پژوهش محتاج سلامت و سرآمدی اخلاقی است/ دست‌کم۵۰ عرصه عمده کشور نیاز به پژوهش‌های اخلاقی دارند

پژوهش محتاج سلامت و سرآمدی اخلاقی است/ دست‌کم50 عرصه عمده کشور نیاز به پژوهش‌های اخلاقی دارند

عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران گفت: بین اخلاق و پژوهش یک نسبت دو سویه برقرار است و پژوهشگران و محققان اخلاق مسئولیت دارند این نسبت دوسویه و مهم را واکاوی و تبیین کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت فرارسیدن هفته پژوهش و فناوری جمهوری اسلامی ایران، دیروز (چهارشنبه 24 آذرماه 1400) آئین بزرگداشت روز ملی "پژوهش" را در فضای مجازی برگزار کرد.

در این برنامه که از ساعت 14:00 تا 16:00 برگزار شد، حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، احد فرامرز قراملکی عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران، محمود شالویی مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهروز محمودی بختیاری عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران، علی بهرامیان معاون علمی و عضو شورای عالی دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی، روح‌الله فروغی استاد حوزه و دانشگاه و محمدامین ناصح عضو هیأت‌علمی دانشگاه بیرجند سخنرانی کردند.

احمد فرامرز قراملکی، عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران در این مراسم گفت: بین اخلاق و پژوهش یک نسبت دو سویه وجود دارد زیرا پژوهش در فرآیندی پر پیچ و خم و در دو مفهوم فردی و سازمانی‌اش نیاز به سلامت و سرآمدی اخلاقی دارد و اخلاق پژوهش به‌عنوان شاخه‌ای از اخلاق کاربردی این نیاز را برطرف و سلامت و سرآمدی را در پژوهش تامین می‌کند.

وی ادامه داد: از طرف دیگر ما در حوزه‌های گوناگون زیستِ جمعی خود نیاز به پژوهش در اخلاق داریم؛ از پزشکی و مهندسی بگیرید تا آموزش و تعلیم و تربیت و زمینه‌های مختلف... بنابراین در کجای زیست جمعی ما می‌توانید منطقه‌ای نشان دهید که ما نیازی به اخلاق نداشته باشیم؟ نکته این است که نیاز به اخلاق در شئون گوناگون زیست جمعی بشر و جامعه از امور مالی گرفته تا فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی محل توجه است و این نیاز را یک گستره معرفتی پاسخ می‌دهد به نام پژوهش‌های اخلاقی. در هفته پژوهش ما باید به این نیاز پژوهشی جامعه تاکید فراوان کنیم.

 وی همچنین یادآور شد: ما به اخلاق قانونگذاری نیاز داریم؛ اما سوال اینجاست که در اخلاق قانونگذاری چقدر پژوهش کرده‌ایم یا چقدر کار شده است؟ اگر مجلس ما به این نتیجه برسد که اخلاق قانونگذاری را در خود نهادینه کند و دست نیاز به سوی دانشگاه‌ها و حوزه‌ها دراز کنند آیا پاسخگو خواهیم بود یا خیر؟ به همین دلیل است که تاکید می‌کنیم بین اخلاق و پژوهش یک نسبت دو سویه است؛ حداقل 50 عرصه عمده در کشور می‌توان سراغ گرفت که در آنجا نیاز به پژوهش‌های اخلاقی است و پژوهشگران و محققان اخلاق مسئؤلیت دارند که این نیاز را پاسخ دهند؛ پس خدمت پژوهش به اخلاق از یک سوی عبارت از ارتباط بین اخلاق و پژوهش است و دیگر طرف عبارت است از خدمتی که اخلاق به پژوهش می‌کند. این دومی را اخلاق در پژوهش می‌نامیم.

 استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اخلاق پژوهش شاخه‌ای از اخلاق کاربردی است و همه می‌دانیم که اخلاق هنجاری با هر رویکردی که داشته باشد، چه رویکرد وحدانی و چه رویکرد فلسفی؛ در واقع بیش و کم غیر معطوف به موقعیت‌های عینی و در یک فضای فلسفی و انتزاعی پیش می‌رود و همین دلیل است که برخی به ذهنشان می‌آید که معنا ندارد بگوییم اخلاق پژوهش.

