تلخ و شیرین زندگی محافظ امام(ره) «از جولان تا جماران»/ گنجی که پس از ۴۰ سال رونمایی شد
نویسنده کتاب «از جولان تا جماران»، خاطرات همرزمان و همراهان شهید ابوعلی خجستهمنش را گنجی توصیف کرد که پس از سالها به نسل جدید عرضه میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «از جولان تا جماران» روایتگر زندگی سردار رشید سپاه اسلام حاج ابوعلی خجستهمنش است که به قلم مهدی عبدالهزاده نوشته شده و قرار است توسط انتشارات زمزم هدایت منتشر شود و در دسترس علاقهمندان قرار گیرد.
شهید ابوعلی خجستهمنش، از همرزمان شهید دکتر چمران و محافظان امام(ره) در بیت جماران و عضو حفاظت اطلاعات لشکر 27 محمد رسولالله(ص) تهران بود که سابقه مبارزاتی علیه طاغوت و آموزش دورههای چریکی با حزبالله لبنان را نیز در کارنامه فعالیتهای خود دارد.
این شهید بزرگوار روز 9 اسفند ماه 1362 در عملیات خیبر در قالب گردان حبیب ابن مظاهر پس از خلق حماسهای عظیم، مفقود شد و پس از شکنجه در زندانهای مخوف صدام، به شهادت رسید. عوامل رژیم بعث جسدش را در قبرستان الکرخ بغداد، در حوالی کاظمین دفن کردند. پیکر مطهر این شهید والامقام با تلاش کمیته بینالمللی صلیب سرخ جهانی تفحص و در 17 تیرماه 76 پس از حدود 14 سال دوری از وطن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
مهدی عبدالهزاده، نویسنده کتاب «از جولان تا جماران» که صاحب 17 اثر در حوزه ادبیات پایداری است، انگیزه خود از نوشتن این کتاب را بررسی بخشهایی از شخصیت گمنام این شهید و معرفی ایشان به نسل کنونی عنوان کرده است. او در گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، با اشاره به فراز و فرودهای زندگی شهید خجستهمنش گفت: کتاب تلاش دارد به زندگی شهید ابوعلی خجستهمنش، از محافظان امام(ره) در جماران بپردازد. زندگی این شهید بزرگوار فراز و فرودهای بسیاری داشت. ایشان بعد از جماران، به جبهه میرود و استدلالش هم این بوده است که چون امام(ره) در حال حاضر حضور در جبهه را اولویت میدانند، من به جبهه میروم.
وی با بیان اینکه شهید خجستهمنش در قالب لشکر 27 محمد رسولالله در عملیات خیبر به شهادت میرسند، ادامه داد: این شهید بزرگوار تا چند سال مفقودالاثر بود، بعد از پیگیریهایی که توسط صلیب سرخ جهانی به عمل میآید، مشخص میشود که در تحت شکنجه عوامل رژیم صدام به شهادت رسیده و در قبرستان الکرخ، در نزدیکی کاظمین تدفین شده است. سال 76 پیکر ایشان تفحص میشود و در قطعه 29 بهشت زهرا(س) به خاک سپرده میشود.
وی با اشاره به سابقه مبارزاتی شهید خجستهمنش و نقش او در مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی افزود: بخشی از فعالیتهای شهید به فعالیتهای ایشان در دوران پیش از پیروزی انقلاب اختصاص دارد. شهید خجستهمنش از کسبه بازار بود، سواد آنچنانی نداشت اما با بصیرت بود و به همین دلیل توانست جریانهای تأثیرگذاری را در محیط اطراف خود از جمله در بازار شکل دهد. به عنوان نمونه، شهید تحت پوشش یک راننده کامیون، از مرز ترکیه به لبنان میرود و در بلندیهای جولان، زیر نظر شهید چمران دورههای چریکی را طی میکند؛ به همین دلیل عنوان کتاب نیز «از جولان تا جماران» انتخاب شد.
عبدالهزاده با اشاره به ساختار کتاب و با بیان اینکه اثر حاضر در قالب زندگینامه داستانی نوشته و تنظیم شده است، اضافه کرد: کتاب به روایت خاطراتی از زمان تولد تا شهادت ایشان میپردازد. برای جمعآوری و تدوین این اثر از راویان متعددی از بستگان، دوستان و همرزمان شهید استفاده شده و برشهای مختلفی از زندگی شهید از زاویه دید افراد مختلف نقل شده است. از سوی دیگر، بخش دیگری از این کتاب به ارائه اسناد راجع به ایشان اختصاص دارد؛ از پرونده شهادت در بنیاد شهید گرفته تا پرونده کارگزینی شهید در سپاه و اسناد مرتبط با فعالیتها و مسئولیتهای او.
