کنگره ۳۰۰۰ شهید استان ایلام| بازخوانی عملیات میمک/ نبردی که موازنه قدرت را به نفع ایران تغییر داد
گروه استانها ـ عراق در خردادماه ۵۹ میمک که فقط ۱۵۰ کیلومتر با بغداد فاصله داشت را تصرف کرد. صدام مست از تصرف میمک رجزخوانی کرد و گفت: هرکس میمک را پس بگیرد کلید بغداد رابه او میدهم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام ، تاریخ دفاع مقدس را که ورق میزنید و خاطرات گذشته را دوباره در ذهن مرور میکنید. یاد رشادتها و ازخودگذشتگیها و از ما و من گذشتنها که روزی شاهد آن بودهاید بازخوانی میشود. خاطراتی از جنگ در ایلام که سه ماه قبل از جنگ رسمی یعنی 31 شهریور 59 آغاز شد.
عراق در خردادماه 59 میمک که فقط 150 کیلومتر با بغداد فاصله داشت را تصرف کرد. صدام مست از تصرف میمک رجزخوانی کرد و گفت: هرکس میمک را پس بگیرد. کلید بغداد رابه او میدهم.
میمک ارتفاع بود و اگر در دست ایران بود، بر دشت عراق میدان دید و تیر و تهدیدکننده امنیت بغداد بود و اهمیت آن برای عراق این بود که بر شهر ایلام، محور مواصلاتی ایلام به مهران و دهلران میدان دید و تیر داشت و با تصرف کرد آن ضمن قطع محور مواصلاتی پشتیبانی تهدیدکننده شهر ایلام بود. عراق با پیشدستی در روز 20 شهریور 59 یازده روز مانده به آغاز جنگ تحمیلی میمک را تصرف و آن را «سیف سعد»؛ شمشیر پیروزی نامید.
تصرف میمک برای عشایر ایلام مخصوصا ایل خزل که مرتع دامهایشان بود، سخت ناگوار بود. با نواخته شدن شیپور جنگ و اشغال مناطق غربی کشور، غیرت دینی و میهنی مردم آگاه استان ایلام به جوش آمد و با روحیه سلحشوری و جنگاوری برای دفاع از میهن اسلامی به مناطق مرزی رفتند تا بتوانند در برابر تهاجمات دشمن ایستادگی کرده و دشمن را عقب برانند.
نیروهای مردمی و عشایری که تاب تحمل حضور دشمن در خاکشان را نداشتند، روانه روستای سرنی - نزدیکترین محل به میمک- شدند تا حماسهای بزرگ و بهیادماندنی ایجاد کنند و هر روز به فرماندهان اصرار میکردند که به دشمن حمله و سرزمینهای غصبشده را آزاد کنند، اما به علت هوشیاری، آمادگی و مهندسی دشمن از قبل از قبیل ساخت سنگر و استحکامات، میدان مین گسترده، استقرار یگانهای زرهی و مکانیزه و... نیاز به کشف استعداد، کارهای اطلاعاتی، برطرف ساختن موانع و... بود.
عشایر و نیروهای مردمی با توجه به شناختی که از منطقه داشتند، شبانه به مواضع نیروهای دشمن نفوذ کردند و اطلاعات باارزشی را در مورد دشمن در اختیار فرماندهان ارتش قرار دادند. با تکمیل اطلاعات و شناساییها، تأخیر در اجرای عملیات تا دیماه طول کشید و از این بابت کاسه صبرشان لبریز شد. بعد از گذشت چهار عملیات، صبحگاه 19دی ماه آغاز شد.
برای حضور نیروهای مردمی و عشایر در عملیات شرط این بود که رضایت خود را کتبی و با اثر انگشت اعلام کنند. عشایر از سر شوق برای حضور، از استامپ استفاده نکرده و با بریدن انگشت و خون خود خوننامه شهادت را امضا کردند. برای یورش به دشمن باید از اصل غافلگیری استفاده میشد، چراکه نیروی دشمن برتری مطلق بر نیروهای ایرانی داشت. باید نیروهای خودی به پشت مواضع دشمن نفوذ کرده و دشمن را غافلگیر کنند که در این صورت امکان موفقیت عملیات میرفت. گردانهای عشایری بهعنوان خطشکن صبحگاه وارد عمل شده و دشمن را دور زده و با انهدام دیدبانیهای دشمن و نابودی نفرات، راه را برای ورود یگانهای ارتشی فراهم کردند.
