کارگردان سیمرغ: جناحبندیهای سیاسی نسل اول فیلمسازان دفاع مقدس را پراکنده کرد +فیلم
در ادوار مدیریتی سینمایی، برخی از فیلمسازان وارد حیطه کاری شدند و برخی فاصله گرفتند. فیلمسازانی که به جریان وصل میشوند دچار چنین آفتهایی هم میشوند. بسیاری از بچههای سینمای جنگ به فضای فرهنگی و سیاسی الصاق و با مدیران دیگر همراه شدند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در گفتوگو با حسین قاسمی جامی کارگردان «سریال سیمرغ»، «بچههای بهشت» و فیلمهای «پی 22» و «پسران دریا»، درباره فیلم سینمایی «منصور» صحبت کردیم. اما از آنجایی که این کارگردان سینمای و تلویزیون، از فعالین سینمای دفاع مقدس بوده است، بخشی از مصاحبه ما به سمت آسیبشناسی سینمای دفاع مقدس رفت. البته در بخش پایانی قسمت قبلی مصاحبه تا حدی به یکی از آفتهای سینمای دفاع مقدس پرداختیم اما بحث به صورت کامل شکل نگرفت.
در ادامه گفتوگو با این کارگردان سینمای ایران، درباره وضعیت فعلی فیلمسازان دفاع مقدس و این سینما گفتوگو و از علت فاصله فیلمسازان قدیمی جنگ و دهه 1360 سؤال کردیم.
بچههای سینمای دفاع مقدس را محکوم به رانتی بودن میکنند
* جناب قاسمی، در حال حاضر بسیاری از فیلمسازان دفاع مقدس که در روزهای طلایی این سینما، به ساخت و تولید فیلم میپرداختند، از این سینما فاصله گرفتند؛ علت این معضل را چه میدانید؟
فیلمسازان دفاع مقدس را محکوم به این میکنند که رانتی فیلم میسازید. بارها به خود من هم این حرف را گفتهاند. همین تعابیر باعث میشود که حتی مسئولین میزهای فرهنگی با ما فیلمسازان هم تسویه حساب کنند؛ زیرا آنان هم محکوم به رانتدهی میشوند. همین مسائل باعث شد که بسیاری از بچههای سینمای جنگ به فضای فرهنگی و سیاسی الصاق شوند و با مدیران دیگر همراه شوند و در نتیجه از فیلمسازی مستقل فاصله بگیرند. یک سری از بچهها در فلان هیأت و محفل بودند و یک سری در یک سو و جریان دیگر که محافل و هیأت خودشان را داشتند. با عوض شدن مسئولین و رؤسای مملکت، آنان نیز دستخوش تغییرات میشدند و مدیران هم به افرادی که همسو با خودشان بودند، کار میدادند. در ادامه، این روند باعث میشد که مدام از تعداد آنها کم شود و هر کدام به سویی بروند.
اما این تمام ماجرا نیست، بلکه باید پرسید به طور کلی، کدام سینماگران حاضر بودند که فیلم دفاع مقدس بسازند؟ آنهایی که برخواسته از تفکر انقلاب اسلامی بودند. اکثر آنها به جریان فرهنگی ـ سیاسی انقلاب وصل بودند؛ برای همین جدای از علت سیاسی که گفتم، الآن خیلی از آنها برای اینکه به جریان انقلاب اسلامی منتسب هستند، در فضای حاکم بر سینمای امروز، نمیتوانند فیلم بسازند. این یک علت فاصله گرفتن بچههای فیلمساز جنگ از فضای سینمای امروز است و اینکه دیگر فیلم دفاع مقدسی نمیسازند.
علّت دیگر به این باز میگردد که برخی از سینماگران دفاع مقدس دچار نوعی خمودگی شدند. البته این خمودگی و کسلی به همین جابهجاییها و تغییرات سیاسی باز میگردد که آنها را خسته کرده است. وقتی یک فیلمنامه میبرند و ساخته نمیشود و بار دیگر فیلمنامهای دیگر که آن هم رد میشود، در نتیجه خسته میشوند و ترجیح میدهند که بیکار باشند.
فیلمسازان دفاع مقدس با چرخش ادوار مدیریتی سینما دچار تغییر میشدند
* دقیقاً این به عبارتی باز میگردد که آقای «شفیع آقامحمدیان» گفت؛ زمانی که از او پرسیدیم که چرا دیگر فیلم نمیسازید در حالی که چهرههایی مانند حاتمیکیا هنوز مشغول فیلمسازی هستند، جواب داد که حاتمیکیا اراده پولادین دارد.
حالا که از حاتمیکیا حرف به میان آمد باید بگویم که او بیشتر از آنکه یک آدم سیاسی باشد، یک سینماگر صاحب فکر است. فارغ از اینکه چقدر فیلمهایش را دوست دارم یا نه، درباره شخصیت او حرف میزنم. او قبل از اینکه منتسب به جریانی باشد، وجه فیلمسازی قویتری دارد، برای همین هم هنوز مشغول فیلمسازی است. اگر من هنوز در حال ساخت فیلم جنگی هستم برای این است که وارد جریانات سیاسی و جناحی نشدم برای همین نگاهم به جنگ فراسیاسی و فراجناحی بوده است. دوست داشتم درباره یک رزمنده صادقانه فیلم بسازم. در حقیقت این بازیهای سیاسی باعث شده است که برخی از بچههای سینمای دفاع مقدس از سینما جان بگیرند و برخی زمین بخورند.
در ادوار مدیریتی سینمایی، برخی از بچهها وارد حیطه کاری شدند و برخی فاصله گرفتند. فیلمسازانی که به جریان وصل میشوند دچار چنین آفتهایی هم میشوند. اما حاتمیکیا به خاطر همین اراده پولادینی که دارد فیلمساز مستقلی است که برای دل و فکر خودش فیلم میسازد.
این نکته را هم باید اضافه کنم که، چه فیلمسازانی در آن سالهای ابتدای جنگ که مخاطب این عطش را داشت که فیلمهای دفاع مقدسی ساخته شود، فیلم ساختند؟ بچههایی که با دانش سینما که شاید هم این دانش کامل نشده بود کارهایی را ساختند که توانست این عطش را برطرف کند و مخاطبان سینما را راضی نگه دارد. در حقیقت به صورت جهادی آمدند و فیلمهایی را ساختند که بخشی از نیاز فرهنگی را برطرف کردند.
فیلمسازان دفاع مقدس باید خود را بهروز کنند
اما الآن سینما پیشرفت کرده و به نقاط درخشانی رسیده است. ما در آن زمان حتی فیلم دیدن هم برایمان مشکل بود و در دوران کودکی و نوجوانی یعنی قبل از انقلاب میترسیدیم که فیلم ببینیم. اما الآن سینما پیشرفت زیادی کرده است. برای همین میخواهم بگویم که بچههای قدیمی سینمای دفاع مقدس باید خودشان را بهروزرسانی کنند و پیشرفت کنند تا بتوانند فیلمهای جدید دفاع مقدس بسازند تا دوباره اثرگذار شوند.
نکته آخر اینکه فیلمسازی دفاع مقدس بسیار حساسیت دارد و مشکلات فراوانی جدای از بحثهای اقتصادی و هزینههای سنگین آن دارد. به عنوان مثال ما برای ساخت سریال «بچههای بهشت» اجازه تولید را پیدا نکردیم زیرا درباره شهادت یکی از شهدای مطرح اخبار متفاوتی وجود داشت که منجر به حساس شدن گروهی در خرمشهر شد. البته در نهایت با تعامل و گفتوگو مشکل حل شد اما این قبیل حساسیتها همواره در سینمای دفاع مقدس وجود دارد.
مدیران به فیلمنامه خوب ایراد و مسأله نمیگیرند
* اکثراً وقتی با سینماگران درباره سینمای دفاع مقدس صحبت میکنیم از ایرادات مدیران و مسئولین فرهنگی به فیلمنامه میگویند. اینکه مدام میگویند که فیلمنامه ایراد دارد و باید برطرف شود و اینکه باید به چه سمت و چه جهتی باشد. نظر شما چیست؟ آیا واقعاً این حجم از ایراد و مسأله به فیلمنامه توسط مدیران سینمای دفاع مقدس وجود دارد؟ با آن برخورد داشتهاید؟
به نظرم زمانی که فیلمساز یک فیلمنامه خوب داشته باشد همه دوست دارند که آن را بسازند و برای همین این موضوع آنچنان که گفته میشود واقعیت ندارد. خیلی از اوقات فیلمنامه واقعاً مشکل دارد و از استانداردها فاصله دارد. البته برای من هم پیش آمده که گفتهاند این سکانس را بگذارید یا نظر دیگری دارند. اما الزاماً اسم این رویکرد را ایراد گرفتن و بهانهتراشی نمیگذارم. مشکل حقیقی اینجا است که ما هرچقدر از سینما و دوران دفاع مقدس فاصله میگیریم دوستان تصمیمگیرنده درباره سینمای دفاع مقدس، به خاطر آنکه متعلق به آن دوران نیستند و یا دچار روزمرگی سینمایی میشوند، تصمیمات اشتباه میگیرند و اختلافاتی را با فیلمسازان پیدا میکنند. البته همانطور که در بخش قبلی گفتم برخی اوقات مدیران سفارشدهی میکنند که باعث میشود مسیر فیلم به طور کلی به سوی دیگر برود که این روند بد است و باعث آفت کار میشود.
زمانی فیلمسازی برای جنگ امکانپذیر بود اما الآن به خاطر مشکلات اقتصادی سنگین سینمای دفاع مقدس، تولید بدون حمایت ارگانها امکانءپذیر نیست خصوصاً که الآن تهیهکنندههای سینما خیلی به ندرت حاضرند که برای جنگ فیلم بسازند بلکه ما را به سمت نهادها ارجاع میدهند. بعد از این که من فیلمساز به نهاد فرهنگی رجوع میکنم، ضمن آنکه چند فیلمنامه دیگر هم برای بررسی آمده است، سینماگران دچار چنین اتفاقات و اختلافاتی میشوند.
البته یادمان باشد که این اتفاق برای فیلمسازان قدیمیتر جنگ است اما الآن چند نفر از فیلمسازان دفاع مقدس در حال ساخت فیلمند؟ نسل ما زمانی به سینمای جنگ وارد شد که سینما تشنه این فیلمها بود. بعد تغییرات فرهنگی در جامعه ما رخ داد؛ از تغییر نسل تا مسائل سیاسی. یک طیف جدید و جوانی در حال حاضر در سینمای جنگ وارد شدهاند که از حضور آنان خوشحالم، اینها چندان با تغییرات در ژانر دفاع مقدس، مشکل ندارند چون با همنسلان و همزبانان خودشان حرف میزنند. واقعیت این است که اگر برخی از فیلمهای دفاع مقدس قدیمی الآن ساخته شوند موفق نیستند، برای آنکه آن سبک و حال و فضایی که فیلمهای قدیم دارند مورد پسند جوانهای امروز قرار نمیگیرد. البته این بدین معنا نیست که فیلم دفاع مقدسی مورد پسند نباشد، مسأله سَبک و حس خاصی است که فیلمهای آن دوران داشته است. شاید من هم الآن سریال سیمرغ را با همان سبک، حس و حال و هوا نسازم برای آنکه الآن تنها حس نوستالژیک دارد مگر آنکه با زبان روز آن را بازسازی کنم.
اگر نوع نگاه فیلمسازان دفاع مقدس جنگرفته آن سالها، با همان سبک بخواهد دوباره کاری بسازد، مورد پسند واقع نمیشود. سلیقه آن روزها با سلیقه امروز فرق دارد. برای همین با سلیقه و سبک مورد پسند جوان امروز باید حرف زد. پس سینمای دفاع مقدس جذابیت دارد اما باید سلیقه جوان امروز را در نظر گرفت. از سوی دیگر در نظر داشته باشیم که سلیقه جوان امروزی ضد جنگ و سیاهنمایی از جبهه نیست. بلکه صورت جذاب همراه با تکنیک روز را دوست دارد. داستانی واقعگرا و غرورآمیز در قالب سینمای دفاع مقدس.
پس اگر من هم قرار باشد فیلم دفاع مقدسی بسازم نباید خودم را در دهه 1360 و 1370 تکرار کنم بلکه باید با مطالعه و بهروز کردن خودم جذابیت و تکنیک امروز را در فیلم داشته باشم. از اکشنِ کار گرفته تا ساختار، همه چیز باید برای مخاطب جوان امروز در نظر گرفته شود.
/گفتوگو از محمدباقر صنیعیمنش/
انتهای پیام/؛