نویسنده کتاب «از جولان تا جماران» با اشاره به بخشی از فعالیتهای شهید خجستهمنش در دوره پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد: شهید خجستهمنش در مبارزات پیش از انقلاب نقش پررنگی داشت و پس از آن نیز، در کمیته مشغول به فعالیت شد. اولین جایی که مسئولیت پذیرفت و در واقع آن را تأسیس کرد، کمیته کارخانه سیمان سفید دماوند بود. در آنجا گروههای انحرافی فعالیتهایی میکردند، ایشان با تشکیل کمیته تلاش میکند تا از این طریق از حقوق کارگران دفاع و نقشههای این گروهها را خنثی کند. این شهید عزیز بعد از تأسیس سپاه به آن میپیوندد و سپس با شروع جنگ تحمیلی، در ابتدای جنگ به همراه تعدادی از رزمندگان در معیت آقای غرضی به جبهه شادگان میرود و با کمک نیروهای مردمی از انهدام پل کارون جلوگیری میکند تا دشمن نتواند از شرق کارون به سمت غرب حرکت کند. پس از آن نیز در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر 4 شرکت میکند و در نهایت در گردان حبیب ابن مظاهر در عملیات خیبر مفقود میشود.
وی با بیان اینکه شهید خجستهمنش از نزدیکان حضرت امام(ره) و مورد وثوق هیئت دولت بود، گفت: در جلسات مختلف به عنوان نماینده حفاظت حضور داشت، سران نظام از جمله آیتالله خامنهای که در آن زمان رئیس جمهور بودند، شهید خجستهمنش را میشناختند. بخشی از زندگی ایشان به دلیل مسئولیتهایی که در بیت امام(ره) برعهده داشت، محرمانه بوده است. فعالیتهایی را نیز بر همین اساس انجام داده، اما به دلیل اینکه چند سال از آن زمان گذشته و این وقایع محرمانگی خود را از دست داده است، تلاش کردیم تا با پرداختن به زندگی این شهید بزرگوار، معرف ویژگیهای ایشان در جامعه باشیم تا ایثارگریهای ایشان برای نسل جدید روشن شود.
عبدالهزاده با اشاره به بخشهای جالب این کتاب و با تأکید بر اینکه کتاب «از جولان تا جماران» بخشهای جالب و جذاب متعددی دارد، تأکید کرد: همه مراحل زندگی شهید جذابیت خاص خود را داشته است. شهید در سال 42 در بازار نظامآباد تهران پنچرگیری داشت. سواد آنچنانی نداشت اما به این حد از بصیرت میرسد تا از مرز ترکیه به سمت سوریه حرکت کند و دورههای چریکی را در کنار دکتر چمران طی میکند. از سوی دیگر، وقتی در بازار بود نیز در شکلگیری فعالیتهای فرهنگی و مذهبی تأثیرگذار بود، مثلاً مساجد را فعال کرده بود. دوستانش نقل کردهاند که در آن زمان برپایی نماز جماعت مرسوم نبود، شهید خجستهمنش با تشویق بازاریان، نماز جماعت ظهر و عصر را تشکیل میدهد. علاوه بر این، بارها بر خیرخواهی او در خاطرات تأکید شده است. امکان نداشت کسی مراجعه کند، مشکلی داشته باشد و ایشان به او کمک نکند. بخش قابل توجه دیگری از زندگی شهید، به خدمت او به امام(ره) اختصاص دارد که براساس علاقه شکل گرفته بود.
وی با بیان اینکه شهید خجستهمنش شخصیت متفاوتی داشته است، یادآور شد: اقدام دیگری که نشاندهنده بخشندگی و سخاوت شهید است، ایثارگری شهید در زمان جنگ با جان و مال بود. ایشان خانواده خود را رها کرد و به سمت جبهه رفت؛ در حالی که شش فرزند داشت. وقتی دوستان به او میگویند که چرا به جبهه میروی در حالی که فرزندان کوچک داری؟ پاسخ میدهد که من آنها را به خدا سپردم و به او توکل کردم. وصیت کرده بود که اگر شهید شدم، وانتم به سپاه هدیه داده شود و ماهیانه مبلغ 500 تومان از حقوقم را به جهاد پرداخت کنید.
نویسنده کتاب «از جولان تا جماران» با بیان اینکه نام اصلی شهید «نوروزعلی» بود، اما بعدها به عشق حضرت علی(ع) و برای اینکه نام مستعاری داشته باشد، زمانی که در کنار شهید چمران بود، نام ابوعلی را برای خود انتخاب کرد، ادامه داد: در اسارت نیز سرگذشت جالبی داشت، اما کسی تاکنون اسناد عراق را بررسی نکرده است که چطور و چگونه به شهادت رسیده است. احتمال میرود که ایشان در اسارتگاهها به عنوان نیروی اطلاعاتی شناسایی شده و تحت فشار و شکنجه قرار گرفته و در نهایت به شهادت رسیده است. ماجرای بازگشت ایشان به کشور نیز ماجرای جالبی است که بار دیگر شهر را شستوشو میدهد و غبار را از چهره شهر میشوید.
به گفته عبدالهزاده؛ کتاب گنجی است که پیدا شده است و تلاش دارد به زوایای مختلف شخصیتی ایشان بپردازد. تنها بخش پنهان از زندگی شهید، بخش زندگی او در عراق و در اسارتگاههای بعث است. امیدواریم که این موضوع نیز روزی روشن شود که چرا به شهادت رسید و چرا پیکر ایشان به ایران تحویل داده نشد؟ تمام مستندات مربوط به تفحص پیکر ایشان نیز در بخش پایانی ذکر شده است.
انتهای پیام/