همه کشورهای جبهه مقاومت باید انتقام خون حاج قاسم را بگیرند/ فلسطینیها به سردار سلیمانی افتخار میکنند| گفتگو با دبیرکل جبهه مبارزه مردمی فلسطین
دبیرکل جبهه مبارزه مردمی فلسطین تاکید کرد: روابط شهید قاسم سلیمانی با نیروهای ملی، ناسیونالیست و نیروهای چپ گرا به دور از نگاه مذهبی و طایفهگرایی بود و ما حتی یک بار هم رگههای مذهبی را در روابطمان با شهید قاسم سلیمانی احساس نکردیم.
خبرگزاری تسنیم ـ دفتر دمشق : مسئله فلسطین و مسجدالاقصی موضوع محوری و نخست امت اسلام است که از زمان شکلگیری غده سرطانی رژیم صهیونیستی در منطقه به سبب همدستی و توطئهچینی حکومتهای سازشکار عرب با حامیان غربی این رژیم به ویژه آمریکا در شرایط بسیار سختی به سر میبرد، با این حال مهمترین مانع اجرای این توطئهها، وجود مقاومتی است که توانسته به سطح بازدارندگی فعال و موثر برسد که اوج آن در نبرد اخیر «شمشیر قدس» نمایان شد و البته به گواه رهبران و فرماندهان گروههای مقاومت فلسطین، بیشترین نقش را در ارتقای جایگاه مقاومت و افزایش توان بازدارندگی آن، شهید حاج قاسم سلیمانی ایفا کرده است که فلسطین، به بزرگترین آرمان وی تبدیل شده بود.
جبهه مبارزه مردمی فلسطین از جمله این گروههای مبارز است که سران آن نزدیکی زیادی با حاج قاسم داشتند و دبیرکل آن «خالد عبد المجید» است.عبدالمجید مقیم دمشق و با توافقاتی که به زیان منافع ملت فلسطین باشد از جمله توافق اسلو مخالف است، وی سابقه شرکت در عملیاتهای ضد صهیونیستی را دارد.
عبدالمجید در گفتگوی اختصاصی با تسنیم به نقش سردار سلیمانی در حمایت از گروههای فلسطینی در مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی پرداخته است.
* شما اولین بار کجا حاج قاسم را دیدید و چقدر او را از نزدیک میشناختید؟
من اولین بار در سال 2006 پس از پیروزی حزب الله (در جنگ 33 روزه) و در چارچوب دیدارهای عمومی گروههای فلسطینی در تهران با حاج قاسم سلیمانی دیدار کردم و یادم هست که گروههای مقاومت در آنجا درباره شرایط فلسطین صحبت کردند.
از همان دیدار اول با شهید قاسم سلیمانی، من او را شخصیتی متواضع یافتم؛ مردی که دائم در تکاپو بود و همه مسائل محور مقاومت و کشمکش عربی ـ صهیونیستی را با جزئیاتش دنبال میکرد. مهربانی و اخلاق والایی این مرد از همان دیدار اول در ذهن من باقی ماند.
* روابط گروههای مختلف با ایشان چطور و بود و حاج قاسم چه تعاملی با گروههای فلسطینی که بعضا شاید با هم متفاوت هم باشند، داشت؟
پیش از اولین دیدارم با شهید قاسم سلیمانی در تهران، مطالبی درباره ایشان شنیده بودم و از نقش او دوشادوش مقاومت اسلامی در لبنان و اوضاعی که منطقه شاهد آن بود و به ویژه شرایطی که عراق آن را پشت سر میگذاشت، شنیده بودم. اینها را من از زبان برادرانمان در حزب الله میشنیدم و بعد از دیدارهای مکرری که با شهید قاسم سلیمانی داشتم -که با محوریت بررسی اوضاع فلسطین در تمام ابعاد مبارزاتی و مقاومت بود- شاهد بودم که او همه رخدادهای نوار غزه و نیز کرانه باختری را دنبال میکرد و شماری از برادران از سوی وی و مسئولان، پیگیر مسائل با گروههای مقاومت فلسطین بودند.
