روایت ۸ دهه مجاهدت و خدمتگزاری آیتالله صادقی؛ از مبارزه با رژیم پهلوی تا جهاد علمی، فرهنگی + تصاویر
گروه استانها- روایت ۸ دهه مبارزه و جهاد علمی، فرهنگی، روحانی انقلابی "آیتالله حاج شیخ عباس علی صادقی" را بخوانید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد ، آیتالله عباسعلی صادقی متولد سال 1304 هجری شمسی از روستای «قهاره» از توابع اردستان استان اصفهان، از شاگردان حضرت امام خمینی(ره) و مبارزان دوران انقلاب بود که صبح جمعه 12 آذرماه 1400 دارفانی را وداع گفت.
اما آیتالله صادقی که روحانی مبارز، انقلابی و خدمتگزار بود در کشور ناشناخته بود و روز گذشته بعد از پیام تسلیت مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و بسیاری از مقامات کشوری و لشکری، این سوال برای مردم در نقاط مختلف کشور پیش آمد که آیتالله صادقی که بود؟
برای پاسخ به این سوال مهم به سراغ سامان سپهوند محقق و نویسنده کتاب «میان لشکر هجران»، خاطرات آیتالله صادقی قهاره رفتیم تا این مسئله را برای مردم بیان کند.
سامان سپهوند در گفتوگو با خبرنگار تسنیم اظهار داشت: آیتالله صادقی تحصیل علوم حوزوی را نزد پدربزرگ مادریش آغاز کرد و در سال 1316 همراه دایی خود «شیخ محمد رضوانی» برای ادامه تحصیل به مدرسه جده بزرگ اصفهان رفت.
وی افزود: یک سال از اقامت در این مدرسه نمیگذشت که به دلیل مشکلات مالی حوزه علمیه و فشار دولت وقت به روستای «حبیب آباد» اصفهان رفت، سپس به قم عزیمت کرد و در محضر اساتیدی چون «امام خمینی(ره)»، «آیتالله بروجردی»، «آیتالله محقق داماد»، «آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی»، «آیتالله بهاءالدینی»، شهید«آیتالله صدوقی» و «آیتالله روحالله کمالوند» بهره برد و به درجه اجتهاد نائل آمد.
نویسنده کتاب «میان لشکر هجران» گفت: آیتالله صادقی در سال 1338 خورشیدی به دعوت «آیتالله کمالوند» پس از سالها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم برای یک سال تدریس به خرمآباد آمد اما شرایط حوزه علمیه کمالیه و علاقه ایشان به مردم این دیار سبب شد که اقامت دائمی در خرمآباد را برگزیند.
گرم شدن فضای مبارزات انقلاب با حضور آیتالله صادقی
وی در رابطه با مبارزات ایشان با رژیم پهلوی و همراهی با امام (ره) تا انقلاب 1357 چنین میگوید: وقتی فضای مبارزات در سالهای پایانی نهضت امام خمینی (ره) گرم میشود در سال 1356 تا 1357، ایشان در حوزه علمیه مدرس بودند و با طلاب و روحانیون ارتباط داشتند و در مسجد جوادالائمه کنونی امام جماعت بودند و اقدام به سخنرانیها و روشنگریهای بسیاری کردند که اسناد بسیاری در این زمینه در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است که در نوشتن این کتاب از آنها استفاده کردهام.
سپهوند افزود: تقریبا در موقعیتی نیست که در فراز و فرودهای انقلاب حضور نداشته باشد، چه با مشورت و چه با سخنرانی و چه با سازماندهی نیروها و مردم.
وی بیان کرد: به دلیل اینکه ایشان مشی طلبگیاش به این صورت بود که اهتمام جدی به کار تبلیغ داشتند و در روستاها و قصبات (آبادیهای بزرگ) اطراف استان حضور و به کار تبلیغ میپرداختند ارتباط وسیع و گستردهای با اقشار مختلف مردم به ویژه روستائیان و عشایر داشت و همین سبب شده بود که صاحب نفوذ جدی در تودههای مردم باشند و از این فرصت برای هدایت مردم استفاده میکرد.
این محقق و نویسنده لرستانی در مورد نقش «آیتالله صادقی» در سازماندهی و هدایت مردم برای مبارزه با رژیم پهلوی تصریح کرد: براساس اسناد موجود و خاطرات خود آیتالله، ایشان بارها مورد بازجویی و بازخواست و پیگرد قانونی قرار گرفته و عملکرد ایشان توسط ساواک و دستگاه های امنیت بارها مورد بررسی قرار گرفته است.
نویسنده کتاب خاطرات آیتالله صادقی اظهار داشت: سالها در روستاها و بخشهای استان لرستان به تبلیغ پرداخت و رابطه خوب و مستحکمی با عشایر این سامان برقرار کرد که در روزهای مبارزه بارها به نفع انقلاب اسلامی از این رابطه بهره برد. «آیتالله صادقی قهاره» در کنار شهید «فخرالدین رحیمی» در ساماندهی تظاهرات تاسوعا و عاشورای سال 1357 نقش بسزایی داشت.
قرائت خطبههای طوفانی و شدید الحن بر علیه حکومت
سپهوند بیام کرد: وی سالها امام جماعت مسجد جوادالائمه را برعهده گرفت و به تربیت جوانان مومن انقلابی پرداخت. سالهای نهضت امام خمینی(ره) دوشادوش دیگر یاران امام به مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر پرداخت و در 9 رمضان 1357 اسیر و پس از 2 ماه آزاد شد.
وی افزود: بیشتر فشارها برای ایشان برای کنترل و جلوگیری از فعالیتها در سال 1356 تا 1357 بوده و در بهار 1357 دستگاه امنیت در یک نظریه پیشنهاد تبعید سه ساله ایشان را برای خروج از استان میدهد که به دلیل جایگاه و وجههای که نزد مردم داشتهاند این تصمیم عملی نمیشود که سندهای زیادی هم موجود است که بازداشت شده و مورد بازجویی و تذکر قرار گرفته تا اینکه در رمضان 1357 خطبه های طوفانی و شدیدالحنی در مسجد جوادالائمه روی منبر بیان میکنند که دستگاه امنیت را به این نتیجه میرساند که در کنار شهیدان سید نورالدین رحیمی، سید مجید سیفالسادات، آیتالله قاضی و سید جعفر ورامینی دستگیر و به زندان امنیت تهران منتقل شود که در آنجا مورد شکنجه و آزار قرار میگیرند.
وی بیان کرد: به واسطه دستگیری این علما در شهر آشوب و شورش می شود و چندین نفر به شهادت میرسند که این زندان رفتن آنها بسیار در شور و هیجان انقلابی و حرکت مردم درآن برهه تاریخی تاثیرگذار بوده است.
دادن عنوان ثقهالاسلامی از طرف امام (ره)
نویسنده کتاب «میان لشگر هجران» در مورد نوع ارتباط ایشان با امام خمینی (ره) گفت: ایشان از شاگردان امام(ره) بوده و سعی کرده از مدرسی ایشان به نحو احسن بهرهمند شود و در روزهایی که حوزه کمالیه در حال شکلگیری بوده به واسطه اینکه ایشان از شاگردان امام و ساکن در حوزه کمالیه بوده اگر کاری بوده واسطه میشده و پیامی که قرار بوده توسط آیتالله کمالوند و آیتالله قاضی به امام (ره) منتقل شود توسط ایشان انجام میشده است.
این محقق و نویسنده لرستانی عنوان کرد: در مورد نوع رابطه ایشان با امام سندی هست که در نامهای که آیتالله کمالوند به امام (ره) مینویسند و پیامی انتقال پیدا میکند به امام خمینی (ره) و ایشان پاسخ میدهند، حضرت امام (ره) از ایشان در آن نامه به عنوان ثقه الاسلام یاد میکنند و آیتالله صادقی همیشه به این لقب افتخار میکرد و بعد از انقلاب نیز بارها خدمت امام رسیده و رابطه خود را با امام حفظ کرده است.
وی عنوان کرد: این روحانی مبارز پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان امام جمعه موقت خرمآباد و حاکم شرع دادگاه انقلاب منصوب شد، ایشان به مدت سه سال مسئولیت ریاست دادگاه انقلاب را عهده دار بود سپس به عنوان رئیس حوزه کمالیه خرمآباد مشغول فعالیت شد. همچنین تولیت حوزه علمیه صادقیه خرمآباد را برعهده داشتند.
حضور «آیتالله صادقی» در خط مقدم جبههها
وی در مورد نقش ایشان در دوران دفاع مقدس گفت: آیتالله صادقی در آن مقطع حساس حاکم شرع و امام جمعه موقت بودند و در کنار آیتالله میانجی و استانداران وقت سعی میکردند برای روحیه دهی به رزمندگان در جبههها حضور داشته باشند و اسنادی در این زمینه وجود دارد که در کنار نیروهای بسیجی، سپاهی و ارتشی حضور پیدا میکردند و بارها در پشت جبهه و خط مقدم با لباس رزم حضور یافته و نقش خود را در حمایت از رزمندگان و روحیه دهی به آنها ایفا کرده است.
سپهوند در مورد نوع رابطه ایشان با مقام معظم رهبری، تصریح کرد: آشنایی ایشان برمیگردد به بعد از آزادی از زندان در سال 57 که به واسطه شور و هیجان انقلاب، دولت وقت برای فریب افکار عمومی اقدام به آزادسازی زندانیان سیاسی میکند و ایشان به همراه شهیدان رحیمی و سیف السادات برای زیارت به مشهد میروند که با هدایت سید فخرالدین رحیمی به منزل مقام معظم رهبری میروند و سرکشی میکنند.
این محقق و نویسنده لرستانی افزود: گویا بین زندانیان سیاسی مسلمان یک رسم و سنت بوده که ارتباط بین آنها برقرار و باقی بماند، در آنجا مقام معظم رهبری تذکری به ایشان میدهند با این مضمون که این زندان رفتنها و آسیب دیدن و شکنجهها چیزی نیست برای پیروزی انقلاب و ما هنوز کار داریم و این اولین دیدار ایشان با مقام معظم رهبری بوده که بعدها در دادگاه انقلاب مسئولیت پیدا میکنند و آیتالله خامنهای رئیس جمهور میشوند همچنان ارتباطاتی با ایشان داشته و همیشه از مقام معظم رهبری به نیکی یاد میکردند.
اهتمام ویژه به بیان احکام شرع برای جوانان
سپهوند با بیان اینکه حضرت آیتالله صادقی اهتمام ویژهای در بیان احکام و رجوع جوانان و مردم مومن به رساله داشتند عنوان کرد: ایشان از جمله روحانیونی بود که تلاش میکرد مردم احکام دینی را بهتر و بیشتر فراگیرند و برنامههایی چه در مسجد جوادالائمه و چه برنامههای سحرگاهی رمضان داشتند و بسیار دغدغه داشت که مردم احکام الهی را یاد بگیرند و به آن عمل کنند و این خیلی مهم است که روحانیون در کنار فعالیتهای سیاسی که دارند اهتمام به یاد دادن مسائل شرعی و اعتقادی نیز داشته و تربیت و آموزش مردم برایشان موضوعیت داشته باشد.
وی بیان کرد: با اینکه ایشان از نظر سطح تحصیلات و دانش فقهی و حوزوی در سطح بالایی بودند و در علوم و فنون بسیاری تبحر داشتند و مجتهد بودند اما هرگز دست از گفتن احکام و افزایش سطح آگاهی مردم در مورد مسائل شرعی برنداشتند و تا آخرین روز و آخرین ساعات از عمر مبارکشان از طریق تلفن منزل جوابگوی سوالات مردم بودند و این بسیار ویژگی حائز اهمیتی در زندگی ایشان است که ارتباط جدی و خوبی با توده های مردم داشت و ارتباط خوبی هم با عشایر استان داشت.
سپهوند با تاکید بر اینکه آیتالله صادقی حوزه علمیه لرستان را احیا کرد، افزود: در دوره جدیدی که آیتالله کمالوند، آیتالله بروجردی را حمایت میکنند ایشان به عنوان مدرس وارد میشوند و با توجه به سطح علمی ایشان حوزه علمیه رونق پیدا میکند و طلاب زیادی از شهرهای همجوار نیز به حوزه علمیه کمالیه کشیده میشوند و حضور یک مدرس زبده و با سواد محفل را گرم میکند که پس از درگذشت آیتالله کمالوند و زعامت شیخ مهدی قاضی ایشان نقش محوری پیدا میکند و عالم حوزه میشوند و وجوهاتی که دریافت میکنند را صرف پرداخت شهریه طلبهها میکنند تا اینکه انقلاب پیروز و شیخ مهدی قاضی به دلایلی هجرت میکنند به قم و آیتالله صادقی مسئولیت حوزه را تقبل و بازسازی گستردهای در ساختمان حوزه کمالیه میدهند و بعدها حوزه علمیه صادقیه را هم تاسیس میکنند و حضور ایشان سبب گسترش حوزههای علمیه در استان از نظر ساختاری و جذب طلاب میشود.
برخورداری از جایگاه ویژه در بین علما و فضلا
سپهوند بیان کرد: ایشان بین علما، فضلا و مراجع مهم کشور جایگاه ویژهای داشتند و برخی از آنها دورانی را در خدمت ایشان کسب علم کردهاند که جایگاه مهمی را برای ایشان ایجاد کرده بود و بسیاری از بزرگان کشور وی را میشناختند که در بزرگداشتی که در سال 1392 توسط فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای ایشان برگزار شد پسر آیت الله فاضل لنکرانی هم به وجهه و جایگاه آیتالله نزد پدرشان یاد کردند و بقیه مراجع هم بارها به جایگاه استادی ایشان صحه گذاشتهاند.
این محقق و نویسنده لرستانی مهمترین ویژگی«آیتالله صادقی» را بی تکلف بودن و سادگی و ساده زیستی میداند و میگوید: در ارتباط دو سالهای که با ایشان داشتم این را حس کردم، بسیار ساده زیست بودند، بسیار خوش برخورد و خوش کلام بودند و در مصاحبتهایشان حکایاتی نغز بیان میکردند که بسیار به کار میآمد، پایینتر از سطحی که میتوانست زندگی کند میزیست، یک بار به شوخی به ایشان گفتم شما چطور اینقدر طول عمر داشتهاید گفتند به خاطر اینکه در زندگی هرگز از احدی قرض نگرفته و جوری زندگی کردهام که به کسی محتاج نباشم و این بسیار درس بزرگی بود و با اینکه میتوانست از راه املاک پدری و زمینهای کشاورزی خود بهترین زندگی را فراهم کند اما ساده زیست بود و زندگی را جدی نمیگرفت.
وی افزود: با تودههای مردم بسیار خوب برخورد میکرد و همیشه پشت پنجره اتاق مینشست تا بهتر اشراف داشته و مردم بتوانند مسائل خود را راحت با وی در میان بگذارند و جوابگوی مسائل شرعی آنها باشند و کسانی که میخواستند وجوهاتی پرداخت کنند راحت باشند و تنها یک راننده داشت که هزینهاش را خودش میداد و بعدها که دفتر رفتن برایش سخت شد تلفنی جوابگوی مردم میشد و استخاره هم میگرفت و مقابلهای جدی با خرافات داشت و با کسانی که تعبیر خواب میخواستند مخالفت میکرد.
پرهیز از رنگ و لعاب دنیوی
سپهوند در مورد سبک زندگی و اخلاقیات شخصی ایشان افزود: با توجه به مشغلات زیادی که داشت اهتمام ویژهای به تربیت فرزندانش داشت و وقت میگذاشت و به مدرسه بچهها میرفت و وضعیت درس آنها را کنترل میکرد به همین خاطر همگی فرزندان ایشان نیز تحصیلات عالیه را پشت سر گذاشتهاند.
وی به بیان خاطرهای از «آیتالله صادقی» نیز پرداخت و گفت: یک بار در حین مصاحبه با صدا و سیما به حالت گلایه گفتند که صدا و سیمای استانی بنده را برای بیان احکام ماه رمضان در سحر دعوت نکردهاند و مردم نیز گلایه کرده بودند که چرا برای بیان احکام نیامدهاید و تماسهای مردمی با صدا و سیما آنقدر زیاد شده بود که صدا و سیما مجددا از ایشان درخواست کرده بودند به برنامه بیایند.
نویسنده کتاب «میان لشگر هجران» گفت: هر کس کتاب ایشان را بخواند متوجه میشود که زندگی طلبگی را برای خودش حفظ کرده و رنگ و لعاب دنیا به چشمش نیامده و با توجه به جایگاه مهمی که داشت و اغلب بزرگان را دیده بود اما خود را مقید میدانست که به مردم احکام شرعی بیاموزد و در لرستان بماند و سوالات یومیه مردم را پاسخ دهد و من نیز سعی کردم سبک و زندگی طلبگی ایشان را در کتاب به روشنی بیان و بخشی از تاریخ استان و تاریخ حوزه کمالیه قم و لرستان را روایت کنم و با کمک و مرور خاطرات ایشان بود که توانستم با پژوهشم ادای دینی به انقلاب کرده باشم.
این محقق لرستانی با بیان اینکه به همه علاقمندان و پژهشگران توصیه میکنم که مطالعه کتاب را از دست ندهند، افزود: افسوس من این است که روزهایی که در قید حیات بودند و بارها به مسئولان میگفتم که برای دیده و خوانده شدن این کتاب همت کنند اهمیتی نداند و اکنون که در بین ما نیست همه به صرافت داشتن این کتاب افتادهاند، ای کاش 20 سال زودتر به سراغ ایشان میرفتم تا کتاب قویتری از ایشان نگارش کنم.
انتهای پیام/642/ح