وی ادامه داد: اما اخلاق کاربردی حوزه معطوف به موقعیت معین در زیستِ انسانی است و این موقعیت معین در زیست انسانی، موقعیت‌های بسیار متفاوت و تخصصی‌اند؛ به این معنا که ما در حوزه فعالیت‌های پژوهشی مسائل و نیازهای خاصی داریم و حتی اگر ما در اخلاق اصولگرایانه بحث نکنیم و بحث‌ها از پایین به بالا پیش رود، کما اینکه نزد بسیاری از فیلسوفان اخلاق اقتضاگرا چنین است، این موقعیت‌های معین و تفاوت‌های آن‌ها اهمیت پیدا می‌کند. زمانی است که شما در قانونگذاری، پی اخلاق باشید یا زمانی که در پژوهش پی اخلاق باشید؛ یک قلمرو تخصصی و خاص به نام اخلاق پژوهش به میان می‌آید.

وی در تبیین مفهومی اخلاق پژوهش عنوان کرد: این قلمرو دو رویکرد بسیار عمده دارد: یک رویکرد فردگرایانه که اخلاق پژوهش در این رویکرد، اخلاق پژوهشگران است. اخلاق پژوهشگران نیز معطوف است به چند زمینه مهم همانند فضایل و شایستگی‌های مَنِشی و شخصیتی. دوم، بایسته‌هایی که به لحاظ اخلاقی در فرآیند پر پیچ و خم پژوهش، پژوهشگر را درگیر می‌کند و نیازهای اخلاقی را به میان می‌آورد. امروز بحث پژوهش غالبا فردی نیست؛ گروهی است و مناسبات بین گروه پژوهش، مباحث اخلاقی خاص خود را دارد.

استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امروز مراکز پژوهشی، خود مثل اشخاص حقیقی مسئولیت اخلاقی بر دوش دارند و این مسئولیت اخلاقی باید تامین شود آن هم به دست کسانی که این پژوهشکده را یا این پژوهشگاه و مرکز را وجود بخشیدند یعنی تمام منابع انسانی باید به تدوین بایسته‌های اخلاقی سازمان خود توجه کنند . نکته بعدی این است در سازمان اخلاقی، یک سری فرآیندها و نظام‌های حرفه‌ای داریم؛ فرآیندهای جذب ، انتصاب، پرداخت و جبران خدمت و فرآیندهای ناظر به مراحل مختلف پژوهش که همه این‌ها نیاز به ممیزی اخلاقی دارد .

وی تاکید کرد: شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید در یک مرکز پژوهشی فرآیندها، تبعیض آمیز باشد، آن گاه از پژوهشگر بخواهید که اخلاقی عمل کند. برای اینکه این فرآیندهای تبعیض آمیز اساسا سدّ راه رشد اخلاقی پژوهشگران می‌شود و درست به همین دلیل ما در اخلاق پژوهش دو رویکرد متمایز داریم؛ اخلاق پژوهشگران و اخلاق مراکز پژوهشی. این‌ها رویکرد سازمانی به اخلاق پژوهش‌اند.

"پژوهش" در گویش‌ها و زبان‌های ایرانی
در ادامه محمودی بختیاری، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران سخنرانی کرد.

وی در ابتدای سخنان خود گفت: من در نشست امروز درباره ویژگی‌های اصلی پژوهش در حوزه گویش‌ها و زبان‌های ایرانی سخن خواهم گفت. توضیح این که به جز زبان فارسی که زبان رسمی کشور است ، زبان‌ها و گویش‌های بسیار متنوع و متعددی وجود دارند که ممکن است بسیاری از افراد آنها را نشناسند یا از آنها خبر نداشته باشند یا خیال کنند که این‌ها گونه‌هایی از زبان فارسی‌اند. این یک اشتباه رایج بین بسیاری از غیر زبانشناسان حرفه‌ای است.

وی افزود: نکته‌ای که درباره زبان‌های ایرانی اهمیت دارد این است که ما در ایران دو تیپ زبان داریم؛ یکی زبان‌های مردم ایران و یکی از زبان‌های ایرانی. زبان‌های مردم ایران، زبان‌هایی اند که ریشه ایرانی دارند یا ندارد؛ اما زبان‌های ایرانی آنهایی‌اند که ریشه اصلی ایرانی دارند که به فارسی باستان و بعد از آن به فارسی میانه یا پارتی بر می‌گردند. به‌عنوان مثال، زبان ترکی که در نواحی مختلفی از کشور ما تکلم می‌شود و پراکندگی جمعیتی قابل توجهی هم دارد، یک زبان ایرانی نیست، هرچند که به وسیله هموطنان عزیزمان در آذربایجان، اردبیل و در قسمت‌های مختلفی از کشور تکلم می شود.

وی ادامه داد: در کنار این ما می‌توانیم از زبان‌های ایرانی صحبت کنیم؛ زبان‌های ایرانی زبان‌هایی‌اند که ریشه آن‌ها یا به فارسی میانه بر می‌گردد یا به پارتی، یعنی چیزی که از آن تحت عنوان پهلوی - اشکانی یا پارتی یا پهلوی -ساسانی و فارسی میانه یاد می‌کنیم . زبان‌هایی که اصالتا ریشه آن‌ها به پهلوی - اشکانی یا پارتی برمی‌گردند، زبان‌هایی‌اند که به آنها زبان‌های ایرانی شمال غربی گفته می‌شود و زبان‌هایی که ریشه آنها در پهلوی - ساسانی یا فارسی میانه‌اند، زبان‌های میانه جنوب غربی نامیده می‌شوند.

استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: اصولا زبان های ایرانی که در نقشه امروزی ایران تکلم می‌شوند همگی از نظر زبانشناسی، زبان‌های ایرانیِ غربی‌اند. زبان‌های ایرانیِ شرقی در مرزهای ایران تکلم نمی‌شوند و به طور مشخص در کشورهایی مثل افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و بخش هایی از چین تکلم می‌شوند. معروفترین زبان ایرانیِ غربی، "فارسی" است و معروفترین زبان ایرانی ِشرقی نیز "پشتو" است.

بختیاری در پایان تاکید کرد: یک پژوهشگر حرفه‌ای این عرصه باید با این گونه مطالعات و آثار مربوط به آن آشنا شود، علاوه ‌بر این باید کمی فارسی میانی و پارتی هم بداند که متوجه شود واژه‌هایی که در این گویش است به کدام یک از این زبان‌ها تعلق دارد و براساس آن‌ها به کدام یک از دستگاه‌های زبان‌های ایرانی می‌توان آن را نسبت داد. همچنین زمانی که به مطالعه زبان های ایرانی می‌پردازیم، چیزی که خیلی اهمیت دارد؛ میزان تاثیر زبان‌های مجاور بر این زبان‌ها است و اصلا عجیب نیست اگر زبان کردی که در آذربایجان می‌شنویم، مقداری ویژگی‌های ترکی داشته باشد؛ زیرا هم‌زبانی و هم‌گرایی این افراد با هم اجتناب‌ناپذیر است؛ یا مثلا میزان تحولاتی که زبان مازندرانی و گیلکی به خاطر نزدیکی به مراکزی غیر از آن ها پیدا کرده، امری اجتناب‌ناپذیر است.

انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ,

ضرورت تسلط پژوهشگران تاریخ ایران بر زبان فارسی و عربی
سخنران بعدی این نشست علی بهرامیان، عضو شورای عالی دائره‌المعارف بزرگ اسلامی بود که در سخنانی تاکید کرد: سخن گفتن از تاریخ ایران ممکن است آسان باشد ولی تحقیق در این خصوص آسان نیست و بهتر این است که کسانی که می‌خواهند راجع به تاریخ ایران مطالعه و پژوهش کنند سراغ منابع اصیل و اصلی بروند و از فضاهای احساسی دور بمانند. البته کنترل این امر نیز آسان و ممکن نیست.

بهرامیان در ادامه تصریح کرد: درباره تاریخ ایران انصاف این است که تحقیق و پژوهش کار بسیار دشواری است. همه ما کمابیش می‌دانیم که ایران کشوری بسیار کهنسال با فرهنگ و تاریخ و تمدنی بسیار کهن است. هر چه در تاریخ ایران به عقب‌تر برویم کار پژوهشی در آن به تخصص‌های بیشتری احتیاج دارد. البته در تاریخ معاصر هم وضع کمابیش به همین نحو است. یعنی اگر برای کار در تاریخ ایران باستان احتیاج به زبان‌های باستانی است؛ در مورد تاریخ معاصر هم کماکان وضع به همین صورت است و باید زبان‌های متعدد را دانست و به اسناد متعدد در کشورهای اطراف و کشورهای دورتر رجوع کرد. تحقیق در تاریخ ایران وظیفه‌ای ژورنالیستی نیست و نمی‌توان از این طریق به کنه قضایا پی برد.

وی تاکید کرد: به نظر من آنچه در تاریخ پژوهشی ایران بسیار مهم است، این است که پژوهشگر دو زبان فارسی و عربی را خوبی بداند. ما گمان می‌کنیم چون به زبان فارسی سخن می‌گوییم لزومی ندارد که زبان فارسی را بیشتر از این بدانیم و بخوانیم ولی سبک شناسی زبان فارسی در ادوار مختلف تاریخ و شناختن متون تاریخی و زبان متون تاریخی در هر دوره‌ای از لوازم کار است. نکته دیگر تسلط بر زبان عربی است که از نیمه‌های دوم قرن هجری در کتابت رواج یافت و براساس فهرست ابن ندیم و دیگر نشانه‌ها به اندازه کافی می‌دانیم که آنچه مربوط به تاریخ و فرهنگ ما است در کتاب‌های عمده ای نوشته شده است. برای شناخت این‌ها و اطلاع از این‌ها باید زبان عربی را به خوبی دانست. نه‌فقط در آن دوره بلکه در ادوار بعدی و حتی بعد از مغول و در روزگار قاجار هم اطلاع از این موارد برای کسی که در حوزه تاریخ پژوهش می‌کند لازم است.

عضو شورای عالی دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی تصریح کرد: بسیاری از متون تاریخی به فارسی ترجمه نشده‌اند و برخی هم ترجمه شده‌اند؛ ولی برای یک محقق رجوع به ترجمه کافی نیست و باید به متن اصلی مراجعه کند. لذا یک پژوهشگر تاریخ ایران باید بر زبان عربی تسلط کافی داشته باشد.

پیشنهاداتی برای پژوهش در علوم معقول
روح الله فروغی استاد حوزه و دانشگاه دیگر سخنران آئین بزرگداشت روز پژوهش بود.

وی گفت: اگر امروز علوم عقلی ما سرپا هستند و در مدارس و موسسات و مراکز مختلف علمی مورد توجه قرار گرفته‌اند، بخش قابل توجهی از آن میراث پیشینیان ما است که برای پیشبرد این علم، تحقیقات فراوانی انجام دادند و بدون چشم داشت این تحقیقات را در اختیار ما گذاشتند. البته وظیفه ما نیز ادامه این راه است تا بتوانیم مسائل، مطالب و راه‌حل های جدید را در این زمینه عرضه کنیم.

وی افزود: من چند نکته اصلی درباره بایسته‌های پژوهش در حوزه فلسفه را بیان می‌کنم و طبعا می‌توانیم این مسائل را به علوم دیگر عقلی نیز تسری دهیم. نکته اول این است که ما برای کار پژوهشی در علوم عقلی باید اطلاع و آگاهی از تاریخچه یک بحث در نزد فلاسفه گذشته داشته باشیم. علم یک امر قائم به فرد نیست. زحمت‌هایی کشیده شده تا یک علم به یک جایی رسیده و این که گمان کنیم ما اولین کسی هستیم که وارد به علمی شدیم یک گمان نادرست است. دوم این که نباید اسیر تقلید از فیلسوفان دیگر شویم. آگاهی و آشنایی مهم است اما تقلید در مساله فلسفی کار درستی نیست.

وی با بیان نکته سوم در پژوهش‌های فلسفی گفت: مورد سوم این است که گاهی اوقات اقوالی را می‌شنویم که به‌شدت مورد نقد و هجوم قرار گرفته‌اند. توصیه من این است که اگر گاهی اوقات به این حرف‌ها هم سری بزنیم، نکات خوبی در آن‌ها پیدا خواهیم کرد. چه بسا بسیاری از این آرا که مورد انتقاد قرار گرفته‌اند، بعدها به‌عنوان آرائی درست و دیدگاه‌هایی صحیح مورد استدلال قرار گرفته و پذیرفته شوند.

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: نکته چهارم در پژوهش‌ها اکتفا به منقولات دیگران است. ما خیلی اوقات برای این که از ابن سینا مطلبی را نقل کنیم به سراغ اسفار می‌رویم و از آنجا نقل می‌کنیم و این واقعا مشکلی است. ما برای نقل اقوال، به‌عنوان یک پژوهشگر در علوم عقلی باید به سراغ مصادر و منابع اصلی برویم. این که به نقل دیگران اکتفا کنیم که در برخی از موارد این نقل‌ها دقیق هم نیست، درجه و کیفیت کار را در امر پژوهش پایین می‌آورد.

وی در پایان گفت: به نظر من بسیار نیکو است که اگر کار تحقیقاتی و پژوهشی می‌کنیم، یک مساله را انتخاب کنیم و حول آن پژوهش انجام دهیم. درست است که در نهایت باید به نظام منسجم و جامعی دست پیدا کنیم اما خود مساله محوری و دانستن نظرها و آراء فیلسوفان مختلف درباره یک مساله باعث می‌شود که پس از حلاجی و کار در آن مساله به یک نظری که تا حدّی نظر شخصی و اجتهادی ماست دست پیدا کنیم. این باعث می‌شود که یک نوع تشتتی(پراکندگی) که معمولا محققین و پژوهشگران به آن مبتلا هستند را اصلاح کنیم و ذهن و فکر خود را بر موضوعی متمرکز کنیم و زودتر و بهتر به نتیجه دست پیدا کنیم.

جایگاه و اهمیت مفاخر پژوهی
سخنران پایانی این برنامه محمدامین ناصح، عضو هیات‌علمی دانشگاه بیرجند بود.

وی عنوان کرد: موضوع تکریم مفاخر به نحوی با موضوع قدرشناسی که جزء صفات پسندیده ایرانیان است، وابسته است. یک نفر که در زمره مفاخر کشور قرار می‌گیرد علی‌القاعده خدمات شایانی را داشته که می‌بایست برای اطلاع عموم و تقدیر از تلاش اجتماعی و فرهنگی او به جامعه معرفی شود و از کوشش‌های او تقدیر به عمل بیاید. این قبیل قدرشناسی‌ها با موضوع دیگری چون خودشناسی که توسط علامه محمد اقبال لاهوری در اشعارش مورد توجه بوده همسو است.

ناصح در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: یکی از مسائل مغفول در علوم انسانی عدم توجه به دانشوران داخلی (ایرانی-اسلامی) در سنت آن رشتۀ دانشگاهی است. به‌عنوان مثال در زبان‌شناسی که رشتۀ تحصیلی اینجانب است عدۀ اندکی از دانشجویان با شخصیت‌هایی چون سیبویه، فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن سینا آشنا هستند و دستاوردهای زبان شناختی آنها را می‌دانند.

وی اضافه کرد: موضوع تقدیر از مفاخر گذشته از معرفی یکی از شخصیت‌های معتبر در یک رشته تخصصی برای اهل آن رشته و تخصص در بعدی فراتر، یک نوع الگوسازی برای یک ملت است و انتظار می‌رود جوانان در مسیر پرورش استعدادهای خود به آن ویژگی‌های برجسته که موجب تمایز شخصیت از دیگران شده است توجه نمایند و به آن سو متمایل شوند. در اهمیت موضوع مفاخرپژوهی همین بس که می‌توان آن را تا حد کرسی‌های مفاخرپژوهی دانشگاهی تعمیم داد و در آن به بررسی شاخص‌های یک فرد منتخب برای سازمانی چون انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و تفکیک عناوین همسویی چون نخبگان، مفاخر، برگزیدگان، مشاهیر و بزرگان را در دستور کار علمی با نگاه بین‌المللی قرار داد تا با تبیین این معیارها زمینۀ انتخاب بهینه با پشتوانه‌های کافی فراهم شود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران