خاطراتِ دوبلورِ کارتونهای خاطرهانگیز/ صدایِ ماندگاری که اهل کارتوندیدن نبود!
دوبلورِ پیشکسوت سینما و تلویزیون که او را بیشتر به صدایِ کارتونهای خاطرهانگیز میشناسیم به جوانان توصیه میکند کاری به صدا و بیان خودشان نداشته باشند، ببینند کاراکتر چگونه حرف میزند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صدایِ ماندگار تلویزیون، چهارم آذرماه 1321 در اهواز به دنیا آمد، دانشآموخته رشته زبان انگلیسی سر از دوبله درآورد، در تیر ماه 1341 زمانی که 20 سال داشت در استودیو مولنرُژ با شرکت در دوبلهٔ فیلم «مادام کاملیا» نزد علی کسمایی فعالیت حرفهای در دوبله را آغاز کرد، پس از 11 سال یعنی در سال 1352 برای نخستین بار مدیریت دوبلاژ را نیز تجربه کرد.
عباس نباتی را با کارهایی مثلِ کارتون گربهسگ، دوقلوهای افسانهای (کاراکتر ـ مارتین)، باخانمان، بل و سباستین، سریال خانواده رویال، ماجراهای تام سایر، سالهای دور از خانه (اوشین) و نقشِ سرباز کاوامُرا، امپراتور بادها و کاراکتر وزیر اعظم، کارتون ماجراهای هاکلبریفین (جیم) و خیلی از آثار دیگر شناخته میشود.
26 آبان ماه 1397 بهپاس بیش از 30 سال فعالیت هنری تجلیل شد، مستندی تحت عنوان «خاطرات همسایه نیاگارا» تولید شبکه مستند بهکارگردانی ابوالفضل توکلی کارها و خاطراتش را به نمایش درآورد، جالب است که میان نمایشنامهخوانی و تئاتر در دبیرستان (نمایش نادرشاه)، آوازی میخواند و از آنجا برای اولین بار صدای خوب او به سمعِ همگان میرسد.
جدیدترین قسمت از برنامه تلویزیونی «چهلتیکه» با اجرای محمدرضا علیمردانی از شبکه نسیم پخش شد. میهمان این قسمت از برنامه «عباس نباتی» مدیر دوبلاژ و دوبلور پیشکسوت بود. او در این برنامه تلویزیونی برای اولین بار به این نکته اشاره کرد که نمیدانست میخواهد خواننده بشود یا در یک کار هنری مشغول بشود و یا درس بخواند؛ در واقع برای او روشن نبوده است که چهکاری میخواهد بکند اما این نکته را خیلی میان صحبتهایش تأکید داشت که این را میدانست که باید آیندهاش را بسازد.
او میگوید: زمانی که شروع کردیم به کار تلویزیون نبود، از استودیوهای آزاد دوبله شروع کردیم، چیزی بهاسم تلویزیون سراسری نبود، تلویزیون ثابت پاسال بود که برنامههای آموزشی پخش میکرد. بیشتر سریالهای خودم را تماشا میکردم از تلویزیون مثل سریال پلیسی... که اکبر منانی مدیر دوبلاژ بود.
جالب است که عباس نباتی با این کسوتِ در دوبله کارتونهای خاطرهانگیز به این نکته اشاره کرد: خودم چندان اهل تماشای کارتون نبودم، فرصت نداشتم اصلاً، آدم گرفتاری بودم چون همزمان با دوبله، دبیرستان هم تدریس میکردم، زبان انگلیسی تدریس نمیکردم، فیلمها را ترجمه نمیکردم چون متن زیرنویس نداشتند و باید از طریق شنیدن، میفهمیدیم و ترجمه میکردیم. ترجمه سخت بود و صرفه مالی نداشت.
خاطره جالبی زلزله بوئینزهرا را اینگونه تعریف کرد: سال 1341 در بوئین زهرا زلزله شد. من از اهواز آمده بودم و در خیابان فلسطین تقاطع جمهوری به چند نفر از رفقا زندگی میکردم. در یک لباسشویی میکروفن گذاشته بودند و مردم را دعوت میکردند که کمک کنند. گفتند بیا از پشت میکروفن به مردم کمک کن!
وی ضمن معرفی خود گفت: متولد 4 آذر سال 1321 در اهواز هستم. در همین شهر دیپلم ریاضی گرفتم و بلافاصله به تهران آمدم. من پدر و مادرم را خیلی زود از دست دادم. یک ساله بودم که پدرم فوت کرد و حدودا 5 ساله بود که مادرم را نیز از دست دادم.
این صدایِ ماندگار دوبله درباره ورود خود به عرصه هنر دوبله بیان داشت: در دبیرستان، تئاترهایی برگزار میشد که من بازیگر آنها بودم. به یاد دارم که مراسمی برگزار میشد و در یکی از این مراسمات، پشت میکروفون رفتم و کمی صحبت کردم. یکی از کسانی که در آنجا بود به من گفت: «صدای خوبی داری»؛ نامهای برایم نوشت و من وارد یک استودیو دوبله شدم. البته آن زمان فضا اینگونه بود که باید مدتها مینشستید و صحبت کردن دیگران را گوش میکردید تا یاد بگیرید. آرام آرام به شما دیالوگ میدادند تا صحبت کنید. حدود 6 ماه در چنین فضایی بودم تا بعد از بارها تمرین و تکرار و دیالوگ چندکلمهای و چندخطی به من نقش سپرده شد.
نباتی ادامه داد: اولین نقش بزرگی که به من سپرده شد نقشی بود که آقای ایرج دوستدار برای فیلم «پسران کتی الدر» به من داد. نقشی که به من سپرده شده بود، 4 صفحه بود و واقعاً هیجانزده شده بودم. آقای دوستدار به من گفت "هرچقدر که دوست داشتی میتوانی تمرین کنی و هروقت آماده شدی صدایم کن تا ضبط کنیم". دقت داشته باشید که در آن دوران کسی، فرد دیگری را مثل معلم هدایت نمیکرد و خود آدمها باید تکنیکها را یاد میگرفتند، در حقیقت کسی به شما تعلیم نمیداد، البته اگر غلط میگفتید اجازه تکرار میدادند اما اینگونه نبود که غلطها را برایت حلاجی کنند.
این هنرمند پیشکسوت با اشاره به ورود خود به عرصه مدیریت دوبلاژ گفت: سال 1353 مدیر دوبلاژ شدم و مدیریت دوبلاژ سریال «مرد نامرئی» را بهعهده گرفتم. در آن پروژه آقایان اکبر منانی، منصور غرنوی و خانم شمسی فضلالهی مرا همراهی کردند و در آن سریال نقش گفتند.
وی در پاسخ به سؤال مجری برنامه مبنی بر اینکه کدام روزهای زندگیاش را بیشتر دوست دارد، گفت: دهه 1370 را بیشتر دوست دارم، چرا که بسیار فعال، پرکار و موفق بودم. بسیاری از برنامههایی را که میخواستم اجرا کنم در آن دهه انجام دادم و از این بابت خوشحالم.
نباتی درباره ورود خود به عرصه دوبلوری انیمیشن نیز گفت: از سال 1366 وارد فضای انیمیشن شدم و برای کارهای خودم یا دیگران گویندگی میکردم. تولیدات طنز و کمدی دوستداشتنی است و اینها را بسیار دوست دارم. «ایکی یو سان» یکی از تجربههای موفق من بود که بسیار دوستش داشتم. وقتی آقای پرویز نارنجیها حضور در این مجموعه را به من پیشنهاد داد، توضیح زیادی درباره نقشم نداد اما وقتی کار جلو رفت آن را بسیار دوست داشتم.
او توصیهای نیز به جوانان دوبلور کرد و گفت: همیشه به جوانان میگویم که "ببینید خود کاراکتر چگونه حرف میزند، کاری به صدا و بیان خود نداشته باشید، ببینید که او چگونه حرف میزند و شما هم همان مدلی حرف بزنید."
این دوبلور پیشکسوت خاطرنشان کرد: به همه توصیه میکنم که در زندگی اصولی را رعایت کنند، تلاش برای ثروت بیشتر و حرص زدن بیهوده نکنند، دیگران را دوست داشته باشند، ثروت زیاد، کار زیاد و پول زیاد چیزی به ما نمیدهد، من من کردن نیز کمکی نمیکند و بهتر است که بهجای «من گفتن» از «ما گفتن» استفاده کنیم.
او در پایان این برنامه را به بهرام زند تقدیم کرد که سالها با او همکار بوده است و خاطرههای خوبی با هم داشتند، از جمله این خاطرات در سالهای 1366 یا 1367 در یک سریال مذهبی خارجی بود.
انتهای پیام/+