقاش، طرح «مشهد» زد
پلک ما را کشید، جارویش
وام کردم تغزلی، گفتم
ضامن ماست چشم آهویش
.
از جنون گاه سیر میگریم
گاه از دست عقل میخندم
دم باب الجواد موجی زد
دل به سیل کرامت افکندم
.
هوسم بود بیهوا در صحن
نفسم، خرج آفتاب شود
همه در شادیاش شریک شوند
هر دعایی که مستجاب شود
.
پنج نوبت، «رضا رضا» گفتم
گفت توفیقِ با ادب ز خداست
پای گلدسته سر نهاده اذان
پرچم او چراغ سبز خداست
.
گنبد او طلاتر از خورشید
سبزتر از بهار، پرچم اوست
من که بدنام عالمم، چه کنم؟!
سند دل به اسم اعظم اوست
.
دست و پا میزنم بهشوقِ حرم
من غریقم، تو ساحلم هستی
گله از دوری تو میکردم
یادم آمد تو در دلم هستی
.
چشمهایم، ستارهباران شد
آسمانی پر از شهاب شدم
دَمِ باب الرضا دُرستم کن
هر دری را زدم، خراب شدم
.
گر تهیدست آمدم پیشت
فاش کردم بهرمز، رازم را
بهامانت سپردهام دمِ در
کولهبار پر از نیازم را
.
خون، وضوی اهالی عشق است
سرخ شد چهره اذانِ حرم
هرکجا سجده کردهاند، دیدند
ردپای مدافعان حرم...
.
من جوابِ سلام آقا را
از همین راه دور میخواهم
تا نَهم سر به شانه دیوار
باز، سنگ صبور میخواهم
.
کَرم بیدریغ، یعنی تو
گریههای شدید، یعنی من
شاه بندهنواز، یعنی تو
سائل ناامید، یعنی من
.
حتم دارم عذاب خواهد شد
هر دلی ناامید برگردد
زائر رند حاجتش این است
مرده آید شهید برگردد...
انتهای پیام/+