عملیات در ساعت 5 صبح با رمز مبارک «یا ا...» و با یورش نیروهای مردمی و عشایری آغاز شد و آنها توانستند ضمن نابودی نفرات و دیدبانیهای دشمن راه را برای ورود تانکهای ارتش فراهم کنند. نبرد سختی درگرفت و با استقامت نیروهای مردمی و گردانهای تانک و هوانیروز، ایران پیروز شد و عراق را از قسمتهای وسیعی از میمک بیرون راند. صدامحسین که از دست دادن میمک برایش ناگوار بود، با ریختن حجم زیادی آتش روی نیروهای ایرانی پاتکهای سنگینی برای بازپسگیری میمک زد و فرماندهی عملیات را برعهده گرفت، اما تمامی پاتکهای دشمن دفع و مواضع آزادشده تثبیت شد. در اسناد و مدارک این عملیات به «عملیات خوارزم» معروف است و علت نامگذاری آن را رشادتهای سرگرد زرهی ستاد علیاصغر خوارزمی فرمانده گردان 217 تانک تیپ یکم لشکر 81 زرهی کرمانشاه که رشادت تحسینبرانگیزی از خود به نمایش گذاشت و 15 تانک دشمن را منهدم کرد، میدانند. این عملیات و فتح بزرگ میمک از سوی رزمندگان اسلام «ضربت ذوالفقار» نیز نامیده شده است.
بازپسگیری میمک از دشمن تا دندان مسلح این پیام را منتشر کرد که دشمن شکستپذیر است و حضور مردم گرهگشا میتواند در میدان نبرد، موازنه قدرت را به سود جمهوری اسلامی تغییر دهد. این عملیات مقدمهای برای پیروزیهای بعدی رزمندگان اسلام شد، چراکه از یک سو عراق در چهار ماه اول جنگ در جبهه میانی در مرحله هجوم در اشغال شهرهای مهران، قصرشرین، سومار، موسیان و مناطق مرزی خوزستان بدون اغراق موفق شد و یأس بر رزمندگان اسلام حاکم و اعتمادبهنفس ارتش عراق بالا رفت. با گذشت چهار ماه از تجاوز، نیروهای اشغالگر در شهرهای اشغالی مستقر شدند و با مشاهده این وضعیت و همزمان با مناقشات سیاسی در داخل کشور، فرضیه ضعف توان نظامی ایران و ناتوانی در بازپسگیری مناطق اشغالی به صحت پیوست. لذا با نبرد مردمی و متفاوت «ضربت ذوالفقار» که اولین عملیات مهم و نسبتا گسترده ایران بود و با انعکاس پیروزی رزمندگان در این نبرد، سایر جبههها از این پیروزی غرورآمیز روحیه گرفتند و با آمادگی کامل سراغ شکست دشمن رفتند، بهطوری که موفقیتهای چشمگیری در عملیاتهای بعدی نصیب ایران شد.
پس از این عملیات، عراق به واقعیتهای جنگ که قدرت مردم و دفع متجاوز بود پی برد و تضعیف روحیه در بین ارتش عراق و اعدام اولین دسته از فرماندهان آغاز شد.
این نبرد، توانایی رزمی نیروهای عشایر را به فرماندهان نظامی کشور ثابت کرد و آنها جزء انکارناپذیری از رزمندگان اسلام و پایه تشکیل تیپ 114 عشایری امیرالمومنین استان ایلام شدند. در این عملیات، 600 نفر کشته و 100 نفر اسیر، تعداد زیادی ادوات نظامی همچون خمپارهانداز و ضدهوایی، 25تانک تی72 روسی و... از دشمن بعثی به غنیمت درآمد و مقادیر زیادی از ادوات نظامی به همراه یک هواپیمای میگ23 نابود شد.
میمک کجاست؟
اما شاید نسل جوان و نوجوان ما ندانند میمک کجاست؟ میمک ارتفاعی است به طول حدود 14 کیلومتر و به عمق 8-7 کیلومتر در کنار رودخانهای به نام گدرارخوش که مرز دو شهرستان مهران و یکی هم ایلام است و این رودخانه از کنار میمک وارد خاک عراق می شود. آن طرف میمک هم رودخانهای در تنگهای قرار دارد که موقعیت استراتژیک مهمی دارد و کمی آن طرفتر هم چاه های نفت و گاز وجود دارد و از طرف دیگر پشت این ارتفاعات دشت وسیع عراق است، ادامه پیدا میکند تا مرزهای استان کرمانشاه و عراق که معروف به ارتفاعات دیسکه است.
موقعیت استراتژیک این منطقه از آن جهت است که این ارتفاعات، آخرین ارتفاعاتی است که به دشت های عراق ختم می شود و دیدهبانی وسیعی تا عمق خاک عراق خواهد داشت و برای عراق هم از آن بابت دارای اهمیت بود که اولین ارتفاعی است که به ایران اشراف دارد و وقتی به دست آنها افتاد تمامی جادههای مواصلاتی مهران و صالح آباد را تا سومار تحت نظر گرفتند و کل رفتوآمدهای نظامی در جادههای مرزی مختل شده بود.
چون به تلههایی که به نام کله قندی معروف بودند کاملا اشراف داشتند و با اشغال آنیک رعب و وحشت خاصی ایجاد شد. تا 31 شهریور که حمله سراسری عراق شروع شد قدرت دفاعی در برابر صدام نبود.
19 دی 59
در 19 دی 59 غیرت عشایر ایلام به جوش آمد وقتی دیدند ارتفاعات استراتژیک در دست دشمن است . دشمنی که رجزخوانی میکند و بازپسگیری میمک را ناممکن تلقی میکند . با امکانات نخستین و سلاحهای موجود به کمک تیپ 1 لشکر 81 ارتش جمهوری اسلامی ایران اولین عملیات تاریخ دفاع مقدس را طراحی و به مرحله اجرا درآوردند و امروز تاریخ دفاع مقدس به این عملیات باافتخار مینگرد.
جوزعلی نجفی
جوزعلی یکی از رزمندگان و فرماندهان عشایر در عملیات میمک است که امسال با تن زخمی و گلولههای مانده در بدن در عملیات میمک به سربر تربت خاک گذاشت از آثار مکتوب بجا مانده از وی که از روزهای حماسه و عشق گفته است از روزهایی که عشایر ایلام - که آشنایی زیادی با فنون نظامی نداشتند - با کمترین امکانات و سلاحهای شکاری دوشادوش نیروهای ارتش و سپاه جنگیدند.
جوزعلی در زمان حیات از همهی ایلات و طوایف استان یاد میکند ( از سلحشوران ایل ملکشاهی و شوهان، ارکوازی و بولی، خزل و چرداول، پنجستون، دهبالایی، کلهر و لک، عالی بیگی، عشایر غیور ایوان، میش خاص، بدره و آبدانان، دره شهر و دهلران ) و معتقد است فتح میمک متعلق به همهی ایران و استان ایلام است، از شیر زنان عشایری که نان محلی میپختند و آذوقه را برای رزمندگان فراهم میکردند تا نیروهای ارتش، هوانیروز و سپاه که متشکل از دلاورمردانی از جایجای ایران پهناور بودند و در میمک حضور یافته بودند تا از خاک وطن دفاع کنند.
جوزعلی در زمان حیات از هم رزمانش گفت: که سالها در کنارش قد کشیده بودند، هم محلهایهایش در روستای بهمنآباد، شهیدان «موسی (ایمان) کمری» و «علی داد دانشگر» که جلوی دیدگانش آسمانی شدند و همپای سایر شهیدان استان ایلام، بر بلندای میمک، شکوه بهشت را نظارهگر شدند و آیه فتح سرودند و در کمال رضا، به مسلخ عشق رفتند تا لذت دیدار خدا را برای مردمان عصر خویش ترجمه کنند.
و امروز جوزعلی نجفی در میان ما نیست تا سالروز افتخار آفرینی خود و همرزمانش را نظارگر باشد.اما مردم ایلام و ایران نام ویاد وی و همه شهدا و افتخار آفرینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه و عشایر ایلام را هرگز فراموش نخواهند کرد.
میمک یادآور شهید احمد کشوری
دکتر محمد ابراهیم مداحی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس نقل می کند: با چشمان خود دیدم که در منطقه میمک، فردی از نیروهای عشایر به نام«پنج ستونی» که الان جانباز بالای 50 درصد است هلی کوپتر عراقی که ارتفاعش را کم کرده بود و رزمندگان اسلام را به رگبار بسته بود، با اسلحه برنو مورد هدف قرار داد و باعث سقوط هلی کوپتر شد. مرحوم شهید کشوری( که اتفاقاً در تنگه بینا منطقه میمک- نزدیک چَوار به شهادت رسیده است)، لاشه هلی کوپتر را به صالح آباد منتقل کرد تا باعث افزایش روحیه رزمندگان شود.
سیر شدن تیربارچی عراقی توسط شهید کمری
باقر جعفربیگی از اهالی روستای بهمن آباد چوار، که یکی از جانبازان میمک و در حال حاضر راننده تاکسی می باشد، نقل می کند: در منطقه میمک با چند نفر از همرزمان دلاور عشایر به نامهاى شهید موسى کمرى، شهید علیداد دانشگر, نورمحمد قربانى الله کرم آزادى، الله حسین على نژاد و تعدادی دیگر در تاریخ 19 دى ماه به تپه ارساق اعزام شدیم.درآنجا به کمین نشستیم ومنتظر عراقى ها شدیم. شهید کمرى به بچه هاى گروه گفت: به شناسایى سنگر عراقى ها برویم. بعد از چند دقیقه، بنده به همراه شهید کمرى، الله کرم آزادى و الله حسین على نژاد به سوى خاکریز دشمن رفتیم و بقیه هم در کمین منتظر ما شدند. به سنگرهاى دشمن نزدیک شدیم و سپس به شناسایی و جمع آورى اطلاعات پرداختیم. بعدازپایان شناسایى، به طرف سنگرهاى خودى در حال حرکت بودیم که دیدیم تیر بار عراقى ها در منطقه ویژه ای مستقر شده و با شروع عملیات خیلی به رزمندگان ضربه خواهد زد و بچه ها نمى توانستند جلو بروند. در آن لحظه، شهید کمرى با غیرت مثال زدنی به صورت پنهانی به سوى تیربارچی رفت و توانست او را اسیر کند.
انتهای پیام/ش