گلایههای صریح نویسندگان در گفتوگو با مدیرعامل کانون پرورش فکری/ خانه کودکان حال خوشی ندارد
جمعی از نویسندگان در نشست صمیمی با علیاکبرزاده، انتقادات و پیشنهادات خود درباره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را مطرح کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست صمیمی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با جمعی از نویسندگان، شاعران و تصویرگران امروز، 26 آبانماه، همزمان با بیست و نهمین دوره هفته کتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
مجید عمیق، از نویسندگان نامآشنای حوزه ادبیات کودک و نوجوان، در ابتدای این جلسه با انتقاد از رویه مدیریتی در برخی از دورههای گذشته گفت: 40 سال پیش در تیرماه سال 60 وارد کانون شدم و 33 سال به عنوان مسئول فرهنگی کار کردم. در سال 60 جزو کسانی بودم که در شکلگیری مجلات رشد دخیل بودم، کانون خانه من بوده و هست اما گاه دچار کملطفی شدم. کانون سه دوره چهار ساله، یک دوره 11 ساله و یک دوره 17 ساله داشته است. تقویم زندگی من کانون بوده است؛ با فراز و فرودهایی.
وی با تأکید بر اینکه افتخار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کارشناسان آن است، ادامه داد: امیدوارم که زحمات این کارشناسان مورد تحسین و قدردانی قرار بگیرد. کانون دورههای مختلفی را طی کرده است، اما ارزش کانون به واسطه آجر و سیمانش نیست، بلکه وزنههایی است که در آن حضور دارند. سه گروه برای کانون کار میکنند؛ گروه نخست افرادی هستند که مانند جوراب فریسایز هستند، هرکجا پول بدهند، کار میکنند. گروه دوم خاکی و دلسوز هستند که مورد بیمهری قرار گرفتهاند و گروه سوم، افرادی هستند که تیشه به ریشه کانون میزنند.
این نویسنده در ادامه بر شکلگیری یک ساختار منسجم درخصوص چاپ آثار تأکید و اضافه کرد: کانون نباید منتظر ورودی باشد که متأسفانه در سالهای متمادی این رویه را داشته است. کار خوب آمده و تصویب شده، اما مانند شهروند فلهای بوده و نظم و ساختاری نداشته است. ما به یکباره با انباشتی از تولیدات روبرو شدیم که همه قشنگ اما لنگه به لنگه بودند. اگر ما در بخشهای مختلف تولید کانون یک سیاستگذاری و زیرساختی داشته باشیم، هر کاری که از بیرون بیاید، مانند پازل سر جای خود قرار میگیرد. ما الآن با انباشتی از کارها مختلف برای گروههای سنی «الف» و «ب» روبرو هستیم و برای دیگر بخشها خیر. چرا بخشهای ضعیف پاسخگو نیستند؟
عمیق در ادامه به ضعف در بخشهای مختلف اشاره کرد و یادآور شد: الآن در حوزه شعر در جهان 150 ژانر تعریف شده و در این حوزهها کار میکنند، اما ما ژانرهایمان را مشخص نکردیم و محدود در پنج حوزه کار میکنیم. تکلیف خود را در بعضی از بخشها روشن نکردهایم. از سوی دیگر، در حوزه علوم و فنون خیلی فقیر هستیم. بخشهای تنبل را باید احیا کنیم. کانون بودجهای مشخص دارد، باید این بودجه را مدیریت کنیم. با یک مدیریت درست میتوان تولیدات را هماهنگ کرد. چرا نوجوان گمشده خود را نباید از غرفههای کانون پیدا کند؟ چرا در حوزه نانو، فناوریهای نوین، روباتیک و ... کار نکردیم؟ چرا در حوزه شعر و موضوعات مذهبی وارد برخی از وادیها نشدیم؟ ما کارهای لنگه به لنگه زیاد داریم؛ این در حالی است که الآن ناشران عمدتاً مجموعهای کار میکنند.
وی با بیان اینکه در استاندارد قواعد بینالمللی معمولاً وقتی پروژهای موفق میشود، بعد از مدتی قیچی میکنند و ادامه نمیدهند، به رویه کار فرهنگی در داخل کشور اشاره و اضافه کرد: این در حالی است که ما به یک موضوع تا 40 سال میپردازیم. گاه باید کار موفق قیچی شود و بعد با شیوهای نوین وارد آن قضیه شویم. اگر تام و جری فقط 40 سال، تام و جری بود، مخاطبان از دیدن آن خسته میشدند. ما نیز باید به این موضوعات توجه کنیم.
طاهره ایبد، از دیگر نویسندگان حاضر در این مراسم بود. او با اشاره به راهاندازی طرح «رمان نوجوان» در کانون، این طرح را یکی از طرحهای موفق در عرصه ادبیات نوجوان توصیف کرد و گفت: این طرح در حوزه توجه به ادبیات نوجوان الگوساز و جریانساز بود. بعد از آن، ما شاهد شکافی بودیم. نگاه آموزش و پرورشی و صرف بودجه برای حواشی و سفرها در یکی از دورههای مدیریت کانون سبب شد تا به شدت به فضای کانون پرورش فکری لطمه وارد شود. گاه شاهد ارائه آمارهایی در زمینه چاپ نخست آثار بودیم، در حالی که این آثار چندینبار قبلاً منتشر شده بودند. به عنوان نمونه، یکی از این کارها، انتشار اثری با محوریت اشعار نیما یوشیج بود که پیشتر برگزیده جایزه هم شده بود، اما دستاندرکاران امر یادشان رفته بود که این موضوع را از پشت جلد کتاب حذف کنند. امیدواریم در این دوره شاهد تغییرات اساسی باشیم.
این نویسنده با بیان اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان متعلق به نویسندگان و مخاطبانشان است، یادآور شد: از کانون فقط نویسنده بیرون نمیآید، کانون مخاطبانی داشته است که الآن در رشتههای غیر ادبی و هنری فعالیت میکنند و موفق هستند. کانون در برههای سبب میشد نوجوان هویت خود را پیدا کند، اما این امر در سالهای اخیر از دست رفته است.
حضور کمرنگ پسران در مقایسه با دختران در برنامههای کانون پرورش فکری از دیگر مسائلی بود که ایبد در صحبتهایش به آن اشاره کرد. او ضمن تأکید بر بررسی چرایی این امر، گفت: کانون باید در دو حوزه متمرکز شود؛ نخست آنکه چطور میتواند حضور بچهها در کانون را افزایش دهد و دیگر اینکه، چطور مخاطبانی را که اصلاً به کانون نمیآیند، جذب کند؟ این در حالی است که از وضعیت ناهنجاریهای اجتماعی و مشکلات متعدد در میان نوجوانان مطلع هستیم. چرا این مشکلات ایجاد شده است؟ چون نوجوان هویت خود را پیدا نکرده، او سردرگم است.
این نویسنده با بیان اینکه معمولاً دولتها به مراکزی مانند کانون پرورش فکری و آموزش و پرورش اهمیت نمیدهند؛ زیرا همانند وزارتخانهای مانند نفت درآمدزایی ندارد، نسبت به افزایش ناهنجاریهای اجتماعی در میان نوجوانان هشدار داد و خطاب به علیاکبرزاده، مدیرعامل کانون گفت: شما میگویید که در راهروهای کانون بزرگ شدهاید و از این فضا دور نیستید. کانون باید توجه خود را معطوف به مخاطبان خود و مخاطبان غیر کانونی کند؛ وگرنه در پنج سال بعد با ناهنجاریهای بسیاری روبرو خواهیم بود.
