خاطره‌ شنیدنی رهبر معظم انقلاب از امیری فیروزکوهی درباره نیما/ «افسانه»، «آب در خوابگه مورچگان» ریخت

خاطره‌ شنیدنی رهبر معظم انقلاب از امیری فیروزکوهی درباره نیما/ «افسانه»، «آب در خوابگه مورچگان» ریخت

رهبر معظم انقلاب نیز بر این باورند که اگرچه نیما یوشیج شروع‌کننده شعر نو بود، اما شاعران دیگری بودند که پخته‌تر و بهتر از او عمل کردند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دریچه‌های جدیدی در یکصد سال گذشته پیش روی شعر فارسی گشوده شد، اما شاید بتوان یکی از مهمترین و اصلی‌ترین این فضای جدید را در خلق قالبی نو در شعر دانست که نیما یوشیج پرچمدار این جریان بود و جریان شعر نو با امضای او در محافل ادبی مورد توجه قرار گرفت. دریچه‌ای که نیما پیش روی شعر فارسی گشود، مخالفان و موافقان پر و پا قرصی داشت. او با کاری که کرد و با سرودن قطعات «افسانه»، «قصه رنگ پریده» و «ققنوس»- به زعم خودش- «آب در خوابگه مورچگان» ریخت و خواب هزار ساله موافقان شعر سنتی را آشفته کرد. شعر فارسی با پیشینه هزار ساله خود، طرفداران پر و پا قرصی داشت و دارد که کوچک‌ترین تغییر در نظم قالب‌های کلاسیک را برنتافته و آن را نمی‌پذیرفتند و نمی‌پذیرند.

جریان نوگرایی در شعر فارسی کمی‌ دیرتر از شعر عربی آغاز شد. شعر عربی نیز در همان سال‌هایی که نیما به فکر تغییر در قالب شعر بود، توسط شاعرانی چون نازک‌الملائکه پوست‌اندازی کرده بود؛ تجربه‌ای که نشأت‌گرفته از آشنایی شاعران با شعر جهان بود. این دو شاعر آغازگر شعور و احساسی نو در میان ملت خود شدند و هر دو، شعر زمانه خویش را بدون کنار گذاشتن سنت‌ها، احیا کردند و به نحوی نمودار روح تجددخواهی شدند. آشنایی هر دو شاعر با زبان و شعر اروپایی و شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه، همچنین تأثیرپذیری هر دو شاعر از شاعران سمبولیسم و رمانتیسم غربی و به‌خصوص مطالعه شعر جهان موفق به انجام چنین کاری شدند.

مرتضی امیری اسفندقه، شاعر، در گفت‌وگو با تسنیم درباره ارزش کار نیما در جریان شعر فارسی می‌گوید: اگر نیما به دنیا نمی‌آمد، ظهور نمی‌کرد و این سنگ‌های درشت را از پیش پای رودخانه شعر پارسی برنمی‌داشت، ما نه فروغ فرخزاد داشتیم، نه سیدحسن حسینی و نه اخوان و نه قیصر (در این قالب عرض می‌کنم). بهترین شعرهای قیصر امین‌پور و اخوان که به آن سوی مرزها رفته، شعرهای نیمایی آنها است؛ هر چند آنها غزل و قصیده را به بهترین وجه سرودند. همانطور که صرف و نحو شعر در تمام دنیا تغییر کرد، در ایران هم توسط نیما یوشیج، یک شاعر روستایی ساده این مسیر تغییر کرد. هر چند او سرانجام راضی به حذف غزل، قصیده و دیگر قالب‌ها نشد. این کوه‌صخره بزرگ از پیش پای رودخانه شعر پارسی باز و دنیا و میدان بزرگتری پیش روی شاعر هویدا شد؛ میدانی که توانست بیشتر شعر پارسی را  در اجتماع کره زمین نگاه دارد.