ما به این رابطهای که با شهید قاسم سلیمانی داشتیم افتخار میکنیم، مردی که سهم عمده و اصلی را در ساخت قدرت موشکی و شکل دهی به شاخههای نظامی گروههای مقاومت داشت، نیروهایی که توانستند در مقابل پروژه بزرگ بینالمللی و منطقهای که با کمال تاسف با پوشش عربی برای از بین بردن مسئله فلسطین شکل گرفته و بر آن نام توافقنامه اسلو نهاده شده، ایستادگی کنند. بنابراین دستورکار دیدارها، تقویت توانمندیهای نظامی برای مقابله با دشمن صهیونیستی بود.
او در نبردهای مقاومت و رژیم صهیونیستی نقشی بزرگ و عملکردی والا داشت خصوصا در ارتقای دستاوردهای مقاومت فلسطین؛ عملکردی که منجر به تحقیر و ذلیل شدن رژیم صهیونیستی شد.
آخرین آنها، نبرد شمشیر قدس بود که اشغالگران را به ذلت کشاند و ضربات دردناکی بر عمق رژیم در تلآویو، فرودگاهها، شهرکها و پادگانهایش وارد کرد. تمام این دستاوردها به دلیل همین رابطه و این آمادهسازی و آن نگاهی است که شهید قاسم سلیمانی آن را با گروههای مقاومت فلسطین ایجاد کرد.
* مردم فلسطین فلسطین چه در کرانه باختری و چه در نوار غزه یا حتی در مناطق دیگر جهان، چقدر با حاج قاسم سلیمانی آشنایی دارند؟
شما خوب میدانید که شهید قاسم سلیمانی در سالهای متعدد در رسانهها حضور نداشتند، اما جنگهایی که آمریکا و متحدانش و ایادی آن در کشورهای مرتجع عرب یا باندها و سازمانهای تکفیری در منطقه به راه انداختند، و حضور حاج قاسم برای مقابله با آنها او را به مردم این کشورها شناساند.این آشنایی صرفا مختص مردم فلسطین نیست بلکه همه ملتهای منطقه حاج قاسم سلیمانی را شناختند.
ملت فلسطین به شهید قاسم سلیمانی ارج و احترام میگذارند. مردم، شهید قاسم سلیمانی را همراه با حشد شعبی عراق در جبهههای جنگ میدیدند و دیدارهایش با گروههای مقاومت و حضورش در سوریه و نقشی که در مقابله با سازمانهای تکفیری و تروریستی در این کشور داشت را ملاحظه میکردند. این اقدامات او ایالات متحده و رژیم صهیونیستی را متضرر کرد و به آنها ضربه زد. نقش ایشان در صحنه لبنان در کنار روابط راهبردی که با یمن داشت همگی در شکلگیری این ضربات نقش داشت.
شهید قاسم سلیمانی با این اقدامات خود نقش اساسی در شکلگیری این محور با تمام طرفها و کشورهای عضو آن داشت و تاثیرات خود را بر ملت فلسطین داشت.در کرانه باختری و نوارغزه، مردم فلسطین به وجود چنین نقشی، به این پیروزیها و به این اقدامات شهید قاسم سلیمانی افتخار میکردند.
آنها به حجم آموزش و آمادگی که کادرهای مقاومت به آن دست یافته بودند افتخار میکردند و از این رو مردم فلسطین، ایثارگری و تواضع وی را مایه افتخار خود میدانستند و متاسفانه در سایه نبود نقش آفرینی از سوی برادران عرب خود در این سطح و حتی اقداماتی متضاد از سوی کشورهای عرب که رهبرانش علیه مسئله فلسطین دسیسه چینی کردند آن را مایه مباهات خود میدانستند، چون بر خلاف آنها، شهید قاسم سلیمانی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران و نماینده امام علی خامنهای برای انجام این نقش برای فلسطین و قدس حاضر بود.
در خصوص رویکرد، اندیشه و دیدگاه شهید حاج قاسم سلیمانی، وی همواره بر موضوع فرامذهبی و فراطایفی و مقابله با چنددستگی و تعصبهای کورکورانه قومیتی تاکید میکردند، در رابطه با مسئله فلسطین به عنوان مسئلهای که صرفا به ملت فلسطین مربوط نبوده بلکه مسئله امت اسلام است و در بعد رفتاری که در چارچوب دیدارهایتان با شهید داشتید تا چه حد این رویکرد را در حاج قاسم سلیمانی مشاهده میکردید؟
ما حتی یک بار هم رگههای مذهبی را در روابطمان با شهید قاسم سلیمانی احساس نکردیم، شما خوب میدانید اکثریت ساکنان منطقه بلاد شام (فلسطین، سوریه و لبنان) از اهل تسنن هستند که فلسطین و غزه هم جزو آنها است، چنین مسائلی را او پشت سر خود گذاشته بود، برعکس، اساس و پایه این روابط، مبارزه با اشغالگر صهیونیستی و آمریکایی قرار گرفته بود و هدف تقویت مقاومت قرار داشت.
روابط شهید قاسم سلیمانی با نیروهای ملی، ناسیونالیست و نیروهای چپ گرا به دور از نگاه مذهبی و طایفهگرایی بود او منعکس کننده موضعی است که میتوانم آن را با تعبیر جهانی در کنار روابط بین المللی توصیف کنم، چه این روابط با ونزوئلا باشد یا دیگر کشورهای متحد و دوست فلسطین، ایران و محور مقاومت.
ما هیچ وقت هیچ نوع زمینه مذهبگرایی خاصی را در ایشان احساس نکردیم بلکه برعکس ما شاهد آن بودیم که او به ویژه در صحنه فلسطین، سوریه، عراق و لبنان به شدت به دنبال آن بود که تمام مذاهب و تمام طوایف به ویژه طوایف اهل تسنن نمایندگانی در خور داشته باشند، این مسئله را در حشد شعبی و نقشی که شهید قاسم سلیمانی در حمایت از بسیاری از فعایتهای انجام شده در صحنه سوریه و لبنان داشت شاهد بودیم، زیرا مبارزه ما با اشغالگران مبارزه برای بقا است، مبارزه ما با اشغالگران ویژگی مذهبی نداشته بلکه سیاسی است، طرف مقابل، اشغالگر است حال چه صهیونیستی باشد یا آمریکایی که در عراق یا سوریه حضور دارد.
این نمونهای منحصر به فرد در سایه شانتاژ مذهبی و طایفهای از سوی آمریکا و متحدانش در منطقه است و در شرایطی است که آتش این گرایشهای طایفهای و مذهبی زبانه میکشد.
* شما چگونه خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی را دریافت کردید و چه احساسی در آن لحظه داشتید؟
ما اینجا در دمشق بودیم، زمانی که خبر منتشر شد، ابتدا واضح و مشخص نبود، اما بعد از آن که از خبر مطمئن شدیم، این خبر همچون صاعقهای بر ما نازل شد، زیرا ما از جایگاه و نقشی که شهید قاسم سلیمانی داشتند آگاه بودیم.
جایگاه ایشان در صحنه فلسطین و منطقه غیر قابل انکار بود، اما در عین حال با توجه به آشنایی که با شهید قاسم سلیمانی داشتیم میدانستیم که او آرزوی شهادت در راه قدس را داشت و آرزویش شهادت برای امت بود.
ما این مرحله را مرحله جدیدی از مبارزه با دشمنان امت میدانیم که باید تمام نیروها و کشورهای عضو محور مقاومت انتقام این اقدام را گرفته و به ایالات متحده و ایادی آن در منطقه که مرتکب این جنایت بزرگ شدند پاسخ دهیم.
هدف از این جنایت فقط شهید قاسم سلیمانی به دلیل نقش بزرگی که دارا بود، نیست، بلکه کل محور مقاومت را هدف قرار داد، اما نمیدانستند که محور مقاومت و شهید قاسم سلیمانی موفق شدند فرماندهان و کادرهایی را در منطقه، در جمهوری اسلامی و ایران و عراق و سوریه و فلسطین تربیت کنند که این راه را ادامه دهند. موشک باران پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق واکنش صریح و واضح به این اقدام جنایتکارانه بود.
انتهای پیام/