بخش دیگر صحبتهای ایبد به حقوق مؤلفان و پدیدآورندگان اختصاص داشت. او با بیان اینکه فضای کانون دیگر از آن فضای پر شور و حرارت کودکانه فاصله گرفته و تبدیل به یک فضای اداری شده است، گفت: تجدید چاپ کتابها یکی از دغدغههای مهم پدیدآورندگان است که مشکلاتی را برای نویسنده و مخاطب ایجاد کرده است. از سوی دیگر، کانون در سالهای اخیر به سمت تولید کتابهای الکترونیک حرکت کرده که اتفاق مبارکی است، کتاب با قیمت مناسب در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد، اما هیچ مبلغ حقالتألیفی از آن به نویسنده پرداخت نمیشود.
حسین تولایی، دیگر نویسنده حاضر در این نشست بود. او با تأکید بر اینکه نگاهی که کانون به مخاطبانش دارد، باید با نگاهی که آموزش و پرورش و دیگر ناشران دارد، متفاوت باشد، تصریح کرد: کتابهایی که به صورت مجموعهای چاپ میشود، باید مخاطبشناسی درستی داشته باشند. الآن ما دو گروه کودک و نوجوان داریم؛ کودک و نوجوان رسمی و کودک و نوجوان واقعی. نگاه کانون به مخاطب نباید کودک و نوجوان رسمی باشد؛ نوجوانی که پاستوریزه است؛ آن هم در جامعهای که برخی از نوجوانان تا کمر در سطل آشغال هستند، ازدواج دختران زیر 12 سال صورت میگیرد و ... ما تا ابد نمیتوانیم این بخشها را در نظر نگیریم. واقعیتها را باید ببینیم. این مسائل باید در کتابها منعکس و این دغدغهها باید دیده شود.
بخش دیگر صحبتهای تولایی به کیفیت چاپ کتابهای کانون اختصاص داشت. او با بیان اینکه هرچه پروژه رمان نوجوان موفق بود، پروژه شعر نوجوان ضعیف عمل کرد، گفت: گاه در چاپ کتابها کیفیت آنقدر پایین است که نوجوان راغب به خواندن آن نمیشود. باید ببینیم که ناشران خصوصی در این زمینه چطور عمل میکنند. از سوی دیگر، ما با حرکت کند چاپ کتابها مواجه هستیم. گاه چاپ یک اثر دو یا سه سال زمان میبرد؛ آن هم کتابی که 50 صفحه بیشتر نیست.
روند طولانی چاپ کتاب موضوع مورد بحث دیگر نویسندگان و شاعران نیز بود. محمد گودرزی دهریزی، داستاننویس، در همین رابطه با بیان اینکه نویسندگان ترجیح میدهند کار درجه یک خود را برای چاپ به کانون نسپارند، گفت: کانون برای تهیه کتاب یک چرخه کارشناسی و یک چرخه شورای عالی تعریف کرده که حرف آخر را شورای عالی میزند. بررسی کتاب در چرخه کارشناسی مزایایی دارد از جمله اینکه زمانبر است و شتابزده نیست. دوم اینکه، یک اثر را سه فرد متخصص بررسی میکنند؛ آنها یا شاعر هستند یا نویسنده و کاملاً بر حوزه خود اشراف دارند. سوم اینکه این سه نفر کاملاً فردی روی کار نظر میدهند و از همدیگر خبر ندارند. مهمترین ویژگی این چرخه این است که نظرات این سه کارشناس مکتوب است؛ یعنی با مستندات اثر تأیید یا رد میشود. یک نویسنده برای تولید یک کار خوب، سه سال زمان گذاشته است. آمده در چرخه کارشناسی کانون، چهار ماه صبر کرده است. همه اینها را حالا در یک کفه بگذاریم و بررسی اثر در شورای عالی را در کفهای دیگر. این کار میرود در شورای عالی، یک یا دو نفر به این کار نگاه میکنند و میگویند چاپ اثر در اولویت قرار نگرفت؛ بدون بیان هیچگونه دلیل مکتوبی. معمولاً وقتی ما میخواهیم یک کاری را به شکلی غیر علمی رد کنیم، کلیگویی و از صفتهای نسبی استفاده میکنیم و هرگز برای رد آن اثر دلیل نمیآوریم.
وی ادامه داد: شرایط به گونهای است که اگر کانون فراخوان برای نویسندگان تعریف کند و در تمام شبکهها پخش کند که بیایید اثر خوب خود را به ما بدهید، هیچ کس چنین کاری نمیکند. اگر این چرخه درست شود، خود به خود این اتفاق میافتد. کار جسورانه باید در کانون منتشر شود. کانون در دهههایی بعد از انقلاب کارهای جسورانهای چاپ کرده که برای دیگر ناشران الهامبخش بوده است.
عباس جهانگیریان، نویسنده آثاری چون «سایه هیولا»، در ادامه این نشست با تأکید بر اینکه حال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوب نیست، گفت: کانون باید به فکر درآمد خودش باشد. وزارتخانهها و نهادها و مراکز مختلف بودجههای فرهنگی دارند که کانون میتواند با مذاکره با آنها بخشی از حمایتهای مالی بهرهمند شود. اگر این سرمایهها جذب کانون شود، هم نویسنده و هم کانون شرایط بهتری پیدا میکنند.
مهدی علیاکبرزاده، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نیز در ادامه این نشست به بخشی از دغدغههای پدیدآورندگان پاسخ گفت. او با بیان اینکه نویسندگان، شاعران و تصویرگران همراهان کانون هستند، گفت: قلم و آثار هنری و مکتوبات شما در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان کشورمان تأثیر میگذارد. صرفاً ایجاد یک اثر هنری یا مکتوب، شناسنامه ایجاد کردن برای فرد نیست. اصل این است که این اثر چه تأثیری بر فرایند تربیت و تعلیم کودکان و نوجوانان میگذارد. کانون با این اعتقاد که میخواهد اثر مثبت و سازندهای روی کودکان و نوجوانان داشته باشد، فعالیت میکند.
وی با بیان اینکه در زمینه فرایند تولید کتاب، قطعاً نیازمند بازنگری هستیم، افزود: اینکه چرا کتاب متوقف میشود؟ چرا دلایل توقف به صورت واضح ارائه نمیشود و چرا بعد از یک مدت طولانی این اتفاق رخ میدهد؟ باید مشخص شود و همکاران باید این فرایند را تسهیل کنند. اگر قرار نیست کتابی چاپ شود، باید دلایل آن به نویسنده گفته شود؛ ای بسا کتاب با اصلاح دوباره به چرخه چاپ کانون بازگردد.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از دلایل چرخه طولانی چاپ کتاب در این مرکز را نداشتن چاپخانه عنوان کرد و یادآور شد: یک اتفاق خوبی که میتواند در آینده رخ دهد و الآن از نبودش رنج میبرد، عدم وجود چاپخانه است. اگر الآن چاپخانه میداشتیم، شاید 10 یا 20 برابر شرایط فعلی میتوانستیم کتابها را به چاپ بسپاریم. در حال حاضر کتاب به چاپخانههای دیگر سپرده میشود که همین امر فرایند چاپ کتاب را طولانی میکند. در این شرایط ما با مشکل مواجه میشویم، اما تلاش دوستان ما بر این است که فرایند چاپ را تاحد امکان کوتاهتر کنند. برای داشتن چاپخانه وارد مذاکره شده و برنامههایی در نظر گرفتهایم که اگر این اتفاق محقق شود، مشکل بزرگی از کانون رفع خواهد شد.
علیاکبرزاده در پایان تأکید کرد: کانون با کتابش و با «مرغکی» که پشت جلد درج شده، شناخته میشود. در کنار هم بودن را قدر بدانیم و تلاشمان را بیشتر کنیم. دلسردی از کانون واژه زیبندهای برای کانون و شما عزیزان نیست. کانون زنده است و زنده خواهد ماند، با آثار ارزشمندی که در زمینه فیلم، سرگرمیها، محصولات فرهنگی و ... تولید میشود.
انتهای پیام/