مقصر تلخیهای بیپایان در اصفهان کیست؟/ اینجا یار دوازدهم جان ندارد!
درحالی پیش از دربی روز جمعه اصفهان هوادار دیگری از تیم فوتبال سپاهان در یک سانحه جادهای درگذشت که مشخص نیست برای رقم خوردن این «تلخی بیپایان» کجای کار میلنگد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دربی شصتونهم اصفهان روز جمعه گذشته بین تیمهای ذوبآهن و سپاهان در فولادشهر برگزار شد. دیداری که شاگردان مهدی تارتار در آن موفق شدند با یک گل به برتری دست پیدا کنند و شب تلخی را برای حریف سنتیشان رقم بزنند. تلخی این بازی برای سپاهانیها البته پیش از این دیدار شروع شد، جایی که خبر رسید یکی از هواداران سپاهان در حالی که با موتورسیلکت در جاده فولادشهر اتوبوس این تیم را همراهی میکرد دچار سانحه تصادف شد و درگذشت. محمدطاها یوسفی که احتمالاً کمتر از 18 سال سن داشته است، خیلی ساده از این دنیا رفت تا سپاهان از امروز یک هوادار کمتر داشته باشد و آبان 1400 برای همیشه در تقویم فوتبال «سیاه» شود.
تصادف مرگبار روز جمعه اولین اتفاق تلخ پیش یا بعد از بازیهای برگزارشده در اصفهان نبوده است. پیش از این نیز مشابه همین موضوع پیش آمده و شهری داغدار شده است. در آبان سال 88 و پس از دیدار سپاهان - استیل آذین، مهدی فیاضنژاد طرفدار 19 ساله تیم سپاهان که با موتورسیکلت خودش را به ورزشگاه فولادشهر رسانده بود، در بازگشت از ورزشگاه در اتوبان فولادشهر دچار سانحه تصادف شد و در دم جان خود را از دست داد. در همان روزها یک تماشاگر دیگر هم به دلیل تصادف در همین مسیر پایش را از دست داده بود.
در آذر سال 97 نیز دیدار سپاهان - پرسپولیس در شرایطی برگزار شد که این بار ورزشگاه نقش جهان میزبان بازیهای سپاهان بود. این بازی در حضور نزدیک به 45 هزار هوادار برگزار شد، ولی اتفاق تلخ دیگری چند ساعت پس از سوت پایان بازی رخ داد. حسین صدری هوادار سپاهان که او نیز با موتورسیکلت به نقش جهان آمده بود، در مسیر بازگشت به خانه و در حالی که فاصله چندانی هم تا رسیدن به مقصد نداشت، با یک خودروی پراید برخورد کرد و جان خود را از دست داد.
البته با مرور اخبار حوادث در استان اصفهان به این نکته پی میبریم که سه مورد فوتی بالا که در مسیر بین خانه و ورزشگاه رقم خورده است، همه اتفاقات تلخ مربوط به بازیهای فوتبال در اصفهان نیست. یک روز در مسیر اصفهان به فولادشهر عدهای ناشناس با نارنجک به اتوبوس تیم پرسپولیس حمله میکنند و جان دهها سرنشین آن را به خطر میاندازند و روز دیگر سربازی در فولادشهر چشمانش را در جریان یک بازی فوتبال از دست میدهد. اتفاق تلخ، تلخ است، مخصوصاً اینکه فردی بیگناه و فقط برای یک بازی فوتبال جانش را از دست بدهد یا اینکه جانش به خطر بیفتد.
در دی سال 86 وقتی که نارنجک به صورت سرباز احمدی برخورد کرد و او برای همیشه با واژهای به نام «دیدن» خداحافظی کرد، محمدرضا ساکت که در آن زمان نیز مدیرعاملی باشگاه سپاهان را برعهده داشت، درباره حکم محرومیت موقت تیم سپاهان از بازی در اصفهان گفت: «بیشتر نگران آن سرباز وطن و جلوگیری از تکرار حوادث مشابه همچنین ایجاد یک امنیت پایدار در ورزشگاههای استان هستیم». او همچنین در حادثه سال 88 نیز مدیرعامل سپاهان بود و بعد از حادثه درگذشت هوادار این تیم عنوان کرد: «این حادثه هشداری است تا مسئولان زیربط ورزشگاه نقش جهان را هرچه سریعتر تکمیل کنند». ساکت همچنین در ادامه مصاحبهاش گفته بود: «در همه جای دنیا به تماشاگران بهعنوان عنصری غیرقابل تفکیک از فوتبال نگاه میشود و همه مسئولان برای آنکه رفاه این هواداران را فراهم کنند، به اقدامات متعددی دست میزنند، اما متأسفانه با آنکه بارها و بارها شنیدیم و در مصاحبههای مختلف خواندیم که ورزشگاه نقش جهان در فلان تاریخ افتتاح میشود، اما هر بار این مراسم به تعویق افتاد و امروز باید هزینه این کم کاری را با خون یک جوان 19 ساله بپردازیم».
با این حال ورزشگاه نقش جهان بعد از مدتی تکمیل و مورد استفاده قرار گرفت، اما با تکرار اتفاقات مرگبار بعدی مشخص شد که مشکل تنها با ساخت و تکمیل ورزشگاه نقش جهان حل نشده است و جاهای دیگر کار هم میلنگد. حسین صدری بعد از دیداری که در ورزشگاه نقش جهان انجام شد، تصادف کرد و محمدطاها یوسفی نیز در حالی که ذوبآهن میزبان سپاهان بوده و طبیعتاً باید این بازی در ورزشگاه فولادشهر انجام میشد این اتفاق برایش رخ داده است. بنابراین در ایجاد بستر لازم برای محافظت از جان هواداران، نباید فقط به ساخت و بهرهوری از ورزشگاه نقش جهان اکتفا میشد. کما اینکه دو فصل گذشته نیز مدیریت خوبی برای دیدار سپاهان و پرسپولیس صورت نگرفت و تجمع هواداران مقابل اتوبوس سپاهان منجر به تأخیر حضور این تیم در ورزشگاه و لغو بازی شد.
اتفاق تلخ روز جمعه درحالی رقم خورده است که محرم نویدکیا در طول فصل گذشته و فصل جاری بارها برای تجمع هواداران سپاهان مقابل هتل و البته همراهی و اسکورت اتوبوس تیم هشدار داده بود. سرمربی سپاهان حتی در نشست خبری پیش از دیدار با ذوبآهن نیز گفته بود: «از هواداران میخواهم همراه اتوبوس حرکت نکنند. استرس حضور هواداران با موتور در اتوبان باعث میشود تمرکزمان را از دست دهیم. میخواهم آنها همراه اتوبوس تیم حرکت نکنند تا برای خودشان مشکلی پیش نیاید و برای ما هم استرس ایجاد نشود». حرف حسابی که محرم برای بار صدم زد، ولی گوش شنوایی وجود نداشت.
نویدکیا بهعنوان سرمربی تیم چندین بار این نکته را متذکر شد، ولی آیا روابط عمومی باشگاه سپاهان نیز برای جلوگیری از عدم تجمع هواداران به این شکل و اسکورت اتوبوس تیم با موتور سیکلت، اقدامی حتی در حد کار فرهنگی و اطلاعرسانی انجام داده است؟ علاوه بر این آیا باشگاه سپاهان با وجود اینکه مدتهاست با این مشکل (عادت عدهای از هواداران برای اسکورت اتوبوس تیم) مواجه بوده و حتی این مسئله به دغدغه کادر فنی و بازیکنان این تیم نیز تبدیل شده بود، آیا برای به حداقل رساندن خطرات احتمالی آن اقدامی انجام داده است؟ آیا نمیشد با اطلاعرسانی یا برگزاری یک مراسم ساده پیش از هر بازی، حتی درصدی جلوی رخ دادن این اتفاق را گرفت؟ در آن سو در بخش برخورد و اعمال محدودیتهای عبور، آیا اقدامی برای جلوگیری از تردد موتورسواران - حداقل در زمانی که اتوبوس تیم در حرکت است - در جاده فولادشهر انجام شده است؟ آنهم جادهای که در اصفهان به جاده مرگ شهرت دارد و همین یک ماه پیش چهار سرنشین یک خودروی شاسیبلند از آن جان سالم به در نبردند.
شاید در نگاه اول بیشتر از همه مقصر همان هوادار نوجوان باشد که اینطور خود را در معرض خطر قرار میدهد یا رانندهای که گفته میشود احتمالاً روی حساب یک کری فوتبالی قصد شوخی یا اذیت راکبان موتورسوار هوادار یک تیم را داشته و آن اتفاق تلخ رقم خورده است، اما در این میان نمیتوان منکر نقش مسئولانی شد که باید از رخ دادن احتمالی این اتفاق جلوگیری میکردند. بحث نیاز به فرهنگسازی و این مسائل جدا، اما آیا نباید به این فکر کرد که چرا هیچکس مقصر کمکاری یا عدم صحیح انجام وظیفه شناخته نمیشود؟ شاید تنها در این صورت بتوان امیدوار به تکرار نشدن این اتفاقات تلخ بود. قطعاً یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است.
انتهای پیام/