با وجود این، نقد و بررسی کاری که نیما انجام داد، همچنان محل بحث اهل نظر است. در نیمه‌های خرداد سال 94 کتابی با عنوان «گزیده اشعار پرویز ناتل خانلری» منتشر شد که مقدمه محمدرضا شفیعی کدکنی بر آن خبرساز شد. شفیعی کدکنی در این مقدمه ضمن تأکید بر دور شدن از فضای «بت‌تراشی»، گفته بود که ملاک در ارزیابی شعرهای نیما، تاریخ انتشار آنهاست نه تاریخی که در پای اثر درج شده است. او همچنین در ادامه به تأثیرپذیری نیما از خانلری به‌خصوص در شعرهای پس از شهریور 1320 اشاره کرد؛ موضوعی که عصبانیت و انتقادهای تند شراگیم، پسر نیما، را به دنبال داشت.

با این حال برخی از پژوهشگران بر این باورند که با وجود همه این انتقادات و نظرات مختلف، بنیانگذار این طرز نو است و این نکته مهم و قابل توجهی است؛ شیوه‌ای که شعر فارسی را از حالت سنتی و از قید و بندهای دشوار رهانید تا از این طریق، راهی بگشاید برای بیان هر آنچه که قید اوزان عروضی و بعد از آن قافیه و ردیف دست و پایش را می‌بست. چه بر این باور باشیم که نیما وامدار اطرافیانش است و چه نه، چیزی از ارزش کاری که او برای شعر فارسی انجام داد، نمی‌کاهد.

رهبر معظم انقلاب نیز بر این باورند که اگرچه نیما شروع‌کننده شعر نو بود، اما شاعران دیگری بودند که پخته‌تر و بهتر از او عمل کردند. ایشان در دیدار با دانشجویان که متن کامل آن در کتاب «پرسش و پاسخ» آمده است، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «بهترین شعرای معاصر از نظر مقام معظم رهبری چه کسانی هستند؟»  به این نکته اشاره کردند. بخشی از سخنان ایشان به مناسبت یکصد و بیست و چهارمین سالروز تولد نیما بازنشر می‌شود:

در درجه اوّل، قصیده‌سرا «ملک‌الشّعرای بهار» بود که قصیده‌هایش مرا خیلی به خودش جلب می‌کرد. مرحوم «امیری فیروزکوهی» هم یک نوع قصیده سبک خاقانی می‌گفت که آن هم در نوع خودش قصیده بسیار فخیم و برجسته‌ای بود؛ از آن هم من خیلی خوشم می‌آمد.

در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی می‌پسندیدم. یکی از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌ای بود. یکی دو نفر دیگر هم هستند که دوست ندارم از آنها اسم بیاورم. کسانی بودند که آن وقت در زمان جوانی ما، جزو اساتید و برجسته‌های شعر نو بودند و به اعتقاد من اینها از خود «نیما یوشیج» بهتر شعر نو می‌گفتند. اگر چه او شروع کننده این راه بود؛ اما به نظر من اینها از او بهتر و پخته‌تر و برجسته‌تر شعر می‌گفتند. البته صفای «نیما یوشیج» را هیچ‌کدامشان نداشتند؛ نه اخوان داشت، و نه آن یکی، دو نفر دیگری که من از ایشان اسم نیاوردم.

نیما یوشیج - برخلاف آن چیزی که می‌گفتند - مردی متدیّن بود. مرحوم «امیری» با «نیما یوشیج» از نزدیک دوست بود. او برای من نقل می‌کرد و می‌گفت «نیما یوشیج» آدم متدیّنی است. او به شعر سنّتی هم علاقه‌مند بود؛ منتها این سبک را هم می‌پسندید. البته می‌دانید که ایشان این سبک را هم از اروپایی‌ها گرفته بود. اصلاً سبک شعر نوِ ما، سبک ابتکاری به معنای حقیقی نیست؛ سبک شعر اروپایی است، با خیلی از خصوصیاتی که آن شعرها دارد. حتّی سبک جمله‌بندی انگلیسی، در شعر نوِ فارسی ما گرته‌برداری شده است.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران