چرا تلاش آمریکا برای تغییر معادله سیاسی لبنان نتیجه نداد؟

چرا تلاش آمریکا برای تغییر معادله سیاسی لبنان نتیجه نداد؟

درحالی که آمریکا و ابزارهای داخلی آن در لبنان تلاش زیادی برای تغییر معادله سیاسی این کشور در راستای دیدگاه محور غربی، انجام دادند اما هیچ یک از آنها تاکنون به نتیجه نرسیده است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که شهروندان لبنانی در بدترین شرایط معیشتی زندگی می‌کنند و حتی برای تهیه نان و دارو  ساعت‌ها در صف هستند بسیاری از مسئولان این کشور نسبت به این شرایط بی‌اعتنا بوده و یا دست کم اقدام عملی جهت حل بحران‌ها انجام نمی دهند. 

از طرف دیگر با گذشت بیش از یک سال از فاجعه انفجار بندر بیروت که نیمی از بیروت و بخشهای اطراف پایتخت را ویران کرده و ضربه بزرگی به اقتصاد ملی لبنان وارد آورد، مردم همچنان منتظر تعیین عوامل واقعی علت بروز این فاجعه و محاکمه مقصران واقعی آن هستند. اما طبقه سیاسی لبنان به جای تلاش برای روشن شدن حقیقت به دنبال سوء استفاده از این فاجعه جهت کسب امتیازات سیاسی است.

این شرایط خشم مردم لبنان از مسئولان این کشور را برانگیخته است و احساس می‌کنند که مشکلات معیشتی آنها در اولویت برنامه‌های دولت نیست. اما آنچه که  در شرایط فعلی اوضاع را بدتر می‌کند و به خشم مردم می‌افزاید ناتوانی نهادهای مربوطه در برگزاری جلسه برای رسیدگی به بحران تحقیقات انفجار بندر بیروت  و عملکرد «طارق البیطار» قاضی این پرونده و همچنین ناتوانی مسئولان در رسیدگی به شکایات خانواده‌های قربانیان جنایت «الطیونه» است.

اما سوال مهمی که در این میان مطرح می‌شود آن است که چرا دولت لبنان قادر به رفع موانع تشکیل جلسات دولت نیست و چگونه می‌توان به این همه بحرانی که لبنان را احاطه کرده رسیدگی کرد؟ 

نگاهی به ساختار فرقه‌ای لبنان و همچنین عملکرد مسئولان این کشور نشان می‌دهد پاسخ به این سوالها آسان نیست. این ساختار لبنان موجب شده تا گروه‌های مختلف این کشور حتی درباره دوست و دشمن لبنان نظر مشترکی نداشته باشند.

 نتیجه این وضعیت فراهم شدن فرصت برای طرف‌های خارجی به سرکردگی آمریکاست که قصد نفوذ در همه ارکان لبنان و تغییر معادلات سیاسی این کشور را در مسیری مخرب دارند.

تقابل میان محور وابسته به غرب که به دنبال تحمیل سیاست‌های استعماری خود در لبنان است با  محوری که برای آزادی لبنان از هژمونی خارجی‌ها تلاش می‌کند،  از دهه‌های گذشته تاکنون و به ویژه بعد از آغاز تجاوزات رژیم اشغالگر صهیونیستی ضد لبنان وجود داشته و در دوره اخیر تشدید شده است. 

افول هژمونی غرب در کل جهان و به ویژه در منطقه خاورمیانه  همزمان با ظهور و رشد محور مقاومت به عنوان اصلی ترین عنصر مقابله با پروژه اشغالگری رژیم صهیونیستی در منطقه، به طور کلی معادلات را در منطقه غرب آسیا تغییر داد؛ چیزی که آمریکا و رژیم صهیونیستی تحمل پذیرش آن را ندارند.

درحالی که محور غربی سیطره و هژمونی خود را در مرز افول و عقب‌نشینی می بیند به سیاستهایی در سراسر جهان روی آورده که دست کم این عقب نشینی را به تاخیر بیندازد. 

کشورهای غربی و به ویژه آمریکا به منظور کاهش پیامدهای شکست‌های خود در سراسر جهان به دنبال ایجاد درگیری میان کشورهای مختلف هستند؛ بدون این که متعهد به حفاظت از متحدان خود شوند. 

در همین راستا مراکز قدرت در دولت آمریکا سعی دارند اوکراین را به سمت ارتکاب یک حماقت در قبال روسیه سوق دهند؛ بدون این که متعهد به محافظت از اوکراین در برابر مسکو باشند.

بسیاری از ناظران معتقدند که عدم تمایل و یا ناتوانی ایالات متحده برای محافظت از متحدان خود –چه در اروپا و چه در منطقه خلیج فارس و آسیا نشان دهنده ضعف داخلی آمریکاست. این همان چیزی است که متحدان ایالات متحده در منطقه و کل خاورمیانه احساس می‌کنند؛  جایی که شاهد تغییر قابل توجهی در موضع سیاسی کشورهای متحد آمریکا در منطقه در قبال پرونده‌های متعدد هستیم.

در همین زمینه دیدیم که امارات متحده عربی در تلاش برای همگرایی با سوریه و جمهوری اسلامی ایران و حتی بهبود روابط با ترکیه بعد از یک دوره مناسبات پر تنش است. 

عربستان نیز بعد از چند سال قطع رابطه با ایران اکنون خود را در شرایطی می بیند که باید  مذاکرات و گفتگوهایی را هر چند در سطح متوسط با تهران آغاز کند.  همچنین در شرایطی که «جو بایدن» رئیس جمهور جدید آمریکا سیاست‌های تندی را در قبال ترکیه پیش گرفته عربستان به دنبال همگرایی با این کشور است.

در صحنه لبنان نیز توازن قوای منطقه‌ای و بین‌المللی به هیچ فرد یا نیروی لبنانی یا خارجی اجازه دستکاری در موازنه‌های داخلی این کشور از زمان استقلال آن تاکنون را نداده است.

از دهه‌های گذشته و به ویژه بعد از پیروزی مقاومت لبنان در  برابر رژیم صهیونیستی در سال 2000 و 2006 و  حضور پررنگ حزب الله در معادلات سیاسی لبنان تلاش‌های  متعددی برای تغییر توازن قوا و معادله سیاسی در این کشور از جانب طرف‌های خارجی با هماهنگی ابزارهای داخلی آنها صورت گرفته است.

البته مردم لبنان در طی این سالها بهای توطئه‌های آمریکایی و سعودی را پرداختند؛ اما هیچ‌یک از تلاش‌های طرف‌های وابسته به غرب از جمله جریان 14 مارس در لبنان تاکنون به نتیجه نرسیده است. آمریکا علیرغم برنامه‌ریزی طولانی برای اجرای توطئه‌های خود در لبنان اما حتی نتوانست توافق 17 مه را به همراه رژیم اشغالگر صهیونیستی بر لبنان تحمیل کند. 

در این شرایط مقاومت ناگزیر برای دفاع از مردم و حاکمیت لبنان چندین بار مجبور شده به گزینه نظامی متوسل شود که همه آنها در برابر اشغالگران صهیونیست بوده و هرگز به عرصه داخلی لبنان کشیده نشد. مقاومت لبنان هنوز هم مردم این کشور و حاکمیت آن را خط قرمز خود توصیف کرده است.

می‌توان نتیجه گرفت علیرغم ساختار فرقه‌ای لبنان  و مداخلات مستمر طرف‌های خارجی به سرکردگی آمریکا، در سایه محبوبیت ملی و اخلاقی مقاومت هیچ یک از تلاش‌ها برای برهم زدن توازن قوا و تغییر معادله سیاسی لبنان به نفع محور غربی، به نتیجه نخواهد رسید.  البته منظور از تغییر معادله سیاسی در اینجا ایجاد تغییر منفی در ساختار سیاسی لبنان است.

شاخص‌ها نشان می‌دهد در سایه افزایش قدرت و محبوبیت مقاومت در لبنان و همچنین در سطح عربی، منطقه‌ای و بین‌المللی  ممکن است در آینده‌ای نزدیک توازن قدرت در لبنان بیش از پیش به نفع مقاومت تغییر کند.  بسیاری معتقدند که ترسیم یک معادله سیاسی جدید و ایده آل در لبنان بر اساس همین سناریو محقق می‌شود. 

در این شرایط مقاومت و طرفداران آن در داخل لبنان می‌توانند با پیروزی بر طرف هایی که قادر به تغییر مسیر امور در لبنان نبوده و این کشور را تحت نظارت غرب و آمریکا بیش از پیش به سمت فروپاشی سوق می دهند،  یک نظام سیاسی جدید با ویژگی‌های مثبت ترسیم کنند.

تحلیلگران بر این باورند که در چنین شرایطی با یک برنامه ریزی دقیق می توان به همه بحران‌های موجود در لبنان از جمله فروپاشی  نظام بانکی و مالی این کشور پایان داد؛ چرا که در این صورت دیگر هیچ طرف خارجی برای دامن زدن به چالشهای لبنان با هدف سیطره بر این کشور وجود ندارد. 

همچنین بعد از برچیده شدن هژمونی آمریکا در لبنان این کشور با مواضع یکپارچه خود می‌تواند به راحتی از ثروت نفتی و گازی در دریا استفاده کرده و با برقراری مناسبات اقتصادی و تجاری با شرق بخش زیادی از مشکلات اقتصادی مردم را حل کند.

در پایان میتوان نتیجه گرفت، هژمونی غرب در سراسر جهان از جمله در منطقه خاورمیانه و کشوری مانند لبنان حتی اگر به طور کامل از هم نگسسته باشد اما به شکل قابل توجهی دچار افول شده و دیگر تاثیرات قبلی خود را ندارد. 

همچنین همزمان با تشکیل موازنه‌های جدید در منطقه معادلات جدید در لبنان ایجاد می‌شود که به این کشور اجازه می دهد نقش منطقه‌ای و بین المللی جدیدی را به دست آورد.  مهمترین ایستگاه لبنان در زمان فعلی انتخابات پارلمانی این کشور است و نتیجه آن می‌تواند بسیاری از واقعیت‌ها را در لبنان روشن کند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان